نام پژوهشگر: فریبرز ناطقی الهی

مطالعه تحلیلی وآزمایشگاهی دیوارهای برشی فولادی تقویت شده قطری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده مهندسی سازه 1389
  عرفان علوی   فریبرز ناطقی الهی

برمبنای تحقیقات انجام شده در دهه های اخیر، دیوار برشی فولادی به عنوان یک سیستم مناسب باربر ‏جانبی و اقتصادی در طراحی لرزه ای سازه ها و مقاوم سازی ساختمانهای موجود شناخته شده است که به ‏صورت تقویت شده یا نشده و یا سوراخ دار بکار می رود. از طرفی، پیچیدگی رفتار غیر خطی این سیستم ‏بدلایلی از قبیل لاغری نسبتا" زیاد ورق نازک فولادی و اثرات مودهای کمانشی ورق ، عملکرد میدان کششی ‏ورق پس از کمانش، مراحل تسلیم دیوار ، تنوع مودهای گسیختگی ترد و شکل پذیر، حلقه های هیسترزیس ‏دیوار، نقش المانهای مرزی و اتصالات آنها ، اثرات سخت کننده‎ ‎ها و بازشوها ؛ همچنین وجود برخی ‏مشکلات اجرائ? و نبود ضوابط کافی و جامع برای طراحی این سیستم در آیین نامه های ساختمانی نیاز به ‏تحقیق بر روی آن را کماکان ضروری ساخته است. ‏ مطالعات آزمایشگاهی و تحلیلی معدودی‎ ‎که تاکنون بر‎ ‎روی دیوارهای برشی فولادی تقویت شده‎ ‎صورت‎ ‎گرفته‎ ‎نشان‎ ‎می دهند که تقویت یک دیوار برشی فولادی بوسیله سخت کننده های متداول افقی و قائم ‏مناسب، بهبود رفتار غیر خطی آن را سبب می گردد .در حالیکه ، استفاده از این سخت کننده ها که عمدتا" ‏برای جلوگیری از کمانش برشی الاستیک ورق پر کننده بکارمی روند هزینه بر و وقت گیر می باشد. از اینرو،‎ ‎در این تحقیق مطالعه تحلیلی و آزمایشگاهی دیوارهای برشی فولادی و تقویت آنها‎ ‎‏ با ‏‎ ‎سخت کننده‎ ‎های ‏قطری مد نظر قرار گرفته تا علاوه بر صرفه جوئی در مراحل اجرا ، بتوان از مزایای سیستم تقویت شده به ‏صورت بهینه ای بهره برد.‏‎ ‎بدین منظور انجام مطالعات تحلیلی، آزمایشگاهی و نظری بر روی این سیستم ‏جدید برنامه ریزی گردید.‏ از روش اجزاء محدود و آنالیز غیرخطی با لحاظ اثرات تغییر شکلهای هندسی غیرخطی، کمانشی و پس ‏کمانشی ورقهای نازک فولادی جهت مدل سازی و بررسی رفتار غیر خطی دیوارهای برشی فولادی در انجام ‏تحلیلهای عددی بهره گرفته شده است. میزان دقت نتایج تحلیلی با نتایج آزمایشگاهی معتبر موجود در ‏ادبیات علمی سنجیده شده و از آن ، اطمینان حاصل شده است. مطالعات آزمایشگاهی بر روی 6 نمونه دیوار ‏برشی فولادی با مقیاس1:2 شامل 2 دیوار تقویت نشده و 4 دیوار تقویت شده قطری به انجام رسیده که در ‏یکی از نمونه ها از قاب پیرامونی با اتصالات مفصل فیزیکی متداول استفاده شده و در نمونه ای دیگر از ‏ترکیب یک بازشوی استراتژیک با سخت کننده های قطری بر اساس نتایج حاصل شده طی تحقیق، استفاده ‏گردیده و رفتار های غیرخطی هیسترتیک آنها مورد بررسی قرار گرفته اند. ‏ از مطالعات نظری و بر مبنای نتایج آزمایشگاهی و تحلیلی، روابط تئوریک حاکم بر دیوار تقویت شده قطری ‏به منظور برآورد ظرفیت مقاومت برشی و طراحی سخت کننده های قطری توسعه داده شده و نتیجه ‏گردیده اند. همچنین، به نقش صلبیت اتصالات تیر به ستون و سختی و مقاومت المانهای مرزی در رفتار ‏غیرخطی و مقاومت برشی دیوارهای فولادی پرداخته شده و روابطی نیز جهت تأمین مقاومت برشی اعضای ‏مرزی و تخمین مقاومت برشی کل دیوارهای برشی فولادی با اعضای مرزی ضعیف تا قوی پیشنهاد شده اند. ‏بعلاوه ، نتایج نشان‎ ‎می دهند که استفاده از قابهای خمشی محیطی با اتصالات صلب تیر به ستون نسبت به ‏قابهای ساده ساختمانی در سیستم دیوارهای برشی فولادی، موجب بهبود رفتار غیر خطی دیوار، جذب ‏انرژی بیشتر، و افزایش مقاومت برشی سیستم می گردند. انرژیهای جذب شده، ضرایب شکل پذیری، ضرایب ‏رفتار و تشدید جابه جایی نسبی سازه ها نیز برای نمونه های مختلف محاسبه و با یکدیگر مقایسه شده اند.‏ ‏ نتایج دلالت دارند بر اینکه سخت کننده های قطری باعث افزایش قابل ملاحظه مقاومت برشی حد کمانش ‏الاستیک ورق فولادی ( بزرگتر یا مساوی 3 برابر) و ظرفیت برشی نهایی سیستم ، بسته به ابعاد سخت ‏کننده ها، نسبت به حالت تقویت نشده گردیده و رفتار هیسترتیک دیوار را بهبود بخشیده اند. همچنین،‎ ‎‏ ‏سیستم تقویت شده قطری با سوراخ استراتژیک رفتار هیسترتیک مناسبی تحت بارگذاری چرخه ای داشته و ‏بیشترین دوام و جذب انرژی را نسبت به نمونه های تقویت نشده و تقویت شده معادل خود داشته است. در ‏بین نمونه های تقویت شده قطری، نمونه های تقویت شده قطری به همراه گوشه بهترین رفتار غیر خطی را ‏ازخود نشان داده اند و بیشترین جذب انرژی را در زمانهای متناظر داشته اند. تقویت کننده های قطری به ‏ویژه در ترکیب با سخت کننده های گوشه موجب دوکی شکل شدن منحنی های هیسترزیس و کاهش ‏پدیده باریک شوندگی در آنها نسبت به دیوارهای سخت نشده شده اند. مقایسه رفتار ستونهای با اتصالات ‏گیردار و مفصل ساده و مشاهده وقوع برخی مودهای خرابی در لحظات نهایی در پای ستونهای با اتصال ‏ساده نشان می‎ ‎دهد که در قابهای ساده ساختمانی نیاز است تا پای ستونها با شرایط اتصال گیردار در ‏سیستمهای مقاوم لرزه ای همانند دیوارهای برشی یا حتی بادبندیها طراحی و اجرا گردند؛ و اتصال ساده ‏جان ستون به کف ستون به تنهایی ممکن است مقاومت کافی در مقابله با نیروهای وارده را نداشته باشد.‏ ‏ بررسی ضرایب رفتار حاصله نشان می دهد که ضریب رفتار دیوارهای تقویت شده قطری از دیوار های برشی ‏تقویت نشده بیشتر است، و ضریب رفتار حالت حدی دیوارهای برشی فولادی تقویت شده قطری در قابهای ‏ویژه ساختمانی حدود 9 می باشد. همچنین ، برای دیوارهای برشی فولادی تقویت شده قطری در قاب ساده ‏ساختمانی عدد 8 ، و برای دیوارهای برشی فولادی تقویت نشده در قاب ویژه ساختمانی نیز عدد 8 نتیجه ‏شده است. مقایسه ضرایب شکل پذیری دیوارهای برشی فولادی تقویت شده قطری و تقویت نشده نشان ‏میدهد که این سیستم دارای ضرایب شکل پذیری بزرگتری می باشد. برمبنای نتایج ، مدلهای رفتار لرزه ای ‏بار-‏‎ ‎جابه جایی جانبی دیوارهای برشی فولادی تقویت نشده و تقویت شده قطری به همراه روابط نظری ‏مربوطه جهت محاسبه سختی جانبی اجزاء دیوار و سیستم پیشنهاد شده اند؛ و بر آن اساس، پارامترهای ‏مدل سازی رفتار غیرخطی اجزاء فولادی به روش دستورالعمل بهسازی لرزه ای،‎ fema 356 ‎، برای ‏دیوارهای برشی فولادی تقویت نشده و تقویت شده قطری توسعه داده شده اند. ‏

رفتار مرکب دیوار برشی فولادی تقویت شده با صفحات پلیمری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله 1390
  مسعود خزایی پول   فریبرز ناطقی الهی

در طی چند دهه گذشته تحقیقات آزمایشگاهی و تحلیلی زیادی بر روی عملکرد لرزه ای سیستم دیوار برشی فولادی انجام شده است. نتایج این تحقیقات نشان داده است که این سیستم دارای عملکرد لرزه ای مناسب (سختی مناسب، مقاومت بالا و همچنین شکل پذیری و جذب انرژی بالا) است. از این نوع سیستم به صورت سخت نشده با جان لاغر، سخت شده و کامپوزیتی در سازه ها به عنوان سیستم مقاوم در برابر بار جانبی استفاده می گردد. در این پایان نامه به صورت تحلیلی و آزمایشگاهی به بررسی رفتار لرزه ای دیوارهای برشی فولادی کامپوزیتی که در آن ورق پرکننده فولادی با چند لایه از الیاف پلیمری شیشه و کربن تقویت شده است، پرداخته می شود. در مطالعات تحلیلی، یک نمونه از سیستم دیوار برشی فولادی در برنامه المان محدود ansys مدلسازی گردیده است و بعد از اعتبار سنجی مدل تحلیلی با نتایج آزمایشگاهی، ورق پرکننده در این مدل با حالتهای مختلف قرارگیری لایه های پلیمری تقویت شده است، و نمونه تحت بارگذاری پوش-اور و سیکلی قرار گرفته است. برای بررسی دقیقتر رفتار دیوارهای برشی فولادی کامپوزیتی و همچنین پیدا کردن مودهای گسیختگی در این نوع سیستم آزمایشهایی هم بر روی این نوع سیستم انجام شده است. بدین منظور یک مدل دیوار برشی فولادی با ابعاد 0.6 در 0.6 متر ، با اتصال مفصلی اعضای مرزی در چهار گوشه قاب و همچنین اتصال پیچی اعضای مرزی به ورق پرکننده انتخاب شده است. در مجموع دو تست در حالت تقویت نشده و هفت تست در حالت تقویت شده با الیاف پلیمری شیشه و کربن انجام شده است. نمونه های مورد بررسی تحت بارگذاری شبه استاتیکی سیکلی در امتداد قطری بر اساس پروتکل atc-24 قرار گرفته است. نتایج نشان داده است که ورقهای پلیمری در باعث افزایش ظرفیت تسلیم و نهایی سیستم، افزایش سختی، افزایش جذب انرژی، افزایش سختی سکانت این نوع سیستم ها می-شود. همچنین نتایج نشان داده است که اگر راستای قرار گیری الیاف در راستای میدانهای کششی باشد، ظرفیت و سختی سیستم به طور محسوس افزایش می یابد، در حالی که تاثیر چندانی در افزایش جذب انرژی سیستم ندارد. سیستمهای تقویت شده به نسبت دارای ضریب میرایی ویسکوز کمتری نسبت به سیستم سخت نشده دارد. همچنین در این تحقیق یک مدل تئوریک برای تخمین ظرفیت این نوع سیستمها ارائه شده است.

بررسی عملکرد لرزهای سیستم های سازهای مجهز به جرم میراگر به روش ارزیابی احتمالاتی و تحلیل قابلیت اعتماد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده زلزله شناسی 1390
  کریم تربالی   فریبرز ناطقی الهی

یکی از اهداف مطالعه حاضر محاسبه قابلیت اعتماد سازه در حالتی می باشد که پاسخ سازه با استفاده از روش تحلیل دینامیکی غیرخطی محاسبه می شود. قابلیت ها و مشکلات روش های کلاسیک تقریبی و روش های شبیه سازی عددی برای حل مسئله قابلیت اعتماد بررسی شده و در ادامه تحقیقات مربوط به ارائه روش های تقریبی جدید، یک روش تقریبی براساس مبانی روش های سطح پاسخ (response surface) پیشنهاد شده است. روش پیشنهادی rsدر تخمین احتمال وقوع خرابی برای سطح عملکرد (threshold) بالا دقت تر از سطح عملکرد پایین تر می باشد. برای سطوح عملکرد بالا (حد خسارت میانگین و انحراف معیار+میانگین)، احتمال وقوع خرابی حاصل از این روش بزرگتر از نتایج تحلیل مونت کارلو می باشد. همچنین برای لحاظ کردن اثرات متغییر های احتمالاتی در تحلیل غیر خطی سازه ها و ارائه روش تقریبی برای تخمین احتمال وقوع خرابی در سازه، روشی پیشنهاد شده است که در آن مشخصات احتمالاتی در مقاومت و بارگذاری سازه را مستقیماً در مدل ساده شده احتمالاتی از سازه اعمال می توان می کند. در این روش ابتدا با استفاده از تحلیل استاتیکی غیر خطی مدل احتمالاتی دوخطی برای طبقات سازه بدست می آید. سپس این مدل ساده شده در تحلیل قابلیت اعتماد مورد استفاده قرار می گیرد. همچنین در این تحقیق تاثیر استفاده از جرم میراگر تنظیم شده (tmd) در کاهش احتمال وقوع خرابی در سازه براساس جابه جایی نسبی طبقات و پاسخ تجمعی در المان های سازه بررسی شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که افزودن tmd به سازه سبب استهلاک انرژی و کاهش خسارت در اعضای سازه می شود. با این حال موثر بودن tmd در کاهش خسارت در سازه وابسته به شدت رفتار غیرخطی در المان های سازه می باشد. همچنین تاثیر استفاده از tmd در کاهش احتمال وقوع خرابی در سازه براساس جابه جایی نسبی طبقات وابسته به محتوای فرکانسی زلزله می باشد. برای زلزله های با پریود میانگین پایین، استفاده از tmd می تواند سبب کاهش احتمال خرابی در طبقات سازه شود ولی برای زلزله های با پریود میانگین بالا نه تنها استفاده از tmd ممکن است احتمال خرابی در سازه را کاهش ندهد، بلکه برای حد عملکرد بالا (جابه جایی نسبی بزرگتر) استفاده از آن می تواند سبب افزایش احتمال خرابی شود.

مطالعه تحلیلی و پارامتریک میراگر فلزی آکاردئونی چند لایه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تفرش - دانشکده عمران 1390
  مهدی تربت اصفهانی   فریبرز ناطقی الهی

چکیده در طول سه دهه گذشته سیستم های کنترل سازه در قالب سیستم های کنترل فعال، غیرفعال و نیمه فعال توسعه یافته اند. سیستم های کنترل غیرفعال شامل سیستم های جداساز لرزه ای و قطعات الحاقی استهلاک انرژی می باشند. در میان میراگرهای متنوع توسعه یافته، میراگرهای فلزی جاری شونده بدلیل ملاحظات اقتصادی، عملکرد مطمئن و پایدار و همچنین سهولت ساخت و نصب از محبوب ترین میراگرها بشمار می آیند. در سالیان اخیر ایده استفاده از لوله های جدار نازک آکاردئونی تحت مکانیسم تغییرشکل محوری رفت و برگشت منجر به توسعه میراگر فلزی آکاردئونی گردیده است. میراگر مذکور از رفتار پایدار و مطلوب برخوردار بوده و مطالعات تحلیلی و آزمایشگاهی کارایی این میراگر را در کنترل و کاهش پاسخ سازه تحت بارهای لرزه ای به اثبات رسانده است. در این تحقیق با هدف بهبود رفتار میراگر فلزی آکاردئونی، تأثیر افزایش تعداد لایه های جداره میراگر مورد مطالعه تحلیلی و پارامتریک قرار گرفته است. به این منظور مدلهای تحلیلی میراگر تک لایه، دو لایه و سه لایه بر پایه روش اجزا محدود و آنالیز دینامیکی غیرخطی توسعه یافته و با استفاده از نتایج مطالعات آزمایشگاهی موجود مورد صحت سنجی قرار گرفته است. در ادامه مطالعات پارامتریک بمنظور شناسایی عملکرد رفتاری میراگر فلزی آکاردئونی چند لایه و ارزیابی تأثیر پارامترهای هندسی مختلف مانند ضخامت لایه ها، شعاع لوله، طول لوله و شعاع پلیسه های موج آکاردئونی جداره بر شاخصه های مهم میراگر مانند سختی الاستیک محوری، ظرفیت باربری پلاستیک کشش و فشار، میزان استهلاک انرژی و میرایی ویسکوز معادل در دستور کار قرار گرفته است. پدیده خستگی کم چرخه بعنوان یک پارامتر تأثیرگذار بر تعداد سیکلهای قابل تحمل توسط میراگر فلزی آکاردئونی، از دیگر شاخصه هایی است که در این مطالعه مورد توجه قرار گرفته است. به این منظور مدلهای تحلیلی اجزاء محدود بر پایه شاخص آسیب مدل جانسون-کوک برای میراگرهای تک لایه، دو لایه توسعه یافته و تأثیر افزایش تعداد لایه ها بر تعداد سیکلهای قابل تحمل توسط میراگر به کمک شاخص مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از مطالعات نشان می دهد که افزایش تعداد لایه های میراگر به دلیل ایجاد پایداری بیشتر رفتاری، اصلاح مودهای کمانشی، جلوگیری از مودهای کمانشی مخرب و همچنین تأثیرات مطلوب اندرکنش بین لایه ها، تأثیر بسزایی بر میزان جذب انرژی، ظرفیت باربری، سختی الاستیک و دیگر مشخصات رفتاری میراگر فلزی آکاردئونی دارد. به طوری که میزان جذب انرژی نمونه ای از مدل دو لایه 63 درصد بیشتر از نمونه مشابه تک لایه می باشد. همچنین مطالعات پارامتریک تأثیر مستقیم پارامترهای هندسی ضخامت جداره و شعاع لوله و تأثیر معکوس پارامترهای شعاع پلیسه و طول لوله را بر شاخصه های مهم میراگر نشان می دهد. در این میان پارامتر ضخامت جداره نسبت به دیگر پارامترها دارای بیشترین و ملموس ترین تأثیر می باشد. نتایج مطالعات تحلیلی با رهیافت مکانیک آسیب نیز تأثیر افزایش لایه در به تعویق افتادن زمان رسیدن به ماکزیمم میزان آسیب و افزایش تعداد سیکل های قابل تحمل تا قبل از آسیب نهایی یا شکست را نشان می دهد.

مطالعه سامانه های اطلاع رسانی در مدیریت بحران و ارایه طرح پیشنهادی بهینه، جهت مدیریت بحران سوانح طبیعی در وزارت راه وترابری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1391
  امیرشهرام یوسفی   محمدجواد حضوری

با مروری بر آمار سوانح و بلایای طبیعی، مشاهده می شودکه ایران در زمره ده کشور نخست حادثه خیز جهان قرار دارد و از میان 42 نوع بلای طبیعی شناخته شده در جهان، 33 نوع آن در کشور ما به وقوع می پیوندد. در کشورهای حادثه خیز بطور متوسط معادل 3% از تولید ناخالص داخلی (gdp) صرف جبران زیانهای ناشی از بلایای طبیعی می شود. این آمارها توجه جدی به مسئله مدیریت بحران را مورد تاکید قرار می دهد. از عوامل مهم در اجرای مطلوب مدیریت بحران، پیش آگاهی و اطلاع رسانی مناسب و بکارگیری تجهیزات ارتباطی در شرایط بروز بحران است. اطلاع از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، ضمن شناخت وضع موجود، امکان برنامه ریزی برای وضع مطلوب را میسر می سازد. از این روآگاهی از امکانات دستگاههای دولتی در شرایط بحرانی، برای مقابله با بحرانهای آتی موثر می باشد. در این پایان نامه وضعیت تجهیزات ارتباطی در سازمانهای تابعه وزارت راه و ترابری جهت مقابله با بحرانهای طبیعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. موضوع مورد بررسی در این تحقیق عبارتست از اینکه، آیا وزارت راه وترابری از سامانه های اطلاع رسانی و ساختار عملیاتی مطلوب جهت مدیریت بحران برخوردار است؟ لذا متغیر تحقیق تجهیزات ارتباطی و سامانه های اطلاع رسانی وزارت راه و ترابری بوده و جامعه هدف سازمانهای تابعه وزارت یادشده می باشد. در ابتدا مروری بر مفاهیم بحران و موضوع مدیریت بحران صورت گرفته است. در ادامه مطالعات تطبیقی با مروری بر وضعیت سه کشور امریکا، استرالیا و ژاپن انجام شده است. سپس وضعیت تجهیزات ارتباطی و فناوری اطلاعات در سازمانهای تابعه وزارت راه و ترابری مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته و تحلیلهای کمی و کیفی در خصوص ارزیابی وضع موجود صورت پذیرفته است، سپس با بهره گیری از معیار خطر پذیری هر استان، وضعیت آسیب پذیری استانها در مقابل حوادث طبیعی مشخص گردیده و با توجه به ارزش تجهیزات ارتباطی هر استان در مقابل میزان خطر پذیری آن، رتبه بندی استانها انجام شده است، نتیجه این بررسی میزان آمادگی بخش حمل ونقل در هر یک از استانها را جهت مقابله با بحرانهای طبیعی، نشان می دهد، که می تواند معیاری برای اولویت بندی تجهیز استانها نیز محسوب شود. سپس ساختار پیشنهادی برای حوزه مدیریت بحران، مطرح شده است، به نحوی که با تحلیل وضع سامانه های موجود و تلفیق آن با طرح ساختاری پیشنهاد شده، بتوان طرح اجرایی مطلوب جهت انجام وظایف مورد انتظار در چرخه مدیریت بحران را ارائه نمود.در انتها راهکارهای عملیاتی که از فصول مختلف پایان نامه منتج گردیده در قالب پیشنهادات اجرایی ارائه شده است.

توسعه و بهبود روشهای مقاوم سازی قاب میانپر با مصالح بنایی با استفاده از کامپوزیت های سیمانی مسلح فیبری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده زلزله شناسی 1392
  ایوب دهقانی   فریبرز ناطقی الهی

در این تحقیق روش طراحی و ساخت یک کامپوزیت سیمانی مسلح با الیاف پلی وینیل الکل که با نام کامپوزیت های سیمانی مهندسی یا engineered cementitious composites-ecc شناخته می شوند، در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. مکانیک شکست، خصوصیات کششی، فشاری و خمشی ecc تحت بارگذاری های استاتیکی و چیدمان دقیق آزمایشگاهی بررسی شده و در برخی موارد با رفتار بتن معمولی و یا بتن الیافی معمولی مقایسه گردیده است. همچنین روشی برای مدل سازی تحلیلی این ماده بر مبنای مدل ترک پخش شده با کرنش تجزیه شده و رفتار چند خطی سخت-شوندگی در کشش و پلاستیسیته دراگرـ پراگر پیشنهاد شده است. سپس رفتار المان های مصالح بنایی مانند منشور، تیر و نمونه های برشی سه گانه در دو حالت ساده و تقویت شده با ecc در شرایط مختلف آزمایش شده است. پیوستگی ecc به مصالح بنایی نیز با استفاده از آزمایش pull-off بررسی گردیده است. به عنوان اولین آزمایشات سازه ای اثر لایه های ecc بر روی رفتار پانل های بنایی مورد مطالعه قرار گرفته است. عملکرد پانل ها در دو حالت ساده و مقاوم سازی شده با یکدیگر مقایسه شده اند. برای بازدید چگونگی تشکیل و توسعه ترک ها در لایه ecc از روش همبستگی تصاویرمتوالی دیجیتالی (dic) بهره گرفته شده است. در ادامه چگونگی مقاوم سازی قاب های بتنی میان پر با میانقاب آجری با استفاده از لایه های ecc مورد ارزیابی قرار گرفته که در آن سه نمونه قاب بتنی میان پر با مقیاس 2/1 در حالت های بدون میانقاب، دارای میانقاب، دارای میانقاب تقویت شده با ecc تحت بارگذاری جانبی رفت و برگشتی قرار گرفته است و منحنی های چرخه ای، نمودار های نیروـ تغییرمکان، تغییرات سختی و تغییرات استهلاک انرژی آنها با یکدیگر مقایسه شده اند. از میان نتایج متعددی که از این آزمایشات و مدل سازی ها حاصل گردیده به مهمترین آنها با رعایت اختصار اشاره خواهد شد. براساس نتایج حاصله می توان بیان داشت که منشورهای مقاوم شده دوطرفه نسبت به نمونه های کنترل افزایشی در حدود 23 و 36 درصد به ترتیب در ظرفیت باربری فشاری و سختی از خود نشان داده اند. بر اساس پاسخ نمونه های برش سه گانه می توان بیان کرد که لایه های ecc وابسته به ضخامت خود می توانند ظرفیت باربری برشی را 3 تا 6 برابر و ظرفیت جذب انرژی را در اینگونه نمونه ها 20 تا 50 برابر افزایش دهند. همچنین کاربرد ecc به عنوان ماده مقاوم سازی توانسته است مقاومت برشی پانل های بنایی را 5/1 تا 8/2 برابر و ظرفیت جذب انرژی را حداقل به میزان 35 برابر افزایش دهد. نتایج آزمایشات انجام شده در این تحقیق نشان می دهد که مقاوم سازی قاب های میان پر با ecc، سبب افزایش ظرفیت باربری به میزان 6/2 برابر، ظرفیت جذب انرژی به مقدار 7/2 برابر و جلوگیری از فروریزش میانقاب شده است.

کاربرد مدیریت بحران جهت کاهش عوارض زلزله (در واحدهای صنعتی)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب - دانشکده مهندسی 1380
  گوهرتاج فرانه رزاقی   فریبرز ناطقی الهی

آدمی در راستای دستیابی به اهداف خود علیرغم مشکلات و ناتوانی ها توانست به نیروی اراده به تدریج گستره قابلیت های خود را فزونی بخشد. انقلاب کشاورزی زندگی بشر را از سرگشتگی رهانید انقلاب صنعتی توانایی های علم را در عرصه صنعت متجلی کرد و قدرتی شگرف را در تولید انبوه باعث شد. اندیشمندان زندگی امروز را در آستانه انقلاب فراصنعتی ملزم به کنش با بحران ها میدانند چرا که سرعت تحولات و تغییرات بسیار فزاینده است. علم مدیریت بحران پاسخی به این جدیدترین نیاز می باشد. زلزله از کهن ترین سوانحی است که ذهن بشر در کنکاش با آن به افسانه پناه برده است. افسانه ها زمین را بر روی شاخ گاوی عظیم نقل کرده است و زمین لرزه را حاصل پرتاب کردن ناگهانی زمین از سر یک شاخ به شاخ دیگرش تعریف می کنند. اگرچه امروز هم زمان وقوع زلزله غیر قابل پیش بینی است اما هوشمندی انسان دیگر تخریب عمده در محدوده حیات و منافعش را نمی پذیرد. در این پژوهش مدیریت بحران به عنوان لزومی جهت کاهش عوارض بروز زلزله مطرح می شود و پژوهشگر امید آن دارد که این مقطع آغازی باشد بر تفکر مدیریت بحران در تمام عرصه های تهدیدکننده واحدهای صنعتی کشور.

شناسایی مشخصات دینامیکی سازه های دارای میرایی غیرکلاسیک براساس مطالعات آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله - پژوهشکده مهندسی سازه 1392
  مهشید جنتی مهر   فریبرز ناطقی الهی

مدل میرایی کلاسیک، اولین مدل تحلیلی مورد استفاده برای بررسی میرایی در سیستم چند درجه آزادی می باشد. این فرض که توسط رایلی درنظرگرفته شده است، در بسیاری از موارد واقعی مانند سازه های پیچشی، سیستم های مبتنی بر اندرکنش سازه- خاک، سازه- مایعات و سیستم های دینامیکی ثانویه که ماتریس میرایی آنها به صورت ترکیب خطی از ماتریس های جرم و سختی آنها نیست، عمومیت ندارد. در حالی که میرایی کلاسیک همانطور که ذکر شد، عمومیت نداشته و اغلب سازه ها دارای میرایی غیرکلاسیک هستند، با این وجود هنوز در این زمینه تحقیقات زیادی صورت نگرفته است. در زمینه شناسایی مشخصات دینامیکی سازه های دارای میرایی غیرکلاسیک کار آزمایشگاهی انجام نشده است. لذا با نظر به اینکه داشتن مشخصات دینامیکی سازه ها راه را برای بررسی آیین نامه های موجود، شناسایی خرابی ها و داشتن مدل تحلیلی مناسب از سازه باز می کند، لذا در این پایان نامه تلاش خواهد گردید که روش های شناسایی سیستم های غیرکلاسیک، تنها با استفاده از پاسخ ثبت شده در آنها بررسی گردد و همچنین جهت ارزیابی عملکرد روش های شناسایی سیستم، آزمایش هایی در آزمایشگاه سازه انجام گیرد.

مدلسازی تحلیلی روشهای ‏‎rbs‎‏ و ‏‎haunch‎‏ در مقاوم سازی لرزه ای اتصالات صلب فولادی و مقایسه فنی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله 1382
  نوید نستار   فریبرز ناطقی الهی

قابهای ممانگیر فولادی همواره به عنوان یک سیستم مقاوم اصلی در برابر بارهای جانبی مورد توجه بوده اند. توقع از این سیستم همواره بر آن بوده است که رفتاری شکل پذیر و قابل اتکا در زلزله های قوی از خودنشان دهد. در زلزله 17 ژانویه 1994 نورثریج ، برخلاف فرضیات قبلی خرابیهای زیادی در اتصلات ممانگیر در ساختمانهای فولادی بوجود آمد و توانایی این اتصلات در تحمل بار زلزله بدون متحمل شدن خرابیهای قابل ملاحظه زیر سوال رفت.همین امر باعث گردید تحقیقات گسترده ای روی این اتصالات انجام گرفته و روشهای مختلفی برای مقاوم سازی اینگونه اتصالات بعد از زلزله نورثریج پیشنهاد شود. در این پایان نامه ابتدا تاریخچه تحقیقات انجام گرفته روی اتصالات مورد بررسی قرار گرفته است . سپس خرابیهای رایج و مشاهده شده در این اتصالات در اثر زلزله نورثریج مورد بحث قرار گرفته و روشهای مقاوم سازی اینگونه اتصالات بیان شده است.در ادامه به توضیح کامل دو روش مقاوم سازی :1-اتصال دارای تیر با مقطع کاهش یافته ‏‎reduced beam section=rbs‎‏ و 2-اتصال دارای بازوی جوش شده در پائین ‏‎wbh‎‏ یا ‏‎welded bottom haunch‎‏ که رایج ترین و مورد تایید ترین روشهای مقاوم سازی لرزه ای اتصالات گیردار فولادی بعد از نورثریج هستند پرداخته شده و طراحی ، کاربرد و رفتار این دو نوع اتصال بطور کامل توضیح داده شده است.