نام پژوهشگر: شهرام پورآذین

بررسی نظریه ی معناگرایی (ساختارگرایی و پساساختارگرایی) و دلالت های آن بر تعلیم و تربیت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  شهرام پورآذین   احمد سلحشوری

هدف کلی این تحقیق، بررسی نظریه ی معناگرایی (ساختارگرایی و پساساختارگرایی) و دلالت های آن بر تعلیم و تربیت می-باشد. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی-تحلیلی است که به بررسی دلالت های تربیتی ساختارگرایی و پساساختارگرایی در زمینه ی مفهوم تربیت، هدف تربیت، اصول تربیت و روش های تربیت پرداخته است. جامعه ی آماری این پژوهش عبارت است از کلیه ی منابع اسناد، مدارک، کتب، مقالات، مجلات و پژوهش هایی که انجام شده. نمونه ی پژوهشی این پایان نامه عبارت است از کلیه منابع، اسناد، مدارک و پژوهش هایی که بحث شده و در دسترس محقق است. روش جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و فیش های تحقیقاتی و چک لیست تهیه و تنظیم شده است. ازکل یافته های تحقیق نتایج زیر به دست آمد: ا- مفهوم تربیت از دیدگاه ساختارگرایی، تحقق ویژگی های انسان واقعی در جوامع بشری می باشد و از دیدگاه پساساختارگرایی، کوششی در جهت غنی کردن رغبت‏های فرد می باشد. 2- هدف غایی تربیت از دیدگاه ساختارگرایی، شناخت فطرت انسان یا شناخت ساختار کلی ذهن آدمی می باشد و در مورد هدف تربیت از دیدگاه پساساختارگرایی، باید گفت اگرچه پساساختارگرایان معتقدند ‏که هیچگاه پایان و غایتی برای معماری سیستم تعلیم و تربیت‏ وجود ندارد، اما می‏توان نکاتی را در نظر گرفت که تعلیم و تربیت‏ پساساختارگرا به سوی آن حرکت می‏کند: الف- ارتقاء مطالعات فرهنگی ب- ایجاد تفکر انتقادی و ساختارشکن ج- بهبود تربیت اخلاقی. 3- اصول تربیت از دیدگاه ساختارگرایی عبارتند از: اصل کل نگری، اصل تعامل، اصل خود تنظیمی و اصل مطالعات زمینه ای؛ و از دیدگاه پساساختارگرایی، عبارتند از: اصل شدن، اصل تفاوت و ناهمسانی، اصل ارتباط افقی و متقاطع، اصل تفکر افقی. 4- روش های تربیت از دیدگاه ساختارگرایی عبارتند از: روش آموزش دو جانبه، روش پروژه، روش آموزش ترکیبی؛ و از دیدگاه پساساختارگرایی عبارتند از: روش ساخت شکنی، روش یادگیری مشارکتی، روش انتقادی، روش گفتمان.