نام پژوهشگر: اباصلت عسکری

بررسی شاخص های زیست اقلیمی موثر در آسایش انسان (مطالعه موردی شهر کاشمر )
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - پژوهشکده جغرافیا و علوم زیستی 1390
  مهدی دولتخواه   محمد باعقیده

شناخت توان آسایش زیست اقلیمی یا بیوکلیماتبک در مناطق مختلف جغرافیایی می تواند به فرایند برنامه ریزی و توسعه منطقه کمک نماید.راحتی و سلامت انسان در محیط طبیعی ،رابطه مستقیمی با وضعیت اقلیمی از قبیل درجه حرارت ،رطوبت ، نور خورشیدی ، ساعت آفتابی دارد. در این پژوهش سعی شده است آسایش یا عدم آسایش انسان بر اساس مدل ها و شاخص های زیست اقلیمی بیکر ، اوانز ، ترجونگ، ماهانی ،سوزباد، مدل های pmv.pet.thi با استفاده از اطلاعات آماری ایستگاه هواشناسی کاشمر طی سال های 1368تا 1388 ارزیابی شود . نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد طیف بیوکلیمای شهر کاشمر در طول دوازده ماه سال از شرایط بسیار داغ تا خنک برخوردار است . د ر این مدل ها و شاخص ها ، رهنمود ها و ارزیابی های لازم از نظر آسایش و عدم آسایش انسان در مواقع مختلف سال ، مناسب با ویژگی ها و خصوصیات اقلیم کاشمر ارائه شود .که می تواند بسیاری از برنامه ریزی های این شهر که مراحل رشد و شکوفایی خود را طی می کند تحت تاثیر قرار دهد .در بین شاخص های زیست اقلیمی سنتی شاخص ترجونگ از عناثر اقلیمی موثر استفاده می کند که هماهنگی بیشتری با شرایط اقلیمی منطقه مورد مطالعه دارد .ضمن اینکه استنباط کرد که شرایط بیوکلیمای راحتی به pmv,petبهترین نتایج را می توان از شاخص های جدید به صورت روزانه مشخص کرد نتایج بهتری حاصل آمده است .

طراحی مجتمع مسکونی با تأکید بر میل به تعاملات اجتماعی (نمونه موردی طراحی مجتمع مسکونی در شهر تهران)
thesis دانشگاه تربیت معلم - سبزوار - دانشکده معماری و شهرسازی 1393
  آریا عسکری   شهاب عباس زاده

بحث پیرامون تعریف محیط از جمله مسائل همواره مطرح و مشترک بین رشته های مختلف بوده است. متخصصان هر رشته تعریفی از محیط ارائه داده اند و از انواع محیط های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، فیزیکی و کالبدی نام برده اند. اما نقطه مشترک در همه این تعاریف این است که محیط دربرگیرنده انسان هاست و نمی توان آن را بدون در نظر گرفتن انسان و نیازهای فردی و اجتماعی وی توصیف یا تفسیر نمود. به علت در هم تنیدگی محیط کالبدی و محیط اجتماعی، مولفه های رفتار اجتماعی افراد و احساس امنیت آن ها در فضای اجتماعی رابطه تحت تأثیر عوامل محیطی است.در واقع قابلیت های محیطی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم می تواند بر رفتار فردی و جمعی افراد اثرگذار باشد. این امر به خصوص در مجموعه های مسکونی اهمیت ویژه می یابد. تقویت روابط همسایگی از طریق ساختار فیزیکی محیط می تواند موجب تقویت نظارت افراد بر محیط زندگی خویش شود و علاوه بر افزایش احساس تعلق اجتماعی افراد، احساس تعلق مکانی را نیز در ایشان افزایش دهد. در این پژوهش با توجه به اهمیت خانه و خانواده از یک سو و اهمیت تأمین نیازهای اجتماعی انسان از سوی دیگر، سعی می شود که با دیدگاهی بین رشته ای به مقتضیات اجتماعی و کالبدی یک مجموعه همسایگی که بتواندتقویت کننده تعاملات اجتماعی مطلوب باشد، پرداخته شود. در واقع وجوه اشتراک محیط اجتماعی افراد با محیط کالبدی کلید یافتن راهکارهای اصلی جهت پاسخگویی به نیازهای اجتماعی افراد در یک محیط زندگی مطلوب جهت آسایش افراد است.