نام پژوهشگر: مرتضی حصاری
منیره باغی کامیار عبدی
چکیده محوط? باستانی ملیان در دشت بیضاء در حوز? رود کر در حدود 40 کیلومتری شمال غربی شیراز و در ارتفاع تقریبی 1600 متر بالاتر از سطح آبهای آزاد قرار دارد. ملیان یکی از بزرگترین محوطه های باستان شناسی ایران است، از مجموعه تپه های تشکیل شده است. در قسمت حن.ب شرقی حدود130 هکتار مساحت دارد و از تپه های پراکنده تشکیل شده که حدود 70 هکتار وسعت دارد. در اواخر ده? 1960 ملیان شناشایی شد و در سالهای 1978- 1971 و 2005- 2000 مورد کاوش قرار گرفت.با توجه به اینکه در باستان شناسی بیشتر توجه به موضوعات تاریخی وفرهنگی بوده است و پرسش باستان شناختی از دیدگاه انسان شناختی دبارآ مکانیزمهای فرهنگی به ندرت صورت گرفته است و در باستان شناختی یافته ها داده های لازم چهارچوب تحلیلی قرارنگرفته است و در باستان شناسی یافته ها و داده های لازم در چهارچوب تحلیلی قرارنگرفته است در اینجا سعی شده که اقتصاد معیشتی در چهارچوب تحلیلی قرارگیرد. از انجا که فرهنگ انسان در مقام یک سیستم از چندین زیرسیستم از جمله ساختارسیاسی، ساختار اجتماعی، ساختار اقتصادی، سیستم باورهای تشکیل شده است، و زیرسیتم اقتصادی در جوامع باستان شامل سه حوزه مطالعاتی اقتصاد معیشتی، اقتصاد مبادلاتی، اقتصاد سیاسی است و موضوع پژوهش اقتصاد معیشتی است که به نحوه امرار معاش و چگونگی و راههای تأمین مواد غذایی روزمره می پردازد، و ملیان در دوره آغازعیلامی گام به سوی شهرنشینی نهاده و تحت کنترل و نظارت نهادهای سیاسی آغازین قرار گرفته و از اقتصاد تخصصی بهرمند بوده و نحوه معیشت آن نسبت به دوره روستا نشینی تغیراتی داشته دیگر راههای تأمین مواد غذایی برای تمام افراد جامعه به طریقه مستقیم نبوده بلکه عده ای از افرا جامعه از طرق غیر مستقیم به وسیله مبادلاتی به تأمین مواد غذایی می پرداختند و فقط مصرف کننده بودند
وحید قاسمی قزلجه فرشید ایروانی قدیم
در این پایان نامه نقوش دوازده خدای طراحی شده اورارتو از میان هفتادو دو خدای معرفی شده در نوشته ی مهر کاپیسی بر روی مهرها ،پلاکهای نذری ،پایه میزها ،ادوات جنگی شناسایی گردیده وآثار بدست آمده بر اساس مناطق یافت شده دسته بندی و معرفی شده اند. سپس جنس آثار بدست آمده و تکنیک ساخت و تکنیک تزیین آنها به صورت مستند مورد بررسی قرار گرفته است وسپس تصاویر خدایان بر اساس فیکورها و صحنه های تشکیل داده شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سمبلهای خدایان و همچنین حیوانات خدایان جهت ارائه تحلیل منطقی در مورد چگونگی ارتباط آنها با خدایان به صورت مجزا مورد بررسی قرار گرفته است.
سمیه پودات مرتضی حصاری
نخستین فصل بررسی های باستان شناسی دهستان سردشت بشاگرد در بهار و زمستان 88 به منظور شناسایی محوطه ها و آثار مختلف این دهستان ، مشخص شدن تعداد و موقعیت و وضعیت هر یک از این آثار و محوطه ها و دوره های تاریخی آنها به خصوص شناسایی محوطه های هزاره 3 ق.م.این محدوده، و در پایان تهیه نقشه باستان شناسی و پراکندگی محوطه های این منطقه ، انجام شد. بدین منظور انجام مطالعات کتابخانه ای و پژوهشهای میدانی ضروری بود .
ناهید زندی مرتضی حصاری
جایگاه باورها و اندیشه ها درهر جامعه ایی از بدو شکل گیری گروه های انسانی، دارای اهمیت به سزایی بوده است. در همین راستا، می توان از آثار بازمانده، به بسیاری از نکات فرهنگی نهفته در آن دست یافت. فرهنگ مردم سرزمین ایلام، در پهنه گسترده ی فلات ایران زمین ، همواره، دارای جایگاه خاصی بوده است، و بسیاری از آثار دارای اهمیت چندانی در پیشینه ی تاریخی وفرهنگی ایران می باشد . از این رو می توان با مطالعه در بسیاری از آثار به جای مانده به نکات پنهان و باورهای آیینی و مذهبی آنان پی برد. در موضوع مورد پژوهش " طبقه بندی و گونه شناسی پیکرکهای زنان در دوره ایلام میانی" سعی بر آن شد، تا پیکرکهای زنان براساس فرم ظاهری طبقه بندی شوند، و آنگاه براساس محتوی ساختاریشان ، گونه شناسی و سپس شماره گذاری شوند، همین امر موجب گردیده تا بر اساس اهمیت و مرتبه قرار گیری آنان در جامعه، ایلامی هزاره دوم پ.م ، طبقه بندی شوند، در واقع ماهیت و جایگاه اکثر پیکرکها، آیینی و در ارتباط با مذهب سرزمین ایلام، که در آن زن همواره دارای جایگاه ویژه بوده و از سویی، بیانگر ارتباطی دوسویه بین ایلام و همسایه غربی خود، یعنی بین النهرین می باشد، و چه بسا تلاشی که آن مردمان، به منظور دریافت حمایت الهه ها و خدایانشان انجام می دادند، منجر به ساخت چنین پیکرکهای آیینی می شده و در واقع چهارچوب اصلی فرهنگ و آیین مردم ایلام در هزاره دوم پ.م را شکل می داده، و در پس آن به بسیاری از فعالیتهای اجتماعی، حقوقی و خانوادگی خود رنگ مذهبی و آئینی می دادند. در این راه سعی در بومی نمودن بسیاری از دست ساخته های خویش را داشته اند. چنانکه در اواخر هزاره دوم پ.م ، موفق به ارائه تصویری از قدرت مذهبی ـ سیاسی می شوند ، نقطه ی اوج آن را می توان در مجموعه ی چغازنبیل ،مشاهده نمود که به عنوان مجموعه مقدس ، در برگیرنده ی معابد خدایان و الهه ها، می باشد. معابدی مربوط به الهه ها که پیکرکها به عنوان نمادهایی از باورهای آنان بودند.
مجید ضیغمی مرتضی حصاری
محوطه ی باستانی پوکردوال گرگان یک محوطه ی شاخص دوره ی نوسنگی در استان گلستان و شمال شرق ایران می باشد که در بررسی های سال 1378 شناسادی شده و در پائیز 1386 مورد کاوش قرار گرفته است. مطالعه ی گونه شناختی سفال های نوسنگی این محوطه، با توجه به کمبود اطلاعات باستان شناختی در رابطه با دوره ی نوسنگی منطقه، ما را قادر می سازد تا دریچه های تازه ای را به سوی باستان شناسی دوره ی نوسنگی شمال شرق ایران بگشائیم. در طی این پژوهش کلیه ی گونه های سفالی موجود در این محوطه از آغاز استقرار در آن در حدود اواخر هزاره ی هفتم و اوائل هزاره ی ششم تا اواسط هزاره ی نجم ق.م از نظر تزئین، شکل شناسی و بافت و نحوه ی ساخت مورد مطالعه ی کمی و کیفی قرار گرفته که منجر به شناسائی دو سبک متفاوت سفالگری و نیز شناسائی طیف گسترده ای از اشکال و تزئینات شده است. مجموعه ی مطالعه شده در این محوطه توالی منسجمی از توسعه ی سفال نوسنگی منطقه را نمایان ساخته است که نشانگر رابطه ی مستحکم فرهنگی با فلات ایران و تأثیر و تأثراتی با جنوب ترکمنستان می باشد.
رضا رستم پور روح اله یوسفی زشک
. علیرغم وجود شواهد محدود پیرامون توسعه محلی جوامع اواخر هزاره چهارم ق.م در فلات مرکزی، شواهد باستان شناسی بسیاری دال بر توسعه فرهنگی با خاستگاه غیر بومی در منطقه وجود دارد که یاد آور وجود منابع محرک اقتصادی و اجتماعی می باشد که در مناطق اصلی خطوط ارتباطی و تجاری عمل می کرده اند. در اواخر هزاره چهارم ق.م فروپاشی یا خالی از سکنه شدن بسیاری از محوطه های هزاره چهارم ق.م در شمال فلات مرکزی ایران در تقابل با توسعه فزاینده سیاسی و اقتصادی جوامع در جنوب غرب ایران می باشد. بهترین نمود این فروپاشی کاهش بسیار شدید استقرارگاه های فرهنگ سیلک iii6-7 در فلات مرکزی ایران می باشد. و در نهایت با بررسی شواهد باستان شناسی به این نتیجه خواهیم رسید که شواهد کافی برای حمایت از مباحثه گسترش اقتصادی یا سیاسی-اجتماعی نظام پیش حکومتی در شمال فلات مرکزی وجود دارد. صفه مطبق سیلک، الگوی اسقراری دو رتبه ای همگی دال بر وجود نظام سیاسی پیش حکومتی در شمال فلات مرکزی است که ارکان آن برگرفته از نظام پیچیده سیاسی-اقتصادی بین النهرین و جنوب غرب ایران است. همچنین شواهد آشکاری از رشد قدرت نخبگان بومی و پیچیدگی اقتصادی اجتماعی در سطح خانسالاری وجود دارد.
آراس رحمانی رضا مستوفی فرد
چکیده: سکه شناسی شاخه ای از باستان شناسی که در آن تاریخ یک ملت می تواند مورد بررسی قرار گیرد. پس از هزاران سال معامله متقابلا سودمند است که در آن کالا استفاده می شود به تجارت اصلی، و نیز پس از دوره ای از نمک، پوست لاک پشت ها، دندان نهنگ، فلز، سنگ و صدف، مروارید، مرجان و دیگر چیزهای با ارزش که به عنوان مورد استفاده قرار گرفت پول، در ابتدا مردم بانوی که همسایه قدیمی مادها در غرب ایران بود، روی یک سکه است. ایران از سوی دیگر، با ارائه پیشنهاد از پسر خداوند به دختر خانم نسبی با آنها شد. ایجاد یک پیوند دوستی بین دو کشور، سکه بانوی محبوب در سرزمین میانه تبدیل شد. ایران مهریه تعیین نمی کند چرا که آنها هر نوع از سکه ندارد. داریوش بعد از این ایده استفاده شد و اولین سکه که dryk نامیده می شدند ساخته شده است. تاریخچه سکه به عنوان یکی از مباحث مفصلی در باستان شناسی در نظر گرفته شده است. سکه استفاده می شود یا با ریختن فلز مذاب در ریخته گری (ریخته گری) و یا با چکش ضرب و شتم بر روی قطعه ای فلزی که یک طراحی ویژه، بر روی آن حک شده بود، ساخته شود. اول به نام ریخته گری و دوم این است که ضرب سکه. سکه اول از طلا (دینار)، قاش (درهم) و مس ساخته شده بود. تمامی سکه های گرد نیست و برخی از سکه های باستانی، گوشه ها و برخی از آنها عبارتند از میله ای شکل که مانند سوزن کوچک نگاه. همراه با اختراع سکه مشاغل دولتی بسیاری را برانگیخت و منجر بسیاری از کلمات جدید و collocations به زبان ایرانی را وارد کنید. سکه اولین بانوی الکترون نامیده می شود که 70 درصد طلا ساخته شده بود. نوشتههای روی بزرگترین سکه جهان که در موزه بریتانیا نگهداری می شوند در زبان فارسی هستند. همچنین تصاویری از ملکه ها در سکه های ایران باستان وجود دارد. این تصاویر و نوشته بر روی سکه ها به ما مقدار زیادی از اطلاعات در مورد تاریخ ایران و جامعه ای که می تواند در هر کتاب یا کتیبه یافت نمی شود. متاسفانه، بسیاری از سکه های قدیمی ذوب می شوند، برای استفاده از این فلز گرانبها توسط سود جویان، به این ترتیب تمام اطلاعات تاریخی خود را از دست داده است. یک تصویر معبد پشت سکه نقره (درهم) بهرام پنجم معروف به بهرام گور است که محبوب ترین پادشاه ایرانی دوره ساسانی وجود دارد. علاوه بر این، 200 سال پس از اسلام سکه هایشان مورد استفاده قرار گرفت. گاهی اوقات، بیانیه ای عربی استفاده می شود بر روی لبه سکه ها اضافه شود. ((bisme خدا، ربیع)) که بیانیه عربی بر روی لبه سکه ساسانی در دوره زیاد بن ابی صوفیان که در هر دو طرف سکه تصویر خسرو پرویز و نام خود را در زبان phlavi وجود دارد حک شده است.
اعظم فیضی راد فرشید ایروانی قدیم
دوران هخامنشی یکی از دوره های مهم تاریخی و فرهنگی است که مقطع زمانی 550 -323 ق.م. را در برمی گیرد. در این دوره امپراطوری هخامنشی به بیشترین وسعت خود رسید و سرزمینهای بسیاری را فتح و ضمیمه قلمرو پادشاهی خویش نمود. یکی از این مناطق مفتوحه سرزمین لیدی بود که بصورت یکی از ساتراپهای هخامنشیان درآمده بود و ارتباط سیاسی، اقتصادی و تجاری بین امپراطوری هخامنشی و این ساتراپی که در گذشته تمدنی بزرگ بود منجر به پیامدهای فرهنگی و هنری در زمینه های مختلف از جمله معماری، تدفین، نقاشی، فلزگری، ضرب سکه، مهرسازی و سفال گردید. این تأثیر و تأثرات هنری منجر به تشکیل فرهنگی شده که تحت عنوان هنر آناتولی – هخامنشی نامگذاری می گردد. نمود این فرهنگ در زمینه های مختلف هنری دیده می شود. در واقع در آناتولی طبقه ممتاز همچون میانجی هایی بین امپراطوری هخامنشی و مردم محلی بوده و با گرفتن عناصر فرهنگی هخامنشی همچون شمایل نگاریهای هخامنشی بر روی مهرها، ظروف، نقاشی و سایر جنبه های هنری مقام وشأن خود را نشان می دادند و مردم طبقات عادی نیز به تقلید از این قشر ممتاز پرداخته اند. بدین ترتیب شالوده خانواده فرهنگی آناتولی – هخامنشی پی ریزی گردید و آثار هنری با ترکیب عناصر محلی لیدی و هخامنشی شکل گرفتند. چنانچه در زمینه سفال می توان گفت سفالbowls هخامنشی جایگزین ظروف محلی لیدی شده و توسط طبقه ممتاز این فرهنگ تازه معرفی شده بکار گرفته شد و سپس مردم عادی از عادات طبقه ی ممتاز تقلید کرده اند و از خاک محلی به تولید این ظروف مبادرت نموده اند. همچنین به دلیل غنی بودن طلا در سارد و وجود ضرابخانه، سکه های هخامنشی در سارد ضرب می شدند. در راستای انجام این تحقیق از روش کتابخانه ای و ترجمه متون استفاده گردید و پس از مطالعه جزء به جزء هنر هخامنشی و لیدی ، تأثیرات و تأثرات مطالعه گردیدند. مشکلی که در رابطه با این تحقیق وجود داشته است، عدم مطالعه این فرهنگ در ایران است.
فرشید حیدری مرتضی حصاری
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه،اهداف،روش اجرا ونتایج بدست آمده) در این پژوهش به انگیزه پاسخگویی به پرسشهایی که در آغاز این بررسی روشمند مطرح گردید، با مطالعه آثار وشواهد موجود بر روی تپه چقاسیاه (چیاسی)، شهر کوهدشت، استان لرستان از جمله شواهد معماری، سفال و سایر داده های سطحی دوره های مختلف استقراری شناسایی گردید. در ابتدا ازاین محوطه باستانی با استفاده از دوربین نقشه برداری اقدام به تهیه نقشه توپوگرافی نموده و سپس تپه را در شبکه بندی 10 در 10 متر مربع تقسیم و از 50 درصد شبکه ها داده های سطحی جمع آوری، گونه شناسی و طبقه بندی شده است. شواهد معماری از این محوطه که در برش های مختلف دیده می شوند، شواهد معماری با پی سنگی را نشان می دهد. نمونه های سفالی به دو گروه کلی منقوش و غیر منقوش و در چهار کلاس کلی بر پایه رنگ سطح و خمیره که شامل گروه سفال نخودی سفال قرمز(آلویی)،سفال خاکستری و سفال سبزاسلامی طبقه بندی شده اند. نمونه های سنگی شامل هاون – ابزار سنگی و سردوک های گلی به عنوان نمونه های ویژه مورد مطالعه قرار گرفتند. بر اساس مطالعه مواد فرهنگی سطحی از این محوطه به ویژه ابزارهای سنگی و گونه های سفالی بیانگر این موضع است که تپه چیاسی در اواخر دوره نوسنگی ،مس- سنگی ، آهن ، تاریخی (اشکانی- ساسانی) وهمچنین دوره اسلامی این تپه دارای استقرار بوده است.
مهدی نیک نام ممهناز عبدالله خان گرجی
در این پروژه در فصل اول به معرفی محوطه های تاریخی (زیویه، حسنلو، سرخ دم و شوش)پرداخته شد. در فصل دوم به تفاوت ساختار عاج و استخوان توجه شده و الگوی اسچرگر جهت شناسایی تفاوت عاج فیل با ماموت توضیح داده شد؛ همین طور ساختارشناسی نمونه ها توسط دستگاه sem و edx انجام گرفت که شناسایی تفاوت عاج، استخوان و شاخ نتیجه آن بود؛ در نهایت نمونه های عاج مورد نظر از نظر ساختار، اندازه و نقوش مورد بررسی قرار گرفت. در فصل سوم انواع آسیبی که به یک نمونه عاج تاریخی وارد می شود مورد بررسی قرار گرفته و آسیبهای وارده بر نمونه های مورد نظر شناسایی و مشخص شد. در فصل چهارم در مورد مرمت اضطراری عاج تاریخی در محل کاووش بدست آمده از محیطهای خشک و مرطوب پرداخته شد و در مورد پاکسازی رسوبات، نمکهای محلول و نامحلول توضیحاتی داده شد و استحکام بخش مناسب معرفی شده و ابداع پرکننده مناسب جهت بازسازی بخشهای کمبود انجام گرفت که درصد معینی از ترکیبی پرکننده میکروبالن و پریمال مورد تایید قرار گرفت؛ شرایط مناسب برای نگهداری عاجهای تاریخی در مخزن معرفی شد، در ادامه مرمت 21قطعه از نمونه های زیویه موجود در موزه ملی نشان داده شد و در نهایت آماده سازی تکیه گاه مناسب برای نمایش یک نمونه مجسمه عاجی در موزه ملی ارائه گردید. در فصل پنجم نتیجه گیری تحقیات انجام شده است و پیشنهاد روش صحیح و مناسب حفاظت، نگهداری و مرمت عاج تاریخی برای مرمتگران داده شد
محبوبه ناصری طهرانی مرتضی حصاری
این تحقیق، مطالعه یافته های فلزی از آغاز عصر مفرغ تا پایان آن را شامل می شود. مطالعه، طبقه بندی، گونه شناسی و مقایسه نمونه ها با مناطق همجوار و نواحی دور دست، با در نظر داشتن سبک و شیوه کار و شناخت روش و تکنیک ساخت اشیاء مفرغی، از جمله اهداف مورد نظر در این طرح است.در انجام این طرح، روش میدانی، مطالعات موزه ای و کتابخانه ای، بکار گرفته شد. اشیاء فلزی بدست آمده از محوطه های باستانی متعلق به دوران مفرغ در این حوزه را می توان در سه دسته اصلی کاربردی، تزیینی و مدیریتی طبقه بندی نمود. اشیاء کاربردی شامل ظروف، ابزارها، جنگ افزارها؛ داده های تزیینی شامل داده های تزیین شخصی چون سنجاقها، دستبند، النگو و داده های ویژه هنری چون پیکرک ها و ریتون ها بوده و از دسته اشیاء مدیریتی می توان مهرهای مسطح و استوانه ای را نام برد. اشیاء به دو روش چکشکاری(ظروف) و قالبریزی ساخته شده ند. آلیاژ فلز مفرغ با توجه به آنالیزهای صورت گرفته بر روی فلزات برخی از مناطق، بر دو نوع، از ترکیب قلع و مس و آرسنیک و مس ایجاد شده است که در این میان ترکیب آرسنیک و مس عمومیت بیشتری دارد. با توجه به شواهد قابل توجه بدست آمده از صنعت فلز کاری درحوزه جنوب شرق ایران و به خصوص حوزه استان کرمان، این حوزه یکی از مهمترین مراکز ذوب فلز مس در هزاره سوم قبل از میلاد است و می تواند در صد بیشتری از تأثیرات هنری و سبک ساخت را در سبک هنرهای منطقه ای و فرا منطقه ای چون آسیای میانه غربی، دره سند و افغانستان داشته باشد.
سحر شکیب زاده مرتضی حصاری
در طی دو فصل حفاری در محوطه باستانی تپه ژالیان، در سال های 1342 و 1343، تعداد 20 قبر کف شد که متأسفانه گزارش آن چاپ نشده باقی مانده و امروز، پس از گذشت چندین دهه، به جز چند پاراگراف، اطلاعات خاصی در مورد آن منتشر نشده است. این قبور سنگی دارای مشخصات قبور کشف شده از استان لرستان منطقه پشت کوه می باشند که در نیمه هزاره سوم پیش تز میلاد تاریخ گذاری شده اند؛ سفال های بدست آمده از این قبور نشان دهنده شباهت های بسیار نزدیک با شوش 4 الف و نیز گودین 3 قدیم می باشند. یافت شدن چنین گورستانی در شرق استان فارس با مشخصات گورستان های همزمان در لرستان و خوزستان، علاوه بر منحصر به فرد بودن بسیار جالب توجه و نیازمند بررسی بیشتر می باشد. بدین ترتیب در این پژوهش با در نظر گرفتن سفال های بدست آمده از گورستان و بررسی و طبقه بندی آنها، تلاش شده است، شباهت ها (چه از نظر نقش و چه از نظر فرم) با دیگر مناطق به صورت دقیق بررسی شوند؛ که نتیجه نشان دهنده قرابت و نزدیکی این اقوام با ساکنین کوهستان های مناطق غربی تر بود که گمان می رود کوچ نشین بوده اند. با توجه به جدا بودن و دوری این گورستان از محوطه های استقراری همزمان، می توان این نتیجه را گرفت که این گورستان متعلق به کوچ نشینانی بوده است که در طی جابجایی های فصلی خود با ساکنین مناطق غربی تر ارتباط برقرار کرده اند.
سلیمان ممی زاده گیکلو فرشید ایروانی قدیم
پایان نامه حاضر، پژوهشی در باب طبقه بندی و مطالعه سفالهای بدست آمده از حفریات علمی کورگانهای جعفرآباد است. کورگانها از جمله تدفینهایی هستند که در ایران ناشناخته مانده اند و کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. با تحقیق و تفحص بر روی سفالهای به دست آمده از این قبور، می توان گوشه ای از فرهنگ و تفکر ، باورها، اعتقادات و نحوه زندگی روزمره مردمان و اقوام مرتبط با آنها را روشن ساخت. هنر سفالگری به دلیل فراوانی و عمومیت و مردمی بودن آن، در هرمنطقه ویژگیهای اقلیمی، تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری کسانی را نشان می دهد که در آن منطقه می زیسته اند. فرمها و اشکال، رنگها، نقوش، تزئینات، تکنیک ساخت، شیوه پخت و ... که بر روی این ظروف سفالی ایجاد شده، دربرگیرنده مفاهیمی بسیار باارزش از شرایط مختلف زندگی اقوام متعلق به آنها و زبان گویایی است که پس از هزاران سال ما را با شیوه ی تفکر و قدرت تخیل سازندگان آن آشنا می سازد. داده های سفالی کورگانهای جعفرآباد، هرچند که تعداد انگشت شماری از آنها مورد کاوش قرار گرفته، شیوه زندگی کوچ روی را نشان می دهد. پژوهش حاضر، ضمن بررسی موقعیت جغرافیایی آذربایجان شرقی و منطقه ارسباران(قره داغ) تا حدودی توانسته است هدف اصلی خود را که معرفی فرهنگ کورگان ، تیپولوژی سفالها وگاهنگاری نسبی آنها است، بر طبق مجموعه سفالهای به دست آمده از کورگانهای جعفرآباد که یکی از مهم ترین شواهد و مدارک باستان شناسی است، به انجام برساند.
اکبر امیریان فر مرتضی حصاری
چکیده پایان نامه ( شامل خلاصه ، اهداف ، روشهای اجرا و نتایج به دست آمده ): مطالعات نشان داده که هنر هر قوم و ملتی نمودی از عواطف، احساسات، باورها، و اندیشههای آنان میباشد.شاید بتوان گفت کمتر اثری از آثار هنری پدید آمده توسط هنرمندان در دورههای مختلف تاریخ و تمدن بشری را بتوان یافت که به نوعی بیانگر باورها، و عقاید پدید آورندهاش نباشد. مطالعات انجام شده در زمینه باستانشناسی و هنر بینالنهرین باستان مصداق گفتههای فوق میباشد. از این رو نگارنده با این رویکرد طبقهبندی و گونهشناسی ظروف فلزی هزاره سوم و دوم ق.م. بینالنهرین را بهعنوان بهترین شاهد بر این مدعا انتخاب و به بررسی و مطالعه موضوعات آن پرداخته است. در این پایاننامه سعی شده که فلزات استعمال شده در بینالنهرین، منابع و معادن این فلزات، تکنیکهای استخراج، ذوب، ریخته گری و همچنین فرم و نقوش ظروف فلزی، طبقه بندی و گونهشناسی این ظروف مورد بررسی قرار گیرند. این پایان نامه بر اساس روش کتابخانه ای مشتمل بر کتب، مقالات، مجلات، گزارش های داخلی و خارجی می باشد. این پایان نامه شامل 5 فصل به همراه نتیجه گیری می باشد که در فصل اول کلیات، در فصل دوم اوضاع و شرایط جغرافیایی، آب و هوایی و تاریخ سیاسی بینالنهرین، در فصل سوم انواع فلزات استعمال شده در بینالنهرین و نیز منابع و معادن این فلزات، تکنیک های استخراج، ذوب، ریخته گری، در فصل چهارم مطالعه و بررسی تکنیک های ساخت ظروف فلزی در بینالنهرین، طبقه بندی و گونهشناسی آنها از لحاظ جنس و فرم، در فصل پنجم نتیجه گیری آورده شده است. در پایان هم فهرست منابع و مأخذ را ذکر کرده ام.
فربود حاجی مزدارانی محمدتقی اکبری
به منظور درک بهتر از فرایند اهلی سازی بز سانان بویژه گونه ی بز در زاگرس مرکزی و دره سیمره، استخراج دی ان ای از بقایای جانوری تپه چیا سبز که یک محوطه ی نوسنگی بی سفال در زاگرس مرکزی می باشد، با هدف مقایسه ی ژنتیکی میان بز دوره ی نوسنگی با بز امروزی انجام گرفته است. هدف اصلی این تحقیق شناسایی هپلوتیپ های وحشی و اهلی در فازهای مختلف استقراری می باشد تا بدین ترتیب بتوان بومی بودن یا نبودن این گونه ها را در زاگرس مرکزی مشخص نمود.با تکثیر بخشی از ژنوم میتوکندری نمونه های بز توسط واکنش زنجیره ای پلیمراز تفاوت اندکی میان مناطق فوق متغیر یک و دو در بخش d-loop ژنوم میتوکندری مشخص گردید. دلیل انتخاب ژنوم میتوکندری برای مطالعه، به ارث رسیدن آن بطور واحد مستقل از مادر می باشد. در بسیاری از مطالعات تبار شناسی و تعیین نسل گونه ها از قسمت های مختلف این ژنوم بخصوص مناطق فوق متغیر استفاده می شود.با سکانس محصوی پی سی آر و مقایسه ی آن با نمونه های امروزی، گونه کاپراهیرکوس به عنوان بز اهلی دوره ی نو سنگی با تفاوت چندبازی در بخش d-loop میتوکندری شناسایی شد.
فاطمه سهرابی قمی مرتضی حصاری
محوطه ی باستانی سفالین در شرق دشت ری در ناحیه ورامین ـ پیشوا قرار گرفته است و از سال 1385 تاکنون به سرپرستی آقای دکتر مرتضی حصاری مورد کاوش قرار گرفته است. داده های سطحی شناسایی شده از محوطه، تاریخی نسبی تا هزاره ی 5 پیش از میلاد را نشان می دهد اما داده های به دست آمده از کاوش نشان دهنده ی تاریخی از اواخر هزاره ی 4 پیش از میلاد، آغاز شهرنشینی، تا هزاره ی اول پیش ازمیلاد به صورت متناوب است. موضوع پایان نامه قسمتی از داده های فرهنگی، اثر مهرهای تپه سفالین، است که بیانگر تشکیلات اداری ـ اقتصادی از دوره ی آغاز شهرنشینی و در امتداد آن آغاز عیلامی است. اثر مهرهای فصل دوم کاوش تپه سفالین، 1386، در این تحقیق مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته اند. در این پایان نامه ابتدا کاربرد اثر مهرها سپس شمایل شناسی آنها و در انتها مقایسه ی این دو با همدیگر مورد شناسایی و ارزیابی قرار گرفت. نمونـه های مـورد مطالعه در ایـن تحقیق در نهـایت با نمـونه های شناسایی شده در ایران و بین النهرین مقایسه تطبیقی و تاریخ گذاری نسبی شدند. این مجموعه در کنار وجود مدیریت اداری دوره ی آغاز عیلامی در شرق دشت ری، بیانگر یک روابط فرهنگی– اقتصادی پیشرفته مابین شمال ایران، فلات مرکزی ایران، و سایر مراکز آغاز عیلامی به خصوص با جنوب غرب ایران به محوریت شوش و نیز خارج از ایران با بین النهرین شد.
محمد شریف مرادسلطان مرتضی حصاری
در این پایان نامه سعی بر آن است تا کنشهای فرهنگی میان منطقه ای دوره آغاز نگارش در فلات مرکزی ایران بررسی و تاثیر و تاثرات متقابل آن در حوزه فرهنگی جنوب غربی که به نوعی گهواره شکل گیری آن می باشد مورد مطالعه قرار گیرد از این روی در ابتدا پس از توضیح و تشریح مفهوم آغاز نگارش ، به مطالعه شاخصهای آن می پردازیم و سپس نوع گسترش و شیوه بکار گیری این ادوات و شواهد باستانی را مورد پژوهش قرار می دهیم در بدو امر مسلم است آغاز نگارش یک پدیده آنی نبوده و طی هزاره ها به تکامل رسیده تا جایی که در مقطعی از زمان که بازه زمانی هزاره چهارم پیش از میلاد را شامل میگردد به نقطه اوج و بروز خود رسیده است . شواهد رشد و نمو این پدیده ابتدا در حوزه فرهنگی جنوب غربی پیگیری می گردد و نهایتا به حوزه های مختلف فرهنگی ایران با گستره های متفاوت شیوع می یابد آغاز این دوره نیز بدون شک در تعامل با منطقه میان رودان ( بین النهرین) نیز می باشد چرا که در این مقطع زمانی شانه به شانه ، این دو منطقه با هم در اعتلای تمدن با نگرشی متفاوت در حال رقابت می باشند . مطالعات کاوشهای چند دهه گذشته نشان داده به غیر از این مناطق ، با کمی تاخر زمانی در حوزه های دیگر نیز این فرهنگ رشد نموده و حتی به صورت بومی درآمده و مسیرهای مشابه و متفاوتی را نیز طی نموده است تا نهایتا در اواخر هزاره چهارم و اوایل هزاره سوم پیش از میلاد تحت عنوان دوره فرهنگی پیشا ایلامی به اوج خود رسیده است
طاهره شکری مرتضی حصاری
از دوره های تاریخی سرزمین ایران دوره ایلام است؛ این دوره در قسمتهای جنوبی و مرکزی این سرزمین به خصوص در جنوب غرب گسترش داشته است که در میان پژوهشهای باستانی و تاریخی به نسبت دیگر ادوار تاریخی ایران کمتر بدان پرداخته شده و در این میان به دوره ایلام جدید کمتر از همه توجه نشان داده شده است. دوره ایلام جدید تقریبا همزمان با عصر آهن در نجد این سرزمین و بر اساس منابع نوشتاری تاریخی با حکومتهای بزرگی چون ماد ویا شاهکنشینی چون الیپی ودر خارج از مرزهای فلات ایران با آشورنو وبابل در میان رودان ، همزمان است و به نظر می رسد این دوره در حدود اواسط قرن 6 ق م همزمان با ظهور امپراتوری هخامنشی ، دراین امپراتوری مستحیل شده است. هرچند اطلاعات ایلامی از این دوره زمانی بسیارمحدود است، اما آن را می توان از کتیبه های همسایگان و در واقع رقبای هزار ساله این حکومت یعنی بابل نو و آشورنو بیشتر شناسایی کرد. با توجه به کاوشهای بسیار محدود در ارتباط با این دوره در نواحی چون شوش ورامهرمز و اطلاعات جزیی منتشر شده در این ارتباط ، آنچه که بیشتر تا کنون شناسایی شده ،تدفینهایی از این دوره است که البته خوشبختانه با بدست آمدن دو تدفین شاخص و عمده از این دوره (ارجان و جوبجی) طی عملیاتهای عمرانی ، می توان به آگاهی بیشتری در ارتباط با شیوه تدفین و آیینهای خاکسپاری در این برهه از تاریخ دست یافت. در این پژوهش سعی خواهیم نمود به مساله تدفین در دوره ایلام نو با معرفی قبوری که تا کنون از این دوره بدست آمده بپردازیم وبا وجود محدودیت اطلاعات در این زمینه ، با مقایسه تطبیقی آنها ، با این معرفی زمینه ای را برای شناخت بیشتر شیوه های تدفینی وارزیابی آنها در این دوره زمانی فراهم کرده باشیم وبه این پرسشها پاسخ دهیم که آیا این تدفین ها بیانگر تعدد و تفاوتهای حاکمیتی در مناطق مختلف خوزستان در دوره ایلام نو بوده است؟ آیا طبقات اجتماعی و جایگاه آنها در تنوع امر تدفینی موثر بوده است و گروه های اجتماعی دارای شکل تدفینی متفاوت بوده اند؟ آیا گورنهاده ها (اشیا یا ظروف تدفینی) بیانگر ارتباطات فرهنگی با سایر مناطق می باشند؟ در کار ارائه شده که به روش کتابخانه ای – موزه ای انجام پذیرفته است ، تلاش گردیده با نگاهی جدید در این زمینه به یک مجموع کلی در ارتباط با تدفینهای دوره ایلام نو رسیده شود وسپس با طبقه بندی معماری وآثار این مجموع الگو یا الگوهای تدفینی این دوره زمانی تا حدودی مشخص گردد.
آتنا مشهدبان الیاس صفاران
در این پایان نامه به بررسی و معرفی تصویر نگاره هایی که بر روی کمربندهای مفرغی اورارتو که از قرن6-9 قبل از میلاد در شرق آناتولی، قفقاز جنوبی و شمال غربی ایران یک امپراطوری مقتدر را تشکیل داده بودند، پرداخته شده است. در ابتدا تکنیک ساخت و تکنیک تزیین این کمربند های مفرغی مورد بررسی قرار گرفته است و سپس به گروه بندی کمربند ها بر اساس صحنه هایی که برروی آنها ایجاد شده اند، پرداخته شده است. انواع صحنه ها، فیگورها و موتیف های شناسایی شده و بکار رفته بر روی این کمربندها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. میزان تاثیر و تاثر نقشمایه ها از فرهنگ های همجوار و کشور های همسایه نیز در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به این مسئله که تحقیق های انجام گرفته در زمینه هنر اورارتو بسیار اندک می باشد، هدف از این پژوهش شناسایی و معرفی هنر اورارتو و به طور اخص کمربند های مفرغی این تمدن می باشد. فصل های پایان نامه شامل: فصل اول: کلیات فصل دوم: تکنیک ساخت و تکنیک تزیین فصل سوم: گونه شناسی(تیپولوژی ) از لحاظ صحنه ها فصل چهارم: صحنه های به کار رفته بر روی کمربند های مفرغی اورارتو فصل پنجم: فیگورهای به کار رفته بر روی کمربند های مفرغی اورارتو فصل ششم: موتیف های به کار رفته بر روی کمربند های مفرغی اورارتو فصل هفتم: تاثیر و تاثر واژگان کلیدی: اورارتو، کمربند، تصویر نگاری
نسیمه یوسف وند علیرضا هژبری نوبری
استقرارها و جوامع پیش از تاریخی همواره تحت تأثیر عوامل جغرافیای به عنوان عواملی مهم شکل گرفته، گسترش یافته و گاه به انحلال کشیده شده اند. جغرافیا و اقلیم، بویژه در مناطق کوهستانی، چون زاگرس تأثیرات بسزایی بر نحوه زیست اجتماعات انسانی و نیز زیست بوم آنها ایفا نموده است. زاگرس پهناور علارغم ویژگی های یکسان، از متغیرهای ناهمسانی نیز برخوردار است. دره ها و دشت های حاشیه شرقی زاگرس مرکزی بخشی از محدوده زاگرس محسوب می گردد، و پژوهش حاضر مطالعه و بررسی استقرارهای دوره مس و سنگ دره ملایر، در این حوزه را بر عهده دارد. دشت ملایر از جمله دشت های کم وسعت میان کوهی و پایه کوهی است، که در مجاورت دشت همدان، دره نهاوند و بروجرد قرار گرفته است. استقرارهای معرف دوره روستانشینی (آغازین تا جدید)،- مس و سنگ- شناسایی شده در دشت ملایر، تا کنون متقدم ترین آثار ادوار پیش از تاریخی منطقه را معرفی نموده است. براساس بررسی های سطحی صورت گرفته، دشت ملایر دربردارنده آثار فرهنگی از دوره نوسنگی جدید است، که از نظر مطالعات باستان شناختی حائز اهمیت است. چرا که تا کنون آثاری متعلق به دوره مذکور (و قبل از آن) از دشت های بخش شرقی زاگرس مرکزی گزارش نشده است. مطالعه محوطه های معرف دوره روستانشینی آغازین و دوره انتقالی از نوسنگی به مس و سنگ، در دشت ملایر می تواند پاسخگوی بسیاری از سوالات باشد. اطلاعات طبقه بندی شده و قابل استناد موجود از استقرارهای روستانشینی و کوچ رو در بازه زمانی هزاره ششم و پنجم منطقه محدود به نتایج مطالعات صورت گرفته در بخش غربی زاگرس مرکزی بوده و بخش شرقی چندان مورد مطالعه قرار نگرفته است. تعمیم ویژگی ها و شاخصه های این جوامع بر استقرارهای مناطق حاشیه ای چندان ممکن نیست. چرا که با توجه به مطالعات صورت گرفته و آنالیز داده های موجود در رساله حاضر، استقرارها در هریک از مناطق، از فاکتورها و شاخص های خود تبعیت می کند. با توجه به نتایج حاصله از این پژوهش، استقرارهای شناخته شده در دشت ملایر متعلق به اقوام دامدار- کشاورزی است که علاوه بر پرداختن به فعالیت های دامداری، کشاورزی را نیز به عنوان پیشه اصلی خود برگزیده اند. با وجود جریان رودخانه اصلی حرم آباد در دشت ملایر و شکل گیری استقرارها در حاشیه آن، بهره گیری از منابع آبی جهت انجام کشاورزی آبی به صورت طبیعی و بدون دخل و تصرف، در دوه روستانشینی مشکل می نماید. لذا پرداختن به کشاورزی به صورت آبی (با توجه به میزان شیب زمین و موانع موجود)، نیازمند ایجاد کانال های مصنوعی جهت آبیاری است که به نظر می رسد ساکنان منطقه در این دوره از سیستم های مشابه استفاده نموده اند. داده های موجود در این پژوهش با استفاده از نرم-افزارهای موجود gis مورد آنالیز قرار گرفته و نتایج حاصله به صورت خروجی ارقام در محیط spss تحلیل شده است.
ماریا دانش مرتضی حصاری
تبیین جنبه های غیر مادی فرهنگ های باستانی بره دلیرل نبرود رهیافرت هرای تئوریرک و روش شناختی مناسب یکی از پیچیده ترین و سخت ترین شاخه های پژوهشی در علرم باستانشناسری مری باشد که یکی از مهمترین داده هایی که بیشترین اطلاعات را در باره جنبه های معنوی فرهنرگ هرای باستانی در اختیار باستانشناسان قرار می دهد، قبور و سنتهای تدفین جوامع باستان می باشد. عصر آهن از نقطه نظر باستانشناسی و بررسی و شناخت فرهنگ و تحولات فرهنگی و سیاسی ایرران دارای اهمیت زیادی می باشد. با توجه به وجود قبرستان های عصر آهن در استان ایلام، این اسرتان از نظرر مطالعرات باستانشناسری مورد توجه چندانی قرار نگرفته است )هرچند در طول سالهای گذشته مطالعاتی توسرط وانردنبرگ و دیگران صورت گرفته(، شهرستان ایوان که در شمال استان ایلام قرار گرفته از جمله مناطقی می باشد که آثار ادوار مختلف از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی در آن شناسایی گردیده اسرت ; لرذا در این تحقیق به شناسایی و طبقه بندی قبرستان های عصر آهن در حوزه رودخانه کنگیرر کره بیشرتر در نواحی غربی شهرستان ایوان پراکنده اند؛ پرداخته شده است که هدف از آن مطالعه قبور این دوران در شهرستان مذکور بر اساس مواد فرهنگی قبرستان و بازسازی وضعیت اجتماعی این عصر و چگونگی پراکندگی داده های مربوط به عصر آهن در شهرستان ایوان بوده است، در ایرن تحقیرق هرم از روش مطالعات و بررسی های میدانی و هم از مطالعات کتابخانه ای استفاده شرده اسرت کره برا توجره بره مطالعات انجام شده، نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که به دلیل گستردگی وسیع قبرستان ها در منطقه مذکور و فاصله کم بین قبرستان ها می توان گفت که این منطقه )ایوان( جزء مناطقی می باشد که در آن دوران دارای جمعیتی به نسبت زیاد و آباد بوده است; اما باید حفراری هرا و کراوش های علمی و باستان شناسی گسترده ای در شهرستان ایوان انجام گیرد که بتوان به نتایج قابل استنادی در باره چگونگی وضعیت معیشت و طبقات اجتماعی و اوضاع سیاسی منطقره مرذکور در آن دوران )عصر آهن( دست یافت.
آتوسا منیری مرتضی حصاری
چکیده: به طورکلی از میان مدارک باستان شناسی، مهر و اثر مهرهای به دست آمده محوطه های باستانی ، از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند، چرا که شمایل ها و نقوش موجود در آنها تا حد زیادی بیانگر آداب و رسوم، عادات و معتقدات یک قوم بوده و جلوه ای از هنر و تمدن مردم در طی قرون متمادی را نشان می دهد. علاوه بر آن نقوش، نقشمایه های حیوانی و گیاهی هم به نوبه خود، می تواند بیانگر جغرافیای زیست محیطی دوران باستان باشند. در لابه لای طراحی ها، به تصاویری برخورد می کنیم که ما را با دنیای فکری و تا حدی مرموز و ناشناخته گذشتگانمان آشنا می سازد. امروزه به این نقوش و نمادهای ناشناخته نقوش اساطیری می گویند. اشکالی که سراسر پر از کنایه هنرمند طراح از دنیای اطرافش است. شناخت و تفسیر اشکال حیوانی و انسانی و درک اسطوره های به جای مانده کاری بسیار سخت و دشوار است. چرا که تماماً برداشت اولیه انسان نسبت به دنیای پیرامونش و تاثیر نیروی های سحرآمیز و متافیزیکی هریک از اشکال است. در این تحقیق تلاش گردیده؛ تا به تاثیراسطوره ها در تبیین ساختارهای فکری، اجتماعی و اقتصادی دوران پیش از تاریخ با توجه به نقوش اساطیری مهر و اثر مهرها پرداخته شود و مولفه های موجود درنمادهای اساطیری منقوش بر روی مهرهای جنوب ایران با توجه به مهرهای اساطیری دوره مس – سنگی مورد مطالعه قرار گیرد. اما به علت گستردگی مناطق جنوب، بیشتر ین تمرکز را به مواد فرهنگی چند محوطه از کرمان و دشت شوشان که شامل جیرفت، تپه یحیی، تل ابلیس، شوش و چغامیش اختصاص داده شده و مقایسه ای تطبیقی با دیگر مناطق همجوار انجام گرفته است. در پژوهش حاضر از بین اثر مهرهای مسطح و استوانه ای موجود، حدود 82 اثر مهر شاخص، به منظور مطالعه و بررسی انتخاب شده و بر اساس نوع نقش مایه هایی که بر روی آن ها کنده شده ، تقسیم بندی گردیده اند. نقوش اساطیری بر روی مهرها از دوران مس سنگی تا دوران تاریخی ادامه می یابند. این نقوش سیر تطور و تنوع الهه ها ، خدایان و موجودات ترکیبی را نشان می دهند. فصل اول شامل کلیات است که دربرگیرنده مباحثی مانند بیان مسئله، فرضیات و ...می شود در فصل دوم به جغرافیا و چشم اندازهای فرهنگی جنوب ایران در دوره مس- سنگی تا عصر مفرغ، پیشنه مطالعاتی، توصیف و معرفی محوطه های دوران مس- سنگی تا عصر مفرغ جنوب ایران پرداخته شده است. در ادامه نیز، پیشینه کوتاهی راجع به تحقیقاتی که درباره مهر و معرفی مهرهای نوشته شده است. در فصل چهارم، به طور کاملاً اختصاصی به شرح واژه اسطوره، اساطیر، جهان بینی و ... پرداخته شده و در ادامه به توصیف نقش مایه ها، تحلیل و تبیین هر یک از نقوش اختصاص داده شده است. در قسمت پایانی، مقایسه تطبیقی خواهیم داشت از نقش مایه هایی که در یک افق زمانی شکل گرفته اند. در فصل پنجم، نتیجه گیری آمده است و در ادامه فهرست منابع نوشته شده و پیوست ها هم که شامل؛ جدول، تصویر، لوح ونمودارها هستند، ضمیمه شده اند.
سارا ذوالفقاری بهمن فیروزمندی شیره جین
از عملکرد یا شان اجتماعی زنان تصویر شده در آثار دوره پارتی اطلاعات اندکی در دسترس می باشد و علت این مهم، عدم وجود منابع مکتوبی است که جنبه های روشنی از زندگی روزمره و زندگی مذهبی یا درباری زنان این دوره را نشان دهد. از اینرو بررسی سیما، نما، حضور و نمایش زن به مفهوم وسیع و جامع آن در دوره پارتیان موضوع مورد بحث در این پژوهش می باشد. برای نیل به این هدف 150 اثر که دارای نقش و نگار زنان این دوره بوده اند، در غالب سردیس ها، نیم تنه ها، پیکرک ها، مجسمه ها، نقوش برجسته، نقاشی های دیواری، سکه ها، تزئینات و آرایه های معماری، زینت آلات، ظروف و ریتون ها، بررسی، معرفی، توصیف و تحلیل گردید. تحلیل های حاصل از این پژوهش نشان می دهد در دوره اشکانی نمایش زنان، نسبت به دوره های قبل از خود، به کلی متفاوت است. محصولات هنری به شدت التقاطی هستند و هیچ سبک قابل شناسایی خاصی در آنها به چشم نمی خورد. از آنجا که محصولات هنری دهکده ها و روستاها به سبک محلی باقی مانده، بنظر می رسد که یونانی مآبی تنها شهرها و سکونتگاه های بزرگتر را تحت تاثیر خود قرار داده است. در این زمان صحنه های جنسی، پرستشگران مادینه، مادر یا اعضای خانواده جملگی از موضوعات شمایل نگاری حذف شده اند. نوع لباسها از یک محوطه به محوطه دیگر فرق می کند، ولی همیشه از پیراهن ها و رداهای یونانی (خیتون و هیماتیون) تاثیر پذیرفته است. آرایش موی زنان اشکانی، گاه یونانی و همراه با یک شینیون پیچیده است و گاه به سنت هخامنشی به سبک پسرانه، موی بعضی از پیکرک های برهنه بافته شده تا، چنانکه در دوره ایلامی مرسوم بود، به شکل دستار درآید. بنظر می رسد که وجود آثار بجا مانده از تصاویر زنان و ملکه ها بر روی سکه ها، نقوش برجسته و... خود بیانگر نقش و حضور سیاسی و اجتماعی زنان آن دوره بوده است. هرچند که این تاثیر و حضور پررنگ نبوده ولی وجود داشته است. این امر نشان از نفوذ و اندیشه فرهنگ شرقی و حفظ آن حتی بعد از دوران حدوداََ صد ساله سلوکیها دارد و این دیدگاه را آشکار می کند که در جامعه پارتی هنوز هم مقام زن بعنوان نماد بخشندگی و برکت جایگاه خاص خود را محفوظ داشته است.
حمید حریریان مرتضی حصاری
چکیده دشت میان کوهی سنقر در منطقه زاگرس مرکزی با حدود 2320 کیلومتر مربع مساحت در شمال شرقی کرمانشاه واقع شده است. در محدوده این دشت میان کوهی، محوطه های پیش از تاریخی متعددی وجود دارند که شواهد و یافته های سطحی آنها اهمیت بسزائی در تبیین چشم اندازهای باستان شناسی غرب ایران پیدا می کند. رودخانه گاورود به مثابه یک شریان حیاتی زهکش طبیعی در دشت گاورود در قسمت شمال شهرستان سنقر و کلیایی جاری است، که نقش موثری در ایجاد زیستگاه های تمام دوران استقرار انسان در این منطقه داشته است. طی این بررسی در حوضه رودخانه گاورود در مجموع 31 محوطه دارای آثار سطحی از دوره های مس و سنگی و مفرغ شناسایی و بررسی گردید. مساله اصلی در پژوهش حاضر به چگونگی پراکنش استقرارهای پیش از تاریخ در دوره مس و سنگ و مفرغ و نحوه ارتباط فضایی آنها با یکدیگر و با محیط بر اساس متغیرهای زیست محیطی می پردازد. مهمترین فاکتورهای زیست محیطی در تبیین الگوهای استقراری محوطه ها بر اساس شاخصه های محیطی شامل ارتفاع، منابع آب، میزان بارش، درجه شیب و جهت آن، مسیرهای ارتباطی و پوشش گیاهی و مشخصات محوطه ها شامل وسعت، دوره های (گاهنگاری) سه گانه مس سنگی و سه گانه مفرغ، پراکنش و تراکم آنها با استفاده از سیستم (gis) اطلاعات جغرافیایی و روش آماری مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد تراکم استقرارها در دوره مس و سنگ قدیم عمدتاُ در قسمت شمال غربی حوضه در کنار چشمه ها قرار دارند. در حالیکه در دوره مس و سنگ میانی به دلیل افزایش رشد پیچیدگی اجتماعی جوامع، پراکندگی آنها به مرکز دشت گاورود و در مجاورت رودخانه نیز کشیده می شود و این روند در دوره مس و سنگ جدید نیز ادامه پیدا می کند. در دوره مفرغ قدیم تعداد استقرارها کاهش می یابد و تنها در مرکز دشت برای دسترسی مناسبتر به راه های ارتباطی و توسعه فعالیت های بازرگانی شکل می گیرند. در دوره مفرغ میانی نیز روند شکل گیری استقرارها همانند دوره قبل ادامه دارد و در این دوره چند استقرار جدید در ارتفاعات بالا و کنار چشمه ها شکل می گیرد. در نهایت می توان گفت انتخاب استقرارگاه ها در دشت گاورود گواهی بر شناخت منابع زیست محیطی و سازگاری با محیط در دوران پیش از تاریخ است. کلیدواژه ها: زاگرس مرکزی، شهرستان سنقر و کلیایی، حوضه رودخانه گاورود، استقرار، مس وسنگ، مفرغ
سحر سامقانی مرتضی حصاری
فسا و داراب دو شهر مهم و باستانی در شرق استان فارس هستند که متاسفانه مطالعات باستان شناسی بر روی آنها بسیار کم صورت گرفته و تنها به صورت اختصار در تعداد اندکی از کتابهای باستان شناسی، به نام تپه جلیان فسا بر می خوریم. در مورد تپه های پیش از تاریخ داراب وضع به مراتب بدتر می باشد و تاکنون بررسی دقیقی بر روی آنها صورت نگرفته است. میروشیجی مقاله ای را در گزارش های اولین مجمع سالانه کاوشها و پژوهش های باستان شناسی در ایران تحت عنوان جستجوی داده های باستان شناسی در دشت های فسا و داراب ارائه نمود و نیز گاهنگاری نسبی در مورد محوطه های پیش از تاریخ این دو مکان انجام داد و محوطه های پیش از تاریخ این دو شهر را از هزاره پنجم تا هزاره دوم پیش از میلاد تقسیم بندی نمود. پس از آن نقشه باستان شناسی جدیدی از محوطه های پیش از تاریخ شهرهای مذکور ارائه نمود. دراین میان نگارنده پس از مطالعه دقیق این نقشه، محوطه های هزاره سومی فسا و داراب را مشخص نموده و از بین آنها پنج محوطه انتخاب گردیده که سه محوطه در فسا و دو محوطه در داراب می باشند. مدارک فرهنگی محوطه ها ابتدا جمع آوری و سپس طبقه بندی، گونه شناسی گردیدند. گونه های مختلف سفالی عبارت از سفال نخودی منقوش شبیه به سفال نخودی کفتری و سفال نخودی ساده، سفال خاکستری خشن و سفال خاکستری براق کفتری، سفالهای قرمز ساده و قرمز منقوش می باشند. سپس این گونه های سفالی با داده های فرهنگی دیگر حوزه های ایران مورد مقایسه قرار گرفتند. واژگان کلیدی: شرق فارس، فسا، داراب، جلیان، تل ضحاک، تل ریگی و تل برفی خسویه
محسن رضایی مرتضی حصاری
یکی از مناطق جنوبی تر لرستان که به طور گسترده ای مود توجه هیئت باستان شناسی هلمز قرار گرفت ، دشت رومشگان می باشد. در نتیجه مطالعات و کاوش های باستان شناسی در مکان های باستانی کمترلان i و ii ، چغاسبز و میرولی ، اطلاعاتی در مورد باستان شناسی دشت رومشگان در منطقه پیش کوه غربی حاصل شد. هیئت هلمز عصر مفرغ منطقه را به سه دوره کوچک تر عصر مفرغ قدیم (حدود 2000- 2900 ق. م) ، عصر مفرغ میانه (حدود 1600 – 2000 ق.م) و عصر مفرغ جدید (حدود 1200 – 1600 ق.م) تقسیم نموده است ؛ در این ارتباط سفال شوش d را مرتبط با مفرغ قدیم، سفال گیان ivc–iii را مرتبط با عصر مفرغ میانه و سفال گیان ii را در رابطه با مفرغ جدید در نظر گرفته و مطالعات مقایسه ای و گونه شناسی خود را بر این اساس متمرکز نموده اند. در توالی مجموعه سفال گودین iii ، سفال های عصر مفرغ قدیم قابل مقایسه با فاز های 6-4 گودین iii ، سفال های عصر مفرغ میانی قابل مقایسه با فاز iii:2 و سفال عصر مفرغ جدید، قابل مقایسه با فاز p iii:2 می باشد. این تحقیق با هدف مطالعه پراکندگی استقرارهای دوره مفرغ دشت رومشگان و مقایسه داده های آنها با محوطه های موجود در دشت رومشگان که برخی از آنها توسط هیات هلمز در بین سال های 8-1937 میلادی کاوش قرار گرفته و دیگر محوطه های شاخص دوران مفرغ، انجام شده است. شمال این دشت را کوه های براَفتو و سدن، جنوب آن به مله کوه، غرب آن به مله طولکش و شرق آن به کوه ویزن هار منتهی می شود. روش انجام تحقیق، منطقه مورد نظر با روش های مطالعات کتابخانه و بررسی پیمایشی(میدانی) و در نتیجه شناسایی محوطه ها، انجام گرفته است. در نتیجه مطالعات انجام پذیرفته 12 محوطه باستانی مربوط به استقرارگاه های دوران مفرغ در دشت رومشگان شناسایی گردیده، که به ترتیب از سمت شرق به غرب منطقه مورد مطالعه قرار گرفته است این محوطه ها عبارتند از: 1- چشمه کوه سونَ 2- تپه عمولو بازوندی 3- تپه چیا گومه ای(گومبه ای) 4- تپه چیابل (چغابل) 5- تپه خندق مم جان 6- تپه چیا بی کسه 7- تپه چغابور 8- تپه چغاسبز (چیا سوز خدانظر)،9- تپه کمترلان 1 (چیا نوره ) 10- تپه کمترلان 2 (چیا خاک کنه) 11- تپه چیا بردینه 12- تپه گوری فرامرز میرولی. واژگان کلیدی:زاگرس مرکزی، لرستان، عصر مفرغ، رومشگان، کمترلان، گودین.
سید مهدی معزی زواره مرتضی حصاری
در این پژوهش سعی شده تا محوطه های مختلف دشت جواد آباد معرفی و بررسی شوند. در این پژوهش در مجموع 33 محوطه مورد بررسی قرار گرفت که 14 محوطه آن برای اولین بار بررسی شد و به ثبت رسید، دیگر محوطه ها در سال 1380 توسط آقای خلعتبری به ثبت رسیده بود. نتایج بررسی در محوطه های محتلف وجود سه دوره استقراری مختلف را در دشت جواد آباد نشان می دهد: دوره استقرار تاریخی، اسلامی و آغاز تاریخی. نتیجه مهم و قابل توجه در این پژوهش یافتن یک محوطه با استقرار آغاز تاریخی می باشد که بعلت نزدیکی این محوطه به یک کوره آجرپزی، این محوطه "تپه آجرپزی" نام نهاده شد. این یافته از آنجا مورد توجه است که تاکنون در دشت جواد آباد استقرار آغاز تاریخی به ثبت نرسیده است. در این تپه سفالهای منقوش با نقش هایی همچون اشکال هندسی و نقش حیوانات مانند بز یافت شد که نشان دهنده هم دوره بودن سفالهای این محوطه با سفالهای شوش می باشد. این امر می تواند تحولی شگرف در گاهنگاری دشت ورامین ایجاد کند. در این گزارش در فصل اول و دوم کلیاتی در مورد موقعیت دشت جواد آباد بیان شده و سپس در فصل سوم به توصیف موقعیت 32 محوطه بررسی شده پرداخته می شود. در فصل چهارم به طور اختصاصی موقعیت تپه آجرپزی مورد بررسی قرار می گیرد و در فصل پنجم اطلاعات جمع آوری شده و نتایج حاصل از بررسی ها ارائه خواهد شد.
زهرا آورکیش مرتضی حصاری
یکی از کارآمدترین روش های شناخت و بازسازی جوامع باستانی، مطالعه و بررسی قبر و بقایای موجود در آن است. از این طریق می توان با جنبه های گوناگون زندگی متوفیان آشنا شد و در نتیجه به بازسازی اجتماعی که در آن می زیسته اند، پرداخت. با بررسی این اشیاء نه تنها برخی از اشکال زندگی مادی افراد یک جامعه باستانی روشن می شود، بلکه گوشه هایی از اعتقادات، باورها و وضعیت زندگانی معنوی آن ها نیز بر ما و آیندگان معلوم می گردد. در فصل نخست با طرح پرسش ها، فرضیه و اهداف، ساختار و روند پژوهش بر آن اساس پایه ریزی گردید. در فصل دوم ابتدا شرحی در ارتباط با دوره فرهنگی مورد نظر و پراکندگی جغرافیایی آن انجام خواهد گرفت تا زمینه مناسبی را برای ورود به مبحث اصلی فراهم کرده باشیم. به منظور داشتن چارچوبی مناسب برای بررسی تدفین های این دوره، مناطق گسترش جغرافیایی این دوره، بر اساس منطقه بندی حوزه های فرهنگی باستان شناسی، تفکیک شده اند. از آنجا که فرهنگ انسان ادامه فرهنگ گذشته است، در فصل دوم نخست به صورت خلاصه تدفین، گونه های مختلف آن و در نهایت تدفین در دوره پیش از آن معرفی می شوند. سپس در فصل سوم تدفین های آغاز ایلامی هر محوطه متناسب با گونه و ساختار توضیح داده خواهند شد. پس از تهیه بانک اطلاعاتی و بررسی تدفین های آغاز ایلامی نشان از یک سنت تدفین یکسان در جوامع آغاز ایلامی تشخیص داده شد؛ در این سنت بیشتر کودکان و نوزادان درون خمره یا کوزه دفن می شد. این امر متناسب با رتبه اجتماعی اشخاص و خانواده ی آن ها ارزیابی می گردد. بخشی از تدفین ها دارای اشیایی هستند که در کنار جسد قرار گرفته اند. با توجه به اینکه دفن اجساد در زیر فضای معماری نیز بدست آمد، باید به این نکته نیز اشاره شود که این سنت، بعد از دوره نوسنگی به طور کامل از بین نرفت و در کنار تدفین در قبرستان، اجساد در فضای معماری در این دوره نیز دفن می شدند. این امر می تواند نشان دهنده ی اهمیت شخص متوفی برای خانواده او و بازگو کننده این واقعیت باشد که اشخاص متوفی می توانستند در کنار خانواده خود و همراه با متعلقات خود به خاک سپرده شوندبرخی از محوطه ها دارای قبرستان هستند در حالیکه از برخی دیگر ،قبرستانی بدست نیامده است.عدم دستیابی به قبرستان در محوطه های دیگر ممکن است به این دلیل باشد که این جوامع اجساد خود را در جای دیگر دفن می کردند که کاوش های باستان شناسی هنوز نتوانسته است به آن ها دست یابد و یا به دلیل وجود سنت تدفین دیگری باشد که هنوز بر ما شناخته نشده است. در فصل بعدی تمامی تدفین ها بر اساس گونه های مختلف تدفین در این دوره طبقه بندی و مورد بررسی قرار می گیرند و در این بررسی گور نهاده ها بر اساس شناخت جنس آن ها، کاربرد های احتمالی آن ها نیز پیشنهاد گردید. در فصل پایانی نتایج بدست آمده از گونه های مختلف تدفین افق آغاز ایلامی در ایران بررسی و جمع بندی نهایی ارائه گردید.
بابک شیخ بیکلو اسلام مرتضی حصاری
مخروط افکنه ورامین که شرایط مساعد زیست بوم آن مرهون شعب جاجرود است، بخشی از منطقه گسترده مرکز فلات ایران می باشد که از دیرباز مورد توجه انسانها بوده است. خاک ورامین در اثر رسوبات جاجرود آنچنان حاصلخیز است که پیشه غالب مردمان این ناحیه کشاورزی بوده و بدلیل مرغوبیت این خاک، سفال نیز از اواخر دوره روستانشینی اولیه (نوسنگی) یکی از مصنوعات اصلی و خوش ساخت بومیان بوده است. روستای احمدآباد وسط که به دلیل دیرینگی تولید انبوه سفال و صدور این محصول به نواحی همجوار به نام احمدآباد کوزه گران نیز شهرت دارد، یکی از مراکز قدیمی تولید سفال در مخروط افکنه ورامین محسوب می شود، بطوری که وجود چندین کارگاه فعال سفالگری در محل و همچنین بقایای کوره های سفالپزی، متعلق به دوره های مختلف، خصوصا دوران اسلامی، که گاهی اوقات در هنگام خاکبرداری از نقاط پیرامون روستا، به منظور تأمین خاک سفالگری و کشاورزی گزارش می شوند، حکایت از عمر طولانی این پیشه در روستای مزبور دارد؛ قدمتی که شاید بتوان، باتوجه به وجود یک محوطه باستانی مربوط به دوره روستانشینی پیشرفته (مس سنگی) واقع در ??? متری جنوب غربی این روستا، تا اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد به عقب برد. هدف از این مقاله، ارایه نتایج حاصل از بررسی روشمند میدانی در محوطه باستانی احمدآباد کوزه گران و تعیین قدمت استقرار در این روستای پیش از تاریخی است. بررسی مزبور که به روش شبکه بندی سطحی محوطه، برداشت ?? درصد از مواد فرهنگی هر شبکه و گونه شناسی یافته ها انجام گرفته است، نشان می دهد که محوطه باستانی احمدآباد کوزه گران در تمامی دوره سیلک iii یعنی از نیمه دوم هزاره پنجم تا نیمه دوم هزاره چهارم ق.م مسکون بوده است.
محسن میربلوکی کمال الدین نیکنامی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش¬های اجرا و نتایج بدست آمده:) بعد از دوره غار نشینی انسان در دوره پارینه سنگی و ورود انسان به دوره نوسنگی و استقرار در دشتها و با توجه به کسب تجربیاتی که در دوران قبلی در ابزار سازی کسب کرده بوده است و به مرور با شناخت دانه های گیاهی کم کم نیاز به ابزارهایی برای تسریع دردرو کردن وهمچنین برآوردن نیازهای دیگر همچون پوشاک به ساخت ابزارهای ریز مانند تیغه و ریز تیغه روی آوردند . در این پژوهش با مطالعه بر روی سنگ مادرهای فشنگی محوطه چیاسبز شرقی سیمره مشخص گردید که سنگهای مورد استفاده از همان اطراف رودخانه سیمره برداشته شده و سازندگان ابزار در مراحل ابتدایی استقرار در محوطه چیاسبز ابزارهای چند وجهی و هندسی را بیشتر استفاده کرده اند و سپس در مراحل استقراری جدیدتر به ساخت ابزارهایی چون تیغه و ریز تیغه برای فعالیتهایی چون کشاورزی و شکار ورزی روی آورده اند .
حامد طهماسبی زاوه فرشید ایروانی قدیم
در این پژوهش سعی گردیده تا با توجه به ویژگی¬های جغرافیایی و ارتباطی ویژه منطقه، پیشنهاداتی برای توسعه آن ارائه گردد. برای انجام این مهم سعی گردیده تا براساس اطلاعات حاصل از کاوش¬ها و پژوهش¬های باستان¬شناسی منطقه، به بازسازی روند تجارت کالا و بررسی نقش تجارت در توسعه استقرارهای عصرمفرغ شمال¬شرق ایران پرداخته شود. این عمل با هدف شناخت کالاهای تجاری، بررسی تأثیر و تأثر ناشی از تجارت کالا بر محوطه¬های عصرمفرغ انجام می¬گیرد. از آنجایی که بازسازی روند تجارت به ما در شناخت روابط بین استقرارها، نقش تولیدی و واسطه¬ای محوطه¬ها، شناخت جوامع پیش¬حکومتی و نهادهای اداری- اقتصادی کمک می¬کند، این پژوهش به بازسازی و شناخت ابعاد زندگی تجاری- اقتصادی مردمان عصرمفرغ این منطقه اختصاص می¬یابد. شمال¬شرق ایران همواره حلقه ارتباط میان مرکز فلات با آسیای¬مرکزی بوده است. شکل¬گیری و گسترش محوطه¬های باستانی و نیز کشف آثار شاخص از محوطه¬هایی همچون حصار، قلعه خان، تپه دامغانی، محوطه چلو، شهرک فیروزه، گنور، نمازگاه و آلتین حکایت از رونق تجارت و گسترش مبادلات تجاری و فرهنگی در سطح منطقه¬ای و فرامنطقه¬ای در عصر مفرغ دارد. از مهم¬ترین کالاهای تجاری در این منطقه می¬توان به سنگ لاجورد، مرمر، فیروزه، عقیق، قلع و مس اشاره کرد. محوطه¬های شمال¬شرق ¬ایران در روند تجارت مواد و کالاها نقش واسطه صرف را بازی نمی¬کرده¬اند، بلکه بعد از وارد کردن مواد خام، با ساخت و پرداخت مواد تجاری و تبدیل آن به کالاهای آماده یا نیمه آماده آن را به سایر نقاط صادر می¬کرده¬اند. همچنین بخشی از صادرات این منطقه را کالاهایی تشکیل می¬داد که از معادن و منابع بومی منطقه تهیه می¬گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می¬دهد که چگونه توسعه روابط تجاری و به¬ویژه تجارت فرامنطقه¬ای به عنوان یک عامل مهم در گسترش و توسعه استقرارهای عصرمفرغ عمل نموده است. تجارت توانست گروه¬های جدیدی از مردم را فارغ از دغدغه تولید غذا، در مشاغل جدید به کارگیرد و سبب ایجاد تخصص¬گرایی در جوامع گردد. توجه به تجارت از سوی طبقه نخبه، باعث شکل¬گیری جوامع طبقاتی و به¬وجود آمدن خان¬سالار و حکومت¬ها گردید. خان¬سالارها در جهت کسب ثروت و قدرت بیشتر به تجارت فرامنطقه¬ای اهمیت می¬دادند. سیاست¬های طبقه حاکم گاه عاملی بوده بر روند گسترش تجارت و در نتیجه توسعه استقرار و گاه موجب تغییر مسیرهای تجاری و افول یک تمدن می¬گردید.
مهناز کاشانی بهمن فیروزمندی
فلات پهناور ایران از دیرباز تاکنون محل گذر اقوامی گوناگون در طی دوره های مختلف تاریخی بوده است. چه بسا ممکن است در این بین برخی از دسته های قومی، برای همیشه دشت های سرسبز و دره های حاصلخیز را جهت سکونت در اختیار بگیرند. براساس مدارک زبان شناسی و دستاوردهای باستان شناسی، حضور قومی به نام کاسیها در فلات ایران در طی مهاجرت اقوام ( قفقازی ، آسیایی ) به اواخر هزاره چهارم یا اوایل هزاره سوم پیش از میلاد باز می گردد. قدیمی ترین سند در اشاره به کاسیها، مربوط به پادشاه ایلامی « کوتیک اینشوشیناک » در نیمه دوم هزاره سوم پیش از میلاد ( 2400 ق . م ) است. به نظر می رسد که قوم مذکور در ابتدا نیروی چندانی برای مقابله با قدرت های بزرگ آن زمان مانند ( ایلام ، میانرودان ، هیتیت ، مصر و ... ) را نداشته است، اما با گذر زمان و کسب مهارت در زمینه های گوناگون به ویژه در طی روند روابط منطقه ای با سرزمین میانرودان، به چنان قدرت و شکوهی دست پیدا نمود، که توانست با حملات متعدد خود به سلسله حمورابی و جانشینانش ( دوره بابل قدیم ) پایان دهد. پادشاهان کاسی پس از فتح بابل با درایت کافی در امر جذب فرهنگ ساکنان منطقه و احترام به باورهای دینی و اعتقادی آنان، و همچنین توسعه روابط دیپلماتیک با تمدن های بزرگ، توانستند به مدت 576 سال و 9 ماه به عنوان طولانی ترین دوران تاریخی بر بابل و بخشهای مختلفی از سرزمین میانرودان حکمرانی نمایند. سرانجام در سال 1159 ق . م ، پادشاه « سلسله اوان » ایلام ( شوتروک ناهونته ) به اقتدار طولانی کاسیها در میانرودان، پایان داد. کلید واژگان : فلات پهناور ایران ، مهاجرت ، کاسی ، میانرودان ، بابل
سبحان قاسمی مرتضی حصاری
بررسی های استقرار گاه های پیش و آغاز تاریخی در شرق دشت ری که در برگیرنده شهرستان های ورامین، پیشوا،جواد آباد و پاکدشت می باشد، در طی هفت سال گذشته توانسته الگوی پراکنش استقراری شرق دشت ری را به تصویر بکشد. از این رهگذر تنها در بررسی شهر پیشوا بالغ بر 120 محوطه از ادوار مختلف فرهنگی شناسایی شده و در بررسی شهرستان جواد آباد این آمار به حدود 50 محوطه رسیده است که محوطه زواره ور یکی از این محوطه ها می باشد. این محوطه نشان از استقرار بشر از اوایل هزاره پنجم تا دوره آغاز تاریخی یعنی هزاره سوم ق.م دارد. از اینرو بررسی روشمند این محوطه و ترسیم استقرار و بخش های سکونتی آن در دوره های مختلف می تواند ما را به چگونگی ارائه الگوی زندگی بشری در شرق دشت ری رهنمون سازد، که در نهایت می توان آنرا برای بازسازی جوامع اولیه تا شهرنشینی و ارتباط آن با محوطه های کلیدی مرکز فلات ایران مورد سنجش و بررسی قرار داد. لذا با توجه به جمیع جهات مذکور و مطالعه حاصل از بررسی روشمند محوطه زواره ور این تحقیق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که الگوی استقراری زواره ور به صورت عمودی است یا افقی؟ هدف از بررسی روشمند محوطه زواره ور، مستند نمودن شواهد باستان شناسی دوره های فرهنگی مس-سنگی و عصر مفرق قدیم است. این دروه های فرهنگی که در بر گیرنده یکی از قدیمی ترین دوره های فرهنگی، برابر با سیلک ii تا iv است، می تواند به عنوان یک محوطه کلیدی در مرکز فلات ایران، شرق دشت ری مسیر های استقرار به جنوب از طریق چرمشهر به کهک قم، قلی درویش و سیلک را ترسیم نماید.
محمدرضا آل احمد فرشید ایروانی قدیم
معماری مگارون به عنوان یک فرم ساده و یکی از کهن ترین پلان های رایج در تاریخ معماری ، بویژه در منطقه آناتولی ، خاور میانه و معماری کلایسک غرب مطرح می باشد. کهن ترین اشاره مکتوب به این شکل از معماری مربوط به نوشته های هومر ، سرآینده یونانی دانسته شده است . با توجه به شواهد موجود ، منطقه خاورمیانه ، لوانت ، آناتولی و اروپای شرقی مناطقی هستند که احتمال شکل گیری این معماری در آنها بیشتر مطرح بوده است و بدیهی است که بیشترین تراکم استفاده از این معماری نیز در همین مناطق وجود داشته است. معماری مگارون فرمی است برگرفته از نخستین نیازهای ساختمانی و ساختاری است که متناسب با تحولات زندگی اجتماعی در مناطق یاد شده شکل گرفته است ، در همین راستا مگارونها از نگاه ساختاری این توانایی را داشته اند که در طول تاریخ تقریباً با سه نهاد اصلی تشکیل دهنده جامعه یعنی خانواده ، مذهب و سیاست هماهنگ شوند . در این پایان نامه تلاش برآن بوده است که تا حد امکان به چگونگی شکل گیری و استفاده از این فرم معماری در مناطق یاد شده و ویژگی های ساختاری آن بپردازیم. با توجه به سخت دسترس بودن منابع دانشگاهی مرتبط با این موضوع در محیط آکادمیک کشور ، بخش زیادی از مطالب مورد نیاز از طریق پایگاه های آنلاین آکادمیک و دانشگاهی خارج از کشور به دست آمده است . بر این اساس این امکان فراهم آمد تا به بررسی برخی دلایل شکل گیری فرم معماری مگارون و همچنین مناطق گسترش آن بپردازیم .
نیره نظری مرتضی حصاری
عصر آهن به عنوان یکی از دوره های پیش از تاریخ همواره در مطالعات باستان شناسی اهمیت زیادی دارد و مباحث و چالش های مختلفی درباره این دوره مطرح است. یکی از اصلی ترین مباحث این دوره پیشرفت فناوران? تولید آلیاژ مفرغ و ابداع فلز آهن و گسترش بهره گیری از آنها در امور معیشتی و نظامی است. با این وجود، دانسته های باستان شناسی بیشتر محدود به توصیفِ ظاهری و گونه شناسی عینیِ اشیاء فلزی این دوره می شود و سنجش های آزمایشگاهی برای شناسایی ترکیب شیمیایی فلزات و کشف چگونگی این پیشرفت مهم به ندرت انجام شده است. از این رو در این پایان نامه، هفت عدد از ابزارهای جنگی فلزی گورستان مارلیک به هدف انجام آزمایش های فلز باستان شناسی و کشف چگونگی ساخت آنها انتخاب شده اند. گورستان مارلیک یکی از مهمترین محوطه های آغازین عصر آهن در شهرستان رودبار در شمال کشور ایران است که توسط مرحوم دکتر نگهبان کاوش شده است. نتایج آزمایش ها نشان می دهند که نمونه های مطالعه شده بیشتر از برنز قلعی با در صد متفاوتی از قلع ساخته شده اند.
موسی حسینی یان بهمن فیروزمندی
معماری و مصالح مربوط به آن یکی از داده های مهم باستان شناسی است.یکی از شاخصه های مهم معماری در عصرمفرغ قدیم ،معماری با پلان مدور می باشد که در خلال عصر مفرغ قدیم در شمال غرب ایران،قفقاز و لوانت و بیشتر محوطه های مربوط به کورا ارس شناخته شده است. در این پایان نامه سعی شده است معماری مدور کورا_ارس درعصر مفرغ قدیم بطور کامل بررسی و نحوه ی انتقال این شیوه ی معماری از دوره مس و سنگ جدید به دوره مفرغ و چگونگی گسترش این گونه معماری در دوره مفرغ قدیم در تمامی محوطه های کورا_ارس مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد بطوریکه ویژگی معماری با پلان مدور عصر مفرغ قدیم در همه محوطه های حفاری شده در شمال غرب ایران ،قفقاز و لوانت را شامل می شود و لذا مناطق مذکور توضیح داده شده است. اما آنچه در معماری با پلان مدور فرهنگ کورا-ارس اهمیت دارد فرضیات و نظرات باستان شناسان در زمینه های مهاجرت و نوع کاربری این ساختارها می باشد که در فصل پنج پایان نامه با تکیه بر مطالعات و کاوش های باستان شناسی تپه زرنق و مقایسه آن با سایر محوطه های کورا-ارسی در داخل و خارج ایران مورد برسی قرار گرفته است.
مرضیه شعرباف ناصر نوروز زاده چگینی
برای پژوهشگران دوره ساسانی، خلیج فارس همواره موضوع با اهمیتی بوده است. محوطه های باستانشناسی بسیار کمی از دوره ساسانی در جنوب ایران و ساحل جنوبی خلیج فارس شناخته شده است. این مسئله تا حدی به دلیل شناخت ناکافی در تفکیک دقیق سفال ساسانی از دوره قبل و بعد از خود در این منطقه است. بنابراین اولین گام اساسی در فهم فرهنگ دوره ساسانی در این حوزه جغرافیایی تشخیص مطمئن مجموعه های سفالی از این برهه زمانی است. هدف از این پایان نامه معرفی و شناخت هر چه بهتر سفالهای ساسانی حوزه خلیج فارس با توجه به یافته های سفالی مناطق جنوبی است. با توجه به موقعیت خاص این حوزه جغرافیایی، شناخت سفالهای ساسانی میتواند به درک بیشتر تحولات منطقه ای و فرا منطقه ای این حوزه در زمان ساسانیان کمک نماید و تصویر روشنتری در فهم وضعیت فرهنگی این دوره به دست دهد.
رزا کوثری مرتضی حصاری
فلات مرکزی یا به تعبیری دیگر مرکز فلات ایران از مناطق حائز اهمیت در دوره پیش از تاریخ و آغاز ایلامی است. با توجه به مواد فرهنگی مشاهده شده در بازدید های اولیه، ضرورت بررسی روشمند محوطه احمدآباد کوزه گران بر نگارنده آشکار گردید. از اهداف مهم بررسی این محوطه شناسایی توالی دوره های فرهنگی و وسعت احتمالی این استقرارگاه از طریق نمونه برداری، طبقه بندی و گونه شناسی مواد فرهنگی این محوطه در جهت غنی تر ساختن بانک اطلاعاتی منطقه مورد مطالعه بود. بعد مکانی این پژوهش محوطه احمدآباد کوزه گران واقع در روستایی به همین نام در شهرستان ورامین و در استان تهران است. قلمرو زمانی این تحقیق نیز دوره مس سنگی، سیلک iii6-7 را در بر می گیرد. این پژوهش در نهایت به این نتیجه گیری انجامید که محوطه احمدآباد کوزه گران دارای استقرار بین حدود اواسط هزاره پنجم پیش از میلاد تا حدود اواسط هزاره چهارم پیش از میلاد و همزمان با عصر مس سنگی و دوره سیلک iii بوده است. همچنین وسعت استقرار در این محوطه در دوره مس سنگی بیشتر از سایر دوره ها بوده است.