نام پژوهشگر: رامینا آتش فراز
رامینا آتش فراز عباس احمدوند
چکیده سده های پنجم، ششم و هفتم هجری را باید از دوران های مهمّ در تاریخ اسلام و ایران به شمار آورد، چرا که در این روزگار، حوادث مهمّ داخلی و خارجی رخ داد. بر این اساس، در آثار ادبی و تاریخی این دوره، بدبینی، ناخشنودی از اوضاع سیاسی و اجتماعی، ناپایداری جهان و نیز، دعوت خلق به ترک دنیا، زهد و نظایر این افکار، مشحون است. دلایل آشکار این امر را می توان در وضعیّت سخت و دشواری که بر اثر تسلّط ترکان و رواج بعضی مفاسد در ایران که با حمله ی مغول و ظلم و ستم عمّال دورره ی آنان، افزایش یافت و محیط اجتماعی ایران را با دشوار ترین شرایط مقرون ساخت، جستجو کرد. گفتنی است که با رواج بیشتر مفاسد اجتماعی، به همان درجه هم این انتقادات، شدید تر و سخت تر شد. چنانکه می بینیم ادیبان و مورّخان با زبان طنز، تمثیل و کنایه، نا رضایتی خود را ابراز کرده و در کتب آنان با عباراتی چون "ادبار زمانه"، "روزگار غدّار و زمن پر محن و فتن" و ... جلوه و نمود یافته است. باید اشاره کرد که این شکایت ها، تنها به دلیل شرایط نامطلوب سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نبوده، بلکه ناکامی هایی چون برکناری از قدرت، گرفتار شدن در توطئه ها و دسایس و ... در این زمینه تأثیر گذار بوده است. با کند و کاوی دقیق تر، می توان دریافت که این نا -رضایتی ها، محدود به این قرون نبوده، بلکه در کتب دوره های بعد نیز، مشاهده می شود. بنابراین تکرار این عبارات، که در بسیاری از اوقات تاریخ ایران، سایه افکنده، نشان از زنده بودن این اندیشه دارد.