نام پژوهشگر: مدینه کریمی
مدینه کریمی سید مهدی مسبوق
نوستالژی یا دلتنگی برای گذشته، حالتی است روانی که به صورت ناخودآگاه در فرد ظاهر می شود. در عرصه ی ادبیات، این حالت برای شاعر یا نویسنده ای رخ می دهد که به واسطه ی انگیزه های فردی یا اوضاع اجتماعی- سیاسی پیرامون خود، به نوعی دچار احساس دلزدگی از زمان حاضر می شود و اندیشه ی بازگشت به گذشته و خاطرات شیرینش را در سر می پروراند. از این رو گریز به گذشته به عنوان بهشت از دست رفته یکی از راه کار های کاستن از نارضایتی از جهنم زمان حال و تسکین درد سرگشتگی در برزخ دنیای واقعی است. ابن نباته (686 -768هـ) امیر شعرای مصر سالیان دراز، دور از زادگاهش، در سرزمین شام زندگی کرده است؛ از این رو غم غربت یکی از درون مایه های اصلی شعرش گشته است. وی برای رهایی از وضع نامطلوب خود تلاش می کند جایگزینی پیدا کند. واکنش روانی شاعر در برابر این غم غربت عمدتا به صورت یادکرد مکرر و حسرت آمیز ایام خوش کودکی و جوانی در وطن، سوگ عزیزان، یاد اسطوره ها و باستان گرایی است.ابن نباته در چکامه های خود به نحوی حسرت گذشته و دلتنگی حاصل از آن را با ابزار های زبانی، تصویر های شعری گوناگون و موسیقی متناسب بیان می کند. پایان نامه ی حاضر در پی آن است که با روش تحلیلی- توصیفی ظهور و بروز این پدیده ی روانشناختی- اجتماعی را در سروده های این شاعر نامی عصر مملوکی مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.