نام پژوهشگر: زهره سلطانمرادی
زهره سلطانمرادی روح اله شیرازی
این پایان نامه در پی آن است تا با نگاهی به دوران آغاز ساخت پیکرکهای انسانی در هلال حاصلخیز یا داس بارور (غرب ایران، آناتولی، میانرودان و لوانت)، در یک بررسی تطبیقی به کنکاش در دلایل ساخت و مفاهیم آنها بپردازد. پایان نامه پنج هدف نهایی را پیگیری می کند: 1. بررسی نظریات و تفاسیر پژوهشگران درباره کارکرد پیکرکهای انسانی دوره نوسنگی. 2. بررسی تپه های نوسنگی هلال حاصلخیز که پیکرکهای انسانی ساخته اند به تفکیک مناطق و با ترتیب زمانی. 3. گونه شناسی پیکرکهای ساخته شده در این دوران. 4. طراحی نقشه ساخت پیکرکهای انسانی در هلال حاصلخیز. 5. پی جویی دلایل آغاز ساخت پیکرکهای انسانی در تغییرات بافت اقتصادی منطقه. این نوشتار تلاش کرده دید گسترده ای به مکانهای باستانی غرب آسیا و پیکرکهای انسانی آنها در دوران نوسنگی داشته باشد. این امر به دیگر پژوهشگران یاری می رساند تا با پیگیری مسیر زمانی ساخت پیکرکها به مقایسه آنها بپردازند. گستره تاریخی آثار موزه ای بررسی شده، از پایان فراپارینه سنگی تا پایان نوسنگی را در بر می گیرد. داده های پژوهش در یک بررسی کتابخانه ای و موزه ای گردآوری شده اند. روش پژوهش، مقایسه تطبیقی ساختار پیکرکها و بررسی تحلیلی ارتباطشان با یکدیگر بوده، تا برپایه آن بتوان به دیدی بهتر درباره ارتباط فرهنگی میان این مکانهای باستانی و کارکرد تندیسهای انسانیشان دست یافت. برجسته ترین نتیجه ای که مشاهده شد برتری مطلق پیکرکهای زنانه بر مردانه از دیدگاه شمار و گوناگونی بود. از سوی دیگر به نظر می رسد غرب منطقه با فاصله ای نزدیک به یک هزاره زودتر از شرق آن ساخت پیکرکهای انسانی را آغاز نموده، و درست با همین تفاوت زمانی زودتر به کشاورزی روی آورده است. درحالی که آغاز دامپروری در شرق منطقه بوده است. بر پایه این اسناد باستان شناختی می توان بیان داشت که فرآیند ساخت پیکرکهای انسانی همبستگی بسیار نزدیکی دارد با آغاز به کشاورزی و روی آوردن به اقتصاد مبتنی بر برزیگری و کشت زمین.