نام پژوهشگر: مهدیه مرادزاده
مهدیه مرادزاده یوسف گرجی مهلبانی
هنر یا ستایش زیبایی و تقلید از طبیعت از ویژگی های ذاتی آدمی است و معمولاً در همه ساخته های دست بشر به نسبت میزان ذوق و استعداد اقوام مختلف چهره می نماید. تاریخ هنر ایران سرشار از نمونه های عالی و شگفت انگیزی است که در تمام شاخه های هنر از ساخت و تزیین ابتدایی ترین وسایل زندگی تا معماری با شکوه قصرها و نقّاشی و موسیقی و جز آن جلوه گرشده است. هنر ایرانی نیز، چون دیگر پدیده های اجتماعی، در داد و ستد گسترده فرهنگی از هنر وصنعت اقوام دیگر تأثیر بسیار پذیرفته، امّا اصالت و ویژگی ذوقی خود را از دست نداده است. جایگاه ایران به جهت فرهنگی و هنری سابقه متعالی دارد. ما در طی قرون گذشته از بسیاری از کشورها هم کهن تر و هم به لحاظ هنری برجسته تر بود ه ایم. مخصوصا این قدمت از مشخصات و ممیزاتی برخوردار است که خاص ایران بوده و حتی به فرهنگ های دیگر هم تعلق چندانی ندارد و احیانا اگر از فرهنگ های سنتی و باستانی اطراف خود مایه ها و اندیشه هایی جذب کرده، به نوبه خود بر تمدن های روم، سومر، هند و غیره هم آثاری برجای گذاشته است. ولی در ادوار گذشته این جایگاه و نقش عوض شد و طبیعی است که ایران دیگر در وضعیت کنونی چنین جایگاهی نداشته باشد. آن هنگام که تمدن ها ساکن، خنثی و گاه انحطاط شان مشخص تر بود، ایران تأثیر عمیقی بر هنر ملل جهان گذاشت و از دیگران هم نقش پذیرفت، بدون آنکه تحت سلطه آنان باشد. در دهه هایی که هر از چند گاهی هنرمندی جایگاه رفیع یافته و ادعای جهانی کرد، در نهایت به مانند دیگر عرصه ها، محصولات هنری هم نامطلوب شد. البته این معضل مختص ایران نیست بلکه عمدتا جهان امروز با آن مواجه است. از این رو بسیاری این دوره را عصر انحطاط هنری می نامند. فقدان فضاهای غنی فرهنگی و هنری و امکانات گفتگو، تبادل نظر، فعالیت های جمعی و گروهی و بسیاری از تلاش های هنرمندان در رشته های مختلف در واقع خلاء بزرگ ارتباطی را به وجود آورده است. بدیهی است هدف از ایجاد مراکز هنری شکل گیری تمرکز و پیوستگی هنرمندان و علاقه مندان به هنر در یک فضای هنری، رفع مشکلات، ایجاد تحرک لازم، برگزاری کنفرانسها، تحلیل و نقد آثار هنری ایران و جهان وبالاخره تلاش های وسیع و جستجو راه های تلفیق عناصر غنی گذشته با فرهنگ مورد نیاز امروز کشور است. امروزه با همه تکاملهایی که دنیای ماشینی و الکترونیکی و تکنولوژی یافته و گاهی انسان را از بعد عاطفی دور کرده وبه سرعت به سوی ماشینی شدن و مادی فکر کردن می کشاند این، هنر به طور عام است که روح انسان را با زیبایی های خلقت و اعجوبه های شگفت انگیز طبیعت آشنا می کند و به آن آرامش و سکون می بخشد، زیرا که پیوند روح با هنر و با جلوه های زیبای آن، فطری است. هنر حدیث شریف زندگی دیروز است که امروز هم می تواند صور اسرافیلی باشد برای قطع وابستگی های ناخواسته ما. در این راه با بهره مندی از هنر می توانیم گامهای بلند و موثری برداریم. هنر یکی از قلمروهای بسیار مهم و گنجینه فرهنگی و... هر جامعه ای محسوب می شود و فرهنگ و ارزشهای دینی و معنوی هر جامعه ای در درجه اول در آثار هنری خلق شده از سوی افراد آن جامعه متجلی می شود. هنر انسان را از دایره تنگ تفرّد و درون گرایی محض خارج کرده و در مسیر تعامل و تکامل اجتماعی و انسانی قرار می دهد و پرواضح است انسانهایی که دستی در هنر دارند معمولاً دارای افق اندیشه وسیع تر و ژرف تری نسبت به مسائل جهان هستند و می توانند آزادانه از مرز دنیای واقع فراتر رفته و در اوج زیبایی خود ساخته به پرواز درآیند و در این رهگذر رویاهای ناممکن را ممکن سازند. علاقمندی به هنر و فراهم نمودن زمینه بهره گیری از آن برای افراد یک جامعه باعث گسترش حس زیباشناختی آنان، تبلیغ ارزشهای معنوی، آشنایی با الگوهای رفتار انسانی والا، گسترش باورها و نگرش های مثبت و به طور کلی آزادی انسان از فشارهای ناشی از زندگی مادی می گردد. هدف اصلی ما پرداختن به معماری است. معماری فضایی که بتواند با ایجاد محیطی آرام و دلپذیر - همچون ماهیت خود هنر- بستر مناسبی برای آموزش و یادگیری هنرهای مختلف باشد و چه فضایی بهتر از یک باغ می تواند این لطافت و آرامش را به ارمغان بیاورد. رساله حاضر با نام باغ هنر تهران به منظور دستیابی به این هدف پیش رفته است و نگارنده برآن بوده تا با مطالعه در عرصه های هنر، معماری، زمین و زمینه از ابعاد مختلف به موضوع نزدیک شده و با آن ارتباط برقرار کند. این رساله مشتمل بر دو بخش است: «شناخت» و «مداخله» . که با استفاده از دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شده اند. بخش اول که شناخت نام گرفته است، طی شش فصل چارچوب پژوهش، مفاهیم و نظریه های مرتبط با موضوع، نمونه ها و الگوهای طراحی و معماری و کلیاتی پیرامون محیط، مطرح شده است. تلاش براین بوده که در این بخش شناخت مناسبی نسبت به جنبه های مختلف موضوع، حاصل آید. در بخش دوم که مداخله نام گرفته است، برنامه ریزی فیزیکی و تجزیه و تحلیل سایت، مقدمات طراحی را فراهم آورده و با ارائه طرح به پایان رسیده است. در این رساله سعی شده است که با منطقی از کل به جز و سلسله مراتب «معنی»، «عملکرد» و «شکل»، سطوح مختلف رساله را نظام داده و با طراحی معماری، پروژه را به اتمام برسانیم، امیدواریم که در این امر، به نتیجه قابل قبولی دست یافته باشیم.