نام پژوهشگر: ابراهیم دهقان خیرآبادی

مدرنیته و پیامدهای منفی فرهنگی آن در ایران(دهه 70 و 80 شمسی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1391
  ابراهیم دهقان خیرآبادی   محمد عابدی اردکانی

در حوزه بحث چالش بین سنت و مدرنیته، بیشتر مطالعات، پیرامون تاریخ روشنفکری و اندیشه نوسازی بوده است و کمتر به ابعاد فرهنگ مدرنیته پرداخته شده است. گیدنز از جمله نظریه پردازانی است که بر جنبه های فرهنگی و اجتماعی مدرنیته تأکید بیشتری می کند. گیدنز مدرنیته را محصول بر هم خوردن نظم سنتی فضا و زمان می داند. حوزه فرهنگی و تمدنی ایران که مرزهای آن بسی از مرزهای واحد سیاسی کشور – ملت ایران کنونی فراتر است، در ابتدای قرن نوزدهم میلادی به صورت جدی تری با فرهنگ و تمدن نوین غربی (مدرنیته یا تجدد) رویارو شد که در دو دهه گذشته با پیشرفت تکنولوژی و افزایش ارتباطات جمعی همه مردم ایران تحت تأثیر پیامدهای مدرنیته قرار گرفتند. در این پژوهش سعی شده است تأثیر مدرنیته بر روی هویت و عناصر سنتی نظام فرهنگی (خانواده گرائی و دینداری) مورد بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که فرآیند مدرنیته و به دنبال آن جهانی شدن (یا به قول گیدنز مدرنیته متأخر)، به واسطه عوامل و ساز و کارهایی، نوعی بحران هویت و معنا در ایران پدید آورده است. همچنین مدرنیته بر ارزش های سنتی خانواده در ایران تأثیر گذاشته و بسیاری از عناصر و اجزای سازنده آن را دچار تغییر کرده است و از طرفی تداخل و تعامل ارزش های سنتی و مدرن موجبات تمایز نسلی در بین افراد جامعه فراهم کرده است.