نام پژوهشگر: مریم رضییی
مریم رضییی حسن معلمی
یکی از مسائل عمیق و پیچیده فلسفی - کلامی که از یک سو با خداشناسی و از سوی دیگر با انسان شناسی پیوند می یابد , آموزه بداست و آن چه در این رساله سعی بر تجزیه و تحلیل آن است ، کشف حقیقت بدا از این دو منظر است . ضمن آن که در آن دیدگاه متکلمان ، حکیمان و عارفان و به خصوص ملاصدرا و فخررازی در مقام متکلم و فیلسوف مورد ارزیابی قرار گرفته است . بنابر تصور بسیاری ، بدا از لوح محوواثبات سرچشمه می گیرد ، در حالی که در این رساله روشن می شود بدا در مقام شامخی از صقع ربوبی تحقق می یابد و از اسم مستاثر الهی سرچشمه می گیرد و آن چه از بدا در لوح محوواثبات سافله و علم قدری و نظام عینی تحقق می یابد , ظهور بداست و نه وقوع آن . بر این اساس , نقش مبادی عالیه و علل متوسطه در این زمینه , تنها به عنوان مجاری ابداء و اظهار بدا به الواح سافله است . هر تغییر در لوح قدر خارجی , منوط به اختیار انسان است و اختیار او می تواند تاثیرگذار بر جهت دهی سلسله اسباب و علل وارده بر طبیعت باشد . ملاصدرا با شرح فلسفی خود بر اصول کافی , به خوبی حقیقت بدا را شرح داده است ؛ جز آن که به طور تفصیلی توضیح نداده که چگونه بدا به خداوند منتسب می شود؟ علاوه بر این با وجود برتر بودن اولیای محمدیین از لوح محفوظ , چگونه در علم آنان بدا ظاهر می شود ؟ و مطالب دیگری که در این زمینه مبهم مانده اند . با وجود انکار بدا از ناحیه فخررازی , تناقض های فراوانی در آثارش مبنی بر تغییر سرنوشت می یابیم که شاید دلیل آن این است که وی نتوانسته با چهارچوب های سست تفکر جبر , مفاد روشن و محکم ماثورات دال بر وجود اختیار آدمی را , انکار کند و نتوانسته تاثیر دعا , صدقه و مانند آن را بر تغییر سرنوشت آدمی , بر اساس محوواثبات نادیده بگیرد .