نام پژوهشگر: پرشنگ صالحی
پرشنگ صالحی عبدالحسین جودکی
چکیده : نقد ادبی فمینیستی در دهه ی 70 میلادی و از دل موج دوم فمینیسم شکل گرفت. این دوره ، دوره ی رشد و همه گیری نقدهای نظری و آکادمیک در حوزه ی فمینیسم بود. دو شیوه ی نقد و مطالعه ی آثار ادبی در این دوران رواج داشت. شیوه ی اول مطالعه ی تصویر زن در آثار ادبی نوشته شده توسط مردان بود ، اما الین شوآلتر ،منتقد آمریکایی، شیوه ی جدیدی را مطرح کرد که آن مطالعه ی خود نویسنده ی زن و آثار ادبی نوشته شده توسط زنان بود. او نام این شیوه را نقد زن محور نهاد. شوآلتر از چهار مدل تفاوت نوشتار زنان نام برد که آنها مدل بیولوژیک، زبان شنا سانه ، روان تحلیلی و فرهنگی هستند. این پایان نامه دو رمان خاطرات یک زن معمولی اثر نویسنده ی انگلیسی مارگرت فورستر و زنان بدون مردان اثر نویسنده ی ایرانی شهرنوش پارسی پور را بصورت مقایسه ای در چارچوب مدل فرهنگی تفاوت نوشتار زنان بررسی می کند. مدل فرهنگی، تجربیات زنان را به عنوان گروه خاموش در درون گروه مردسالارانه غالب مورد توجه قرار می دهد و به دو صدایی بودن نوشتار زنان می پردازد و معتقد است که تجربیات مشترک زنانه به عنوان گروه خاموش باعث شباهت و نزدیکی زنان از ورای زمان و مکان شده و آنان را بهم پیوند میدهد. در این پایان نامه چهار موقعیت فرهنگی برای مطالعه ی تجربیات زنانه انتخاب شد : جستجوی هویت، دوستی های زنان، انتخاب شغل و تبعیت و مقاومت زنان از هنجارهای ظاهر و رفتار. اگرچه تجربیات زنان در این دو رمان و چهار موقعیت نشان دهنده ی دو صدایی بودن زندگی و تجربیات آنهاست اما کیفیت و سطح این تجربیات در دو فرهنگ ایران و انگلستان بسیار متفاوت است که احتمال نزدیکی و پیوند بین نویسنوگان و زنان را کمرنگ می کند.در نتیجه برای مطالعه ی آثار ادبی نویسندگان زن ایرانی چارچوبی ایرانی هماهنگ با فرهنگ و موقعیت بومی ایران پیشنهاد می شود. کلیدواژه ها : نقد زن محور. مدل تفاوت فرهنگی. گروه خاموش. گروه غالب. دو صدایی بودن نوشتار.