نام پژوهشگر: بهزاد آیینه وند
بهزاد آیینه وند محمد عموزاده
هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی استعاره و نقش آن در ترویج طرزفکر در گفتمان سیاسی ایران است. به طور دقیق تر، در این مطالعه تلاش می شود تا واقعیت های ساخته شده به کمک استعاره و همچنین جنبه های گفتمانی پنهان شده یا برجسته شده توسط استعاره در گفتمان سیاسی ایران آشکار گردند. بدین منظور، یک چارچوب نظری دو بخشی شامل نظریه معاصر استعاره و رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان برای این مطالعه در نظر گرفته شده است. از یک سو، تشخیص و توصیف ساختارهای مفهومی و زیربنایی استعاره به کمک نظریه معاصر استعاره میسر می شود و از سویی دیگر، رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان که هدف آن به طور کلی، بررسی و نقد ساختارهای گفتمانی موثر در ساخت واقعیت و ایجاد نابرابری اجتماعی است، ابزارهای لازم برای تحلیل استعاره و مفاهیم زیربنایی آن را در اختیار تحلیل گر قرار می دهد. از همین رو، در مطالعه حاضر با تلفیق این دو رویکرد داده های مربوط به گفتمان سیاسی ایران که همگی از متون نوشتاری برگرفته شده اند، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. بر اساس نتایج بدست آمده در این مطالعه، نقش ترغیبی و انگیزشی استعاره و تأثیرگذاری آن بر احساسات مخاطب و همچنین نقش استعاره در تسهیل فرآیندهای تولید و مصرف متن از جمله دلایل کاربرد زیاد استعاره در گفتمان سیاسی می باشند. به علاوه، شواهد موجود در این مطالعه نشان می دهند که تعامل استعاره های حوزه های مختلف با یکدیگر و به تعبیری “زنجیره های استعاری” و همچنین تعامل استعاره ها با سایر فنون سخنوری از جمله تکرار واژگانی و دستوری در انتقال و ترویج طرزفکر توسط سیاستمداران نقش به سزایی دارند.