نام پژوهشگر: خدیجه آرین
فرهاد اصغری خدیجه آرین
سالانه مبالغ هنگفتی از درآمد خانواده ها و جوامع صرف آموزش ،پیشگیری ،درمان و کنترل عوارض فردی و اجتماعی ناشی از سوء مصرف مواد مخدر می گردد و عدم توجه همه جانبه به عوامل و مولفه های موثر بر ترک ،محققان را بر آن داشته تا در جستجوی روشهای موثر و کارا در درمان سوء مصرف مواد مخدر باشند. هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای اثربخشی درمان مبتنی بر الگوی فرانظری گروهی بر سوء مصرف مواد مخدر(تریاک)در دو شکل دو مرحله ای و پنج مرحله ای وتحلیل مراحل تغییراین الگو در معتادان مراکز دولتی وخصوصی شهر سنندج در سال 87 استجامعه آماری شامل کلیه مردان 30تا 40ساله معتاد مراکز درمان اعتیاد خصوصی و دولتی شهر سنندج می شد که دارای سابقه سوء مصرف مواد مخدر(تریاک) بودند.پژوهشگر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 24 نفر از مردان دارای سوء مصرف تریاک را با توجه به عامل سابقه اعتیاد (12 نفر با سن اعتیاد کمتر از سه سال و 12 نفر با سن اعتیاد سه تا ده سال) را انتخاب نمود و آنها را به صورت تصادفی در دو گروه درمان الگوهای فرانظری گروهی(فرم پنج مرحله ای ) والگوی فرانظری گروهی (فرم دو مرحله ای) جایگزین کرده است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه بالینی ساخت دار برای تشخیص وابستگی به مواد مخدر بر اساسdsmiv-tr،پرسشنامه محقق ساخته تشخیص سوء مصرف مواد مخدر و مقیاس خود کارآمدی بوده است. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که روش درمان مبتنی بر الگوی فرانظری گروهی (فرم پنج مرحله ای) بر عدم مصرف مواد مخدر، کاهش وسوسه مصرف مواد و افزایش خودکارآمدی در مردان سوء مصرف کننده مواد مخدر موثر است .همچنین روش درمان مبتنی بر الگوی فرانظری گروهی (فرم دو مرحله ای) بر عدم مصرف مواد مخدر،کاهش وسوسه مصرف و افزایش خودکارآمدی مواد (تریاک) در مردان سوء مصرف کننده مواد مخدر موثر است. نتایج مقایسه دو شکل درمان الگوی فرا نظری نشان داد که تاثیر فرم پنج مرحله ای در مان در عدم مصرف مواد مخدر ، کاهش وسوسه مصرف و افزایش خود کار آمدی بیشتر از فرم دو مرحله ای بوده است . سابقه اعتیاد تاثیری در نتایج حاصل شده نداشته است و افراد با سوابق متفاوت اعتیاد به شکل همسانی از درمان بهره برده اند.
طاهره السادات موسوی زاده خدیجه آرین
هدف این تحقیق بررسی اثربخشی معنادرمانی بر کاهش دلزدگی زناشویی زنان است. از آنجا که نرخ طلاق در حال افزایش است. تحقیقات به بررسی عوامل فروپاشی رابطه می پردازند. دلزدگی که از پاافتادن از نظر جسمی، روانی و عاطفی است، در شدیدترین نوع خود برابر است با فروپاشی رابطه. علل زیادی برای فروپاشی رابطه ذکر شده است که یکی از این عوامل ملالت و یکنواختی است که وقتی زوجین افسرده اند، امید به تغییر و تحول ندارند و حس می کنند در دام افتاده اند و معنایی در زندگی ندارند، ظاهر می شود. در این صورت زوجین در خلأوجودی به سر می برند. در این صورت فرد معنایی در زندگی ندارد. معنی درمانی با دادن معنا به فرد این خلأ را پر می کند و فرد با معنا زندگی می کند و در این صورت از مشکلات رابطه نیز کاسته می شود.روش تحقیق نیمه تجربی بود. طرح تحقیق، طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه شامل زنان نیشابوری است که از ازدواج آنان سه سال می گذرد و تحصیلات بالاتر از دیپلم دارند. نمونه شامل 24 نفر از جامعه است که به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار اندازه گیری: ابزار، پرسشنامه دلزدگی زناشویی است که در1996 توسط پاینز ابداع گردید. روش تجزیه و تحلیل داده ها : در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. در بخش آمار توصیفی به ارائه میانگین وانحراف استاندارد و نمودارهای مقایسه ای پرداخته شده است. همچنین در بخش آمار استنباطی با به کارگیری آزمون تحلیل کوواریانس ، داده ها تحلیل شده و فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار می گیرند. یافته های تحقیق: نتایج نشان داد آموزش های معناداری تأثیری بر میزان دلزدگی زوجی زنان ندارد. اگرچه این آموزش ها بر جنبه جسمانی دلزدگی زوجی ( 35/5 f= و p <0/05 ) موثر است. اما در جنبه های عاطفی و روانی دلزدگی زوجی تأثیر معناداری ندارد.
سودابه میرزایی خدیجه آرین
پزوهش حاضر به منظور تعیین اثر بخشی آموزشجنسی بر افزای خویشتنداری جنسی دانشجویان دختر دانشکده روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد.جامعه اماری عبارت بود از کلیه دانشجویان دختر دانشکده روانشناسی علامه طباطبایی در سال 1388 گه طی فراخوانی از انها دعوت به عمل آمد، از بین کسانی که ثبت نام به عمل آورده بودند 30 نفر به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها آزمون خویشتنداری جنسی که به همراه آن تعدادی سوالات مربوط به اطلاعات شخصی اشخاص می شد.پایایی آزمون، از طریق همسانی درونی و با روش الفای کرونباخ برابر 93% به ذست آمده است و روایی پرسشنامه نیز با دو روش محتوایی و سزه مورد بررسی قرار گرفنه است. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش آماری کوواریانس استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که آموزش جنسی تاثیر معناداری در افزایش خویشتنداری نمونه مورد پژوهش نداشته است. فرضیه اصلی مبنی بر تاثیر گذاری آموزش جنسی بر افزایش خویشتنداری دانشجویان دختر مقطع کارشناسی تایید نشد.
پریسا پرن خدیجه آرین
در جوامع امروزی، در رابطه با مشکل ناباروری، اغلب به مسائل فیزیولوژیک توجه می شود و مداخلات درمانی فقط شامل تجویز دارو و اعمال جراحی گوناگون است، لذا به جنبه عاطفی و روانی ناباروری کمتر توجه شده است وچه بسیار زنانی که در خلوت خود با جنبه پنهان این بعد ناباروری، دست و پنجه نرم می کنند و در میان افکار و اندیشه های ناگفته ی خود، راه را می پیمایند.بدین منظوراین تحقیق که یک مطالعه توصیفی است برای بررسی و مقایسه باورهای زنان نابارور و بارور مراجعه کننده به بیمارستان میرزاکوچک خان تهران در سال1388صورت گرفت.هدف از این مطالعه بررسی باورهای زنان ناباروروشناخت بیشتر بعد عاطفی آنها می باشد.در این تحقیق ابتدا تعداد 100 نفر زن نابارور با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند.اطلاعات بوسیله پرسش نامه محقق ساخته، جمع آوری شدو با استفاده از آن عوامل سازنده باورهای افرادنسبت به ناباروری معین گردید. به منظور مقایسه باورهای زنان نابارورو بارور نسبت به ناباروری،اطلاعات بوسیله کاربرد پرسش نامه روی گروهی به حجم 50 نفر(25نفر نابارور و 25نفر بارور)جمع آوری گردید.نتایج این مطالعه نشان دادکه 5عامل در شکل گیری باورهای زنان نسبت به ناباروری دخالت دارند.که به ترتیب اولویت، (از نظر پدید آوردن گرایش منفی تر در باورهای زنان نابارور)عبارتند از:احساس تنهایی و افسردگی،بازخورد اجتماعی،احساس حقارت و ناامیدی،انزوا و درماندگی وخرافات.در مقایسه زنان بارور و نابارور نشان داده شدکه آنها در سه عامل یعنی باورهای ناشی از احساس حقارت و نا امیدی،احساس تنهایی و افسردگی وخرافات تفاوت معنی داری داشتند ولی در دو عامل دیگر ،تفاوت معنی داری باهم نداشتند.درانتها با استفاده از سوالات باز پاسخ ، در ارتباط با کاربرد استعاره ها ، مشخص گردید که باورهای افراد در استعاره های بکار برده شده توسط آنها نیز آشکارمی شود.
علی قربانی نژاد مهوش شهیدی
با توجه به اهمیت مقوله آموزش و پرورش و انگیزه پیشرفت تحصیلی که یکی از مسائل حائز اهمیت در زمینه آموزش و پرورش می باشد این پژوهش در راستای بررسی اثربخشی رویکرد مشاوره راه حل مدار که یکی از رویکرد های پست مدرن در مشاوره است انجام شده است.جامعه این پژوهش شامل تمام دانش آموزان پسر منطقه 6 تهران است که در سال تحصیلی89- در1388 مقطع سوم راهنمایی مشغول تحصیل بودند.نمونه که به روش خوشه ای انتخاب شد شامل 30 نفر از دانش آموزان مدرسه راهنمایی شهید پندی می باشد که در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند.گروه آزمایش در جلسات مشاوره گروهی با رویکرد راه حل مدار با رهبری پژوهشگر شرکت کردند در حالی که گروه گواه برنامه عادی خود را دنبال می نمود.ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه سنجش انگیزه پیشرفت تحصیلی هرمنس بود که شامل 29 سوال می باشد.برای تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از آزمونt گروه های مستقل استفاده شد.نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد شرکت در جلسات مشاوره گروهی با رویکرد راه حل مدار به طور معنادار بر افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر موثر بوده است.
تارا منصوری جاجایی خدیجه آرین
پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار و مفهوم دلتنگی عاشقانه با استفاده از روش ”تحلیل اولیه“ و همچنین جمع آوری راهکارهای مقابله با دلتنگی عاشقانه در ”روابط از راه دور“ در زوج های جوان ایرانی انجام شده است. ابتدا نمونه ای از جوانان (18 تا 33 سال) خصیصه های مربوط به احساس دلتنگی عاشقانه را آزادانه فهرست کردند (مرحله اول). سپس نمونه دیگری از جوانان (18 تا 33 سال) خصیصه های فهرست شده در مرحله اول را از نظر مرکزیت نمره دهی کردند (مرحله دوم). با استفاده از بیست خصیصه برتر از نظر مرکزیت ”الگوی اولیه“ دلتنگی عاشقانه بدست آمد که برای پاسخگویی در اختیار دو گروه دیگر از زوج های ”دور از یکدیگر“ و”در کنار یکدیگر“ (18 تا 33 سال) گذاشته شد (مرحله سوم). نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی بر روی داده های مرحله سوم پژوهش سه عامل را برای ”الگوی اولیه“ دلتنگی عاشقانه مشخص کرد که عبارتند از: اشتیاق به ارتباط و نزدیکی، تفکر و تصویرسازی ذهنی و احساس غم و جدایی. مقایسه دو گروه زوج های ”دور“ و ”نزدیک“ با آزمون آماری t مستقل نشان داد که این دو گروه در هر سه عامل و نمره کل دلتنگی عاشقانه، تفاوت معناداری دارند. با محاسبه ویژگی های روانسنجی مربوط به ”الگوی اولیه“ بدست آمده برای دلتنگی عاشقانه در این پژوهش، مقیاس بیست سوالی ”دلتنگی عاشقانه“ برای سنجش میزان دلتنگی در دوران دوری از یار ارائه شد (20 سوال، 0.921 =?، 102.65=m، 22.82 =sd). در نهایت راهکارهای مقابله با دلتنگی در زوج های درگیر در ”رابطه از راه دور“ جمع آوری و طبقه بندی شد.
کوکب محمدخانی نورعلی فرخی
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی خنده درمانی کاتاریا به شیوه ی گرهی بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر سال سوم راهنمایی مدارس تهران بود. در این تحقیق، 30 دانش آموز (15 نفر گروه کنترل و 15 نفر گروه آزمایش) از پایه ی سوم راهنمایی بصورت تصادفی بعنوان آزمودنی های تحقیق انتخاب شدند. آن ها بصورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. قبل از مداخله، گروه آزمایش و گروه کنترل بوسیله ی پرسشنامه سازگاری اجتماعی بل مورد ارزیابی قرار گرفتند. فقط آزمودنی های گروه آزمایش طی 10 جلسه مورد آموزش خنده درمانی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دیافت نکرد. بعد از تکمیل مداخله، گروه آزمایش و گروه کنترل مجدداً با آزمون فوق الذکر ارزیابی شدند. داده های از طریق آزمون t مستقل مور تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. یافته های تحقیق نشان داد که بین سازگاری اجتماعی گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و در مقایسه با میانگین گروه کنترل (8.60)، میانگین در گروه آزمایش کاهش یافت (1.066). نتایج به این حقیقت اشاره دارد که آموزش خنده درمانی کاتاریا در افزایش سازگاری اجتماعی موثر است.
الهام دلاور خدیجه آرین
این تحقیق تأثیر آموزش مهارت های مثبت اندیشی را در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان دختر سال اول راهنمایی شهر تهران ، با استفاده از طرح پیش آزمون ، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه مورد بررسی قرار داد. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه خودکارآمدی شرر بود. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای ابتدا از بین 22 منطق? آموزشی شهر تهران یک منطقه ، به صورت تصادفی انتخاب و سپس از بین مدارس راهنمایی آن منطقه یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب گردید. در 4 پایه اول مدرسه که 120 نفر بودند پرسشنام? خودکارآمدی اجرا گردید. در نهایت از بین کسانی که پایین ترین نمرات را در پرسشنامه کسب کرده بودند ،30 نفر انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه ، به طور تصادفی جایگزین شدند. پس از تشکیل گروه ها آموزش مهارت های مثبت اندیشی طی 10 جلسه 1 ساعته ، اجرا گردید ؛ اما برای گروه گواه آموزشی ارائه نگردید. در پایان دوره آموزشی ، پرسشنامه خودکارآمدی مجدداً برای هر دو گروه آزمایش و گواه اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون t و تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق در مورد فرضیه تحقیق تأیید می کنند که آموزش مثبت اندیشی در افزایش خودکارآمدی دانش آموزان دختر موثر است.
فاتح بادسار خدیجه آرین
چکیده تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه بحران هویت و اختلالات رفتاری دانش آموزان انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق، دانش آموزان پسر سال سوم شاخه نظری دبیرستان های دولتی منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 89- 88 می باشد. انتخاب نمونه تحقیق حاضر طی دو مرحله انجام شد. در مرحله اول، از بین مدارس دولتی منطقه 6، دو مدرسه به صورت تصادفی انتخاب شدند و در مرحله بعد، تعداد 120 نفر با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش تحقیق از نوع همبستگی بوده و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خصوصیات اخلاقی وودورث، آزمون هویت شخصی و پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شده است. برای تحلیل آماری داده ها از آمار توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میاتگین، انحراف استاندارد و خطای استاندارد میانگین) و آمار استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون برای تعیین رابطه بین متغیرها) استفاده شده است. نتایج تحلیل داده های این تحقیق نشان داد که: بحران هویت با اختلالات رفتاری، هیجان پذیری، تمایلات وسواسی، گوشه گیری، تمایلات پارانویایی، افسردگی، تمایلات تهاجمی(پرخاشگری) و تمایلات ضد اجتماعی در دانش آموزان رابطه معنی دار مثبتی وجود دارد و بین بحران هویت و بی قراری در دانش آموزان رابطه ای وجود ندارد. کلید واژه ها: بحران هویت، اختلالات رفتاری
زینب ویزواری حسین اسکندری
چکیده: در راستای تحقیقات در مورد مشکلات سالمندان، این پژوهش با عنوان بررسی اثر بخشی خاطره گویی گروهی بر کاهش افسردگی و اضطراب سالمندان آسایشگاه کهریزک انجام شده است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی خاطره گویی گروهی بر کاهش افسردگی و اضطراب سالمندان بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح مورد استفاده در این تحقیق، طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود.جامعه آماری در این پژوهش شامل سالمندان ساکن آسایشگاه کهریزک می باشد.روش نمونه-گیری در این تحقیق تصادفی ساده از جامعه مورد نظر بود. ابتدا پرسشنامه افسردگی سالمندان و اضطراب بک بر روی سالمندانی که مشکلات شدید جسمانی و روانی نداشتند اجرا شد و کسانی که در آزمون افسردگی سالمندان نمره 8 و بالاتر و در آزمون اضطراب بک نمره 16 و بالاتر بدست آورده بودند شناسایی شده و تعداد 20 نفر از آنها به طور تصادفی در دو گروه آزمایش 10نفر و گروه کنترل 10 نفر جایگزین شدند. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارspss و روش تحلیل کوواریانس و تی داده های مستقل بین میانگین اختلافی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد خاطره گویی گروهی به طور معنا داری منجر به کاهش نشانه های افسردگی و اضطراب شده است.
زیبا میرزاپورطومارآغاج زهرا موسوی زاده
هدف از اجرای این پژوهش تعیین تاثیر کتاب درمانی در کاهش افسردگی کودکان مبتلا به سرطان تحت درمان در بیمارستان محک تهران می باشد. در این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 22نفر از کودکان 10تا 12 ساله افسرده مبتلا به سرطان تحت درمان در بیمارستان محک انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و شاهد تقسیم گردیدند. ابزار گردآوری داده ها تست افسردگی ماریا کواکس بود. در پیش آزمون هر دو گروه با استفاده از ابزار پژوهش مورد بررسی قرارگرفتند. برای گروه آزمایش 8 جلسه 45دقیقه ای کتاب درمانی گروهی برگزار شد ولی برای گروه شاهد هیچ مداخله ای انجام نگرفت. در پس آزمون، هر دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های کواریانس، تی استیودنت مستقل، کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج نشان داد که کتاب درمانی بر کاهش افسردگی کودکان مبتلا به سرطان تاثیر داشته است. همچنین در یافته های جانبی پژوهش مشاهده شد که میزان تاثیر کتاب درمانی بر دختران بیشتر از پسران بوده است. ?ولی در میزان تاثیر کتاب درمانی در کودکان بر حسب نوع و یا مدت زمان ابتلا به بیماری، تفاوتی مشاهده نگردیده است. در آخر جهت ترویج و تاکید بیشتر در استفاده کاربردی از کتاب درمانی برای کودکان پیشنهاداتی ارائه شده است.
محدیث قربانی نژاد خدیجه آرین
این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی بازی درمانی با استفاده از گل بر کاهش میزان اضطراب کودکان دختر بی سرپرست انجام شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دختران (8-6) بی سرپرست مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست شهید معصومی تهران را تشکیل می دهند. که از بین آنها 16 نفر به طور تصادفی انتخاب، 8 نفر در گروه آزمایش و 8 نفر در گروه کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. سپس بازی درمانی با استفاده از گل 8 جلسه هفته ای دوبار به مدت 45 دقیقه بر روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزار جمع آوری داده ها عبارت است از: آزمون اضطراب زانک که به صورت پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهشی و آزمون فرضیه، از t مستقل برای همسانی سن دو گروه و تحلیل کوواریانس برای آزمون فرضیه پژوهش استفاده شد. نتایج نشان داد که مداخلات بازی درمانی با استفاده از گل بر کاهش میزان اضطراب کودکان دختر بی سرپرست موثر بوده است.
زهرا فکوری خدیجه آرین
پژوهش حاضر با در صدد کشف چگونگی وضعیت هویت یابی و همچنین مقایسه پایگاه های هویتی سه گروه از دانشجویان دختر شاهد، جانباز و عادی می باشد. همچنین به بررسی و مقایسه پایگاه های هویتی درسه گروه سنی مختلف(30-26و 25-22،21-18)، مقاطع تحصیلی سه گانه(کاردانی، کارشناسی، کارشناسی ارشدوبالاتر)و دو گروه شاغل و غیر شاغل می پردازد. روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی می باشد. برای انجام پژوهش سه گروه 100 نفره دانشجوی شاهد، جانباز، عادی که در سنین30-18 سال بودند، بصورت داوطلبانه و در دسترس انتخاب شدند. ابزار بکار رفته در این پژوهش پرسشنامه گسترش یافته سنجش پایگاه هویت من،تجدید نظر دوم(eom_eis 2 ) می باشدکه چهار پایگاه هویتی را که بر اساس دو فرایند مهم(جستجوگری و تعهد) اندازه گیری می کند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارspss و از روش تحلیل واریا نس و آزمون تعقیبی دانکن جهت معناداری تفاوت ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادکه بیشترین فراوانی پایگاه هویت در گروه دانشجویان هر سه گروه (شاهد، فرزند جانباز، عادی) مربوط به هویت موفـق، بوده است. از لحاظ معناداری تفاوتها در خصوص پایگاه معوق، آشفته و زودرس بین دانشجویان دختر سه گروه (شاهد، فرزند جانباز ، عادی)، تفاوت معنادار بود. در خصوص مقایسه پایگاه های مجموع دانشجویان دختر، در سه گروه سنی غیر از پایگاه موفق در بقیه پایگاه ها (معوق، زودرس، آشفته) تفاوت معنادار بود. و با مقایسه پایگاه ها در بین مجموع دانشجویان دختر درمقاطع تحصیلی مختلف و آزمون تفاوت ها به غیر از پایگاه معوق در بقیه پایگاه ها تفاوت معنادار بود. وجود تفاوت در میانگین نمرات شاغلین و غیر شاغلین تایید نشد. بصورت کلی، در بین مجموع دانشجویان دختر، بیشترین فراوانی پایگاه، مربوط به پایگاه هویت موفق وکمترین فراوانی، مربوط به هویت آشفته بوده است. کلید واژه ها هویت؛ پایگاه هویتی معوق؛ پایگاه هویت زودرس؛ پایگاه هویت آشفته؛ پایگاه هویت موفق؛ دانشجویان شاهد؛ دانشجویان فرزند جانباز؛ دانشجویان عادی
فاطمه جلویاری خدیجه آرین
آموزش و یادگیری بهترین و با ارزش ترین گنج درونی انسان است. انسان امروز جهت زندگی در اجتماع و رویارویی با چالش های ناشی از گسترش روزافزون دانش و اطلاعات و نیاز به مهارت های گوناگون در این عرصه به آموزش هرچه بیشتر نیازمند می باشد. امروزه در کنار سیستم آموزش رسمی، آموزشگاههای خصوصی شکل گرفته اند که با استفاده از روشهای مختلف و در محیطی متفاوت دروس رسمی آموزش در کشور را تدریس می کنند. تفاوت دو محیط آموزشی می تواند موجب تقویت یا ایجاد انگیزه و ویژگی های شخصیتی متفاوت در دانش آموزان مدارس نماید. پژوهش حاضر به بررسی ویژگی های شخصیتی (خودکارآمدی تحصیلی- اضطراب امتحان- سازگاری تحصیلی) وعوامل انگیزشی (عوامل فردی-عوامل خانوادگی- عوامل آموزشگاهی- عوامل فرهنگی) موثر در تصمیم گیری دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی استفاده کننده از آموزشگاههای خصوصی شهر تهران می پردازد. به این منظور ابتدا از بین مناطق 22گانه تهران، 5 منطقه به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس از هر منطقه یک دبیرستان انتخاب گردید و از هر دبیرستان نیز یک کلاس در رشته های نظری(حدود30 نفر) برای اجرای پرسشنامه ها انتخاب شد. به این ترتیب حجم نمونه در حدود 150 دانش آموز بود. و با توجه به اینکه به اولین سوال پرسشنامه(آیا شما از آموزشگاه خصوصی استفاده می کنید) پاسخ مثبت یا منفی داده می شد به دو گروه تقسیم شدند وچنانچه تعداد اعضای یک گروه به حد نصاب (75نفر)نمی رسید، مجدداً نمونه گیری می شد، وگروهی که بیشتر از حد نصاب می بود به صورت تصادفی از تعداد نمونه ها کم می شد، تا دو گروه مساوی باشند. ابزار اندازه گیری که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفت عبارتند از: پرسشنامه محقق ساخته عوامل انگیزشی و سه پرسشنامه سازگاری تحصیلی-اضطراب امتحان-خودکارآمدی تحصیلی. جهت تحلیل داده ها از روش آزمون t استودنت استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی، اضطراب امتحان، عوامل انگیزش فردی و آموزشگاهی در تصمیم گیری دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی استفاده کننده از آموزشگاههای خصوصی شهر تهران موثر است.
بتول خادمیان خدیجه آرین
نتایج بدست امده از فرضیه نشان میدهد اموزش مهارت تفکر خلاق میزان پیشرفت تحصیلی را در سطح p=0/01افزلیش داده است.
سمیه یعقوبی غیاثی خدیجه آرین
هدف از این پژوهش، بررسی اثربخشی موسیقی درمانی بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی پسر منطقه 9 شهر تهران می باشد. با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، 32 دانش آموز از بین دو کلاس به طور تصادفی انتخاب شدند و در 2 گروه آزمایشی و گواه (هر کدام 16 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه، هفته ای 2 بار، هر جلسه 45 دقیقه، تحت برنامه های موسیقی درمانی قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده از این کودکان، توسط پرسشنامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1990)، به صورت پیش آزمون و پس آزمون جمع آوری شد و با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون کوواریانس، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش، گروه گواه نابرابراست. یافته های حاصل از این تجزیه و تحلیل، نشان داد که موسیقی درمانی بر رشد مهارت های اجتماعی کودکان پسر پیش دبستانی منطقه 9 شهر تهران، تأثیری نداشته است. از بین مهارت های اجتماعی، موسیقی درمانی بر رشد مهارت همکاری و ابراز وجود کودکان نیز موثر نبود، اما باعث رشد مهارخود آن ها شد.
صبورا طهماسب نژاد خدیجه آرین
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال دوم و سوم علوم انسانی شهر بابل بوده که با استفاده از روش نمونه گیری ساده تعداد 120دانش آموز و مادرانشان انتخاب شدند. روش انجام این پژوهش همبستگی و ابزار پرسشنامه بوده است. نتایج نشان می دهد که بین شیوه های فرزندپروری مادران و دینداری دختران رابطه معنی دار وجود ندارد اما بین شیوه های فرزندپروری مادران و دینداری دختران رابطه معنی دار وجود دارد.
گوهر سوری خدیجه آرین
چکیده: هدف اصلی این پژوهش بررسی نگرش معلمان نسبت به ویژگی های مرتبط با خلاقیت دانش آموزان است که براساس همین هدف دو سوال اساسی تحقیق تدوین گردیده است. روش مورد استفاده در این تحقیق روش توصیفی زمینه یابی یا پیمایشی می باشد و افراد مورد مطالعه، تعداد 80 نفر از معلمان شاغل رسمی دوره ابتدایی (اعم از زن و مرد) می باشند که به روش تصادفی خوشه ای در مدارس ابتدایی شهرستان خرم آباد انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته نگرش معلمان نسبت به ویژگی های مرتبط باخلاقیت و همچنین یک چک لیست از ویژگی های مرتبط و غیرمرتبط با خلاقیت که توسط وستبای وداوسن (1995)تهیه شده است، جهت سنجش میزان شناخت معلمان از این ویژگی ها می باشد. پس از اجرای پرسشنامه و چک لیست داده های خام با استفاده از نرم افزار spss و براساس شاخص آمار توصیفی (فراوانی، درصد، جداول و نمودار) و آمار استنباطی (آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین سطوح مختلف نگرش معلمین به خلاقیت با شناخت ویژگی های مرتبط با خلاقیت به لحاظ آماری تفاوت وجود دارد. همچنین با استفاده از توزیع فراوانی و درصد پاسخگویی معلمین به هر یک از ویژگی های مرتبط و غیرمرتبط با خلاقیت نشان داد که معلمین این ویژگی هَا َرا شناسایی نکرده اند.
مهرداد حاجی حسنی احمد اعتمادی
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی گشتالت درمانی گروهی و رویکرد شناختی- رفتاری گروهی بر میزان ابراز وجود در دانش آموزان دوره راهنمایی بوده است. توجه فزاینده به ابراز وجود و به روز شدن آموزش مهارتهای زندگی، حاکی از آشکار شدن ارزشهای گوناگون این مهارت است که هر روز پژوهش های زیادی بر آن مهر تایید می زنند. در این تحقیق جهت افزایش ابراز وجود از دو رویکرد گشتالت درمانی و شناختی- رفتاری استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان پسر دوره راهنمایی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای دو مدارس انتخاب شد. سپس آزمون ابراز وجود گمبریل و ریجی اجرا و تعداد 30 دانش آموز که ابراز وجود کمتری داشتند به تصادف انتخاب و به به صورت تصادفی در سه گروه گشتالت درمانی، شناختی- رفتاری و کنترل جایگزین شدند. جلسات گروه درمانی گشتالت درمانی و شناختی رفتاری هر کدام 8 جلسه دو ساعتی بود و گروه کنترل هیچ گونه مداخله دریافت نکرد. در تمرین های گشتالتی شرکت کنندگان کارهای ناتمام را مورد توجه قرار می دادند، نحوه مواجه شدن با نیازهایشان را یاد می گرفتند و به طرف کامل کردن آن نیازهای ناتمام پیش می رفتند. در این جلسات شرکت کنندگان ترغیب می شدند که مسولیت رفتارهای آشکار و پنهانشان را بر عهده بگیرنند. در جلسات گشتالت درمانی جهت افزایش میزان ابراز وجود افراد از فنون بازی نقش، گفتگو با صندلی خالی، تمرین های آرمیدگی، واژگون سازی و صندلی داغ استفاده گردید. در این تحقیق، گشتالت درمانی تمرکز عمده ای بر خودآگاهی و مسولیت پذیری داشت. در جلسات گروهی شناختی رفتاری سعی می شد در قالب نظریه a-b- c الیس و نظریه شناختی بک افکار و عقاید نامعقولی که باعث می شد افراد ابراز وجود نشان ندهند کشف و به صورت منطقی مورد بحث و بررسی قرار بگیرند تا افراد بتوانند افکار منطقی را جایگزین افکار غیر منطقی یشان نمایند.گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نمی کرد. پس از پایان آزمایش از هر سه گروه پس آزمون به عمل آمد تا اثربخشی و مقایسه گروهها مورد اندازه گیری قرار گیرد. جهت تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل کوواریانس و نیز آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج نشان داد که دو رویکرد گشتالت درمانی و درمان شناختی- رفتاری بر افزایش ابراز وجود تاثیر معنادار داشته است اما تفاوت بین گشتالت درمانی و شناختی رفتاری در میزان تاثیر بر افزایش ابراز وجود معنادار نبوده است. بنابراین، دو فرضیه اول تحقیق مورد تایید قرار گرفته است اما فرضیه سوم تحقیق مورد تایید قرار نگرفته است.
ناهید بزرگیان خدیجه آرین
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی فنون درمان مرور زندگی بر سازگاری اجتماعی زنان فرهنگی بازنشسته ی شهرستان کاشان است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل زنان فرهنگی بازنشسته ی مراجعه کننده به کانون بازنشستگان فرهنگیان شهرستان کاشان بود.از بین این افراد، 30 نفر که علاقه مند به شرکت در پژوهش بودند و نمره ی سازگاریشان متوسط و ضعیف بود، به طور تصادفی انتخاب و در دوگروه گواه و آزمایش(هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین های دو گروه آزمایش و کنترل در پس آزمون تفاوت معنادار وجود دارد. درنتیجه روش فنون درمان مرور زندگی بر افزایش سازگاری زنان فرهنگی بازنشسته موثر بوده است(0.01>p).
آزاده ابویی خدیجه آرین
تحقیق نیمه آزمایشی با دو طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود . با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و نمونه ای با حجم 40 نفر از مرکز آموزش استثنایی کوثر شهر یزد انتخاب شد که به صورت تصادفی در دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند.ابزار مورد استفاده ،پرسشنامه کیفیت زندگی خانواده های کودکان استثنایی بودکه در پیش آزمون و پس آزمون این پرسشنامه اجرا شد و نتایج باهم مقایسه گردید. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در سطح معناداری (p<0/01 ) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و نشان داد که میزان تغییر کیفیت زندگی مادرانی که تحت آموزش قرار گرفتند از مادرانی که تحت آموزش قرار نگرفتند بیشتر بود.
عصمت یوسف زاده خدیجه آرین
آموزش مولفه های محافظت از خود بر افزایش دانش و مهارت های پیشگیری از آزار جنسی کودکان موثر بود.میانگین نمرات دانش و مهارت های پیشگیری از آزار جنسی در گروه آزماشی که با حضور والدین آموزش دیدن نسبت ب گروه بدون حضور والدین تفاوت معناداری نداشت.
محبوبه ثابت ایمانی منیجه شهنی ییلاق
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر بخشی بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری بر مشکلات رفتاری (عاطفی، اضطرابی و اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه) دانش آموزان دوره ابتدایی شهر نیشابور بود. بازی درمانی شناختی-رفتاری (cbpt) یک شیوه مداخله ای مناسب از نظر ملاحظات سنی و رشدی می باشد که ویژه ی کودکان خردسال (3 تا 8 سال) طراحی شده است. با استفاده از این شیوه به کودکان کمک می شود خود در اعمال تغییرات درمان بخش شرکتی فعال داشته باشند و بر مشکلاتشان چیره شوند بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری به عنوان متغیر مستقل و مشکلات عاطفی، مشکلات اضطرابی، مشکلات اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه به عنوان متغیرهای وابسته بودند. پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی میدانی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. ابزارهای این پژوهش شامل نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخنباخ (aseba)، که از فرم چک لیست رفتاری کودک (cbcl) آن استفاده شد و مصاحبه بالینی روانشناس بود. نمونه پژوهش شامل 80 دانش آموز (40 دختر و 40 پسر) دارای مشکلات رفتاری پایه های اول و دوم دبستان های نیشابور در سال تحصیلی 91-1390 بود، که با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای و مصاحبه انتخاب و به دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. قبل از ارائه مداخله بازی درمانی از هر دو گروه آزمایشی و گواه، پیش آزمون گرفته شد. سپس، گروه آزمایشی تحت مداخله بازی درمانی (مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری) به مدت 10 جلسه قرارگرفتند و گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. پس از اتمام دوره بازی درمانی بلافاصله از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد. در نهایت، پس از دو ماه از اتمام دوره بازی درمانی از هر دو گروه آزمون (پیگیری) گرفته شد. نتایج تحلیل های انجام گرفته نشان داد که بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری باعث کاهش معنی دار مشکلات عاطفی، اضطرابی و اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه می شود. همچنین، نتایج تحلیل ها نشان داد اثرات مداخله (بازی درمانی مبتنی بر رویکرد شناختی-رفتاری) بر مشکلات عاطفی، مشکلات اضطرابی، مشکلات اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه در طول زمان ادامه می یابد. همچنین نتایج تحلیل ها نشان داد که بین نمره های پس آزمون، متغیرهای پژوهش (مشکلات عاطفی، اضطرابی و اجتماعی و رفتار پرخاشگرانه) در دانش آموزان پسر و دختر تفاوت معنی داری وجود ندارد.
زهرا نیلی احمد آبادی خدیجه آرین
هدف کلی این پژوهش، تاثیر راهبردهای توانمندسازی مبتنی بر بازسازی شناختی رفتاری بر تقویت خودپنداره زنان پس از طلاق در شهر تهران می باشد. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد و نتایج تحقیق نشان داد که تفاوت معنی داری میان 2 گروه، پس از آموزش توانمندسازی در جهت افزایش خودپنداره زنان مطلقه وجود دارد.
فاطمه خجسته پور خدیجه آرین
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر قصه گویی مبتنی بر ایفای نقش بر افزایش همیاری،ابراز وجود و خویشتنداری دانش آموزان پایه سوم ابتدایی در شهر تهران بود. روش تحقیق نیمه آزمایشی و طرح تحقیق، پیش آزمون و پس آزمون، با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل دختران پایه سوم ابتدایی منطقه 1 تهران هستند. که از مجموع مدارس منطقه 1 تهران یک مدرسه به صورت تصادفی انتخاب و از بین کلاس های پایه سوم دوکلاس به صورت تصادفی انتخاب شدند و آزمون مهارت اجتماعی (ssrs) (که اعتبار آن با استفاده از روش همسانی درونی (آلفای کرونباخ) بالاتر از 70% (تا 96%) و روائی آن توسط تحلیل عامل بررسی شده و روائی سازه و همزمان آن مطلوب شناخته شده است) بر روی دانش آموزان 2 کلاس توسط معلم اجرا شد. و از 1 کلاس 8 نفر به طور تصادفی از بین دانش آموزانی که نمره مهارت اجتماعی آنها پائین تشخیص داده شدند انتخاب و در گروه آزمایش قرار گرفتند و از کلاس دیگر، 8 نفر با همین روش انتخاب و در گروه کنترل قرار گرفتند. سپس متغیر مستقل که شامل قصه گویی مبتنی بر ایفای نقش بود با استفاده از 11 قصه که بر 11 ویژگی که مربوط به مولفه های ابراز وجود، همیاری و خویشتنداری (از زیر مولفه های مهارت اجتماعی) بودند در 12 جلسه، با استفاده از روش ایفای نقش با همکاری محقق و دانش آموزان، در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت، بعد از پایان جلسات قصه گویی، بعد از دو هفته مجدداً یک پس آزمون برای دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد، بعد از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها در بخش آمار توصیفی (با استفاده از شاخص های فراوانی، گرایش مرکزی و پراکندگی) و بخش آمار استنباطی با استفاده از آزمون manova مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که قصه گویی مبتنی بر ایفای نقش در افزایش نمره کلی مهارت اجتماعی تأثیر داشت و درباره زیرمولفه های آن:قصه گویی مبتنی بر ایفای نقش باعث افزایش ابراز وجود شد ولی تاثیر متغیر مستقل بر دو مولفه همیاری و خویشتنداری معنادار نشد.بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که قصه گویی مبتنی بر ایفای نقش توانسته است بر افزایش مهارت های اجتماعی کلی و زیر مولفه ابراز وجود دانش آموزان ابتدایی تاثیر گذار باشد.
نجمه فراشیانی عبدالله شفیع آبادی
هدف اصلی این پژوهش این است که آیا بین بلوغ حرفه ای و سلامت عمومی رابطه وجوددارد یا حیر.نتایج پژوهش نشان دارد که همبستگی بین بلوغ حرفه ای و سلامت عمومی معادل 41% می باشد که نمایانگر وجود همبستگی مثبت و متوسط بین دو متغیر مذکور است نتیجه گرفته می شود که بین بلوغ حرفه ای و سلامت عمومی کارکنان همبستگی معنی داری وجود دارد و بدین ترتیب فرضیه پژوهش مبنی بر وجود رابطه مثبت و معنی دار بین بلوغ حرفه ای و سلامت عمومی کارکنان مترو تایید شد. همبستگی بین بلوغ حرفه ای و علائم جسمانی، اضطرابو اختلال خواب و افسردگی نیز از لحاظ آماری معنادار بوده و همبستگی آنها مورد تایید قرارگرفت. فرضیه چهارم تحقیق بنا به تحلیل آماری زیر رد شد : همبستگی بین بلوغ حرفه ای و کنش اجتماعی معادل 4% می باشد که نمایانگر عدم وجود همبستگی بین دو متغیر مذکور است و نتیجه گرفته می شود که بین بلوغ حرفه ای و کنش اجتماعی کارکنان مترو همبستگی معنی داری مشاهده نگردید و بدین ترتیب فرضیه پژوهش مبنی بر وجود رابطه بین بلوغ حرفه ای و کنش اجتماعی کارکنان مورد تایید قرارنگرفت.
ترانه موذنی اسماعیل زارعی زوارکی
چکیده ندارد.
سپیده شبان خدیجه آرین
چکیده ندارد.
فهیمه هاشمی خدیجه آرین
چکیده ندارد.
زهرا شفیعی سروستانی خدیجه آرین
چکیده ندارد.
فاطمه شادکام رفعت احمد اعتمادی
چکیده ندارد.
زینب تگریان نورعلی فرخی
چکیده ندارد.
میترا مرادی خدیجه آرین
چکیده ندارد.
فرشته کریمی زاده خدیجه آرین
چکیده ندارد.
لیلا حسن زاده خدیجه آرین
هدف ازانجام این پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش گروهی خودگویی مثبت بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان دختر سال سوم متوسطه شهرستان بابلسر می باشد ما همگی در فکرمان با خود حرف می زنیم بیشتر اوقات هیچ کس متوجه نمی شود که ما چه چیزهایی به خودمان می گوییم در واقع، گاهی حتی متوجه این گونه پیام های کوتاهی که به خودمان می دهیم نمی شویم چون آنها خیلی سریع اتفاق می افتد. نحوه فکر ما می تواند بطور عمدی و نسباً مستقیم بر چگونگی احساس ما تاثیر بگذارد هر یک از ما به وسیله نوعی خودگویی درونی و بر افکارمان تأثیر می گذاریم و به خود می گوییم باید راجع به چه فکر کنیم و به چه فکر کنیم و به چه چیزی اعتقاد داشته باشیم و حتی چطور رفتار کنیم. سوال اصلی پژوهش عبارت است از اینکه آیا خودگویی مثبت بر افزایش سازگاری اجتماعی دانش آموزان اثر دارد؟ جامعه آماری برای انجام این پژوهش عبارت است از کلیه دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان شهرستان فریدونکنار در سال 1386 که تعداد آنها 1000 نفر می باشد. بدین منظور از کل دانش آموزان مقطع سوم یک دبیرستان 20 نفر به روش تصادفی ساده در دو گروه 1- گروه آزمایش (10 نفر) 2- گروه کنترل (20 نفر) جایگزین شده بودند و پرسشنامه سنجش سازگاری در مورد آنان اجرا گردید. روش تحقیق در این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش عبارت است از پرسشنامه 165 سوالی بهی رام بل که روایی و اخبار آن توسط خانم سپمولن در سال 1365 و توسط آقای نقشبندی در سال 1378 اعلام شده بود. روش آماری: داده های جمع آوری شده در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزی و تحلیل قرار گرفتند. داده های بدست آمده از آزمون تی مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و از آزمون من-ویتنی هم استفاده شد. در این پژوهش دو فرضیه مطرح شده بود که در این فرضیه ها خودگویی درونی و تاثیر آن بر سازگاری اجتماعی و سازگاری کلی مورد بررسی قرار گرفته بود و هر دو فرضیه تایید شد. نتایج این پژوهش نشان داد که f محاسبه شده برای بررسی میانگین های گروه آزمایش و کنترل در حوزه سازگاری (0/179) و در حوزه سازگاری اجتماعیی (1/99) می باشد بنابراین می توان نتیجه گرفت که: آموزش خودگویی مثبت در ارتقای سازگاری اجتماعی و سازگاری کلی دانش آموزان موثر بوده است.
منیژه اسماعیلی بهبهانی خدیجه آرین
هدف کلی پژوهش بررسی رابطه بین دینداری و سعادتمندی است. دین مجموعه ای از باورهای دینی ، اعمال دینی و تعامل الهی است و سعادتمندی شامل خشنودی و رضامندی از زندگی می باشد. به عبارت دیگر آیا بین دینداری و سعادتمندی رابطه وجود دارد؟ بین مولفه های مختلف دینداری و مولفه های مختلف سعادتمندی رابطه وجود دارد؟ علت شناسی احساس تنهایی و همچنین سایر اختلافات روانی درابعاد بیولوژیک روانی و اجتماعی-فرهنگی همواره مورد بحث و تحقیق قرار گرفته است. که علائم محوری این اختلال شامل احساس ناامیدی ، بی کسی و عزت نفس بیمارگونه می باشد.لذا در جهان بینی توحیدی توکل به خدا و اعتقاد به معاد انسان را از ناامیدی مصون می دارد و ذهنیت او را ورای جهان مادی هدایت می کند و در پرتو نور خداوند ، خود را می یابد و به عدل و فضل خداوندی امیدوار است.