نام پژوهشگر: احمد محمدپور
مریم بهمنی احمد محمدپور
چکیده ندارد.
امراله تمسکی هرسینی احمد محمدپور
این تحقیق به مطالعه خانواده و نظام خویشاوندی در روستای پریوه سفلی و تغییرات آن بعد از انقلاب ایران می پردازد. روش این تحقیق? کیفی و میدانی بوده و از داده های آماری نیز در جمع آوری داده ها استفاده شده است. این تحقیق میدانی? یک سال به طول انجامیده است. تحرک جغرافیایی و اجتماعی همراه با صنعتی شدن بر نظام های خویشاوندی تاثیر گذاشته و رابطه نزدیک بین نسل های بزرگسال و فرزندان را مختل کرده است. این تحقیق در روستای پریوه سفلی که 217 خانواده بوده اند انجام شده است. نتایج نشان می دهند علی رغم تغییر شرایط زندگی، تکنولوژی، رسانه های جمعی و... نوع ازدواج های اهالی روستا به سوی درون همسری پیش می رود. یافته ها نشان می دهند که عدم مطابقت شغل پدر و پسر یکی از عوامل دگرگونی نظام خویشاوندی این روستا می باشد. این ویژگی با تغییر زبان کودکان از زبان لکی به زبان فارسی رواج یافته است. همچنین نتایج نشان می دهند که در بعد از انقلاب ازدواج طبقات بالا و پایین با هم هماهنگی ندارند. بیشتر ازدواج های بعد از انقلاب بصورت تعمیم یافته هستند. باید گفت شبکه خویشاوندی روستا از نظر ازدواج با اقوام نزدیک در حال گسترش می باشد. از دیگر عوامل تغییر نظام خویشاوندی این روستا می توان به مساله امنیت و درگیری های محلی اشاره کرد.
علی آقازاده محمدجواد زاهدی
چکیده یکی از مسائلی که امروزه در کانون توجه محافل مختلف قرار دارد ،حقوق شهروندی و چگونگی بهره مندی افراد جوامع مختلف از آن است که به شکلهای مختلف از سوی گروهها و انجمن های بین المللی و ملی مطرح، و خوراک محافل سیاسی و رسانه ای را شکل می دهد. شهروندی و حقوق شهروندی از مفاهیم جدید در ادبیات اجتماعی و سیاسی جامعه ها به حساب می آیند. این مفاهیم همراه با ظهور جامعه مدنی مطرح می شوندو وجود یکی مستلزم دیگری است. بنابراین تداوم حیات و پیشرفت جامعه تنها در سایه وجود شهروندان فعال، مشارکت جو، آگاه، و در یک جمله، انسان هایی عامل ممکن است.بنابراین، این پژوهش یکی از محدود مطالعاتی است که با استفاده از روش و بینش جامعه شناختی سعی در شناخت یکی از جدیدترین ابعاد فرهنگی اجتماعی جامعه کردستان داشته و سعی دارد ادبیات مطالعات کردی را از حوزه صرف سیاسی- قومی به سطح فرهنگی و اجتماعی سوق دهد، به علاوه تاکنون مطالعه ای با این عنوان در شهرستان سردشت صورت نگرفته است. هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی جامعه شناختی آگاهی از حقوق شهروندی در شهرستان سردشت است. روش تحقیق توصیفی – پیمایشی و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه شهروندان شهر سردشت که 50453 نفر می باشد، است. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 381 نفر محاسبه و روش نمونه گیری از نوع خوشه ای است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته حقوق شهروندی استفاده شد. در ارتباط با روائی ابزار سنجش به نظرات متخصصین اکتفا شده و اعتبار پرسشنامه 732/0 از طریق آزمون آلفای کرانباخ بدست آمد. فرضیه های پژوهش بکمک t تک نمونه ای، t مستقل، همبستگی پیرسون و آنالیز واریانس یکطرفه آزمون شدند و نتایج آزمونهای آماری نشان داد که: 1) مردم ساکن شهر سردشت آگاهی ضعیفی از حقوق شهروندی خود ندارند. 2) بین جنسیت و آگاهی از حقوق شهروندی در این شهر رابطه وجود ندارد. 3) بین میزان سواد و آگاهی از حقوق شهروندی در این شهر رابطه معنی داری وجود دارد. 4) بین نوع شغل و آگاهی از حقوق شهروندی در این شهر رابطه معنی داری وجود دارد. 5) بین میزان درآمد و آگاهی از حقوق شهروندی در این شهر رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد. 6)بین خاستگاه طبقاتی وآگاهی از حقوق شهروندی در این شهر رابطه وجود ندارد.
محمدآرام فردوسی احمد محمدپور
چکیده : پژوهش حاضر به « بررسی جامعه شناختی پارامترهای ذهنی- فرهنگی زمینه ساز توسعه در منطقه اورامانات شهرستان پاوه » پرداخته است . در پژوهش حاضر جامعه آماری عبارت از کلیه ساکنان شهرها وروستاهای منطقه اورامانات می باشد در این پژوهش از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده گردید و 378 نفر از ساکنان شهرها و روستاهای منطقه اورامانات با استفاده از فرمول کوکران بعنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از پرسش نامه براساس ماهیت متغییر ها وبنا به ضرورت کاربرد از هرکدام از آزمون های رایج در علم آمار مانند x2 ، t-test، anova، tb،tc و تحلیل عامل و تحلیل رگرسیون ، جداول متقاطع ودیگر روش های آماری استفاده شد نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که: - نمره علم گرایی پاسخگویان بیشتر از حد وسط است و پاسخگویان علم گرا تر هستند. - نمره نوپذیری پاسخگویان بیشتر از حد وسط است و پاسخگویان نوپذیرتر هستند. - نمره ارزش دهی به زمان پاسخگویان بیشتر از حد وسط است و پاسخگویان ارزش بیشتری به زمان می دهند. - نمره قبیله گرایی پاسخگویان کمتر از حد وسط است و پاسخگویان کمتر قبیله گرا هستند. - نمره پارامترهای ذهنی – فرهنگی در پاسخگویان بیشتر از حد وسط است و پاسخگویان دارای این پارامترها هستند . - علم گرایی با هیچکدام از متغیرهای مستقل یعنی پایگاه اقتصادی – اجتماعی ، سن وتحرک اجتماعی رابطه ای ندارد. - نوپذیری با پایگاه اجتماعی - اقتصادی دارای رابطه مستقیم ولی با سن رابطه معکوس دارد. - ارزش دهی به زمان با هیچکدام از متغیرهای مستقل یعنی پایگاه اقتصادی– اجتماعی ، سن رابطه ای ندارد. - قبیله گرایی با پایگاه اجتماعی - اقتصادی دارای رابطه مستقیم است ، با سن هیچ رابطه ای ندارد. - متغییر سن تاثیر معناداری بر نوپذیری افراد داشته است. - متغییر سن تاثیر معناداری بر قبیله گرایی افراد داشته اند . - متغییر پایگاه اقتصادی - اجتماعی تاثیر معناداری بر پارامترهای ذهنی - فرهنگی به طور کلی داشته است. - میان میانگین های دو جنس از نظر علم گرایی، ارزش دهی به زمان ،نوگرایی تفاوت آماری معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر جنسیت یعنی زن یا مرد بودن بر علم گرایی، ارزش دهی به زمان ،نوگرایی پاسخگویان تاثیر داشته است و علم گرایی ، ارزش دهی به زمان ،نوگرایی زنان بیش از مردان بوده است - میان میانگین های دو جنس از نظر قبیله گرایی تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد. به عبارت دیگر جنسیت یعنی زن یا مرد بودن بر قبیله گرایی پاسخگویان تاثیر نداشته است. - بین سطوح تحصیلی مختلف از نظر علم گرایی ، نوپذیری ، ارزش دهی به زمان تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد. یعنی تحصیلات هیچ تاثیری در شدت علم گرایی، نوپذیری ، ارزش دهی به زمان نداشته است - بین نوپذیری در افراد، با علم گرایی آنها رابطه معنی داری وجود دارد.این رابطه مثبت است . یعنی با افزایش علم گرایی ، نوپذیری در افراد نیز افزایش نشان می دهد و با کاهش آن ، نوپذیری نیز کاهش می یابد. - بین ارزش دهی به زمان در افراد، با علم گرایی آنها رابطه معنی داری وجود دارد. این رابطه مثبت است . یعنی با افزایش علم گرایی ، ارزش دهی به زمان در افراد نیز افزایش نشان می دهد و با کاهش آن ، ارزش دهی به زمان نیز کاهش می یابد. - بین قبیله گرایی در افراد، با علم گرایی آنها رابطه معنی داری وجود دارد.این رابطه مثبت است . یعنی با افزایش علم گرایی ، قبیله گرایی در افراد نیز افزایش نشان می دهد و با کاهش آن ، قبیله گرایی نیز کاهش می یابد. - بین نوپذیری در افراد، با قبیله گرایی آنها رابطه معنی داری وجود ندارد. - بین ارزش دهی به زمان در افراد، با قبیله گرایی آنها رابطه معنی داری وجود دارد.این رابطه معکوس است. یعنی با افزایش ارزش دهی به زمان در افراد، قبیله گرایی در آنها کاهش می یابد و بالعکس، با کاهش ارزش دهی به زمان در افراد، قبیله گرایی در آنها افزایش می یابد.
شعبان ولی زاده احمد محمدپور
هدف تحقیق حاضر بررسی مردم شناختی فرهنگ آپارتمان نشینی در شهرستان همدان است. چارچوب نظری مطالعه تلفیقی از نظریه های فرهنگ و شخصیت، مکتب انسانشناسی روان شناختی و نظریات حوزه ی انسان شناسی شهری در بعد فضا ا ست. میدان مورد مطالعه سه مجتمع مسکونی در شهر همدان، یعنی مجتمعهای آپارتمانی سعیدیه، مدنی و بوعلی بوده و با مطلعین کلیدی مانند هیئت مدیره، نگهبانان، کادر خدماتی و 40 نفر از ساکنین آپارتمان نشین به صورت هدفمند مصاحبه نیمه ساخت یافته به عمل آمد. یافتههای این مطالعه بیانگر وجود توسعهی نامتوازن و آسیبزا در فرآیند آپارتماننشینی و وجود مسایل رفتاری، تعاملی و فرهنگی متعدد است. واژگان کلیدی:آپارتمان نشینی، همدان، انسان شناسی فضا، ، مسکن، تحلیل محتوای کیفی.
امید قادری امید قادرزاده
تحقیق حاضر مبتنی بر روش شناسی کیفی و با روش مردم نگاری اجرا شده است و هدف اصلی آن نیز برساخت تفسیر مردم منطقه از پیامدهای فرهنگی تجارت مرزی بوده است. یافته های تحقیق با کمک تکنیک های مشاهده ی مشارکتی و مصاحبه ی عمیق گردآوری شده و پس از اشباع نظری بر اساس روش نظریه ی زمینه ای در طی سه مرحله ی کد گذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و نهایتاً در مدل پارادایمیک تلخیص و ارایه گشته اند. یافته ها حاکی از این هستند که در سطح بستری مقوله های بستر اکولوژیک، قرابت های فرهنگی و خویشاوندی بینامرزی، تنگناهای اقتصادی و معیشتی، سیاست گذاری-های واکنشی ـ راهبردی حکومتی بر مقوله ی کلی تر ناتوسعه یافته گی منطقه (شهرستان مریوان) تأکید دارند، باعث ایجاد تجارت مرزی در منطقه شده اند. در سطح تعاملی نیز مردم منطقه غالب شیوه های زندگی خود را بر محوریت پذیرش جرح و تعدیل شده-ی تجارت مرزی تغییر و هدایت کرده اند. بر اساس این شیوه ی کنش های مردم در قبال تجارت مرزی، در سطح پیامدی نیز تجارت مرزی پیامدهای فرهنگی ویژه ای برای منطقه به دنبال داشته است. یافته ها در سطح پیامدی حاکی از این هستند که درک و تفسیر مردم منطقه بر مقوله ی از جا کنده گی فرهنگی تاکید دارند. به عبارتی دیگر مردم منطقه 5 مقوله عمده " اصالت زدایی از پرورش و آموزش، جهان زیست شکننده ی خانواده، عقلانیت تعاملی، استحاله ی ارزشی ـ هنجاری و سوژه شدن بدن، ابژه شدن طبیعت " را به عنوان پیامدهای اساسی فرهنگی تجارت در منطقه ی مریوان درک و تفسیر نموده اند که همه بر مقوله ی مرکزی از جا کنده گی فرهنگی متمرکز اند، لذا بر اساس درک و تفسیر مردم منطقه پیامدهای فرهنگی تجارت مرزی در منطقه ی مریوان، از جا کنده گی فرهنگی است. به عبارتی دیگر، تجارت مرزی در منطقه ی مریوان بسیاری از ابعاد و شیوه های زندگی (فرهنگ) مردم منطقه را از مکان ـ زمان سابق خودش برکند ه و بی ریشه نموده است. نهایتاً یافته های سه سطح فوق در قالب مدل کارتوگرافیک اجمالی تلخیص و تشریح گشته اند.
احمد محمدپور سعید زاهد زاهدانی
چکیده ندارد.