نام پژوهشگر: مرتضی چناری
مرتضی چناری عبدالرضا مظاهری
چکیده پژوهش : از آن جا که آدمی همواره به دنبال راهی به سوی کمال بوده است و یا به عبارتی دیگر چون کمال جویی و حرکت به سوی رشد و تعالی یکی از نیازهای فطری بشر است ، گویا بازگشت به اصل از خواسته های درونی و امیال پاک انسان است. ولایت مسیری است که می تواند انسان را در راستای رسیدن به این میل پاک کمک کند و شاید شاه کلید تحقق این خواسته الهی انسان تمسک به این اصل و این رکن ارزشمند( ولایت) است. به همین منظور بزرگانی در طول تاریخ بشری تلاش نموده اند که در این میان اصول تعالی بخش و کلید گرانبهای وصول به معبود و حرکت به سوی کمال را به انسان ها معرفی نمایند. و عده ای زیادی از بزرگان اهل کمال و عرفای اهل دل به این باورند که ولایت همان کلید ارزشمند وصل به ساحل نجات است. جناب مولانا یکی از آن بزرگان است که گویا این مهم را خوب دریافته است و آن را با جان و دل فهم نموده است و یا بهتر بگویم آن را با اعماق وجود چشیده است و شاید بتوان گفت برخورد او با شمس تبریزی شاهد بر این ادعاست. مولانا تحقق توحید و اخذ مطلوب را پذیرش اصل ولایت دانسته و پیر و ولی را چراغی برای رسیدن به توحید می داند ، همانگونه که قرآن کریم ، انبیاء و اولیای الهی ، انسان ها را دعوت به پذیرش ولایت خدا ،رسولان و اولیاء می کندو تنها نجات را در پذیرش و قرار گرفتن در زیر چتر گسترده ولایت می دانند. ایشان نیز تأکید بر نجات بشریت با راهنمایی ولی و آگاهان و دانایان راه دارد. آن هم نه هر ولایت بلکه ولایتی که در راستای ولایت خدا باشد ، و نه هر ولی بلکه ولی ای که خود دست در دست خدا دارد. لذا، در این پژوهش سعی شده است به روش کتابخانه ای نگاه جناب مولانا و برخی از عرفای اسلامی ، در خصوص ولایت ، تفاوت ولایت با نبوت، امتیازات و ویژگی های اولیاء، آثار و نتایج تبعیت از ولایت ، انواع مراتب و شرایط ولایت مورد بررسی قرار گیرد. کلید واژه: عرفان اسلامی ، ولایت ، توحید، کمال، آثار مولانا .