تلویزیون های اینترنتی که پس از گذشت 30 سال تلاش، اکنون حدود 7 سال است که به مرحله تجاری رسیده، خدماتی تعاملی هستند که از طریق شبکه های اینترنتی، خدمات را در قالب برنامه های زنده، ویدیو بر حسب تقاضا، راهنمای الکترونیکی و خدمات جانبی تحت کنترل ارائه دهندگان، به دست مصرف کننده نهایی می رساند. همانطور که تعریف نشان می دهد بخشی از خدمات این نوع تلویزیون ها، خدمات بر حسب تقاضا است که با توجه به رشد روز افزون متقاضیان آن، انتظار می رود در آینده سهم بزرگی از بازار خدمات صوتی و تصویری را از آن خود کند. باتوجه به ظهور این خدمات و ورود رقبای جدید به این بخش، نیاز است مدل درآمدی مناسبی برای سوددهی بیشتر سازمان ها در این حوزه طراحی شود. با بررسی مدل درآمدی این تلویزیون ها در 4 منظر خدمات، تکنولوژی، سازمان و مالی، دیده می شود که خدمات بر حسب تقاضا که به مشتریان اجازه می دهد تا محتویات را متناسب با سلیقه خود انتخاب کنند، یکی از مزیت های اصلی تلویزیون های اینترنتی است. این امکان از سوی دیگر می تواند معایبی هم داشته باشد. زیرا مشتریان بیش از پیش به محتویات درخواستی حساس شده و حاضر نخواهند بود برای هر محتوایی پول پرداخت کنند. این حساسیت در خصوص تبلیغات تلویزیونی که 80%درآمد سازمان ها را تشکیل می دهد نیز به چشم میخورد. درآمد حاصل از تبلیغات به مدت زمان تبلیغات و تعداد دفعات دیده شدن آن بستگی دارد. از سوی دیگر، مدت زمان پخش تبلیغات در بین برنامه های درخواستی نمی تواند تا هر مقدار مورد نظر دلخواه افزایش داده شود؛ زیرا با افزایش مدت تبلیغات، تعداد مشتریانی که تمایل به دیدن تبلیغات در بین برنامه های درخواستی خود دارند، کاهش خواهد یافت. همچنین در صورتی که قیمت خدمات افزایش یابد مشتریان تمایل زیادی برای استفاده از این خدمات نخواهند داشت. از این رو تعیین مناسب قیمت خدمات و مدت زمان تبلیغات در بین خدمات می-تواند امری حیاتی در درآمد این سازمان ها باشد. از منظر تکنولوژی نیز مقدار پهنای باند و زیر ساخت های این شبکه ها به دلیل حجم بالای سرمایه گذاری بسیار مهم است تا بتوان خدمات با کیفیت به دست مشتری رسانید. محدودیت پهنای باند اساسی ترین مانع بر سر راه استقرار و اجرای خدمات تلویزیون های اینترنتی است و تعیین مقدار بهینه آن برای ارائه دهندگان خدمات، به منظور خدمت رسانی به نحوی که در عین سودآوری رضایت مشتریان را تامین کند، ضروری به نظر است. با توجه به تاثیر قیمت و مدت زمان تبلیغات بر تقاضای مشتریان، لازم است تصمیم گیری در خصوص مقدار پهنای باند مورد نیاز به منظور سرمایه گذاری، هم زمان با قیمت گذاری و تعیین مدت زمان بهینه تبلیغات صورت گیرد. در این تحقیق پس از بررسی مقالات مرتبط با قیمت گذاری و تبلیغات، خلا مدل جامعی که بتواند به طور هم زمان این 3 عامل قیمت، مدت تبلیغات و مقدار پهنای باند را بهینه کند، در ادبیات دیده می شود. در این تحقیق مدل سیستم بر اساس مطلوبیت، در مکانیزم چند خدمتی و با استفاده از مدل قیمت گذاری بر اساس مقدار مصرف ارائه شده است که در آن بر اساس تابع تقاضای پیشنهادی که تابعی از قیمت و مدت تبلیغات است، ضمن بیشینه سازی سود، مدت زمان تبلیغات، قیمت خدمات و مقدار پهنای باند بهینه مورد نیاز محاسبه می شود. به علت غیرخطی بودن مدل و احتمالی بودن آن، رویکرد بهینه یابی بر اساس شبیه سازی بر اساس روش جستجوی جامع و با استفاده از نرم افزار optquest اجرا شد. برای بررسی بیشتر مسئله از روش طراحی آزمایش ها برای تحلیل 3 عامل حساسیت به قیمت، حساسیت به تبلیغات و هزینه پهنای باند استفاده شد. نتایج نشان داد که مهم ترین عامل تاثیر گذار بر روی سود حساسیت به تبلیغات است. همچنین، عامل هزینه پهنای باند به دلیل تاثیر بر روی2 متغیر پهنای باند مورد نیاز و قیمت خدمات بدون تبلیغات، بیشترین تاثیر را بر فضای مسئله دارد. این تاثیر به گونه ای است که افزایش این عامل می تواند منجر به تعطیلی خدمات بدون تبلیغات شود.