نام پژوهشگر: سید کریم تهامی

بررسی امکان باززایی گیاه سوسن چلچراغ (lilium ledebeourii) از طریق کشت سلول یا پروتوپلاست
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1391
  سید کریم تهامی   ناصر زارع

به مدت نیم قرن است محدودیت های موجود در تلاقی بین سوسن ها (دگر گرده افشانی) بدلیل وجود ناسازگاری و عدم تقارن ژنتیکی بین واریته های مختلف شناخته شده است. هیبرید سوماتیکی یا امتزاج پروتوپلاست ها یکی از ابزارهای اصلی در دورگ گیری بین گونه ای است، برای بهره مندی از مزایای این تکنیک، اولین قدم وجود یک سیستم بهینه برای آماده سازی و باززایی گیاه از پروتوپلاست می باشد. به منظور بهینه سازی جداسازی پروتوپلاست، تاثیر ترکیب های مختلف آنزیم های سلولاز (4 درصد، 2 درصد و 1 درصد) و پکتیناز (1 درصد و 2/0 درصد) و مدت زمان تیمار (12 و 24 ساعت) با آنزیم بر جداسازی و زنده مانی پروتوپلاست از گیاه سوسن چلچراغ مورد ارزیابی قرار گرفت. این آزمایش بر اساس طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت و هر آزمایش دو بار تکرار شد. نتایج نشان داد که تعداد پروتوپلاست (عملکرد پروتوپلاست) به طور معنی داری تحت تاثیر سطوح مختلف تیمار آنزیمی قرار گرفت. سلولاز در سطح 4 درصد با میانگین 105×71/3 پروتوپلاست در یک میلی لیتر بیشترین تعداد پروتوپلاست، پکتیناز در سطح 1 درصد بیشترین تعداد پروتوپلاست و برای مدت زمان تیمار اعمال شده نیز مدت زمان 24 ساعت بیشترین تعداد پروتوپلاست را داشت . نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده ها نشان داد که سطوح مختلف سلولاز و زمان های مختلف و اثر متقابل سه جانبه سلولاز، پکتیناز، زمان در سطح احتمال 1 درصد اختلاف معنی دار داشتند. سلولاز 4 درصد، پکتیناز 2/0 درصد، 24 ساعت، قابلیت زنده مانی بیشتری داشت. اثرات متقابل سلولاز × پکتیناز، سلولاز × زمان، پکتیناز × زمان و سلولاز × پکتیناز × زمان نیز از نظر تعداد پروتوپلاست معنی دار (p?0.05) بود. بیشترین و کمترین تعداد پروتوپلاست بترتیب در تیمارهای آنزیمی حاوی سلولاز 4 درصد، پکتیناز 1 درصد و زمان 24 ساعت با میانگین 105×65/6 پروتوپلاست در یک میلی لیتر و سلولاز 1 درصد، پکتیناز2/0 درصد و زمان 12 ساعت کمترین تعداد پروتوپلاست رها سازی شده را داشت. بنابراین مناسب ترین تیمار برای رهاسازی پروتوپلاست از این گیاه، تیمار آنزیمی سلولاز 4 درصد، پکتیناز 1 درصد و زمان 24 ساعت بود. همچنین نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که تشکیل دیواره سلولی و کلونی در محیط مایع نسبت به محیط نیمه جامد آگارز بهتر بود. بیشترین تراکم کشت و تشکیل کالوس در محیط کشت حاوی یک میلی گرم در لیتر 2,4-d ، 2/0 میلی گرم در لیتر کینتین به همراه دو گرم در لیتر عصاره مخمر بدست آمد. کالوس های کوچک بعد از یک ماه کشت تشکیل شدند. گیاهچه های زیادی پس از انتقال کالوس های رشد یافته به محیط کشت حاوی تنظیم کننده های رشد گیاهی تشکیل شدند. محیط حاوی 5/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه با 5/1 میلی گرم در لیتر ba با میانگین 66/91 درصد بیشترین باززایی گیاهچه را داشت. مقایسه میانگین بین داده ها نشان داد که محیط کشت ms حاوی 5/0 میلی گرم در لیتر naa به همراه با 5/1 میلی گرم در لیتر ba بیشترین باززایی با میانگین 66/91 درصد، تعداد پیازچه با میانگین 83/8، طول پیازچه با میانگین 7366/0، طول ریشه با میانگین 421/0 ، تعداد برگ با میانگین 66/13، طول برگ با میانگین 5052/0 تولید شد.

مطالعه اثرات برخی ترکیبات گیاهی بر خواص فیزیکو شیمیایی گل شاخه بریده آنتوریوم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1383
  میترا فاضل   اسماعیل چمنی

به منظور بررسی اثرات غلظت های مختلف بنزیل آدنین، پراکسیدهیدروژن و اسیدسالیسیلیک بر خواص فیزیکوشیمیایی گل شاخه بریده آنتوریوم، سه آزمایش مجزا در قالب طرح کاملا تصادفی با 5 تکرار در آزمایش اول و دوم و 8 تکرار در آزمایش سوم در آزمایشگاه پس از برداشت دانشگاه محقق اردبیلی طی سال 92-93 اجرا شد. غلظت های استفاده شده از تیمار اسیدسالیسیلیک در هر سه آزمایش یکسان بود ولی غلظت های تیمارهای دیگر در هر سه آزمایش متفاوت بود. نتایج حاصل از آزمایش اول نشان داد که سطح 100 پی پی ام بنزیل آدنین تأثیر معنی داری بر طول عمرگلجایی ، محلول جذب شده و وزن-تر نسبی داشت و غلظت های 1 و 1000 پی پی ام اثر معنی داری نداشتند. تیمار پراکسیدهیدروژن در غلظت 25 مایکرومولار اثر معنی داری بر عمرگلجایی، محلول جذب شده و وزن تر نسبی داشت در حالیکه غلظت های بالاتر (50 100مایکرومولار) اثر معنی داری نداشتند. نتایج حاصل از آزمایش اول و دوم نشان داد که اسیدسالیسیلیک باعث بهبود طول عمرگلجایی، محلول جذب شده و وزن تر نسبی نسبت به شاهد شد ولی اختلاف معنی داری با آن نشان نداد. و غلظت 5/0 میلیمولار در آزمایش اول و دوم بالاترین عمر گلجایی را دارا بود. نتایج حاصل از آزمایش دوم نشان دادکه سطوح 100،50 و 200 پی پی ام بنزیل-آدنین تأثیر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشته و سطح 100 پی پی ام طول عمر گلجایی بالاتری داشت.در حالیکه غلظت 400 پی پی ام تفاوت معنی داری با شاهد نداشت. تیمار پراکسیدهیدروژن در علظت های 5، 15 و 25 مایکرومولار اثر معنی-داری بر صفات مورد ارزیابی داشته در حالیکه غلظت 35 مایکرومولار تفاوت معنی داری با شاهد نداشت. نتایج حاصل از آزمایش سوم نشان داد که همه سطوح بنزیل آدنین اثر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشتند و سطح 100 پی پی ام طول عمر گلجابب بالاتری داشت. تیمار پراکسیدهیدروژن نیز تأثیر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشت و غلظت 10 مایکرومولار عمر گلجایی بالاتری را دارا بود. تیمار اسیدسالیسیلیک در همه سطوح اثر معنی داری بر صفات مورد ارزیابی داشت و غلظت 5/0 میلی مولار عمر گلجایی بالاتری داشت. همچنین اثر همه تیمارها در آزمایش سوم بر میزان قند محلول و نشت یونی در سطح احتمال 1 درصد معنی دار بود.