نام پژوهشگر: فاطمه کردافشاری
فاطمه کردافشاری حسین جعفری ثانی
هدف این تحقیق بررسی رابطه ی بین سبک های ترجیحی تدریس با درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه بود. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری در این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهر گنبد که در سال تحصیلی 91-90 در رشته های علوم تجربی و علوم انسانی و ریاضی مشغول به تحصیل بوده اند، که تعداد آنان برابر 2510 بوده که از این تعداد 1320 نفر دختر و 1190 نفر پسر بوده اند. حجم نمونه در این تحقیق 336 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و مطابق با جدول مورگان برآورد گردید و نمونه ها با روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از جامعه ی آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه ی سبک تدریس موسی پور (1377)، و پرسشنامه ی درگیری تحصیلی کریستیانا (2006) بود. در این پژوهش ازدو پرسشنامه به شرح زیر استفاده شده است:الف- پرسشنامه ترجیح سبک تدریس: این پرسشنامه شامل 39 سوال است که براساس پرسشنامه سبک تدریس موسی پور (1377) ساخته شده است. این پرسشنامه در دوره های تربیت دبیر به منظور ارزشیابی درس روش ها و فنون تدریس به کار برده شده است.گویه های هرردیف مربوط به دو نوع تدریس متفاوت بودند: الف- تدریس معلم محور یامستقیم (معلم به عنوان رهبر)، و تدریس شاگردمحور یا غیرمستقیم (معلم به عنوان مشاور). هرگویه دارای شش گزینه در طیف لیکرت بودکه از "اصلاً" تا "خیلی زیاد" تنظیم شده بودند. نمره گذاری از کم به زیاد انجام شد. برای گزینه "اصلاً" نمره صفر و برای گزینه "خیلی زیاد" نمره پنج منظورشد. پرسش ها در چهارگروه طبقه بندی شده اند: ایجاد ارتباط، استمرار ارتباط، اثربخش ساختن ارتباط و ارزشیابی ارتباط. عبارات این پرسشنامه در راستای ترجیح سبک تدریس دانش آموزان دوباره باز نگری و باز نویسی شده است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده های پرسشنامه از نرم افزار exel و spss استفاده شده است. یافته ها نشان داد بین سبک ترجیحی تدریس با درگیری تحصیلی دانش آموزان پایه ی سوم متوسطه رابطه مثبت وجود دارد، دانش آموزان سبک تدریس فعال (دانش آموز محور) را ترجیح می دهند، میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان از متوسط به بالا است، نمرات اکتسابی دانش آموزان دختر در سبک ترجیحی تدریس معلم محور و دانش آموز محور بالاتر از پسران بود و میزان درگیری تحصیلی دانش آموزان دختر بیشتر بود.