نام پژوهشگر: فرزاد نادری لردجانی
فرزاد نادری لردجانی سیدمرتضی هاشمی
شعر فارسی قرن چهارم هجری که به جرئت می توان آنرا رکن شعر فارسی به حساب آورد، آمیخته با حکمت و اندرز است تا جایی که می توان شعر این دوره را شعر حکمی و اندرزی و برخی از شاعران این عصر را حکیم نامید. ادبیات تعلیمی در همه ادوار شعر فارسی حضور داشته است تا بدانجا که این نوع ادبی در کنار سیطره ی ادبیات غنایی و حماسی نیز به نسبت قابل توجهی دیده می شود. اشعار شاعران این دوره که سرشار از معارف گوناگون از جمله حکمت و اندرز است، متاثر از کتابها و آموزه های دینی و اخلاقی قبل و بعد اسلام بوده و شاعران این دوره، چنین مقوله هایی را در آثار خود به خوبی پرورش داده اند و ارکان اساسی نکات اخلاقی جامعه ی بشری نظیر: یکتا پرستی، مرگ و معاد، نبوت، دعوت به فضایل اخلاقی، پرهیز از رذایل اخلاقی و عدالت را با زیبایی هر چه تمامتر به تصویر کشیده اند. در مجموع می توان حکمت عملی (تهذیب اخلاق، سیاست مدن: آیین کشورداری وتدبیر منزل) و حکمت نظری ای را که در سخن ابن مسکویه و به تبع آن در کلام خواجه نصیر طوسی بوده است، در شعر شاعرانی چون رودکی، کسایی، بوشکور بلخی و دقیقی طوسی بطور نسبی مشاهده نمود.