نام پژوهشگر: همایون بابایی
مژگان مشرفی مهدی گلچین
سلولهای مزانشیمی ماتریکس بند ناف منبعی غنی از سلولهای بنیادی چند توان هستند که به خاطر خصوصیات ویژه، میوفیبروبلاست نامیده می شوند. در سلول های بنیادی توانایی تمایز و بازسازی به وجود فاکتورهای رونویسی نانوگ ، oct4، sox2 نسبت داده می شوند. تاکنون وجود این ژن ها را در سلولهای بند ناف انسان، خوک و برخی حیوانات دیگر بررسی کرده اند. اما تا به حال در بز تحقیقی در این زمینه انجام نگرفته است. بنابراین در مطالعه ی حاضر به بررسی خصوصیات کشت سلولهای مزانشیمی ماتریکس بند ناف بز و ردیابی عامل پرتوانی نانوگ در آنها پرداخته شده است. بدین منظور تعدادی رحم کشتارگاهی بز متعلق به جنین های نزدیک زایمان تهیه شد و پس از جداسازی بند ناف آن ها، ژله وارتون به روش کاشت، کشت داده شد. سلول های جدا شده، به منظور ردیابی پروتئین اکتین رشته ای و تشکیل کلونی و وجود فعالیت آلکالین فسفا تازی بررسی شدند. هم چنین سلول ها با غلظت اولیه ی 104 ×2 سلول به مدت 11 روز کشت داده شدند و نهایتاً خصوصیات رشد و زمان دو برابر شدن آن ها محاسبه گردید واز میان ژن های موثر در پرتوانی سلول ها، بیان ژن نانوگ به وسیله ی روش rt – pcr مورد مطالعه قرار گرفت. مشاهدات نشان داد که این سلولها دو شکل ساختاری، دوکی و کروی دارند. زمان دو برابر شدن آن ها کوتاهتر از زمان دو برابر شدن فیبروبلاست های جنینی است و در روز نهم کشت پایه، کلونی های سلولی با قطر متوسط 6/3 ± 169ماکرومتر شکل گرفتند. این سلولها f- actin مثبت و دارای کلونی های آلکالین فسفا تاز مثبت هستند و ژن نانوگ درپاساژ نهم آن ها بیان نمی شود. لذا می توان نتیجه گیری نمود که ماتریکس بند ناف بز منبعی غنی از سلول هایی است که خصوصیات سلولهای بنیادی را از خود نشان می دهند ولی براساس مطالعه ی حاضر نمی توان آن ها را جزو سلولهای بنیادی پرتوان قرار داد.
سعید عزیز الهی امین درخشان فر
موضوع مطالعه حاضر بررسی تاثیر دوپامین (متسع کننده عروق) و ویتامین ث (آنتی اکسیدان ) و تجویز هم زمان آنها در جلوگیری از آثار مخرب ایسکمی، متعاقب چرخش بیضه می باشد. در این مطالعه از 30 سرموش صحرایی استفاده شد. حیوانات بطور تصادفی به 6 گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول، گروه کنترل می باشد که هیچ عملی روی آن انجام نشد. در گروه دوم حیوانات تحت عمل جراحی قرار گرفته و بیضه آنها چرخانده و بعد از چهار ساعت به حالت اول بر گردانده شد ولی هیچ مداخله دارویی انجام نگردید. در گروه سوم پس از جراحی و قبل از برگرداندن بیضه به حالت اول دوپامین با دوز mg/kg1/0 تجویزشد. در گروه چهارم داروی ویتامین ث با دوزmg/kg 100 درست قبل از برگرداندن بیضه استفاده گردید. در گروه پنجم هر دو داروهای ویتامین ث و دوپامین با همان دوز و قبل از برگرداندن بیضه تجویز شد. گروه ششم برای بررسی استرس جراحی بر روی بافت بیضه است(گروه شم). چرخش بیضه باعث کاهش درصد اسپرماتوژنز وقطر لوله های منی ساز و در مقایسه باگروه های کنترل و شم گردید. هرچند افزایش پارامتر های فوق وکاهش میزان مالون دی آلدهاید در هر سه گره تحت درمان دیده شد اما نتایج بهتری از تجویز ویتامین ث متعاقب چرخش بیضه ملاحضه شد ) p‹0.05 (. در نتیجه به نظرمی رسد تجویز یک آنتی اکسیدان مانند ویتامین ث در جلوگیری از آثار ایسکمی موثر تر از استفاده از یک متسع کننده عروق مانند دوپامین به منظور خون رسانی بهتر باشد
آذر نامجو همایون بابایی
که در خانواده ی هرپس ویریده و دون خانواده ی آلفا (1-chv) هرپس ویروس- 1 سگی هرپس ویرینه قرار گرفته، شیوع جهانی دارد و شیوع آن از 6% تا 90 % گزارش شده است. این ویروس قادر به ایجاد نکروز های کانونی در ارگان های پارانشیمی از جمله کبد و کلیه می باشد. بیشترین انتقال آن از طریق جفت، عبور از کانال زایمان و مقاربتی انجام می شود. از مهمترین علائم این ویروس، نواقص تولیدمثلی مانند سقط و مرده زایی و ضایعات وزیکولار دستگاه تناسلی را می توان نام برد. با توجه به گستردگی جهانی این ویروس و اهمیت اقتصادی آن از جهت سقط در سگ chv-1 و مرده زایی برای پرورش دهندگان سگ، این تحقیق در راستای تعیین شیوع های شهر کرمان صورت پذیرفت. به این منظور از 82 قلاده سگ بدون توجه به جنس و وضعیت بالینی، جهت انجام مطالعات خون شناسی و بررسی حضور آنتی بادی ضد هرپس ویروس- 1 سگی با روش ایمنوفلورسانس غیر مستقیم خونگیری شد. بر اساس نتایج این تحقیق، شیوع (chv-1) درصد20 برآورد گردید. گرچه ارتباط این ویروس با فاکتور های سن، / کلی این ویروس 7 جنس، نژاد، اندازه محل پرورش سگ، شرایط نگهداری، وضعیت سلامتی، شکم زایش و تعداد مثبت شدند chv- گویچه های سفید خون معنادار نبود اما درصد سگ های ماده که از نظر chv-1 بیش از درصد سگ های نر بود و همچنین سگ های مسن تر درصد بیشتری را از لحاظ مثبت به خود اختصاص دادند. درصد سگ هایی که جمعیتی نگهداری می شدند و از نظر مثبت بودند نیز بیش از گروهی بود که به صورت انفرادی نگهداری می شدند. باتوجه chv-1 به شیوع قابل توجه این ویروس، انجام اقدامات مدیریتی در کنترل و پیشگیری این بیماری الزامی به نظر می رسد.
فاطمه محمودآبادی بهارک اختردانش
مقدمه : ناتوانی جنسی در 50 سال اخیر به طور قابل توجهی در انسان افزایش داشته است و یکی از شایع ترین علل بروز آن به عوامل محیطی چون اثرات نامطلوب داروهای مختلف از جمله آنتی بیوتیک های خانواده فلوئوروکینولون نسبت داده می شود. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر داروی سیپروفلوکساسین بر کیفیت اسپرم خرگوش به عنوان یک مدل حیوانی انجام شد. روش کار: تعداد 20 سر خرگوش آزمایشگاهی بالغ نر با متوسط وزن بین kg 4-2 تهیه شده و بطور تصادفی به 2 گروه درمان و کنترل تقسیم شدند. گروه درمان به میزان mg/kg 30 داروی سیپروفلوکساسین بصورت روزانه و به مدت 14 روز ، بصورت داخل صفاقی دریافت نمودند. درگروه کنترل به همان شیوه تزریق داخل صفاقی سالین نرمال صورت گرفت. در زمانهای 2و10 هفته بعد از شروع درمان، پس از معدوم سازی حیوانات به روش انسانی از هر دو گروه درمان و کنترل نمونه اسپرم اپیدیدیمی تهیه گردید و کیفیت آن با استفاده از برنامه نرم افزاری casa مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: بررسی کیفیت اسپرم دو هفته پس از شروع مصرف دارو، حاکی از کاهش غیر معنادار پارامترهای مربوط به سرعت حرکت اسپرم و درصد اسپرم های متحرک و افزایش غیرمعنادار درصد اسپرم های غیرمتحرک در گروه درمان در مقایسه با گروه کنترل بود. ده هفته پس از شروع مصرف دارو، پارامترهای مربوط به سرعت حرکت اسپرم و درصد اسپرم های متحرک در گروه درمان به طور معنادار کاهش یافت در حالی که درصد اسپرم های غیر متحرک افزایش معناداری را نشان می داد. بحث و نتیجه گیری:این مطالعه نشانگر تاثیرنامطلوب تاخیری داروی سیپروفلوکساسین در دز درمانی بر کیفیت اسپرم خرگوش می باشد اما از آن جایی که مطالعات محدودی در زمینه تاثیر نامطلوب داروی سیپروفلوکساسین بر دستگاه تناسلی نر در مدل های حیوانی صورت گرفته ، جهت نتیجه گیری قطعی، لازم است تحقیقات تکمیلی در این زمینه صورت پذیرد.
حجت قلی پور امید آذری
مقدمه: آزاد شدن رادیکال های آزاد اکسیژن متعاقب افزایش دمای بیضه در نهان بیضگی، نقش مهمی در آسیب به بافت بیضه بازی می کند. مطالعه حاضر نقش ویتامین ث بعنوان یک آنتی اکسیدان، در محافظت از بیضه در مقابل این آسیب ها را در نهان بیضگی یک طرفه تجربی مورد بررسی قرار می دهد. مواد و روش کار: تعداد 45 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار آلبینو، به سه گروه 1، 2و 3 تقسیم شدند. گروه 1، گروه نرمال (دست نخورده) بود و هیچ عملی روی آن انجام نشد. گروه های 2 و 3 تحت جراحی نهان بیضگی یک طرفه قرار گرفتند. گروه 3 علاوه بر آن 50 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن ویتامین ث نیز روزانه بصورت داخل صفاقی دریافت کردند. 5 موش صحرایی از هر گروه در هفته-های 2، 4 و 8 پس از ایجاد نهان بیضگی کشته شده، و از بیضه های چپ و راست هر حیوان برای ارزیابی هیستوپاتولوژی نمونه گیری بعمل آمد. در مطالعات میکروسکوپیک قطر و ارتفاع اپیتلیوم لوله منی ساز، قطر هسته سلول سرتولی و اسپرماتوگونی، شاخص میوزی و درصد اسپرماتوژنز، درگروه ها و زمان های مختلف با یکدیگرمقایسه شدند. نتایج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمام پارامترهای هیستوپاتولوژیک بیضه های نهان بیضه (چپ) گروه 2، و تمام پارامترهای گروه 3 (بجز قطر هسته سلول سرتولی در هفته 8)، در تمام مراحل مطالعه بطور معناداری در مقایسه با گروه نرمال کاهش یافته بود (05/0p<). درمان با ویتامین ث بعد از 8 هفته، همه پارامترهای بیضه چپ (بجز درصد اسپرماتوژنز) را بطور معناداری در مقایسه با گروه 2 بهبود بخشیده بود (05/0p<). علاوه بر این مطالعات هیستوپاتولوژیک نشان داد که بیضه چپ در حیوانات نهان بیضه یک طرفه اثرات نامطلوب قابل توجهی روی تمام پارامترهای هیستوپاتولوژیک بیضه های اسکروتال (راست) در گروه 2 (بجز قطر هسته سلول اسپرماتوگونی در هفته های 2، 4 و 8، و قطر هسته سلول سرتولی در هفته 8)، در همه مراحل مطالعه در مقایسه با گروه نرمال دارد (05/0p<). درمان با ویتامین ث بعد از 8 هفته، همه پارامترهای بیضه راست (بجز درصد اسپرماتوژنز) را نسبت به گروه 2 بطور قابل ملاحظه ای بهبود بخشیده بود (05/0p<)، و همه پارامترها (بجز قطر لوله های منی ساز و درصد اسپرماتوژنز) به گروه نرمال نزدیک شدند (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر می توان عنوان نمود که درمان با ویتامین ث بطور قابل ملاحظه ای پارامتر های هیستوپاتولوژیک را در بیضه های کریپتورکید و اسکروتال بیماران نهان بیضه یک طرفه بهبود می بخشد.
فریده ابراهیمی میمند همایون بابایی
چکیده: هدف ما از این مطالعه بررسی تغییرات هیستوپاتولوژی بافت تخمدان موش سوری به دنبال دسترسی طولانی مدت به سولفات مس و القاء مسمومیت مزمن مس بود. در این مطالعه تعداد 63 سر موش سوری در قالب 3 گروه 21 تایی به شرح زیر مورد آزمایش قرار گرفتند: گروه اول (گروه 100) و گروه دوم (گروه 200)که در طول پنج هفته ی مورد مطالعه،به ترتیب میزان 100 و 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز محلول سولفات مس به صورت گاواژ دریافت کردند، و گروه کنترل (گروه c) که در طول دوره آزمایش آب مقطر عاری از مس با حجم مشابه دریافت کردند. در پایان هفته های اول، سوم و پنجم نمونه های خون از 7 موش از هر گروه 21 تایی تهیه گردید، و میزان فاکتور های بیوشیمیایی خون شامل: آسپارتات آمینوترانسفراز، آلانین آمینوترانسفراز و مس مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین پس از کالبد گشایی، نمونه های تخمدان در فرمالین 10 درصد برای آزمایش هیستوپاتولوژی نگهداری شد. میزان آلانین آمینوترانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز درگروه 200 بعد از پایان سه هفته از مدت مطالعه در مقایسه با گروه کنترل بصورت معنی داری افزایش یافته است (05/0> p). میزان مس پلاسما در پایان 35 روز در گروه دوم (گروه 200) شش برابر کنترل افزایش یافت. آترزی فولیکولار وسیع در گروه 100 پس از 35 و در گروه 200 پس از 21 روز مسمومیت ظاهر شده بود. لذا می توان ادعا نمود که تجویز طولانی مدت مس با مقادیری که ایجاد مسمومیت می کند، بر پارامترهای موثر بر فعالیت های تولید مثلی جنس ماده در این گونه حیوان اثر منفی و سوء دارد. واژه های کلیدی: مس، تخمدان، هیستوپاتولوژی، موش
نجمه محمدی قناتغستانی امید آذری
چکیده مقدمه: روی از عناصر ضروری در رشد و تولیدمثل دام های نر و ماده می باشد. این عنصر به دلیل خاصیت آنتی اکسیدانی خود می تواند سبب کاهش رادیکال های آزاد اکسیژن تولید شده در نهان بیضگی شود. مطالعه حاضر نقش سولفات روی بعنوان یک آنتی اکسیدان، در محافظت از بیضه در مقابل این آسیب ها را در نهان بیضگی یک طرفه تجربی مورد بررسی قرار می دهد. مواد و روش کار: 45 سر موش صحرایی بالغ اسپراگو داولی، به طور تصادفی به سه گروه آزمایشی (هر گروه 15 سر) تقسیم شدند. گروه اول به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. گروه های دوم و سوم تحت عمل جراحی قرار گرفتند تا نهان بیضگی بطور تجربی در بیضه چپ آنها ایجاد شود. همچنین به گروه سوم پس از عمل جراحی به میزان 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن یک روز در میان سولفات روی به صورت داخل صفاقی تجویز شد. از هر گروه آزمایشی در هفته های دوم، چهارم و هشتم تعداد 5 سر موش به روش انسانی کشته شدند. بیضه های چپ و راست هر موش خارج شده در فرمالین 10? قرار داده شد تا برای ارزیابی هیستوپاتولوژی استفاده شوند. نتایج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که تمام پارامترهای هیستوپاتولوژیک بیضه های نهان بیضه (چپ) گروه 2، و تمام پارامترهای گروه 3 ( بجز قطر هسته سرتولی در هفته 8 )، در تمام مراحل مطالعه بطور معناداری در مقایسه با گروه شاهد کاهش یافته بود (05/0>p ). درمان با سولفات روی بعد از 8 هفته، همه پارامترهای بیضه چپ ( بجز قطر لوله های منی ساز و درصد اسپرماتوژنز ) را بطور معناداری در مقایسه با گروه 2 بهبود بخشیده بود (05/0> p ). علاوه بر این مطالعات هیستوپاتولوژیک نشان داد که بیضه چپ در حیوانات نهان بیضه یک طرفه اثرات نامطلوب قابل توجهی روی تمام پارامترهای هیستوپاتولوژیک بیضه های اسکروتال (راست) در گروه 2 ( بجز قطر هسته سلول اسپرماتوگونی در هفته های 2 و 8 ، و قطر هسته سلول سرتولی در هفته 8 )، در همه مراحل مطالعه در مقایسه با گروه نرمال دارد (05/0> p ). درمان با روی بعد از 8 هفته، همه پارامترهای بیضه راست را نسبت به گروه 2 بطور قابل ملاحظه ای بهبود بخشیده بود (05/0< p )، و همه پارامترها ( بجز قطر لوله های منی ساز، شاخص میوزی) به گروه نرمال نزدیک شدند (05/0< p ). بحث و نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر می توان عنوان نمود که درمان باسولفات روی بطور قابل ملاحظه ای پارامترهای هیستوپاتولوژیک را در بیضه های کریپتورکید و اسکروتال بیماران نهان بیضه یک طرفه بهبود می بخشد. کلمات کلیدی: موش صحرایی، نهان بیضگی، سولفات روی، هیستوپاتولوژی.
لعیا ابراهیمی میمند همایون بابایی
هدف ما از این مطالعه بررسی تغییرات هیستوپاتولوژی بافت بیضه موش صحرایی به دنبال دسترسی طولانی مدت مس و القاء مسمومیت مزمن مس بود. در این مطالعه تعداد 45 سر موش صحرایی در قالب سه گروه 15 تایی به شرح ذیل مورد آزمایش قرار گرفتند: گروه درمانی اول (گروه 100) و گروه درمانی دوم (گروه 200) که در طول هشت هفته ی مورد مطالعه به ترتیب میزان 100 و 200 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن در روز محلول سولفات مس به صورت گاواژ دریافت کردند. گروه کنترل که در طول دوره آزمایش آب مقطر عاری از مس با حجم مشابه دریافت کردند. در پایان هفته 4، 6 و 8 کالبد گشایی شدند و نمونه هایی از بیضه در فرمالین ده درصد برای آزمایشگاه هیستوپاتولوژی نگهداری شد. فاکتورهای ارتفاع اپی تلیوم لوله های منی ساز، قطر لوله های منی ساز، قطر هسته سلول های اسپرماتوگونی، قطر هسته سلول های سرتولی، درصد اسپرماتوژنز در لوله های منی ساز و شاخص میوزی مورد بررسی قرار گرفت و تفاوت معنی داری در گروه های مورد مطالعه با گروه کنترل مشاهده شد. لذا می توان ادعا نمود که تجویز طولانی مدت مس با مقادیری که ایجاد مسمومیت می کند بر پارامتر های موثر بر فعالیت های تولید مثلی جنس نر در این گونه حیوانی اثر منفی و سوء دارد.
صدیقه سیوندی پور همایون بابایی
مقدمه: مطالعات نشان داده اند که اتصال لپتین به گیرنده خود دراسپرم انسان و خوک منجر به فعال شدن مسیرهای بیوشیمیایی و در نتیجه ظرفیت پذیری اسپرم می شود. تولید بیش از حد گونه های فعال اکسیژن به عنوان مخرب در حرکت اسپرم و فرایندهای غشایی و یکپارچگی dna شناخته شده است.آسکوربیک اسید به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی قادر به توقف پراکسیداسیون چربی ها و حذف رادیکال های آزاد است. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر افزودن لپتین و ویتامین ث به محیط ظرفیت پذیری اسپرم بر الگوی حرکتی اسپرم های اپیدیدیمی بز طراحی شد. روش کار: برای تهیه اسپرم اپیدیدیمی از 30 بیضه بز بالغ استفاده شد و آزمایش 6 بار تکرار گردید. اسپرم اپیدیدیمی در محیط ظرفیت پذیری اسپرم ( اسپرم تالپ) قرار گرفت و انکوبه گردید. پارامترهای حرکت با استفاده از سیستم تجزیه و تحلیل کامپیوتری اسپرم در 10، 30، 60، 120، 240 دقیقه پس از انکوباسیون اسپرم در 37 درجه و 6 درصد دی اکسید کربن بررسی شد. 6 گروه برای آزمایش طراحی گردید. نتایج: قرار گرفتن اسپرم در معرض اسکوربیک اسید و دو دوز مختلف از لپتین موجب افزایش قابل توجهی در کل حرکت اسپرم و افزایش سرعت واقعی حرکت اسپرم در مسیر منحنی و سرعت حرکت واقعی اسپرم در مسیر مستقیم، سرعت خطی، متوسط زاویه چرخشی سر اسپرم در طول مسیر حرکت، دامنه حرکت جانبی سر اسپرم و فرکانسی که در آن سراسپرم مسیر میانگین حرکت را قطع می کند در مقایسه با گروه شاهد به ویژه تا 30 دقیقه برای لپتین و 30 تا 60 دقیقه برای آسکوربیک اسید است. بحث و نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مکمل لپتین اثر قابل توجهی در الگوهای حرکت اسپرم داشت و بنابراین می تواند روند ظرفیت پذیری اسپرم را افزایش دهد و همچنین مصرف مکمل آسکوربیک اسید حرکت اسپرم را افزایش داده و پارامترهای حرکتی اسپرم اپیدیدیمی بز را بهبود بخشید.
نسرین عسکری رضا خیراندیش
این مطالعه به منظور بررسی اثر حفاظتی سولفات روی بر ضایعات پاتولوژیک ایجاد شده در بیضه موش سوری پس از مصرف طولانی مدت مس انجام پذیرفت. در این مطالعه تعداد 45 سر موش سوری نر در قالب 3 گروه 15 تایی مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه اول ( گروه کنترل مس) 200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن، در روز محلول سولفات مس در2/0 سی سی آب مقطر به روش گاواژ و 1/0 میلی لیتر آب مقطر به روش داخل صفاقی دریافت نمودند. گروه دوم ( گروه تیمار) 10 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در2/0 سی سی آب مقطر به صورت داخل صفاقی سولفات روی و200 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در2/0 سی سی آب مقطر ، در روز محلول سولفات مس به روش گاواژ دریافت نمودند. گروه کنترل در طول دوره آزمایش آب مقطر عاری از مس با حجم و روش مشابه دریافت کردند. 5 موش از هر گروه آزمایشی در روزهای 14 ، 28 و 56 آزمایش به روش انسانی با جابجایی نخاع کشته شده و بیضه سمت چپ آنها جهت ارزیابی هیستوپاتولوژی و مورفومتری مورد بررسی قرار گرفت.از لحاظ مورفومتریک، قطر لوله های سمینی فروس ، هسته ی سلول سرتولی، ارتفاع اپی تلیوم ، شاخص میوزی و درصد اسپرماتوژنز در گروه مس کاهش قابل توجهی نسبت به گروه کنترل نشان دادند(05/0>p ). در گروه تیمار ( گروه روی ومس ) بهبود جزئی در مورد درصد اسپرماتوژنز و شاخص میوزی دیده شد (05/0>p ). در حالیکه بهبودی کامل در سایر پارامترهای ذکرشده در این گروه پس از 56 روز نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید(05/0>p ). مطالعه اخیر نشان می دهد که مصرف طولانی مدت مس سبب ایجاد ضایعات پاتولوژیک در بیضه می گردد که این ضایعات با به کارگیری مکمل های حاوی روی تاحدی بهبود می یابند.
مریم روزخوش همایون بابایی
چای سبز از برگ های جوان گیاه کاملیا سینسیس تهیه می شود که غنی از مواد آنتی اکسیدان، ضد التهاب و ضد سرطان است. هر عاملی که باعث افزایش دمای بیضه ها شود، مانند دمای محیطی بالایا استرس حرارتی موضعی در ناحیه بیضه، می تواند باعث اختلال در اسپرماتوژنز و ناباروری ناشی از آزواسپرمی و الیگواسپرمی شود. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات درمانی حاصل از تجویز خوراکی عصاره گیاهی چای سبز بر روی اسپرماتوژنز در موش هایی است که بیضه آن ها تحت استرس حرارتی قرار گرفته است. بدین منظور تعداد 90 سر موش سوری نر بالغ انتخاب و به شش گروه، شامل دو گروه کنترل چای سبز، دو گروه درمانی با چای بعد از حرارت دادن، یک گروه کنترل حرارت و یک گروه کنترل عادی تقسیم شده و بیضه موش های مربوط به گروه های درمانی و کنترل حرارت، تحت استرس حرارتی موضعی ناحیه اسکروتوم توسط حمام آب گرم 42 درجه سانتی گراد بمدت 20 دقیقه قرار گرفت، سپس گروه های درمانی تحت تجویز خوراکی و روزانه با دوزهای mg / kg 500 و750 قرار گرفته و سرانجام در روزهای 14 و 28 و 42 با نمونه گیری از بیضه و اپیدیدیم آن ها چهار پارامتر درصد اسپرماتوژنز، شاخص میوزی ، قطر لوله های سمینی فروز، رتبه بندی جانسون ارزیابی گردید. نتایج نشان می دهد درحالیکه اثرات مخرب حرارت بر روی اسپرماتوژنز و باروری در نتایج حاصل از گروه حرارت کاملا پیداست، تجویز عصاره مذکور سبب کاهش محسوس اثرات مخرب حرارت می گردد. بعد از گذشت 28 روز با دوزmg / kg 500 باعث بهبود فاکتورهای مربوط به باروری و خصوصیات اسپرمی مذکور و تخفیف اثرات مخرب ناشی از حرارت بر روی بیضه ها می شود.
محمد رضا اسماعیلی نژاد همایون بابایی
لپتین یک هورمون جدید و 16کیلو دالتونی است که از سلول های چربی منشا گرفته و جذب غذا را کاهش می دهد، بنابراین مورد علاقه کسانی است که به دنبال کاهش وزن می باشند. با این حال تاثیرات آن روی ساختار گنادی جنس نر در تجویزهای طولانی مدت ناشناخته است. بنابراین تحقیق حاضر انجام شد تا تغییرات مورفومتریک روی بافت بیضه موش سوری متعاقب استفاده طولانی مدت از لپتین بررسی شود. بدین منظور 30 سر موش سوری نر بالغ به طور تصادفی به 2 گروه، کنترل(15 سر) و درمان (15 سر) تقسیم شدند. به موش های گروه درمان، هورمون لپتین با دوز1 میکروگرم به صورت روزانه و حجم1/. سی سی بمدت 60روز به صورت داخل صفاقی تزریق شد. موش های گروه کنترلنیز با حجمو روش مشابه آب مقطر استریل دریافت کردند. 5سر از موش های هر گروه در روزهای15،30و60 به روش انسانی کشتارشده و بیضه سمت چپ آنها جدا شد و در فرمالین بافر 10% قرار داده شد. سپس برای اندازه گیری های مورفومتریک با هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی انجام گرفت. به جز قطر هسته سلول های سرتولی که در روز 30و 60 تحت تاثیر قرار گرفته بودند، بقیه پارامترهای اندازه گیری شده از قبیل:درصد اسپرماتوژنز، شاخص میوزی، ارتفاع اپیتلیوم، قطرلوله های منی ساز، قطرهسته سلول های اسپرماتوگونی ورتبه بندی جانسون، کاهش معنی داری را در طی 15روز متعاقب استفاده از لپتین در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند(05/0>p). شاخص میوزی و قطر هسته سلول های اسپرماتوگونی تخریب بیشتری در روز 30 نسبت به روز 15 نشاندادند (به ترتیب 03/0±09/3 دربرابر 03/0±23/3و 09/0±50/5 دربرابر 14/0±08/6). درنهایت باتوجه به نتایج به دست آمده می توان چنین استنباط نمود که استفاده طولانی مدت از لپتین میتواند اثرات مضری روی بافت بیضه اعمال کرده و پروسه اسپرماتوژنز را به تاخیر بیندازد.
مینا بداغ آبادی همایون بابایی
مقدمه و هدف: صنعت گاو شیری یکی ازمهم ترین و با ارزش ترین صنایع اکثر کشور ها می باشد؛ ورم پستان به عنوان مهم ترین بیماری در گاوهای شیری است که بر روی تولید شیر، باروری، کاهش عمر اقتصادی حیوان و تولیدات دام موثر است. این مطالعه به هدف بررسی بروز تجمعی ورم پستان و هزینه های اقتصادی ناشی از این بیماری در گاوداری های استان تهران انجام گرفته است. مواد و روش کار: برای بررسی بروز تجمعی 32 گاوداری از 679 گاوداری موجود در استان تهران انتخاب گردید و همچنین 135 گاوداری از 679 گاوداری به طور تصادفی برای بررسی هزینه های اقتصادی بیماری از انتخاب گردید. نتایج: بروز تجمعی ورم پستان در این گله ها برابر با 8/35 درصد برآورد گردید. هزینه های اقتصادی در یک دوره 8 ساله با نرخ تنزیل 20درصد7/105086350 ریال محاسبه گردید. بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بروز تجمعی ورم پستان وهزینه های اقتصادی این بیماری در گاوداری های صنعتی استان تهران بسیار بالاست که باید راهکارهایی جهت کنترل و کاهش بروز بیماری ارائه نمود.
آرمیتا نیک نفس همایون بابایی
مطالعه حاضر، بررسی تاثیر گیاه چای سبز در جلوگیری از آثار مخرب ایسکمی، متعاقب چرخش بیضه را بررسی کرده است. در این مطالعه، از 40 راس موش صحرایی استفاده شد. حیوانات به طور تصادفی به 4 گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول، گروه کنترل نرمال می باشد که هیچ عملی روی آن انجام نشد. موش های گروه دوم وسوم، یک هفته قبل از زمان چرخش وتا 48 ساعت بعد از چرخش تحت درمان با عصاره متانولی چای سبز (به میزان 2 درصد در آب آشامیدنی) قرار گرفتند. دربین این دوگروه، گروه دوم، به عنوان کنترل چای سبز بیضه هاتحت چرخش قرار نگرفتند در حالیکه بیضه رت های گروه سوم (گروه درمان)، بعد از بیهوشی به مدت 2 ساعت تحت چرخش720 درجه (خلاف جهت عقربه های ساعت) قرار گرفتند. گروه چهارم، گروه کنترل چرخش بودکه در این گروه بدون استفاده ازچای سبز، بیضه ها مشابه گروه سوم تحت چرخش قرار گرفتند. چرخش بیضه باعث کاهش درصد اسپرماتوژنز، قطر لوله های منی ساز، شاخص میوزی و رتبه بندی جانسون در مقایسه با گروه کنترل نرمال وکنترل چای سبزگردید، هرچند افزایش پارامتر های فوق در گروه درمان دیده شد. در نتیجه به نظر می رسد تجویز یک آنتی اکسیدان مانند چای سبزدر جلوگیری از آثار ایسکمی موثر است.