نام پژوهشگر: صدیقه لبانی مطلق

معناشناسی«شرّ»از منظر نهج البلاغه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده الهیات 1391
  صدیقه لبانی مطلق   سهیلا جلالی کندری

مسأله «شرّ» یکی از اساسی ترین و مهمترین مسائلی است که در طی قرنهای متمادی،اندیشه بسیاری از صاحبنظران را به خود معطوف داشته و همگان سعی کرده اند تا با نگاهی عقلی و مستدل،شرور و رنجهای مطرح شده در هستی را تبیین و حقیقت آن را روشن سازند.شناخت معنای دقیق این واژه و بیان تعریفی جامع و مانع برای آن،به عنوان ابتدایی ترین ومهمترین مبحث در این زمینه،به تنهایی پاسخ گوی بسیاری ازسوالات بوده و البته بررسی این معنا، در کلام بزرگ اندیشه و خرد ،امیر المومنین علی(ع) ، غنا و جامعیتی صد چندان به آن خواهد بخشید. معناشناسی واژه «شرّ»در نهج البلاغه از دو منظر دلالت درون متنی(مفهوم شناسی) ودلالت برون متنی(مصداق شناسی)قابل ارزیابی است.در دلالت درون متنی با دریافت یک مولفه معنایی ویژه برای «شرّ» ، مبنی بر اثری که در دوری از صراط مستقیم بر یک امر قابل لحاظ است ،روابط مفهومی شکل خاصی به خود می گیرند از جمله در تقابل معنایی این واژه در مقابل واژه خیراست .در شمول معنایی نیز این واژه دارای دو زیر شمول شرّ اخلاقی و شرّ مرکب می باشد.در چند معنایی نیز باید گفت این واژه در معانی دیگری نظیربدی و ضرر و یا تلخ و ناراحت کننده قابل طرح بوده و در ترادف معنایی نیز این واژه با سه گروه دیگر از مفاهیم که عبارتند ازکلماتی که به طورخاص یا عام به نوعی گناه دلالت دارند (نظیراثم،معصیت ،خطیئه، فساد،فجور ...)وکلماتی که بر کوتاهی کردن در امر دین دلالت دارند (نظیر قصور ،فرط...)وباطل در ترادف ذکر شده و به این ترتیب است که حوزه معنایی این واژه به شکلی ویژه ، قابل طرح می گردد.در دلالت برون متنی نیز با ارزیابی مصادیق متنوع و متعدد برای«شرّ»از جمله ابلیس، اصحاب جمل و...دست یابی به معنای این واژه ، بیش از بیش فراهم می شود.