نام پژوهشگر: اکرم روحانی
اکرم روحانی زهرا پورزمانی
صندوقهای سرمایهگذاری مشترک به عنوان یکی از مهمترین نهادهای بازار سرمایه با جمعآوری سرمایههای اندک امّا در سطح وسیع مخاطره سرمایهگذاری را به میزان قابل توجهی کاهش داده و موجب رونق و مدیریت در بازار سهام میشوند. در این میان سرمایهگذاران صندوقها تلاش میکنند در صندوقی سرمایهگذاری کنند که متناسب با ریسک بازار و ریسک عملیاتی قابل تحمل، بازده بهینهای کسب کنند. بنابراین سرمایهگذاران جهت انتخاب بهینه صندوقهای سرمایهگذاری نیازمند ابزارهایی مانند معیارهای ترکیبی عملکرد پرتفلیو میباشند. در این تحقیق با بررسی پنج معیار نسبت شارپ، نسبت ترینر، مدل 3 عامل فاما-فرنچ، آلفای جنسن(معیاری از ارزیابی ریسک در تئوری مدرن پرتفوی) و نسبت پتانسیل مطلوب (معیاری از ارزیابی ریسک در تئوری فرامدرن پرتفوی) مناسب بودن هر یک از آنها را در مقایسه با معیار بازدهی واقعی مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور بر اساس مبانی نظری تحقیق، پنچ فرضیه تبیین و با استفاده از دادههای نمونه انتخابی از 20 صندوق مشترک از دی ماه 1388 تا دی ماه 1390 فرضیهها مورد آزمون قرار گرفتهاند. محقق با توجه به استفاده از دادههای رتبهای، فرضیهها را از طریق آزمون همبستگی و با استفاده از دو آماره ناپارامتریک «ضریب همبستگی رتبه ای اسپیرمن» و« ضریب همبستگی کندال» مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج این تجریه و تحلیل نشان میدهد که در بازار سرمایه ایران، بین عملکرد صندوقهای سرمایهگذاری مشترک بر اساس نسبتهای شارپ، نسبت ترینر، نسبت پتانسیل مطلوب، نسبت جنسن و مدل 3 عامله فاما-فرنچ با نسبت بازده واقعی همبستگی معنیداری وجود دارد. بررسی ضرایب همبستگی آمارههای اسپیرمن و کندال حاکی از این است که بیشترین میزان همبستگی با بازدهی واقعی مربوط به نسبت ترینر بوده و کم ترین ضریب همبستگی متعلق به مدل سه عاملی فاما و فرنچ می باشد به طوری که بر اساس اولویت نسبت ترینر در رتبه اول، نسبت شارپ در رتبه دوم، نسبت پتانسیل مطلوب در رتبه سوم، نسبت آلفای جنسن در رتبه چهارم و نسبت مدل سه عاملی فاما و فرنچ در رتبه پنجم قرار دارد.