نام پژوهشگر: شهره عرب
شهره عرب صمد سامانیان
نقش ها یکی از اجزا اصلی در خلق آثار هنری وابزاری برای شناسایی تاریخ ومحل تولیدشان است. از این میان گاهی این نقش ها برخاسته از سنت و عقاید و باورهای خالق اثر است و گاهی نیز نقش وارداتی محسوب می شود که به واسطه های گوناگون، جامعه با آن برخورد می کندو به مرور زمان در متن فرهنگی جامعه قرار می گیرد و با رنگ و بوی خاصی که ناشی از تداوم سنت بومی و محلی است خود را با دیگر عناصر بصری و شناخته شده ی محیط، هماهنگ می کند. گل فرنگ که با اسامی گوناگون مانند،گل کوبلنی،گل رز،رز کلمی و گل ژرسه شناخته شده اند همراه با موج عظیم ورود نقاشی،تصویرسازی و طبیعت پردازی های غربی از اواخر دوره صفوی به هنرو صنایع دستی ایران وارد شد و کاربرد وسیعی بر روی دست بافته ها و سایر هنرها پیداکرد.هرچند که تا قبل از این نقش گل سرخ بومی ایران در زربفت های این دوره به کار می رفته است ولی تا این اندازه و این نوع سبک طبیعت گرایانه که نمونه های مستقیم آن را می توان در هنر قرون 18 و19 میلادی در غرب مشاهده کرد به کار گرفته نمی شد. با توجه به گستردگی مناطق فرش بافی ایران از حیث استفاده از این نقش مایه در نقش اندازی طرح فرش، دو استان کردستان و چهارمحال بختیاری که کاربرد شاخص تری داشته اند برای این پژوهش انتخاب شد که هدف آن بررسی جایگاه و مقایسه نقش مایه ی گل فرنگ در فرش بافی دو منطقه کردستان و چهارمحال بختیاری است. نقش مایه ی نوظهوری که برخلاف عمرکوتاه خود،جایگاه عمده ای را در فرش بافی ایران یافته است. روش تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه-ای و میدانی می باشد. بر اساس یافته های تحقیق وجود تفاوت ها در ساختار طرح و اختلاف در نوع رنگ آمیزی نقش ها نشان از نداشتن وابستگی هر منطقه از منطقه دیگر میدهد. اما از نظرشباهت های فرم شناسی و بررسی تاریخی رواج این نقش ،این نتیجه استنباط می شود که اگرچه نحوه مواجهه آنها با این نقش یکسان نیست اما الگو گرفته از یک نقش ثابت است وآن گل رزی است که در بافته های کشورهایی نظیر فرانسه و انگلیس استفاده می شده است. تفاوت موجودبیشتر ناشی از متفاوت بودن تکنیک و نوع مواد اولیه بافت و رنگرزی هر منطقه نسبت به منطقه ی دیگر است.