نام پژوهشگر: امید شریفی
امید شریفی قدرت اله امام وردی
تجارت خارجی بعنوان شاخصی از درجه باز بودن اقتصاد و میزان ارتباط کشور با اقتصاد جهانی همواره مورد توجه اقتصاددانان ، برنامه ریزان و سیاستگذاران کشورهای مختلف جهان بوده است. مطالعه حاضر به بررسی رابطه سیاستهای آزادسازی تجاری و باز بودن اقتصاد با رشد اقتصادی کشور ایران طی سالهای 1386-1353 بر اساس چهارچوب مدل رشد درونزای لوکاس(1988) به عنوان یک مدل ساختاری می پردازد . برای تفکیک اثر سیاستگذاری تجاری از درجه باز بودن اقتصاد کشور به دلیل حجم بالای صادرات و واردات کشور نسبت به تولید داخلی از دو شاخص مجزا استفاده می شود. برای اجتناب از رگرسیون جعلی آزمونهای ریشه واحد استفاده شده و با نتایج بدست آمده از روش هم انباشتگی وجود رابطه بین متغیرها مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج حاکی از وجود رابطه بلند مدت و همجمعی بین رشد اقتصادی و متغیرهای مستقل مدل شامل سرمایه ? نیروی کار ? شاخص توسعه انسانی ? درجه باز بودن اقتصاد نسبت به تجارت خارجی و نرخ متوسط تعرفه وارداتی است. به منظور بررسی رابطه کوتاه مدت از مدل تصحیح خطا(vecm) و تابع عکس العمل(irf) استفاده شده است. تاثیر درجه باز بودن اقتصاد بر رشد اقتصادی بعنوان متغیر جدید در کنار سایر متغیرها مثبت و معنی دار است. همچنین نتایج نشان می دهد که کاهش نسبت متوسط تعرفه واردات به عنوان اثر سیاستگذاری تجاری بر رشد رابطه مستقیم با رشد اقتصادی کشور دارد و علامت ضرایب برآورد شده متغیرها با تئوری سازگار است.
روح الله درینی روح الله رضائی
تحقیق توصیفی- همبستگی حاضر با هدف اصلی بررسی مولفه های سرمایه اجتماعی و کارآفرینی سازمانی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در شهرستان های جنوب استان کرمان انجام گرفت. جامعه آماری این تحقیق را تمامی اعضای شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در سطح جنوب استان کرمان تشکیل می دادند (346 =n) که با توجه به جدول بارتلت و همکاران (2001)، تعداد 215 نفر از آنان از طریق نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. روایی محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان و کارشناسان مورد تایید قرار گرفت. به منظور بررسی روایی سازه (شامل روایی همگرا، تشخیصی و منطقی) و پایایی ابزار تحقیق و برآورد مدل اندازه گیری پژوهش از تحلیل عاملی تاییدی از طریق نرم افزار amos20 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که هر یک از مولفه های سرمایه اجتماعی شامل شناختی، رابطه ای و ساختاری از اثر مثبت و معنی داری بر روی متغیر وابسته برخوردار بودند و در مجموع 41 درصد از واریانس کارآفرینی سازمانی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در شهرستان های جنوب استان کرمان را تبیین نمودند. همچنین بر اساس نتایج تحقیق مشخص شد که مولفه شناختی در رابطه بین مولفه ساختاری با کارآفرینی سازمانی و مولفه ارتباطی در رابطه بین مولفه شناختی با کارآفرینی سازمانی دارای نقش میانجی جزئی بودند. با توجه به یافته های پژوهش، می-توان نتیجه گرفت افزایش سرمایه اجتماعی در شرکت ها منجر به تقویت و توسعه کارآفرینی سازمانی در شرکت های خدمات مشاوره ای، فنی و مهندسی کشاورزی در شهرستان های جنوب استان کرمان می شود.