نام پژوهشگر: سعید شفیعیون

نقد و تحلیل ادب در متون نثر عرفانی تا سده هفتم هجری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سپیده مهدی پور   سید علی اصغر میرباقری فرد

چکیده بررسی و تحلیل متون عرفانی گذشته از دیدگاههای جدید می تواند موجبات کشف معانی تازه ای را فراهم سازد ؛ چرا که این متون سرشار از اسرار و رموز عرفانی هستند که اگر با دیدی جدید به آنها بنگریم، می توانیم به این رموز و حقیقتهای نهفته شده در آنها پی ببریم که این خود ، می تواند منشأ نتایج و فواید بسیاری باشد . یکی از لغات و اصطلاحات ویژه ای که در متون عرفانی دارای کاربردی وسیع بوده ، ادب است . در عرفان اسلامی ، ادب به عنوان یک اصطلاح ، مفهوم تازه ای دارد که با کاربرد آن در علوم دیگر متفاوت خواهد بود . این واژه در لغت به معنای نگه داشتن حد? هر چیزی است و در عرفان معنای نگه داشتن حد? بین بنده و خداوند را به خود گرفته است . در واقع ، ما در حوزه عرفان با این اصطلاح خاص سر و کار داریم . این واژه در عرفان اسلامی ، مفهومی گسترده و عمیق تر از این داشته و شناخت دقایق و ابعاد مختلف آن برای فهم مبانی عرفان و تصوف اسلامی بسیار ضروری است . پژوهش حاضر به منظور دستیابی به تعریفی جامع از اصطلاح ادب در منابع عرفانی – اسلامی صورت گرفته و سعی بر آن بوده که ابعاد مختلف این اصطلاح در متون عرفانی ( از آغاز تا سده هفتم هجری ) بررسی و تحلیل شود . واژگان کلیدی : عرفان اسلامی - ادب – اهل ادب – حدود – سلوک

مقدمه و تصحیح سکینه الصالحین سعد الدین حمویه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سید فرزاد جواد پور مجلسی   سید علی اصغر میر باقری فرد

چکیده نسخه های خطی آثار بالقوه ارزشمندی هستند که ارزش آنها، اکثراً تا زمان تصحیح و چاپ آشکار نمی شود و در حکم دفینه هایی هستند که باید استخراج شوند. از جمله این آثار خطی می توان به نسخه ای تحت عنوان «سکینه الصالحین» اشاره کرد. این رساله اثری اخلاقی است که به شیوه و رسم صوفیان پیشین نگاشته شده است. مولف در آن، اصول اخلاقی را بیان کرده و آن را اصل سعادت و خوبیها و حامل اسرار و امانت الهی می داند چنانکه پیامبراکرم (ص) حفظ اصول اخلاق را از جمله اهداف رسالت خود بیان کرده اند و فرموده اند: «انّی لا بُعثتُ لِاُتممُ مَکارمِ الاَخلاق». این اثر تالیف سعدالدین حمویه از اصحاب و اخلاف نجم الدین کبری است که شخصیت وی را می توان بازتابی کامل از مکتب کبرویه یا سنت اول عرفانی دانست؛ زیرا توجه به سنت و قرآن و پایبندی کامل به اصول شریعت، در این اثر کاملاً محسوس و ملموس است چنانکه مولف بارها برای منبع و منشاء عقاید خود و تایید و تعیین مشربش از آنان بهره می برد. سعدالدین از سویی دیگر، به تبعیت از قرآن کریم و بر اساس آیه ( اِنَّ الله یَامُرُُ بالعَدلِ والاِحسانَ وَ إیتاءِ ذی القُربَی وَ یَنهَی عَن الفَحشا وَ المُنکَر وَ البَغیِ یِعظُکُم لَعَلََّکُم تَذَکَّرون)، کتاب را به چهار بخش تقسیم می کند و در این چهارچوب عقاید خویش را بازگو می کند. باب اول در بیان معرفت عدل انسان و عدل حق تعالی است. باب دوم در بیان احسان و ایتاء ذالقربی است. باب سوم در بیان موانع و آفات اخلاق بوده و آن در نهی منکر و فحشا است. باب چهارم در بیان تبدیل سیئات و تحصیل الحسنات است. سعدالدین از سویی دیگر به تأسی از معاصر خود ابن عربی، چنانچه با او ملاقات و مکاتبه داشته است، در این کتاب به باطن آیات و روایات توجه نشان می دهد و از تاویلات شخصی و حروفی خود در انتقال اسرار اعتقادی و علوم باطنی بهره می برد. آنچه باید مورد توجه قرار بگیرد اهمیت جایگاه سعد الدین حمویه در تاریخ عرفان اسلامی است چنانکه او توانسته است آداب و اصول شریعت مدار سنت اول عرفانی را با آداب و اصول تاویل گرای سنت دوم عرفانی تجمیع کند و تصوفی حدّ واسط مکتب کبرویه و مکتب ابن عربی ایجاد کند که متمایل به افکار شیعه بوده چنانکه عقاید خاص سعد الدین در مبحث ولایت این تحول را به خوبی نشان داده و آشکار می کند. کلید واژه ها: سعدالدین حمویه، سکینه الصالحین، عرفان، اخلاق، ولایت.

مقدمه، تصحیح و تحشیه ی « مثنوی نیرنگ عشق » از غنیمت کنجاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سارا نجات بخش   سعید شفیعیون

بخش ارزشمندی از میراث فرهنگی ایرانیان، همچنان در کنج کتابخانه‎های دنیا به صورت نسخه‎های خطی باقی مانده و غبار زمان بر آن‎ها رنگ فرسودگی پاشیده است. احیاء و شناساندن این آثار، برای شناخت زوایای فرهنگی ایران بایسته است و علاوه بر اهمیتی که از جهت آگاهی ما از دانش و بینش گذشتگان دارد به سبب دربرداشتن ویژگی‎های معنوی و زمانی دورۀ تألیف و همچنین تأثیری که در متون پس از خود دارد، از ارزش و اهمیت ویژه‎ای برخوردار می‎باشد. از میان این میراث فرهنگی در تاریخ ادبیات فارسی، سبک هندی (اصفهانی)، یکی از برجسته‎ترین سبک‎های ادبی است که بیش از یک سوم سهم تاریخ ادبیات را به خود اختصاص داده است و به تبع دارای متون با ارزشی می باشد که احیاء هر کدام از آنها در شناخت جریانات ادبی سودمند است. از آن جا که این سبک در شبه قارۀ هند جایگاه ویژه‎ای را به خود اختصاص داده، بدیهیست بسیاری از متون با ارزش آن نیز در این سرزمین بالیده و به کمال رسیده است. منتقدان، دورۀ طلایی زبان و ادبیات فارسی در شبه قارۀ هند را عصر اورنگ زیب دانسته‎اند که با افول امپراتوری وی، خورشید تلألؤ زبان فارسی در این سرزمین به خاموشی می‎گراید. یکی از شاعران برجستۀ عصر اورنگ زیب، محمّد اکرم متخلص به غنیمت کنجاهی است که در سدۀ یازدهم هجری می‎زیسته است. از آثار او به دیوان و مثنوی نیرنگ عشق (قصۀ شاهد و عزیز، مکتب بند غنیمت) می‎توان اشاره کرد. مثنوی نیرنگ عشق او منظومه‎ای عاشقانه است که عشق مذکر را به تصویر می‎کشد. غنیمت کنجاهی این مثنوی را به خواهش عزیز، پسر حاکم سیالکوت در سال 1096 هـ .ق در بحر هزج مسدس محذوف (مفاعیلن مفاعلین مفاعیل) سرود. به دلیل ارزش و اهمیت این مثتوی در شبه قارۀ هند و نیز در سبک هندی (اصفهانی) تصحیح آن، اساس کار این پژوهش قرار گرفت. تصحیح این مثنوی در تحلیل و بررسی زوایای پنهان جامعۀ عصر اورنگ زیب راه گشاست و می‎تواند به بسیاری از ناگفته‎ های آن دوران پاسخ دهد. از این مثنوی، 13 نسخۀ خطی در کتابخانه‎های سراسر کشور وجود دارد که در تصحیح آن در پژوهش حاضر، تنها 6 نسخۀ برجسته که بر اساس اصول نسخه گزینی انتخاب گردیده بود مورد استفاده قرار گرفت. شیوۀ تصحیح بینابین بوده، چنانچه هر کجا نسخۀ اساس دچار کاستی شده، نسخه بدل‎ها به یاری مصحح آمده‎اند. در روند تصحیح، برخی از فرضیه‎هایی که در بادی امر به ذهن مخاطب خطور می‎کند مردود اعلام شده و برخی مورد تأیید قرار گرفته است. از جمله فرضیه های مردود آن است که مثنوی نیرنگ عشق در چارچوب قواعد دستور زبان فارسی سروده نشده در صورتی که شاعر، بسیاری از قواعد دستور زبان فارسی را رعایت کرده است. و نیز فرضیه دیگر یعنی عدم توجه فارسی زبانان به این مثنوی، صحیح به نظر نمی رسد چرا که توجه فارسی زبانان به این مثنوی چشمگیر است تا آن جا که شروحی چند بر آن نوشته‎اند. لیکن دو فرضیۀ دیگر مورد تایید قرار گرفت از جمله: مثنوی نیرنگ عشق جایگاه ویژه‎ای در تاریخ ادبیات دارد، چرا که سالها در مدارس شبه قاره تدریس می‎شده است و به دلیل آنکه در نهایت عشق مجازی به عشق حقیقی مبدل می‎گردد رنگ عرفان به خود می‎گیرد.

مقدّمه، تصحیح و تحشیة نوادر الحکایات و غرایب الرّوایات اثر عبدالنّبی فخرالزّمانی قزوینی (بخش دوم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  میثم اویس   علی اکبر احمدی دارانی

نوادر الحکایات و غرایب الرّوایات یا بحر النّوادر اثر عبدالنّبی فخرالزّمانی قزوینی، مولّف تذکر? میخانه است. این کتاب در سد? یازدهم تألیف شده و شامل یک مقدّمه و چهار یا پنج صحیفه و هر صحیفه شامل دوازده باب و هر باب مشتمل بر دوازده مجلس یا نادره است. این اثر در بردارند? حکایات و نوادر زندگانی پیامبران، امامان، پادشاهان و سایر طبقات اجتماعی جامعه، ذیل باب هایی با موضوعات گوناگون است که به شیو? نقل و گردآوری از کتب پیشین نگاشته شده است. نوادر الحکایات در ادام? سیر جامع الحکایاتی است که در دوران قبل از عبدالنّبی نوشته شده است. این کتاب دارای ارزش های زبانی و محتوایی فراوانی است که در جای جای این اثر ارزنده مشهود است، به گونه ای که هر خواننده ای را به خود جلب می کند. سوای این، کتاب فوق الذّکر به شیوه ای روان و سلیس نگاشته شده و از تکلفّات بارد و مصنوع، تهی و مبرّاست. از این کتاب 7 نسخه موجود است که شش نسخه از آن در کتابخانه های ایران و یک نسخ? در کتابخان? موز? بریتانیا نگهداری می شود. این تصحیح – که شامل باب ششم صحیف? نخستین تا پایان باب پنجم صحیف? ثانی است- بر پای? نسخ? کتابخان? مدرس? عالی شهید مطهّری (سپهسالار) به شماره نسخ?1674 تحت عنوان نسخ? اساس و نسخ? کتابخان? مجلس شورای اسلامی تهران به شماره نسخ?3171 به عنوان نسخ? بدل صورت گرفته است، ضمن اینکه از نسخ? کتابخان? مجلس شورای اسلامی تهران به شماره نسخ?8618 و نسخ? کتابخان? مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران به شماره نسخ?[55 ب]-72371 به عنوان نسخ مشورتی (کمکی) استفاده شده است، به گونه ای که اگر با کلماتی ناخوانا و مشتبه در متن دو نسخ? اساس و بدل برخوردیم، از این دو نسخه بهره برده ایم. هدف از این تصحیح، ضمن آشنایی با خصائص محتوایی و زبانی، دستیابی به متنی مصحّح و منقّح از این تألیف حنیف است.

مقدمه، تصحیح و تحشیه دیوان اثر شیرازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  داود حمزه خیرآبادی   سعید شفیعیون

یکی از ارزشمند¬ترین میراث فرهنگی و یادگار گرانبهای بزرگان ادب فارسی، گنجینه عظیم نسخه¬های خطی است؛ یکی از این نسخه¬ها دیوانی موسوم به شفیعا اعمی متخلص به اثر شیرازی است. شفیعا اعمیپراشگفتی(اثر شیرازی )از شاعران قرن دوازدهم هجری است که تذکره نویسان به سال تولد وی اشاره¬ای نکرده اند؛ وی در کودکی بر اثر بیماری آبله نابینا شده است. اثر شیرازی معاصر شاه سلطان حسین صفوی بوده و به اصفهان رفت و آمد داشته است. وی شاگرد میرزا محمد هادی قلندر و بقراطالزّْمانی علوی خان بوده و شعرش به شیوه میرزا سعید اشرف بسیار شبیه است؛ دیوانششامل انواع شعر، از جمله: قصیده، قطعه، غزل، ترکیب بند، مثنوی، رباعی و مفردات است، اکثر قصایدش در مدح امامان و ائمه منزه سروده شده و غزلهایش بیشتر متضمن نکته های عرفانی و اجتمایی است. ازمهمترین جنبه¬هایاهمیّتاین شاعر وجودلغات، تعبیرات واصطلاحات عامیانه زمان خود استکه در سراسر دیوان او به چشم می¬خورد و علاوه بر این در فرهنگ¬ها،از بسیاری ابیات او به عنوان شاهد مثال استفادهشده است . از اشعار این شاعر یازده نسخه را یافتیم سپس نسخه کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به شماره 1/1186 را به عنوان نسخه اساس برگزیدیم و ده نسخه دیگر را به عنوان نسخه بدل بر اساس این نسخه سنجیدیم و چون نسخه¬های در دسترسهیچیک به تنهایی قابل استفاده نبود، شیوه تصحیح التقاطی را به کار گرفتیم تا دیوانی جامع از اشعار این شاعر بدست آوریم و حتی المقدور لغات و واژه¬های دشوار را شرح دادیم و همچنین اعلام و فهرستی از دیوان شاعر تهیه کردیم.

مقدمه تصحیح و تحشیه دیوان مقبل اصفهانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  احمد آصف   سعید شفیعیون

چکیده امروزه آقا¬محمد شیخا، متخلص به مقبل اصفهانی(متوفی1157ق) از جمله شاعران گم¬نام عرصۀ ادبیات فارسی به شمار می¬رود. شاعر اواخر عصر صفوی که به دلیل ناامنی ناشی از حملۀ افغان¬ها به اصفهان مدتی را در آن شهر متواری می¬گذراند و با روی کار آمدن نادر به شبه قارۀ هند مهاجرت می¬کند. دو تذکرۀ مهم و اصلی ما در شناخت زندگی او مقالات¬الشعرا و خزانۀ عامره است که هر دو به بزرگی از وی یاد کرده¬اند. در این جستار او را به عنوان مرثیه¬سرایی تأثیرگذار، جریان¬ساز و مبدع گونۀ جدیدی از نوع مرثیه به نام«واقعه» می-شناسیم. مقبل جریان واقعه¬خوانی را در امتداد روضه¬خوانی در مجالس عزای ائمۀ هدی(ع) به وجود آورد. پس از او بسیاری از شاعران شبه قاره و ایران به واقعه‎سرایی پرداختند. داستان اخذ تخلص او در عالم رویا و ابیاتی که در آن تشرّف قرائت می¬کند تا به امروز زبانزد افواه مرثیه¬خوانان است. علاقه و محبت بی¬شائبه¬اش به ساحت سیدالشهدا(ع) و استخدام مراثی مذهبی در ساختمان بدیعی به نام «واقعه» بسیار بیشتر از خود او به شهرت و آوازه رسید. در این مجال به دنبال احیای اشعار وی که بیشتر در نوع واقعه و قالب مثنوی سروده شده¬اند، هستیم؛ به شرح سرگذشت وی و پس از بررسی اجمالی مرثیه، تاریخ عصر شاعر در ایران و هند، زندگی، احوال و تحلیل ادبی و سبکی اشعار و معرفی نسخ مورد استفاده، به تصحیح دیوان او پرداخته¬ایم. واژه¬های کلیدی مقبل اصفهانی، واقعه، واقعات، مرثیه، مثنوی

مقدمه، تصحیح و تحشیه «قواعد زبان فارسی» اثر عبدالواسع هانسوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  ابوذر اسفندیاری بهراسمان   علی اکبر احمدی دارانی

قواعد زبان فارسی که در منابع گوناگون با نام های قواعد لغت فرس، قواعد فارسی، دستورالعمل، دستور القدسی، گرامر فارسی، مختصر القواعد و دستور زبان ذکر شده، از اوّلین کتاب¬های دستور زبان فارسی است که به زبان فارسی، در کشور هند نوشته شده است. مولف این اثر عبدالواسع هانسوی است که آن را در نیمه دوم سده یازده یا در نیمه یکم سده دوازده هجری در یک مقدّمه مشتمل بر هفت مقدمّه و سه باب و خاتمه تألیف کرده است. مولف در تألیف این اثر از کتاب¬های لغت و معانی نیز استفاده کرده است و در آن علاوه بر بیان نکات دستوری، شواهد شعری نیز از شاعران فارسی زبان آورده و در باب سوم این اثر به موضوعات بلاغی پرداخته و علاوه بر تعریف اصطلاحات و صنایع شعری، شواهد شعری نیز برای آنها نقل کرده است. از این اثر 7 نسخه یافتیم که 5 نسخه آن در کتابخانه¬های ایران و 2 نسخه آن در کتابخانه مولانا آزاد دانشگاه علیگر هند نگهداری می شود. پس از آن که به مطالعه نسخه¬ها پرداختیم، از بین آن¬ها 4 نسخه که از نظر قدمت و اصالت بر دیگر نسخه¬ها برتری داشتند، در این تصحیح مورد استفاده قرار دادیم. این تصحیح بر پایه نسخه کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به شماره 6/14163تحت عنوان نسخه اساس و نسخه¬های کتابخانه مولانا آزاد دانشگاه علیگر هند به شماره-های 3/230 و 3/229 و نسخه کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی به شماره 14121 به عنوان نسخه بدل صورت گرفته است. هدف از این تصحیح، ضمن آشنایی با خصائص محتوایی و زبانی، دستیابی به متنی مصحّح و منقّح از این اثر ارزشمند است.

تأثیر نهج البلاغه بر شاهنامه فردوسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  ایوب پور عبیری   اسحاق طغیانی

هدف پژوهش حاضر این است که تأثیرپذیری شاهنامه فردوسی از کلام امام علی، علیه السلام، در نهج البلاغه را مورد بررسی قرار دهد. با توجه به اینکه از همان ادوار نخستین ادب فارسی، سخنوران و ادیبان اثر خود را با سخنان آن حضرت آراسته اند و جهت حرمت بخشی به اثر خویش و جاویدان ساختن آن، به دامن قرآن و حدیث آویخته اند و نهج البلاغه نیز مورد توجه آنان بوده است. فردوسی حکیم، شاعری بزرگ و از ارکان ادبیات فارسی، که مسلمان و شیعه مذهب است، نیز مانند فحول شعرای پارسی از قرآن و حدیث و نهج البلاغه -که از آن به عنوان تالی و برادر قرآن یاد شده است- در اشعار خویش استفاده کرده است.