نام پژوهشگر: یوسف کریمی
کوثر سیمیاریان صغری ابراهیمی قوام
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش خودکنترلی بر سهل انگاری و یادگیری خودتنظیمی نوجوانان دختر شهر تهران می باشد. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش 32 نفر (16 نفر گروه آزمایش و 16 نفر گروه کنترل) از دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان شهر تهران می باشد که با روش نمونه گیری خوشه ای از میان کلیه ی دانش آموزان دختر سال دوم دبیرستان این شهر که در سال تحصیلی 89-88 مشغول به تحصیل بوده اند انتخاب شده اند. طرح پژوهش حاضر از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه ی راهبردهای یادگیری خود تنظیم (srls) و آزمون سهل انگاری تاکمن می باشند. برنامه آموزشی خودکنترلی در طول 10 جلسه هفته ای یک جلسه بر روی گروه آزمایش اجرا گردید. در حالی که گروه کنترل برنامه عادی زندگی خود را طی می کردند. فرضیه های این پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس و آزمون t مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. طبق نتایج حاصل این طور نتیجه گیری می گردد که بین میانگین نمرات سهل انگاری در دو گروه آزمایش و کنترل با 99 درصد اطمینان تفاوت معنی داری مشاهده شد بدین معنی که آموزش خوکنترلی بر کاهش سهل انگاری در گروه آزمایش به طور معنی داری موثر بوده است. همچنین در مورد فرضیه دوم نیز اینطور می توان نتیجه گرفت آموزش خوکنترلی نیز بر افزایش یادگیری خودتنظیمی در گروه آزمایش به طور معنی داری موثر بوده است. این یافته ها بیانگر آن است که برنامه آموزش خودکنترلی به دانش آموزان گروه آزمایش کمک کرده است تا سهل انگاری خود را کاهش و یادگیری خودتنظیمی را افزایش دهند.
فرشیده کاظمی علی اکبر سیف
پژوهش حاضر به منظور شناسایی کودکان خوش بین و بدبینی انجام یافته است که آخرین سال های کودکی را سپری می کنند و در آستانه بلوغ و نوجوانی قرار دارند. این پژوهش چهار هدف اصلی را دنبال کرده است. هدف اول، شناسایی کودکان خوش بین و بدبین بوده است. این شناسایی به منظور مداخله روانشناختی به هنگام، درزمینه تغییر سبک اسنادی کودکان بدبین و پیشگیری از افسردگی در سنین بعدی انجام یافته است. بسیاری از کودکان بدبین، در آزمون مرکز مطالعات همه گیرشناسی افسردگی، نشانه های افسردگی را ظاهر ساخته اند. هدف دوم از این پژوهش، مقایسه سبک اسنادی، جهت گیری زندگی، سلا مت عمومی، و بهزیستی روانشناختی مادران و پدران کودکان خوش بین و بدبین بوده است. هدف سوم، بررسی رابطه بین خوش بینی- بدبینی مادران و کودکان و هدف چهارم، روشن ساختن این موضوع است که تا چه حد می توان با مداخله های روانشناختی به موقع ، نظیرآموزش سبک های اسنادی مثبت به مادران و کودکان بدبینی که در خطر افسردگی قرار دارند، سبک های اسنادی منفی آنها را تغییر داد و خوش بینی را درست قبل از رسیدن به سن بلوغ و آغاز نوجوانی، ایجاد نمود و از افسردگی این کودکان دردوره های بعدی زندگی اشان پیشگیری کرد و زمینه ایمن سازی روانی آنان را فراهم ساخت. جامعه آماری این پژوهش را 4900 دانش آموز پایه پنجم ابتدائی منطقه یک تهران تشکیل می دهند. از این جامعه 480 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. این دانش آموزان در 10 مدرسه و 20 کلاس درس در سال تحصیلی 86-87 به تحصیل اشتغال داشته اند. دانش آموزان خوش بین و بدبین براساس پرسشنامه سبک اسنادی کودکان (casq) انتخاب شدند و غربال کودکان با نشانه های افسردگی از طریق اجرای آزمون مرکز مطالعات همه گیر شناسی افسردگی کودکان (ces-dc) انجام گرفت . خوش بینی و بدبینی والدین براساس پرسشنامه سبک اسنادی (asq) و مقیاس جهت گیری زندگی- نسخه باز نگری شده (lot-r) مورد ارزیابی قرار گرفت؛ که اولی به بیان "علت " رویدادهای کنونی و دومی ( خوش بینی گرایشی) به " انتظارات" فرد در مورد رویدادهای نامعینی که در آینده اتفاق می افتند اشاره دارد. بعلاوه با اجرای پرسشنامه سلامت عمومی – فرم 12 گویه ای (ghq -12) و مقیاس 54 گویه ای بهزیستی روانشناختی رایف (ryff’s pwb - 54 item) ،سلامت روانی و بهزیستی روانشناختی والدین نیز مورد بررسی قرار گرفت. مقیاس بهزیستی شامل شش مولفه است که عبارتند از خود تعیین گری، رشد شخصی، پذ یرش خود، تسلط برمحیط، هدف داشتن در زندگی ، و روابط نزدیک با دیگران. به منظور اجرای طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گواه، 60 نفراز دانش آموزانی که سبک تبیین آنان بدبینانه تر از سایرین بود انتخاب و به صورت تصادفی در گروههای آزمایش ( 30 نفر) و گواه (30 نفر) جایگزین شدند. در پایان دوره بازآموزی سبک اسنادی، با توجه به افت آزمودنی ها، گروه آزمایش اول را کودکانی (13 نفر) تشکیل می دادند که مادران آنان نیز ( 13 نفر) در دوره باز آموزی اسنادی ویژه بزرگسالان شرکت کرده بودند. گروه دوم آزمایش شامل کودکانی می شد ( 11 نفر) که تنها خود آن ها در دوره باز آموزی اسنادی شرکت کرده بودند و گروه گواه (29 نفر) شامل کودکان بدبینی می شد که در دوره با زآموزی اسنادی شرکت نداشتند .در این پژوهش، علاوه بر استفاده از روش های آماری چون همبستگی و آزمون t، از روش آماری تحلیل کوواریانس نیز، که ترکیبی است از روش تحلیل واریانس و رگرسیون، به منظور بررسی اثر بازآموزی اسنادی مادران و کودکان برایجاد سبک های اسنادی خوش بینا نه تر در کودکان، استفاده شده است. آزمون بن فرونی نیز به منظور مقایسه های تعقیبی در طرح نیمه آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت.نتایج این پژوهش نشان داد که بین سبک تبیین دختران (220 نفر) و پسرانی (236 نفر) که به طور کامل به پرسشنامه سبک اسنادی کودکان پاسخ داده بودند، تفاوت معناداری وجود ندارد. توزیع نمرات سبک اسنادی در کل دانش آموزان توزیع نرمالی را نشان می داد. این نتایج همگرایی یافته های این پژوهش را با تحقیقات مشابه (آلوی ، سلیگمن و پیترسون، 1984) نشان می دهد. اما تفاوت هنگامی آشکار می شود که سبک اسنادی کودکان براساس رویدادهای منفی مورد ارزیابی قرار می گیرد. این تفاوت ها گرایش به بدبینی بیشتر در کودکان ایرانی مورد بررسی این پژوهش را در برابر رویدادهای منفی نشان می دهد. به این معنا که به نظر می رسد این کودکان در مقایسه با همسالان خود در پژوهش های مشابه، علت رویدادهای بد و ناخوشایند را بیشتر به ابعاد درونی، پایدار، و کلی نسبت می دهند؛ موضوعی که می تواند بر حرمت خود وایجاد اختلالات عاطفی، شناختی، و رفتاری ناشی از درماندگی آموخته شده اثر بگذارد. نتیجه آزمون غربالگری افسردگی نیز نشان داد که میانگین افسردگی کودکان مورد بررسی در این پژوهش بالاتر از نقطه برش تعیین شده توسط سازندگان این آزمون بوده است. نکته قابل توجه آن است که دختران در مقایسه با پسران به طور معناداری وجود افسردگی بیشتر را آشکار می ساختند .در این پژوهش رابطه معکوس و معنادار بین سبک اسنادی کودکان در برابر رویدادهای مثبت و وجود نشانه های افسردگی مورد تایید قرار گرفت. کودکانی که رویدادهای خوب را به عوامل درونی، پایدار، و کلی نسبت می دادند، افسرده نبودند و یا نشانه های افسردگی را به میزان کمتری نشان می دادند. اهمیت رویدادهای مثبت در سبک تبیین کودکان در پژوهش های مختلف مورد تایید قرار گرفته است. در حالی که در بزرگسالان آن چه که بیشتر با کاهش سلامت روانی و ظهور علائم افسردگی رابطه دارد، سبک اسنادی در برابر رویدادهای منفی می باشد. نتایج پژوهش حاضر نیز اهمیت بیشتر سبک اسنادی در برابر رویدادهای منفی را در والدین دارای نشانه های افسردگی نشان می دهد. نتایج نشان داد که بین سبک اسنادی و سلامت عمومی مادران رابطه معناداری وجود دارد. بدین ترتیب نتیجه گرفته شد مادرانی که در برابر رویدادهای منفی سبک اسنادی خوش بینانه تری دارند از سلامت روانی بالاتری بهره مندند. به طور کلی رابطه های معنادار بین سبک اسنادی، جهت گیری زندگی، سلامت عمومی، و بهزیستی روانشناختی والدین مشاهده شد و بین پدران و مادران به طور کلی تفاوت معناداری مشاهده نشد، هر چند که در خرده مقیاس های این پرسشنامه ها تفاوت هایی بین دو جنس وجود داشت. براساس یافته های این تحقیق والدینی که در برابر رویدادهای منفی و ناگوار سبک اسنادی بیرونی، ناپایدار، و خاص را به کار می برند، ازاحساس استقلال و خود تعیین گری، پذیرش خود، و رشد شخصی بالاتری برخوردارند، و از سلامت روانی بیشتری بهره می برند. همبستگی های به دست آمده بین متغیرهای مورد بررسی در والدین نه تنها از جهت تاثیر گذاری آن ها بر فرزندان دارای اهمیت است، بلکه دورنمای بهداشت روانی کودکان بدبین و لزوم تغییر سبک های اسنادی بدبینانه آن ها را مطرح می سازد. اجرای طرح نیمه آزمایشی نشان داد که آموزش سبک های اسنادی مثبت و خوش بینانه به کودکان بدبینی که در خطر افسردگی قرار دارند، می تواند سبب ایجاد سبک های تبیین خوش بینانه تری در آنان شود. با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس نشان داده شد که کودکان هر دو گروه آزمایش، پس از شرکت در دوره بازآموزی اسنادی، در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری از سبک اسنادی خوش بینانه تری در پس آزمون برخوردار شده بودند. بین گروه آزمایش(1) که مادران و کودکان در دوره های بازآموزی سبک های اسنادی شرکت داشتند، و گروه آزمایش (2) که تنها کودکان در باز آموزی شرکت داشتند، تفاوت معناداری دیده نشد. این یافته ها را می توان به اثرات مستقیم تر باز آموزی اسنادی کودکان و تاثیر گذاری غیر مستقیم باز آموزی اسنادی مادران بر کودکان نسبت داد. بدین معنا که بازآموزی اسنادی کودکان به صورت مستقیم تری، نسبت به بازآموزی مادران، وارد عمل می شود و در یک دوره کوتاه سه ماهه (14 جلسه) نیز اثرات خود را آشکار می سازد. حال آن که اثرات بازآموزی اسنادی مادران بر کودکان به صورتی غیر مستقیم وارد عمل می شود و سبک اسنادی کودکان را متاثر می سازد؛ زیرا که مادران ابتدا یاد می گیرند که به اصلاح سبک های بدبینانه و افسرده وار خود بپردازند و پس از تسلط براین سبک ها و "تغییر باورهای" خود در تفسیر رویدادهای خوشایند و ناخوشایند، آن ها را به کودکان خود منتقل می سازند. بدین صورت تاثیرگذاری بازآموزی اسنادی مادران برکودکان به زمان بیشتری نیاز دارد. انجام تحقیقات طولی می تواند این موضوع را روشن تر سازد. در جمعبندی نتایج طرح نیمه آزمایشی پژوهش حاضرمی توان گفت که اجرای این طرح نشان داد که آموزش سبک های اسنادی مثبت و خوش بینانه به کودکان بدبینی که در خطر افسردگی قرار دارند، می تواند سبب تغییر سبک های اسنادی بدبینانه آنان شود و به آن ها سبک های خوش بینانه تری را بیاموزد که اثر بخشی آن در پیشگیری از افسردگی و ایمن سازی روانی کودکان در بسیاری از تحقیقات نشان داده شده است .
سیده طاهره صید حسن اسدزاده
هدف اصلی این تحقیق هنجاریابی پرسشنامه آموزش ترغیبی و بررسی رابطه بین آموزش ترغیبی و انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر قدس در سال تحصیلی 88-1387 می باشد که دارای اهداف فرعی زیر می باشد: 1-بررسی رابطه بین آموزش ترغیبی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان. 2- بررسی رابطه بین آموزش ترغیبی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان. 3- بررسی رابطه بین آموزش ترغیبی حرفه ای و انگیزه پیشرفت دانش آموزان. 4- بررسی رابطه بین آموزش ترغیبی شخصی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان. جامعهی آماری این تحقیق شامل کلیهی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر قدس در سال تحصیلی88-1387 می باشد. از 10 مدرسه دخترانه مقطع متوسطه شهر قدس، 2 مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شد؛ و از هر مدرسه 10 کلاس انتخاب شد. کلاسهای انتخاب شده حداقل دارای 10 دبیر بودند. یک دبیر به صورت تصادفی از بین 10 دبیر انتخاب شد و دانش آموزان آن کلاس، پرسشنامه را در مورد دبیر موردنظر پر کردند. تعداد دانش آموزان 266 نفر و تعداد دبیران در این تحقیق 20 نفر بودند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل دادهها پرسشنامه ی استاندارد است. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون آماری، همبستگی پیرسون استفاده شده و در کلیه مراحل تجزیه و تحلیل از نرم افزار spss کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین آموزش ترغیبی و انگیزه پیشرفت دانش آموزان رابطه معنی داری وجود ندارد درحالی که بین آموزش ترغیبی و عملکرد تحصیلی رابطه معنی دار وجود دارد. نتایج رابطه بین آموزش ترغیبی حرفه ای و شخصی با انگیزه پیشرفت معنی دار نبود و بین آموزش ترغیبی حرفه ای و شخصی با عملکرد تحصیلی رابطه معنی دار بود. برای تعیین روایی در این تحقیق، پرسشنامه به نظر اساتید رسیده و راهنمایی آنها اعمال گردیده، آماده ی اجرای مقدماتی شد. برای اندازه گیری پایایی پرسشنامه از دو روش بازآزمایی و ضریب آلفای کرانباخ استفاده گردید. روایی و پایایی پرسشنامه آموزش ترغیبی از اعتبار خوبی برای اجرا در جامعه موردنظر برخوردار بود. کلید واژه ها : آموزش ترغیبی، انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی
عباس حبیب زاده علی اکبر سیف
هدف از این تحقیق بررسی اثربخشی استفاده از روش مطالعه درس بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و خودکارآمدی تصوری معلمان بود. مطالعه درس یکی از روش های نوین است که در ژاپن بنیان گذاشته شده است و شامل طراحی، تدریس، مشاهده، ارزیابی و بازنگری مشارکتی گروهی از معلمان در کلاس درس می شود. نمونه تحقیق شامل معلمان و دانش آموزان 24 کلاس در 8 مدرسه پسرانه از نواحی چهارگانه شهرستان قم بود که به طور تصادفی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (12 معلم و 300 دانش آموز) و کنترل (12 معلم و 325 دانش آموز) به طور تصادفی جایگزین شدند. از آن جا که این پژوهش علاوه بر مطالعه تاثیر روش مطالعه درس بر متغیرهای کمی در پایان اجرا، به دنبال بررسی واکنش ها و نحوه برخورد آزمودنی ها (معلمان و دانش آموزان) در جریان اجرای روش مورد نظر بود و این مهم استفاده از روش کیفی را ضرورت می بخشید از روش آمیخته از نوع تشریحی (تبیینی) استفاده شد. در این روش علاوه بر بعد کمی، در صورت لزوم بعد کیفی نیز مورد مطالعه قرار می گیرد که البته در نوع تشریحی (تبیینی) تاکید بر بعد کمی می باشد. در بعد کمی از طرح پیش آزمون ـ پس آزمون با گروه کنترل و ابزارهایی از قبیل نگرش سنج محقق ساخته، آزمون خودکارآمدی معلمان تشانن ـ موران و هوی، و آزمون پیشرفت تحصیلی معلم ساخته استفاده شد. در بعد کیفی ابزارهایی از قبیل مشاهده، مصاحبه، یادداشت برداری، و فیلم برداری مورد استفاده قرار گرفت. این روش به مدت 12 هفته و در 12 موضوع درسی در ریاضیات کلاس سوم ابتدایی اجرا شد. به منظور آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون های تجزیه و تحلیل کوواریانس یک متغیری (ancova)، تجزیه و تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) و تجزیه و تحلیل داده های کیفی استفاده شد. نتایج نشان داد که استفاده از روش مطالعه درس بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و خودکارآمدی تصوری معلمان شرکت کننده (گروه آزمایش) تاثیر مثبت معناداری می گذارد.
یوسف کریمی پروین محمدی دینانی
: ارتقاء سرمایه گذاری خارجی به عواملی چند بستگی دارد، از جمله بهبود و فراهم بودن استانداردهای رفتاری، سازوکارهای اجرایی و سازوکارهای شکلی (نظام حل و فصل اختلافات). در این بین معاهدات از جمله معاهدات دوجانبه سرمایه گذاری نقش مهم و نسبتا اولیه را در روند تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی ایفا مینماید.از سوی دیگر کشورها نیز علاقمند هستند تا سرمایه گذاری خارجی را تحت پوشش قواعد و مقررات معاهده ای و یا قواعد خاص سرمایه گذاری خارجی نمایند. کشور ما در این خصوص بیشتر هم خود را هم بر معاهدات دوجانبه، و هم بر قانون تشویق و حمایت از سرمایه گذاری خارجی 1381 نهاده و در هر دو زمینه نیز اصول حقوق بین الملل را مدنظر قرار داده است. مقدمه و هدف: هدف ما در این پایان نامه عبارت است از مقایسه تطبیقی قواعد حقوقی سرمایه گذاری بین کشورهای ایران، کانادا و سنگاپور و پی بردن به نقاط قوت و ضعف قواعد حقوقی کشورمان در زمینه سرمایه گذاری خارجی.
سیده فاطمه کاظمی یوسف کریمی
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه ابعاد کمال گرایی(کمال گرایی خود مدار,دیگرمدار و جامعه مدار)و مکان کنترل در میان دانشجویان با اضطراب امتحان بالا و دانشجویان عادی می باشد.این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است.جامعه این پژوهش عبارت بود از کلیه دانشجویان دخترو پسر دانشگاه علامه طباطبایی که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بودند.به منظور انتخاب نمونه آماری ازبین 7 دانشکده دانشگاه علامه طباطبایی,3 دانشکده به تصادف انتخاب شدند.سپس از هر دانشکده,4 کلاس به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شد.بدین ترتیب مجموع نمونه این پژوهش را 280 نفر از دانشجویان سه دانشکده تشکیل داد.اطلاعات مربوط به متغیرهای مورد نظر از طریق مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران(tmps),سیاهه اضطراب امتحان(tai) و پرسشنامه مکان کنترل راتر جمع آوری گردید.به منظور تجزیه و تحلیل فرضیه ها از روش آماری خی دو استفاده شد. با تفاوت معناداری در سطح 001/0 p< نتایج زیر حاصل شد. 1-در هر سه بعد کمال گرایی(خود مدار,دیگر مدار و جامعه مدار) بین دانشجویان با اضطراب امتحان بالا و دانشجویان عادی تفاوت معناداری وجود دارد و دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا در هر سه بعد کمال گرایی بالاتری دارند. 2-بین مکان کنترل دانشجویان دارای اضطراب امتحان بالا و دانشجویان عادی تفاوت معناداری وجود دارد و مکان کنترل دانشجویان دارای اضطراب امتحان بیشتر به سمت بیرونی بودن گرایش دارد.
محمود ظریفیان یگانه احمد برجعلی
چکیده عنوان؛ این تحقیق«بررسی تأثیر تعاملی پیام های متقاعدکننده (باسطوح متفاوت استدلال) وعوامل فشارزای محیطی، برمتقاعدشدنِ مخاطبان مواجه با فشار روانی» است. روش تحقیق؛ این تحقیق به روش آزمایشی و با الگو گیری از طرح آزمایشی چهار گروهی سولومن انجام شده است. در این طرح ده موقعیت آزمایشی و گواه، برای ده گروه آزمودنی طراحی شده است. در ابتدا برای گروه هائی از آزمودنی ها پیش آزمون اجرا شده و پس از آن متغیرهای مستقل (عرض? پیام های متقاعد کننده در چهارجلس? گروهی، همراه یا بدون فشار روانی ناشی بودن یا نبودن روان فشار محیطیِ سروصدا) برگروه های از پیش مشخص شده در طرح آزمایشی، انجام شده است. در پایان، پس- آزمون(یا آزمون نهائی)، به منظور مقایسه نمرات و دستیابی به میزان تغییرات ایجاد شده در نگرش آزمودنی ها، برگزار گردیده است. جامعه و نمون? تحقیق ؛ جامع? آماری، دانشجویان مقطع کاردانی یکی از دانشگاه های نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران بوده اند. نمون? تحقیق با حجم 190نفر (n=190) به عنوان آزمودنی، که از میان دانشجویان مذکور به شیوه تصادفی، انتخاب شده اند. ابزار تحقیق؛ ابزار بکار رفته در این تحقیق پرسشنامه محقق ساخته ای است که برای سنجش نگرش آزمودنی ها در پیش آزمون (نگرش اولیه یا t1) و پس آزمون (نگرش نهائی یا t2 ) مورد نیاز بوده است. این پرسشنامه ها، پس از اطمینان از روائی - با اخذ نظر چندین نفر)38 نفر( از صاحب نظران و خبرگان، و نیز اطمینان از پایائی آنها(با اطمینان 90 درصد آلفای کرانباخ آن برابر با 934/0 است) مورد استفاده قرار گرفته. همچنین از موزیک نظامی با صدای بلند برای تولید سروصدای محیطی و ایجاد فشار روانی در بخشی از آزمودنی ها که باید در معرض فشار روانی قرار می گرفتند، استفاده شده است. یافته ها؛ مقادیر بدست آمده از مقایس? پیش آزمون ها و پس آزمون ها، نشان داده است: متقاعد سازی به شیو? مرکزی و به شیو? پیرامونی در شرایط فشار روانی توانسته است آزمودنی ها را متقاعد کند که پلیس می تواند درخشونت خانگی درهر سه سطح رفتاری، کلامی و غیر کلامی، مداخله کند. همین نتیجه هنگامی که متقاعد سازی به طور کلی ( بدون توجه به شیو? متقاعد سازی که مرکزی باشد یا پیرامونی) در شرایط فشار روانی مورد بررسی قرار گرفت، به دست آمد. همچنین متقاعد سازی به شیو? مرکزی در شرایط فقدان فشار روانی اگرچه فقط موفق شد آزمودنی ها را متقاعد کند که پلیس می تواند در خشونت کلامی و غیرکلامیِ خانگی دخالت کند، با اینحال نتوانسته است آزمودنی ها را نسبت به مداخله پلیس در سطح رفتاری خشونت خانگی متقاعد کند. شیو? پیرامونی هم در شرایط فقدان فشار روانی نتوانسته است آزمودنی ها را متقاعد کند که پلیس می تواند درخشونت خانگی (رفتاری، کلامی و غیر کلامی) مداخله کند. همچنین در شرایط فقدان فشارروانی وقتی که متقاعد سازی به طور کلی ( بدون توجه به شیو? متقاعد سازی که مرکزی باشد یا پیرامونی) بررسی شده است، نشان داده این شیوه نتوانسته است آزمودنی ها را متقاعد کند که پلیس می تواند در خشونت خانگی (درهر سه سطح رفتاری، کلامی و غیر کلامی)، مداخله کند. کلیدواژه ها: متقاعدسازی، مسیرمرکزی متقاعد سازی، مسیر پیرامونی متقاعد سازی، فشار روانی، سرو صدا، نگرش، تغییر نگرش.
زهرا شعبانی علی دلاور
عوامل روانشناختی از قبیل صفات شخصیت،ویپ÷گیهای فزدی شامل خودکارآمدی انکیزش پیشرقت معنادار بود وانواع ارزشها هم معنادار است وانواع اخلا قها هم معنادار است
یوسف کریمی کیومرث فرحبخش
مقدمه: این پژوهش با هدف ارزیابی مدل رضایت شغلی لنت و براون (2006) صورت گرفت. روش: جامعه آماری این پژوهش را کلیه معلمان شهرستان شهریار تشکیل دادند، تعداد 274 نفر از معلمان دبیرستان های شهر شهریار به طور تصادفی خوشه ای انتخاب و به پرسش نامه های رضایت شغلی، عاطفه مثبت، پیشرفت در جهت هدف، حمایت از هدف، خود کارآمدی شغلی، و شرایط کاری پاسخ دادند. یافته ها: نتایچ تحقیق نشان داد که مدل مفروض شده توسط لنت و براون با داده ها دارای برازش مناسبی نبود، با این حال با استفاده از شاخص های اصلاح مدل، مدل حاضر اصلاح شد و سه مسیر عاطفه مثبت به رضایت شغلی، شرایط کاری به رضایت شغلی و خود کارآمدی به رضایت شغلی حذف گردیدند. همچنین یافته ها نشان دادند که مدل اصلاح شده دارای برازش مناسبی است. در مدل اصلاح شده به دلیل حذف تاثیر مستقیم خودکارآمدی، عاطفه مثبت و شرایط کاری بر رضایت شغلی، تمام متغیر ها به جز حمایت از هدف به صورت غیر مستقیم و از طریق پیشرفت در جهت هدف بر روی رضایت شغلی تاثیر می گذاشتند.
یوسف کریمی عباداله احمدی
چکیده: در پژوهش حاضر به بررسی نقش میانجی گری کیفیت زندگی کاری در تعیین رابطه بین جوسازمانی با بهره وری کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز گچساران پرداخته می شود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان رسمی (2750) و قراردادی(3813) نفر بودند. طرح تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمونه پژوهش 210 نفر از کارکنان را تشکیل می دهد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پس از تعیین روایی و پایانی پرسشنامه جوسازمانی سوسمن ودیپ(1989) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری که توسط قاسم زاده(1384) تهیه شده و پرسشنامه بهره وری که توسط هرسی وبلانچارد وگلداسمیت(1994) ساخته شده استفاده گردید. برای تحلیل داده ها از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون ، تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شده نتایج نشان دادند که بین جوسازمانی و بهره وری، بین ابعاد کیفیت زندگی کاری و بهره وری رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچنین در بعد وضوح و توافق هدف که یکی از ابعاد جوسازمانی می باشد. دارای بیشترین مقدار پبیش بینی بهره وری می باشد، و نیز امنیت شغلی که یکی از ابعاد کیفیت زندگی کاری می باشد. دارای بیشترین مقدار پیش بینی بهره وری می باشد. همچنین جوسازمانی به عنوان متغیر اثرگذار بر کیفیت زندگی کاری می باشد. و همچنین بر بهره وری اثرمستقیم دارند. کلیدواژه: جوسازمانی ، کیفیت زندگی کاری، بهره وری
یوسف کریمی فاطمه هلن قانع استاد قاسمی
در این پایان نامه دستگاه های تابع تکرار بررسی می شوند و شرایطی که تحت آن ها یک دستگاه تابع تکرار بتواند در قضیه ی تجزیه طیفی اسمیل صدق کند، ارائه می شود. فرض کنیم که $ f $ و $ g $ دو دیفیومورفیسم مورس -اسمیل و حافظ- جهت روی دایره باشند به طوری که نقطه ثابت مشترک ندارند. در این صورت اگر $ f $ و $ g $ بحد کافی در $ c^{2} $ -توپولوژی نزدیک به نگاشت همانی باشند, آن گاه دستگاه تابع تکرار حاصل از $ f $ و $ g $ تجزیه طیفی اختیار می کند. همچنین با ایجاد شرایط لازم وجود مجموعه های $ cs $-بلندر-مانند نمادین در فضای $ mathcal{s}_{k}^{alpha,r}(m) $ اثبات می شود.
فریبرز نیکدل پروین کدیور
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای هیجان های تحصیلی مثبت و منفی در ارتباط میان ادراک از کلاس هداف پیشرفت ( تبحری، عملکردی رویکردی و عملکردی اجتنبابی) و خود پنداره تحصیلی با راهبردهای خودگردانی یادگیری در دانش آموزان دختر و پسر دبیرستان های متوسطه عمومی شهر تهران است. روش: 840 دانش آموز با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از دبیرستان های واقع در شمال ، جنوب، شرق ، غرب مرکز تهران انتخاب شدند. پرسشنامه در این کلاس چه می گذرد ..پرسشنامه جهت گیری هدفی پالس پرسشامه خود توصیفی مادرش پرسشنامه هیجانی تحصیلی پکران و همکاران و پرسشنامه راهبردهای یادگیری پینتریچ و دی گروت به عنوان ابزار مورداستفاده قرار گرفتنند. دادهها با بهره گیری از تحلیل عامل تاییدی محاسبه ضریب آلفای کرانباخ و مدل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نتایج بدست آمده نشان داد اثر مستقیم جهت گیری هدفی تبحری بر خودگردانی یادگیری معنادار بوده است، اما مسیرهای مستقیم از متغیرهای برون زای جهت گیری هدفی عملکردی-رویکردی ، عملکردی –اجتنابی خود پنداره تحصیلی و ادارک از کلاس به متغیر درون زای خودگردانی یادگیری معنادار نبوده است. اثرات عیر مستقیم (با واسطه هیجانی تحصیلی مثبت و منفی) متغیرهای برونزای جهت گیری هدفی تبحری عملکردی اجتناببی خود پنداره تحصیلی و ادراک از محیط کلاس برخود گردانی یادیگری معنادار بود است، مقایسه الگوی نهایی دختران و پسران نشان داد الگوی نهایی بدست امده از پژوهش با داده های مشاهده شده گروه پسران برازش نسبتا بهتری نشان می دهد. اثر مستقیم متغیر جهت گیری هدفی تبحری بر هیجانهای مثبت هیجانهای منفی و خود گردانی یادگیری در هر دو گروه معنادار بوده است. اثرات مستقیم همه متغیرهای برونزا بر متغیر درونزای هیجانی مثبت در هر دو گروه معنادار بدست امد. در الگوی دختران اثرات مستقیم همه متغیرهای برونزا بر متغیر درونزای هیجانی تحصیلی منفی معنادار بدست آمد اما در الگوی پسران اثر مستقیم جهت گیری هدفی عملکردی-رویکردی بر هیجانهای تحصیلی منفی معنادار بدست امد اما در الگوی پسران اثر مستقیم همه متغیرهای برونزا بر متغیر درونزای هیجانی تحصیلی منفی معنادار نبوده است . در الگوی پسران همه اثرات غیر مستقم باواسطه هیجانی تحصیلی مثبت و منفی ) متغیرهای برونزا برخودگردانی یادگیری معنادار بوده است در الگوی دختران به استثنای اثر غیر مستقیم جهت گیری هدفی عملکرد- رویکردی برخود گردانی یادگیری سایراثرات غیر مستقیم (باواسطه هیجانی تحصیلی مثبت و منفی) متغیرهای برونزا برخودگردانی یادگیری معنادار بوده است. نتیجه گیری هیجانهای تحصیلی نقس واسطه گری خود را به خوبی نشان داده اند یعنی اینکه مقدار رابطه بین متغیرهای برونزای تحقیق خودگردانی یادگیری تحت تاثیر هیجانهای تحصیلی است.
حمید لطفی حسین زارع
چکیده دربار? تأثیر برخی متغیرهای شناختی بر استدلال پژوهشهایی انجام شده، اما بررسی تأثیر همزمان متغیرهای شناختی- اجتماعی بر سوگیری گونه های مختلف استدلال، مقایس? تفکر در زندگی روزمره و محیط آزمایشگاهی، تعیین سطح تسهیل کنندگی، بازدارندگی و کیفیت مواجه? افراد با مسائل استدلالی از اهمیت زیادی برخوردار است. به این منظور موضوع «تأثیر متغیرهای شناختی- اجتماعی بر سوگیری استدلال در موقعیت آزمایشی» در دستور کار پژوهش قرار گرفت. جهت نیل به این اهداف، از جامع? دانشجویان دور? کارشناسی دانشگاه در رشته های مختلف، ابتدا 65 نفر آزمودنی با روش خوشه ای، تصادفی نظامدار و طبقه ای(30 نفر زن و 35 نفر مرد) انتخاب و سپس به ترتیب تصادفی در معرض اجرای برگ? شناسایی، آزمون سلامت عمومی، آزمون هوش و 5 مقیاس مرتبط با 5 موقعیت آزمایشی قرار گرفتند. سپس داده های مربوط به 11 نفر زن و24 نفر مرد به دلیل حذف متغیرهای مزاحم سن، رغبت مشارکت، هوش، سلامت عمومی، جراحی و صدمات جسمی و نقایص اجرا از چرخ? محاسبات حذف و در نهایت داده های 30 نفر (19 زن و 11 مرد) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین در یک مطالع? مستقل، 69 نفر (44 نفر زن و 23 نفر مرد) - که داده های 2 نفر از آنها در محاسبات حذف شد- به نسبت تقریبی دو جنس در دانشگاه و به شیو? تصادفی نظامدار، برای برآورد اعتبار و پایایی آزمون استدلال محقق ساخته انتخاب شده اند. محاسبات نشان داد که آزمون از اعتبار سازه (528/0=r )، همسانی درونی(73/0) و ضریب آلفای کرونباخ (737/0) مناسب و مقبولی برخوردار است. داده های به دست آمده از طرح اندازه گیری مکرر در این پژوهش، به دلیل عدم همسانی سطح دشواری سوالات، عدم حضور پیوستگی بین نمرات و وجود رتبه های مشترک با روشهای آماری غیرپارامتریک، از جمله روش آماری ویلکاکسون، تحلیل واریانس فریدمن و آزمون کوکران مورد محاسبه و آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان داد که 1) فشار گروهی واقعی بر سوگیری استدلال تأثیر معناداری دارد و این تأثیر بیشتر از تمامی متغیرهای شناختی حتی نوع بازدارند? آنها بوده است (458/3- = z ، 29/2 = 01/0?). 2) عملکرد آزمودنیها در 5 موقعیت استدلال نمادی، استدلال غیر نمادی، نفوذ اجتماعی ، بازدارنده و تسهیل کننده متفاوت است(57/21 chi- squre= و 30 n= و 4 df= و 01/0?(. 3) میزان بازدارندگی متغیرهای بازدارنده از یکدیگر متفاوت است. به عبارت دیگر،ارزش بازدارندگی هر ماده سوال با سوالات دیگر بازدارنده همسان نیست(30 n= و 107/80q= و 01/0? و 11 df= (. 4) میزان تسهیل کنندگی متغیرهای تسهیل کننده از یکدیگر متفاوت است به عبارت دیگر، ارزش تسهیل کنندگی هر ماده سوال با سوالات دیگرتسهیل کننده همسان نیست(30 n= و 11/115q= و 01/0? و 11 df= (. 5) عملکرد آزمودنیها در مواد مختلف استدلال نمادی و غیر نمادی، که گونه های مختلفی از استدلال را در بر میگیرد متفاوت است(نمادی 30 n= و 02/79q= و 01/0? و 11 df= و غیر نمادی 30 n= و 968/125q= و 01/0? و 11 df= (.6) بین دو نوع تعقل نوع 1 و 2 تفاوت معناداری وجود ندارد(30 n= و 941/0z= و 347/0 = 01/0?). 7)در مجموع عملکرد آزمودنیها در حضور متغیرهای شناختی تسهیل کننده بهتر از عملکرد آنها در حضور متغیرهای شناختی بازدارنده است(30 n= و 50/2- z= و29/2 = 01/0? ). این یافته ها با توجه به پیشین? پژوهش، اهمیت تأثیرات چندسویه بر بروندادهای شناختی، مشکلات سنجش استدلال در پژوهشهای گذشته، اهمیت فشار گروهی ، همسانی کارکرد تعقل در موقعیتهای مختلف و محدودیتهای شناخت آدمی تفسیر شده است. کلید واژه: نفوذ اجتماعی، استدلال نمادی، استدلال غیر نمادی، متغیرهای شناختی بازدارنده، متغیرهای شناختی تسهیل کننده.
یوسف کریمی حسن عبدالهی
این پایان ¬نامه¬ ترجمه¬ی کتاب « افق التحولات فی الروایه العربیه(3) / دراسات » است. این کتاب ، سومین کتاب از مجموعه¬ی کتاب¬هایی است که با محوریت رمان ورمان نویسی و تحولات آن در زبان وادبیات عربی در کشورهای مختلف عربی نوشته شده است و هر کتاب شامل چندین مقاله¬ی علمی پژوهشی است که توسط نویسندگان و ناقدانی از کشورهای مختلف ازجمله مصر ، اردن ، فلسطین و سوریه تألیف و تدوین شده وتوسط موسسه¬ی پژوهش و نشر «العربیه»¬ در لبنان و «داره الفنون» موسسه¬ی «خالد شومان» دراردن منتشر شده است ، کتاب حاضردر سال 2003 میلادی برابر 1424 هجری قمری در 172 صفحه ودر قطع متوسط منتشر شده و شامل هفت مقاله¬ی پژوهشی است و نویسندگان سعی کرده¬اند با یک دید انتقادی و علمی سیر تحولات رمان نویسی در ادبیات عربی را در کشورهای مختلف عربی مورد بحث و واکاوی قرار دهند . شاعر و رمان نویس مشهور، ابراهیم نصرالله، که از پیشروان و سردمداران و از نسل نوی رمان¬نویسان فلسطینی است مقدمه ای با عنوان «تحولات رمان و تحولات نقد» نگاشته است.
یوسف کریمی محمد رضا رحیمی پور
در این تحقیق اثر افزودن اکسید سریم بر روی شیشه سرامیک های کوردیریتی مورد ارزیابی قرار گرفت. برای بررسی بیشتر، اکسید سریم جایگزین جوانه زای اصلی این سیستم یعنی اکسید تیتانیوم گردید و اثر این دو نیز با یکدیگر مقایسه گردید. برای انجام این کار و برای به دست آوردن دماهای انتقال به شیشه، دمای جوانه زنی، دمای نرم شوندگی دیلاتومتری و دمای تبلور، از آنالیز حرارتی افتراقی و آزمون دیلاتومتری استفاده گردید. مشخص کردن فازهای موجود در این شیشه سرامیک ها توسط آنالیز پراش پرتو ایکس انجام شد و در نهایت ریز ساختار شیشه سرامیک های به دست آمده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفت. در مقایسه این دو اکسید، اکسید سریم جوانه-زنی بهتری از خود نشان داد. دمای جوانه زنی بهینه برای شیشه سرامیک کوردیریتی حاوی اکسید سریم، 850 درجه سانتیگراد و مدت زمان بهینه جوانه زنی، 5 ساعت تعیین شد. این دما در مقایسه با دمای جوانه زنی بهینه برای شیشه پایه (810 درجه سانتیگراد) افزایش 40 درجه ای از خود نشان می-دهد. همچنین دمای تبلور بهینه این شیشه سرامیک 1200 درجه سانتیگراد با مدت زمان بهینه 8 ساعت به دست آمد. با توجه به نتایج به دست آمده، نشان داده شد که افزودن اکسید سریم به مقدار حدودی 9 درصد وزنی بر این سیستم، جوانه زنی سطحی را به دنبال خواهد داشت.
مظفر حقانی علی اکبر سیف
چکیده ندارد.
مهرانگیز پورناصح یوسف کریمی
چکیده ندارد.
مهدی برومندی حسن اسدزاده
چکیده ندارد.
محمود هرمزی یوسف کریمی
چکیده ندارد.
مریم خاکسار علی اکبر سیف
چکیده ندارد.