نام پژوهشگر: بتول عسکری
بتول عسکری مصطفی عسکریان
این پژوهش میزان انطباق مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران با ویژگیهای سازمان یادگیرنده رااز دیدگاه دبیران مورد بررسی قرار داده است. در این پژوهش ، نظریه ی پیتر سنگه مورد توجه قرار گرفته واز مولفه های او که شامل :قابلیت فردی، آرمان مشترک ،یادگیری تیمی ، تفکر سیستمی والگوهای ذهنی می باشند جهت آگاهی از میزان انطباق مدارس متوسطه با ویژگی های سازمان یادگیرنده استفاده شده است .روش پژوهش دراین مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی وجامعه هدف ؛ دبیران مدارس دولتی دوره متوسطه دخترانه شهر تهران هستندکه به صورت تصادفی ازمیان مدارس تهران انتخاب گردیدند.به منظورتجزیه وتحلیل داده ها که از طریق پرسشنامه گرد آوری شد ، سپس از آمار توصیفی وآمار استنباطی استفاده گردید در این پژوهش مشخص شدکه مدارس متوسطه دخترانه ، از نظر دبیران با ویژگی های سازمان یادگیرنده انطباق دارندوبین مناطق مختلف تهران از لحاظ انطباق با ویژگی های سازمان یادگیرنده تفاوت معناداری وجود دارد.که این تفاوت ها در منطقه بیشتر مشاهده گردید نتایج جدول 4-64 نشان می دهد که در همه مولفه های مورد بررسی میانگین رتبه ها برای مناطق 18 و 1 بالاتر از سایر مناطق است. نتایج آزمون کروسکال والیس و معناداری متناظر با آن نشان می دهد که این اختلاف مشاهده شده بین مناطق مختلف در مولفه های مدل های ذهنی، آگاهی مشترک و یادگیری گروهی معنادار بوده و بنابراین قابل تعمیم به جامعه آماری می-باشد. اما اختلاف بین مناطق در مورد مولفه های قابلیت شخصی و تفکر سیستمی معنادار نبوده و بنابراین قابل تعمیم به جامعه آماری نمی باشد. بنابراین می توان گفت مناطق 1 و 18 نسبت به سایر مناطق مورد بررسی از لحاظ مولفه های مدل های ذهنی، آگاهی مشترک و یادگیری گروهی انطباق بیشتری با ویژگی های کارکنان سازمان یادگیرنده دارند.