نام پژوهشگر: اسماعیل سمیعی شیردره

بررسی مسئله جانشینی در دوره زوال ایلخانان (756-736هـ .ق)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  اسماعیل سمیعی شیردره   فریدون الهیاری

حکومت ایلخانی با مرگ آخرین ایلخان مقتدر، ابوسعید بهادرخان در سال 736 هـ.ق (1335م) وارد مرحله تازه ای گردید که از آن با نام دوره زوال ایلخانان یاد می کنند. ابوسعید فرزند ذکوری نداشت که جانشینش گردد، در نتیجه در اوضاع آشفته پس از وفات او مدعیان جانشینی، برای کسب قدرت با هم به رقابت پرداختند. بازیگران اصلی عرصه قدرت در این سال ها امرای نظامی و روسای قبایل بودند که مستقلانه در گوشه و کنار، مشغول حکومت بودند. این امرا برای کسب مشروعیت و افزایش قدرت نظامی خود شاهزاده ای از خاندان هلاکو را به عنوان ایلخان اعلام کرده و به اصطلاح در رکاب او علیه دیگر رقبا شمشیر می زدند. نبردهای جانشینی پس از وفات ابوسعید، تکرار تکاپوهای سیاسی امرای نظامی و هم داستانی آن ها با یک شاهزاده ایلخانی برای استفاده از مشروعیت او است. از سال 736 هـ.ق (1335م)تا حدوداً بیست سال بعد که آخرین نشانه ها از سکه های انوشیروان عادل، آخرین ایلخان دست نشانده، در دست است، این شکل از اتحاد به کرات اتفاق افتاد. به نظر می رسد می توان شکل مذکور را به عنوان یک الگو در بررسی مسئله جانشینی در دوره زوال ایلخانان به کار برد. نگارنده برآن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی مسئله جانشینی در دوره زمانی 756-736 هـ.ق (1355-1335م) بپردازد.