نام پژوهشگر: محمد حسین ستاری بارنجی
هاجر شرقی هروان شهرام رضاپور
نظریه kkm توسط ناستر، کاراتوفسکی و در سال 1929 در فضای اقلیدسی روی سیمپلکس -nبعدی مطرح و در سال 1961 تعمیم آن به فضای برداری توپولوژیک هاوسدورف زمینه ساز نتایج قابل توجه زیادی در آنالیز غیر خطی نظیر نظریه نقطه ثابت، بهینه سازی، نظریه بازی ها، نامساوی های مینیماکس و مسائل اقتصاد انتزاعی شد. همچنین بررسی قضایای نقطه ثابت برای چندتابعی ها در سال 1941 توسط کاکوتانی در فضاهای با بعد متناهی آغاز شد و در سال 1950 بونن بلاست و کارلین این نتایج را در فضاهای باناخ نامتناهی البعد و سپس فان در سال 1952 در فضاهای موضعا محدب مطرح کردند. در این رساله نقش -kkmنگاشت ها و -kkmچندتابعی ها را در نظریه نقطه ثابت بررسی می کنیم. بررسی قضایای نقطه ثابت نتیجه شده از اصل kkm از این جهت مورد توجه ریاضی دانان بوده است که در این نوع قضایا وجود نقطه ثابت را در ناحیه اشتراک متناهی مجموعه خاصی از مقادیر یک چندتابعی مورد بررسی قرار می دهند که البته در این نوع قضایا، این برقراری اصل kkm روی چندتابعی است که وجود اشتراک ناتهی را تضمین می کند. این رساله به چهار فصل تقسیم شده است. در فصل اول تعاریف و لم های مقدماتی مورد نیاز در سراسر رساله آورده شده است. در فصل دوم -kkmچندتابعی ها و قضایای نقطه ثابت بدست آمده از آنها در فضاهای مختلف را مورد بررسی قرار دادیم. هدف از این فصل بررسی این مساله است که در حالت کلی تغییر توپولوژی فضاهای مورد بحث خللی در وجود نقطه ثابت برای یک چندتابعی ایجاد نمی کند. در فصل سوم -kkmنگاشت ها را در فضاهای محدب مجرد مطرح و فضاهای kkm را معرفی می کنیم. همچنین صورت های معادل اصل kkm را در فضاهای محدب مجـرد بررسی می کنیم. فصـل چهارم به نامسـاوی مینیماکس فان که یکی از قضایای بنیادی در آنالیز تابعی غیر خطی و نظریه بازی ها است اختصاص داده شده است.