نام پژوهشگر: نعمت الله موسی پور
حمیده فخر آبادی نعمت الله موسی پور
ایده سازگارسازی برنامه ی درسی بر این پایه استوار است که برنامه ی ملی و متمرکز تعدیل شود و منطبق بر شرایط و ویژگی های دانش آموزان باشد. این تحقیق با هدف تجزیه و تحلیل فعالیت های سازگارسازی برنامه درسی در شهر بردسیر (کرمان) صورت گرفته و ماهیت کمی دارد. در این پژوهش ابعاد متفاوت سازگارسازی با دو طبقه «افزایش و تکمیل» و «حذف و تغییر» و ابعاد مختلف برنامه درسی تحت چهار عنصر «هدف»، «محتوا»، «زمان بندی» و «ارزشیابی»، محور اصلی بررسی قرار گرفتند. تمرکز پژوهش بر این بود که نشان دهد دبیران دوره متوسطه «به چه میزان»، «با چه دلایلی»، «در چه موضوعاتی» و «در ارتباط با چه متغیرهایی» به سازگارسازی عناصر برنامه درسی اقدام کرده اند. بر این اساس، سازگارسازی دبیران دوره متوسطه، دلایل اقدام آنها به سازگارسازی، حوزه های درسی که بیشترین سازگارسازی در آنها صورت گرفته و همچنین ویژگی های مرتبط با سازگارسازی در دبیران مورد بررسی قرار گرفت. این پژوهش در دور? متوسطه و با بررسی مجزای شاخه های تحصیلی آن یعنی شاخه نظری که رشته های علوم تجربی، علوم ریاضی و علوم انسانی را در بر داشت، شاخه فنی و حرفه ای که رشته های معماری، کامپیوتر، حسابداری، گرافیک، برق و نقشه کشی را در بر داشت و همچنین شاخه کار و دانش که رشته های خیاطی، فرش و مدیریت خانواده را در بر داشت، انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 368 نفر از دبیران متوسطه شهر بردسیر بود که 204 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای انجام این پژوهش از پرسشنامه محقق ساخته گزینه ای استفاده شده است که شامل دو بخش می باشد، بخش اول مربوط به ویژگی های دبیران و بخش دوم مربوط به ابعاد متفاوت برنامه درسی و عوامل موثر بر آن می باشد. و آلفای محاسبه شده بخش دوم پرسشنامه برابر با 8/0 بوده است. پس از جمع آوری پرسشنامه ها به تجزیه و تحلیل آماری پرداخته شد. این تجزیه و تحلیل در محیط نرم افزارهای spss و minitab انجام شد و از آزمون های پارامتری و ناپارامتری به تناسب مقیاس داده ها استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل داده ها از فراوانی، درصد فراوانی، آزمونt، آزمون کروسکال والیس و آزمون مان وایتنی استفاده شد. نتایجی که از این پژوهش بدست آمد نشان داد که دبیران به سازگارسازی برنامه درسی اقدام می کنند اما از بین دو بعد سازگارسازی بیشتر در بعد «حذف و تغییر» اقدام نموده اند. در بین دلایل اقدام به سازگارسازی، «نظریات علمی و نتایج تحقیقات» و سپس «شرایط فرهنگی، اجتماعی و اقتضادی» و «تشخیص های کارشناسانه معلم» بیشترین فراوانی را داشته اند. در بین برنامه های درسی در حوزه حرفه آموزی در کل ابعاد برنامه بیشترین سازگارسازی انجام شده است. در بین ویژگی های دبیران «حوزه تحصیلی دبیر» و «میزان تحصیلات دبیر» بیشترین ارتباط را با اقدام به سازگارسازی برنامه درسی داشته است. کلمات کلیدی: سازگارسازی، برنامه درسی، سازگارسازی برنامه درسی، دبیران متوسطه، شهرستان بردسیر.
سارا یعقوبی نعمت الله موسی پور
چکیده بررسی جایگاه درس در برنامه درسی مدارس راهنمایی دولتی و غیردولتی شهر » این پژوهش با هدف و دو هدف جزئی تعیین سهم هر یک از موضوعات درسی در هر یک از روزهای هفته « تهران در سال 1388 و تعیین سهم هر یک از موضوعات درسی در زمان بندی های روزانه انجام شده است. این پژوهش یک تحقیق است که به دنبال یافتن پاسخ برای یک سوال اصلی و نه سوال فرعی « تحقیقات کاربردی » توصیفی، از نوع بوده است. در انجام این پژوهش 5منطقه آموزشی 4،2،6،16،9 شهر تهران به عنوان مناطق نمونه انتخاب و در هر یک از آنها تعداد 10 مدرسه راهنمایی دخترانه و پسرانه بطور مساوی که 6مدرسه دولتی و 4مدرسه غیرانتفاعی در هر یک از مناطق انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری اطلاعات برنامه هفتگی مدارس بوده است . نشان داد که در سوال اصلی تحقیق؛ تفاوت چندانی در c آزمون سوالات پژوهش با استفاده از آزمون 2 جایگاه دروس مشاهده نشده اما بیشترین اختلاف در مدارس دولتی و غیرانتفاعی بوده و دروس علوم پایه و زبان های خارجی و زبان و ادبیات فارسی به عنوان بیشترین جایگاه داران برنامه درسی هفتگی شهر تهران، اغلب در روزهای شنبه تا سه شنبه و دروس تربیت بدنی و فوق برنامه و تک ساعتی به عنوان کمترین جایگاه داران در برنامه درسی در روزهای آخر هفته جای دارند. در پاسخ به سوالات فرعی: 1.موضوعات درسی علو م پایه، زبان های خارجی و زبان وادبیات فارسی در روز شنبه 2.موضوعات درسی علوم پایه در روز یکشنبه 3.موضوعات درسی علوم پایه و زبان های خارج ی در روز دوشنبه 4.موضوعات درسی علوم پایه در روز سه شنبه 5.موضوعات درسی علوم پایه و علوم دینی در روز چهارشنبه 6.موضوعات درسی علو م پایه در روز پنجشنبه 7.موضوعات درسی علوم پایه در زنگ اول 8.موضوعات درسی علوم پایه، علوم دینی و زبان های خارجی در زنگ دوم و 9.موضوعات درسی علوم پایه و علوم دینی در زنگ سوم به طور غالب ارائه شده است.
مریم السادات قریشی عفت عباسی
هدف از اجرای این پروژه پژوهش بررسی میزان بکارگیری روشهای تدریس فعال توسط معلمان فیزیک پایه اول متوسطه و عوامل مرتبط با آن در شهرستان کرج در سال تحصیلی 90-1389 می باشد . شرکت کنندگان این پژوهش کلیه دبیران فیزیک پایه اول متوسطه می باشند آنها 93 دبیر به روش تصادفی انتخاب شدند . ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته 49 سوالی می باشد . روش تحقیق از نوع زمینه یابی است . داده ها با استفاده از روشهای آمارتوصیفی ( میانگین و انحراف معیار ) و روشهای آمار استنباطی ( آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون t مستقل) با استفاده از نرم افزار spss-version19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که 22/58درصد از دبیران فیزیک پایه اول متوسطه شهرستان کرج از روش های تدریس فعال استفاده می کردند . بین میزان بکارگیری روشهای تدریس فعال توسط دبیران ، جنس و سابقه تدریس فیزیک 1 تفاوت معنا دار وجود داشت اما بین سن ، سابقه خدمت وگرایش های تحصیلی دبیران و میزان بکار گیری روشهای تدریس فعال توسط آنان تفاوت معنا دار مشاهده نشد.
محمد ظاهر فهیمی هاشم فردانش
هدف از پژوهش حاضر، بررسی وضعیت موجود برنامه درسی دوره ابتدایی کشور افغانستان و ارائه الگوی طراحی برای آن بوده است. نتایج این تحقیق از یک جهت، وضعیت موجود برنامه درسی دوره ابتدایی این کشور را به تصویر می کشد و اهم مسایل و مشکلات و نارسائیهای برنامه درسی دوره ابتدایی این کشور را مشخص می کند و از جهت دیگر برای طراحان برنامه های درسی آن الگویی ارائه می نماید. توصیه های ارائه شده می تواند، زمینه های لازم برای دست اندرکاران آموزش و پرورش افغانستان از جمله برنامه ریزان درسی، مولفان، معلمان و به خصوص طراحان برنامه های درسی آن، فراهم و ایشان را در جهت شناخت وضع موجود و برنامه ریزی جهت رفع نارسائیها و نقایص موجود کمک کند. جهت دستیابی به این هدف، روند تحقیق از بررسی و تحلیل مبانی نظری برنامه های درسی دوره ابتدایی افغانستان در پنج حوزه: مطالعات برنامه درسی، فلسفه تعلیم و تربیت و نظریه های برنامه درسی، مسایل روان شناختی دوره آموزش ابتدایی، مطالعات جامعه شناختی مرتبط با جامعه افغانستان و مطالعات جامعه شناختی مرتبط با جامعه جهانی، آغاز و جمعبندیهای مبتنی بر مطالعه در این حوزه ها به عنوان داده های تحقیق تعریف گردید. سپس این داده ها، به عنوان بنیادهای نظری الگوی مطلوب طراحی مورد استفاده قرار گرفت و بر اساس آنها اصول و معیارهای شرایط مطلوب استخراج شد. توضیح وضعیت مطلوب و شرایط مطلوب، دستمایه بررسی و مطالعه وضعیت موجود قرار گرفت و با محور قرار گرفتن اصول و معیارهای مذبور که در مجموع تشکیل دهنده اصول و ارکان الگوی طراحی پشنهادی این تحقیق می باشند، ضمن مقایسه وضع مطلوب و وضع موجود، وضعیت موجود به بررسی و تحلیل گرفته شد. البته، قبل از مقایسه الگوی طراحی مطلوب، با نظر خواهی از دست اندکاران و کارشناسان برنامه درسی افغانستان در معرض سنجش اعتبار و در نهایت مورد تأیید قرار گرفت. بدین ترتیب، در نتیجه مطالعه پنج حوزه مطالعاتی که ذکر شد، ناظر بر طراحی برنامه های درسی دوره ابتدایی در کشور افغانستان، هم اصول و معیارهای الگوی طراحی پیشنهادی مشخص گردید و هم ارزیابی وضعیت موجود به عنوان بخش دیگر تحقیق، انجام شد. در این پژوهش، با تفکیک سوالات پژوهشی از روشهای مختلف استفاده گردید. برای پاسخ به به بررسی و تحلیل تحقیقات انجام « پژوهش تلفیقی: سنتز پژوهی » سوالات ابتدا با استفاده از روش گرفته در زمینه الگوهای طراحی و مبانی برنامه درسی پرداخته شد. سپس برای طراحی الگوی طراحی استفاده گردید. برای توصیف و ارزیابی وضع موجود نیز از روش « پژوهش نظریه یی » مطلوب از روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شد. نتایج بررسی و تحلیل وضعیت موجود بیانگر آن است که الگوی حاکم بر طرحهای موجود برنامه درسی رسمی دوره ابتدایی افغانستان، الگوی موضوعی/ دیسیپلین محوری است و ساختار، اجزاء و عناصر آن با الگوی مزبور هماهنگ می باشد. این در حالی است که در وضعیت مطلوب، الگوی طراحی برنامه بر پایه دیدگاه اسلامی، و محوریت آداب، اخلاق و خصوصیات شهروندی منطبق با معیارهای اسلامی است و در طراحی های برنامه درسی بر مسایل اجتماعی و زیست جمعی مدنی مردم افغانستان تاکید شده است. در الگوی طراحی پیشنهادی بر چهار عنصر هدف، محتوا، روشهای یاددهی -یادگیری و ارزشیابی تاکید گردیده برای هر یک، ویژگیهایی برشمرده شده است.
محدثه تاج الدینی محمدرضا فدایی
یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر عملکرد ریاضی دانش آموزان، دانش ریاضی آنها است . تقسیم بندی دانش ریاضی مانند بسیاری از مباحث دیگر آموزش ریاضی در سال های اخیر تکامل یافته و دستخوش تغییراتی گشتهو در اکثر مدلهای تقسیم بندی دانش ریاضی بر اساس نوع به دانش رویه ای در مقابل دانش مفهومی دسته بندی شده و در مورد رابطه ی بین این دو دانش نیز دیدگاههای متفاوتی همچون دیدگاه برهمکنشی پویا، دیدگاه تکوینی و دیدگاه رفت و برگشتی مطرح شده اند. در این پژوهش نحوه ارائه ی مطالب از لحاظ مفهومی و رویه ای در کتاب ریاضیات سال اول دبیرستان قبل از تغییر سال چاپ و بعد از تغییر سال چاپ، از دیدگاه دبیران با استفاده از روش مصاحبه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج این مطالعه نشان می دهد که کتاب چاپ 1387 مطالب را به صورت مفهومی همراه با برقراری ارتباطات بین مفاهیم ارائه کرده، در حالی که در کتاب چاپ 1370مطالب با ارائه ی رویه ای شروع شده است. درکتاب های قبل از تغییر بیشتر بر اساس دیدگاه«اول رویه » و کتابهای بعد از تغییر بیشتر بر اساس «دیدگاه اول مفهوم» طراحی شده اند. همچنین بدلیل اینکه قسمت مثلثات در کتاب جدید نسبت به کتاب قدیم تغییر چشمگیرتری داشت تمرین های این دو کتاب نیز از دیدگاه دبیران مورد مقایسه قرار گرفتند و نتایج نشان دهنده ی این است که تمرین ها در کتاب قدیم بیشتر به صورت رویه ای و با حفظ کردن فرمولهای مربوط به مثلثات می توان آنها را جواب داد ولی در کتاب جدید تمرین ها بیشر به صورت مساله و به شکل کاربردی ارائه شده اند که دانش آموزان برای حل آن مسائل نیاز به دانش مفهومی دارند .
مرضیه اژدری نعمت الله موسی پور
آنچه پیش رو دارید پژوهشی است که به منظور تعیین میزان تحقق اهداف برنامه درسی (برنامه کسب شده) فیزیک سال سوم متوسطه انجام گردید ه است. بنابر ماهیت موضوع پژوهش هدف ها و سوال ها این پژوهش از نوع مطالعات برآوردی وارزشیابی است واز نظر نحوه گردآوری داده ها در زمره پژوهش های زمینه یابی قرار دارد. بدین منظور 365 نفر از دانش آموزشان رشته های ریاضی فیزیک و تجربی مدارس متوسطه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 5 منطقه جغرافیایی شهر تهران به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این پژوهش جهت ارزشیابی برنامه درسی کسب شده در حیطه دانشی از آزمون پیشرفت تحصیلی با 20 سوال به صورت چهار گزینه ای از 4 بخش کتاب فیزیک 3 و آزمایشگاه و در حیطه نگرشی از پرسشنمه نگرش سنجش مقق ساخته با 21 گویه در مقیاس لیکرت به صورت 5 گزینه ای استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داداه ها از روش های آماری توصیفی (فراوانی، درصد ها ، میانگی و انحراف معیار) و جهت آزمون سوال های پژوهش از روش های آماری استنباطی ( t تک گروهی tگروه های مستقل و آزمون کروسکال-والیس) استفاده شد. نتایج نشان داد که : 1- اهداف برنامه درسی فیزیک در حیطه دانشی تحقق یافته است2- بین دانش آموزان دختر و پسر در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معنا داری وجود ندارد.3- بین دانش آموزان رشته های ریاضی و تجربی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود ندارد4_ بین دانش آموزان مناطق مختلف اموزشی در تحقق اهداف حیطه دانشی تفاوت معناداری وجود دارد 5- اهداف برنامه درسی فیزیک در حیطه نگرشی تحقق نیافته است. 6- بین دانش آموزان دختر پسر در تحقق اهداف حیطه نگرشی تفاوت معناداری مشاهده نشد8- بین دانش آموزان مناطق مختلف آموزشی در تحقق اهداف حیطه نگرشی (کلی ) تفاوت معناداری مشاهده نشد اما در مولفه نگرش به آزمایشگاه تفاوت معنا دار بود.
مرزبان ادیب منش مجید علی عسگری
این پژوهش با هدف امکان سنجی اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محور در دبیرستان های شهر کرمانشاه صورت گرفته است. لذا در این راستا چهار متغیر دانش نگرش مهارت و امکانات در د گروه مدیران و دبیران مورد سنجش و برری قرار گرفت. برای سنجش متغیرهای یاد شده چهار مولفه انتخاب، تغییر، تکمیل و تدوین در زمینه برنامه ریزی درسی مدرسه محور مورد شناسایی قرار گرفت و سعی شد پرسش ها سنجش هر چهار سطح را شامل شود. ضمن اینکه سوالاتی نیز طرح شدند که بتوانند تمرکز را بسنجد. آگاهی نسبت به صحت و سقم هر یک از پرسش ها تمایل یا عدم تمایل به یک از مولفه ها به ترتیب دانش نگرش مهارت گروه های مخاطب را مورد سنجش قرار داد امکانات موجود در مدارس نیز با توجه به نیازهای ضروری برای انجام برنامه ریزی درسی مدرسه محور مورد سنجش قرار گرفت. پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد حجم جامعه در این پژوهش شامل کلیه دبیران و مدیران مدارس متوسط شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 1389-1388 می باشد حجم نمونه هم شامل 50 نفر از مدیران و 300 نفر از دبیران بودند که به صورت انتخاب شدند. لذا در این پژوهش گروه اطلاع رسان مدیران و دبیران مقطع متوسطه در شهر کرمانشاه می باشند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری گردیدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده شد. بر این اساس از شاخص های میانگین و انحراف استاندارد و همچنین از نمودارهای ستونی (میله ای، هستوگرام و منحنی نرمال) با توجه به سطح سنجش متغیرها استفاده شد و در آمار استناطی هم به منظور سنجش رابطه بین متغیرهای از آزمون خی 2 و ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین دانش گروه های مخاطب (دبیران و مدیران) برای اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه به محور در مقطع متوسطه و تحصیلات آنها رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین نگرش گروه های مخاطب (دبیران و مدیران) برای اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محور در مقطع متوسطه و تحصیلات آنها رابطه معنادار به دست آمد. نتیجه کلی پژوهش حاکی از آن است که گروه های مخاطب دارای دانش کافی نگرش متوسط و مهارت ناکافی در زمینه اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محور می باشند و مدارس متوسطه شهر کرمانشاه برای اجرای برنامه ریزی درسی مدرسه محور از امکانات مناسب برخوردار نیسنتد. براساس یافته های پژوهش پیشنهاد می شود که هر چند که گروه های مخاطب از دانش کافی و نگرش مثبت برخوردار هستند ولی باید در زمینه دانش آنها به روزآوری دانش مد نظر قرار می گیرد و در زمینه نگرش هم تغییر نگرش دست اندرکاران مورد توجه قرار گیرد همچنین بازسازی امکانات مدارس و فراهم آوردن شرایطی برای افزایش مهارت های گروه های مخاطبان نباید از نظر دور بماند.
نجمه عفت عباسی
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه تربیت معلم در نیمسال دوم 89-1388 انجام گردیده است. در این پژوهش از روش تحقیق زمینه یابی استفاده و نمونه که 275 مورد بود با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم جامعه و با توجه به نسبت مناسب تعین گردیده است. سپس با استفاده از پرسشنامه داده های لازم از گروه اطلاع رسان دانشجویان جمع آوری شد و به منظور تحلیل داده های بدست آمده از آمار توصیفی (توزیع فراوانی، درصد، میانگین) و در بخش آمار استنباطی از آزمون خی دو یومان ویتنی و کروسکال والیس) استفاده گردید. نتایج آزمون آماری نشان داد که آزمون تشریحی یکی از روش هایی است که دارای بیشترین میزان استفاده در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان بوده است همچنین نتایج نشان داد که میزان بکارگیری روش های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی به تناسب مرتبه علمی و گروه –رشته های تحصیلی متفاوت بوده است. استادیاران بیشتر از سایر مراتب از روش تشریحی استفاده کرده اند و در گروه-رشته فنی و مهندسی نیز از آزمون های تشریحی بیش از سایر گروه –رشته ها استفاده شده است. همچنین در گروه رشته علوم انسانی فعالیت های تحقیقی با گزارش مکتوب بیش از سایر گروه رشته ها بکارگرفته شده اند اما در زمینه جنسیت مدرسان زن و مرد به یک اندازه از روش های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده کردند. بر این اساس پیشنهاد می شود که با توجه به تفاوت های فردی و تفاوت های موضوعی بهتر است از چندین شیوه در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده شود تا اطلاعات حاصل شده از اعتبار بیشتری برخوردار گردند.
علی محبی نعمت الله موسی پور
به آنچه در فرایند یاددهی- یادگیری از سوی یادگیرنده دریافت می شود برنامه تجربه شده گفته شده است. برنامه درسی تجربه شده دارای 5 سطح است که عبارتند از: برنامه درسی نهفته، برنامه درسی مورد انتظار، برنامه درسی تعاملی، برنامه درسی دریافت شده و برنامه درسی نهادینه شده تحقیق حاضر عوامل موثر بر سطوح مختلف برنامه درسی تجربه شده ار در مورد درس اندیشه اسلامی دروه کارشاسی مورد بررسی قرار داده است. به این منظور یکی از دانشگاههای مستقر در تهران برای مطالعه موردی انتخاب و با استفاده از روش کمی و با ابزار پرسشنامه هر کدام از سطوح ذکر شده مورد سنجش قرار گرفته است. برای انتخاب نمونه سطوح اول و دوم برنامه درسی تجربه شده 210 نفر از دانشجویان وردی سال 89-1388 به صورت تصادفی انتخاب شدند و در سطوح سوم، چهارم و پنجم هم همه دانشجویانی که در نیمسال اول سال تحصیلی 89-88 در اندیشه اسلامی را انتخاب کرده یا این درس را پاس کرده بودند به صورت تمام شمار انتخاب شدند و پرسشنامه بین آنان توزیع شد. داده های جمع آوری شده به وسیله آزمونهای آماری پیرسون رگرسیون، تحلیل واریانس و آزمون شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. براساس نتایج بدست آمده عوامل آموزشی( مدرس، فضای فرهنگی، تربیتی، ارزشیابی، محتوا ) و اجتماعی (خانواده، دوستان و همکلاسی ها ، رسانه ها) بیشترین تاثیر را بر سطح مختلف برنامه درسی تجربه شده نشان دادند و عوامل جغرافیایی و انفرادی به ترتیب کمترین تاثیر را بر این برنامه داشته اند. براساس نمره کسب شده از متغیر ملاک به ترتیب برنامه درسی تعاملی، برنامه درسی مورد انتظار، برنامه درسی نهفته ، برنامه درسی دریافت شده و برنامه درسی نهادینه شده قرار گرفتند.
سمانه طاهری زاده نعمت الله موسی پور
هدف پژوهش حاضر سنجش و مقایسه کارایی درونی کلاس های درس چندپایه و تک پایه مدارس ابتدایی استان مرکزی طی سال های 1386 تا 1390 است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه ی مدارس ابتدایی چندپایه و تک پایه ی شهرستان تفرش تشکیل می دهند. حجم نمونه دو گروه 60 نفره از دانش آموزان مدارس تک پایه و چندپایه برآورد گردید که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب شدند. نه پرسش تحقیقاتی در ارتباط با مسئله پژوهش مطرح شده است. روش تحقیق، روش توصیفی است و گردآوری اطلاعات از طریق بررسی پرونده ها و کارنامه های تحصیلی دانش آموزان که در مدارس موجود است ، به طور دستی و با استفاده از چک لیست انجام گرفت. داده های گرد آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون t و تحلیل عاملی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.نتایج تحقیق نشان می دهند که نرخ ارتقا، نرخ ترک تحصیل و نرخ تکمیل(فارغ التحصیلی) مدارس تک پایه و چندپایه باهم تفاوتی ندارند. این امر نشان دهنده آن است که سیستم آموزشی کلاس تک پایه در این شاخص ها به کلاس چندپایه برتری ندارد و دانش آموزان چندپایه از وضعیت خوبی برخوردارند.نرخ مردودی بین مدارس تک پایه و چندپایه دارای تفاوت معنی داری است و نرخ مردودی در گروه تک پایه بیشتر از چندپایه است. برنامه ها و امکانات آموزشی در مدارس چندپایه اثرگذارتر بوده است. همچنین نسبت درونداد به برونداد واقعی و ضریب کارایی داخلی در کلاس های چندپایه دارای وضعیت بهتری است. شاخص نرخ ماندگاری در کلاس تک پایه بیشتر از کلاس چندپایه است. به بیان دیگر کلاس تک پایه در نگه داشت دانش آموز در سیستم آموزش پیش از فارغ التحصیلی و کاهش ترک تحصیل موفق تر عمل کرده است.
محمدعلی امیرتقوی مجید علی عسگری
هدف پژوهش حاضر ارزشیابی برنامه درسی (قصد شده، اجرا شده و کسب شده) در دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی در دانشگاه علوم انتظامی و ارایه یک مدل برنامه درسی است. برای این منظور، برنامه دروس تخصصی دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی : 1- مدیریت پیشگیری از جرایم 2- پلیس انتظامی تطبیقی 3- مشارکت همگانی 4- جغرافیای جرایم 5- تجزیه و تحلیل وقایع انتظامی، در سه سطح برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده، مورد ارزشیابی قرار گرفته است تا از این طریق میزان انطباق بین سه سطح برنامه درسی در برنامه دروس دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی محرز گردد. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه مدرسان گروه انتظامی، مدرسان دورس تخصصی، دانشجویان و دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی بوده است. برای دادن پاسخ به سوالات تحقیق و ارایه یک مدل برنامه درسی، تحقیق در سه مرحله انجام گرفت. در مرحله اول، برنامه درسی قصد شده و میزان انطباق سرفصلهای پیش بینی شده با اهداف دروس، مورد ارزشیابی قرار گرفت. در مرحله دوم، برنامه درسی اجرا شده بررسی شد و میزان پیگیری اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی برنامه درسی قصد شده در برنامه درسی اجرا شده با توجه به امکانات و تجهیزات و آمادگی های لازم در دانشکده علوم انتظامی مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله سوم صلاحیت های مورد نیاز پلیس که از طریق اجرای برنامه دروس تخصصی دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی در دانشجویان ایجاد می گردد، مورد پرسش قرار گرفت. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی یا موردی و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. یافته های تحقیق در سه مرحله بالا نشان می دهد که : اولا : در بین عناصر برنامه درسی قصد شده (سرفصلها با اهداف دروس) برنامه دروس تخصص دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی انطباق وجود دارد. ثانیا: در برنامه درسی اجرا شده برنامه دروس تخصصی دوره کارشناسی ارشد میان فعالیت های تدریس گزینش شده، بیان اهداف درس، ارایه محتوای درس و در نهایت انجام شیوه ارزشیابی مدرسان با اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزشیابی برنامه درسی قصد شده، انطباق کمتری وجود دارد. ثالثا : برنامه درسی کسب شده دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی تا حدودی صلاحیت های پلیسی را در دانشجویان و دانش آموختگان دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی ایجاد کرده است و این امر بیانگر آن است که بین سطوح مختلف برنامه درسی دوره کارشناسی ارشد عملیات انتظامی انطباق کمتری وجود دارند. تجزیه و تحلیل مولفه های پرسشنامه برای برنامه درسی اجرا شده و کسب شده نشان داد که پرسشنامه های مذکور در هر دو سطح به مجموعه ای از کمبودها و نقایصی اشاره دارد که اگر در برنامه درسی عملیات انتظامی در دانشکده علوم انتظامی مورد توجه و برطرف گردند، در افزایش سطح انطباق بین سطوح مختلف برنامه درسی موثر خواهند افتاد.
رحمت اله خسروی محمود مهرمحمدی
هدف پژوهش حاضر از یک طرف طراحی و اعتبار سنجی الگوی آزادسازی تصمیم گیری برای برنامه درسی بر اساس نظریه شوآب و ویژگی های نظام آموزشی ایران و از طرف دیگر امکان سنجی چگونگی کاربرد این الگو برای حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه در استان زنجان است. برای نیل به این هدف از روش های مختلفی استفاده شده است. در گام نخست برای تبیین و نقد آزادسازی برنامه درسی بر اساس نظریه شوآب از روش کیفی«جستار نظر¬ورزانه»، برای ارزیابی و تحلیل ویژگی های نظام برنامه¬ریزی درسی ایران از نظر ساختار تصمیم گیری از روش کیفی «پژوهش ارزشیابی: سنجش موقعیتی»، و برای تدوین اشکال اولیه آزادسازی برنامه درسی از روش «پژوهش تلفیقی:¬ سنتز پژوهی» استفاده شده است. در گام بعد، برای ارزیابی کیفیت الگوی اولیه از منظر کنشگران برنامه درسی و تدوین الگوی نهایی از رویکرد پژوهشی کیفی و روش مصاحبه استفاده شده است. سرانجام برای تعیین نتایج حاصل از کاربست الگوی طراحی شده برای حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه در استان زنجان از رویکرد پژوهشی کیفی و روش «پژوهش معطوف به عمل فکورانه» استفاده شده است. جامعه و نمونه پژوهش حاضر نیز همانند روش ها متنوع است. بدین صورت که جامعه نخست، یک جامعه متنی است که در آن با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری موارد مطلوب، آثار علمی شوآب و همچنین اسناد و مطالعات مربوط به ویژگی های نظام برنامه¬ریزی درسی ایران مورد مطالعه قرارگرفته است. جامعه دوم شامل کلیه کنشگران برنامه درسی است که همزمان عضو گروه ویژه مطالعاتی «شوآب و عمل فکورانه در برنامه درسی» هستند. روش نمونه گیری در این جامعه، به صورت هدفمند از نوع موارد ویژه است. درنهایت، جامعه سوم شامل تمام متخصصانی است که در دانشگاه ها و همچنین مناطق مختلف سازمان آموزش وپرورش استان زنجان در حوزه یادگیری ریاضیات دوره دوم متوسطه و همچنین در حوزه¬های جامعه شناسی، روان شناسی تربیتی، و برنامه ریزی درسی مشغول به فعالیت هستند. روش نمونه گیری در جامعه سوم، نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری زنجیره ای است. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل بررسی اسناد و متون علمی، مصاحبه گروه کانونی و گزارش های مراجع تخصصی هستند. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از روش تجزیه وتحلیل تأملی و روش تحلیل محتوای مضمونی انجام شده است. مهم ترین یافته های پژوهش عبارت اند از: 1- بر اساس نظریه شوآب، هر چه خاستگاه تصمیم گیری درباره برنامه درسی به صحنه یا عرصه ای که با این تصمیم ها سر و کار عملی دارند (برای مثال مدرسه یا منطقه) نزدیک باشد، تصمیمات معتبرتر و موثرتر خواهند بود؛ 2- در نظام برنامه ریزی درسی ایران، در عمل، تولید و اعتباربخشی برنامه های درسی عمدتاً در تشکیلات مرکزی صورت می گیرد؛ 3- آزادسازی تصمیم گیری درباره عناصر برنامه درسی در نظام برنامه ریزی درسی ایران شامل هفت شکل است:تک¬وضعیتی(یک گونه)، چند¬وضعیتی(چهار¬گونه)، بی¬وضعیتی(ده¬گونه)، ترکیبی از تک¬وضعیتی- چند¬وضعیتی(چهار¬گونه)، ترکیبی از تک¬وضعیتی- بی¬وضعیتی (ده¬گونه)، ترکیبی از چند وضعیتی- بی وضعیتی(چهل¬گونه)، و ترکیبی از تک¬وضعیتی- چند¬وضعیتی- بی-وضعیتی(چهل¬گونه)؛ و 4- استان زنجان از لحاظ وضعیت دانشگاه ها و متخصصان دانشگاهی، وضعیت معلمان ازنظر تجارب علمی و عملی، و وضعیت دانش آموزان و خانواده های آن ها این ظرفیت را دارد که برای برنامه درسی ریاضیات دوره دوم متوسطه تصمیم گیری کند.
بهارک اعظمی نعمت الله موسی پور
پژوهش حاضر ماهیت تجربه دینداری و انواع آن و همچنین میزان انطباق تجارب مذکور با اهداف اعتقادی نظام آموزش و پرورش رسمی کشور را از منظر دانش آموختگان این نظام بررسی کرده است.این پژوهش به صورت کیفی و به روش پدیدارشناسانه انجام شد. دوازده دانش آموخته نظام با روش نمونه گیری هدفمند از بین خانواده های دیندار و غیر دیندار انتخاب شدند و با آنها مصاحبه نیمه سازمان یافته و عمیق انجام شد. آنگاه متن مصاحبه ها با روش تحلیل محتوای کیفی تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش در قسمت توصیف تجارب دینداری حول محور ابعاد سه گانه دینداری (اعتقادات با سه زیر مقوله خدا، معاد، نبوت، اخلاق و احکام) تنظیم و برای تعیین میزان انطباق آن با اهداف اعتقادی نظام، مقوله های حاصل با مقوله های موجود در اهداف نظام آموزشی، که بر اساس مولفه های دین رسمی نام گذاری شدند، مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که در حوزه باور خدا و معاد، اهداف نظام محقق شده است. در حوزه باور نبوت در گروه های مختلف دانش آموزی طیفی از ناباوری تا باور به نبوت ولی با تاکید بر غیر کاربردی بودن رهنمودهای این بزرگان به دلیل متفاوت بودن شرایط اجتماعی و فرهنگی به چشم می خورد. در بعد اخلاق تحقق اهداف به جز در برخی مصادیق با اخلاقی از جمله حجاب و عفاف غالبا حاصل شده است. در حوزه باور به مرجعیت علمای دینی، این باور در اکثریت قریب به اتفاق شکل نگرفته است. در شناسایی گونه های دینداری انواع خاصی از دینداری با محوریت باور قلبی به خدا، گرایش به مسائل اخلاقی با منشاء درونی و فطری و تبعیت از عقل در فروع دین (به جای تبعیت از علمای دینی) در میان دانش آموختگان سطح دیپلم رایج است.
سولماز نورآبادی نعمت الله موسی پور
به سبب گستردگی و پیچیدگیِ علوم، از یکسو؛ و ضرورت پاسخگویی به نیازهای متنوع یادگیرندگان و جامعه از سوی دیگر؛ نیاز به بهره مندی از میان رشته ای ها در اولویت برنامه ریزی های نظام آموزش عالی کشور قرار می گیرد. لازمه تولید و اجرای موفق برنامه های درسی میان رشته ای، ارزشیابی و به تبع آن بازنگری مداوم، است. حال این سوال مطرح می شود که آیا برنامه های درسی میان رشته ای در حال اجرا در ایران، مورد ارزشیابی قرار گرفته اند. با توجه به اهمیت علوم انسانی، هدف اصلی تحقیق حاضر، ارزشیابی برنامه های درسی میان رشته ای علوم انسانی در آموزش عالی ایران است تا به این پرسش پاسخ داده شود که وضعیت موجود این برنامه ها در آموزش عالی ایران تا چه میزان با وضعیت مطلوب انطباق دارد؟ برای پاسخ به این سوال از روش پژوهش ارزشیابی بر بنیاد رویکرد آمیخته، استفاده شده است. در این پژوهش، الگویی برای تقسیم بندی برنامه های درسی میان رشته ای ها ارائه شده است. به این صورت که این برنامه ها از منظر «منشاء» مورد نظر بوده و بر اساس واقعیت های آموزش عالی ایران، در سه گروه برنامه درسی میان رشته ای مسأله محور، دانش محور و دانش- دین محور تقسیم-بندی شده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل برنامه های درسی میان رشته ای علوم انسانی ایران است. بدین منظور، سه میان رشته برای بررسی به عنوان نمونه انتخاب شد. اطلاعات لازم برای این بررسی، از چهار منبع اطلاع رسان شامل متخصصان تولید و اجرای برنامه های درسی میان رشته ای، استادان و دانشجویان این برنامه ها و اسناد مربوط، کسب شد. نمونه و نمونه گیری در چهار گروه اطلاع رسان متفاوت بود. متناسب با متغیرها و گروه های اطلاع رسان، روش های جمع آوری داده ها تعیین شد. پس از گردآوری داده ها، اطلاعات بدست آمده از مصاحبه با استفاده از روش کدگذاری و مقوله بندی اطلاعات تجزیه و تحلیل شد و در داده های بدست آمده از پرسشنامه ها، از آزمون ناپارامتریک خی 2 یک سویه و دوسویه استفاده و در نهایت یافته های هر دو گروه، ادغام و تحلیل شد. بر اساس اطلاعات بدست آمده از گروه های اطلاع رسان، شاخص های ارزشیابی برنامه های درسی میان رشته ای، دارای وضعیت نامطلوب هستند و مولفه های برنامه درسی (شامل اهداف، محتوا و سرفصل ها، روش های تدریس و ارزشیابی، طراحی و سازماندهی برنامه های درسی میان رشته ای، و نیز دوره های بازآموزی اجرا شده برای استادان میان رشته ای ها)، نیاز به بازنگری و تحول دارد. اگر برنامه های درسی میان رشته ای به درستی بازنگری، تدوین و اجرا شوند؛ نقش میان رشته ای ها در ارتقای کمّی و کیفی علوم انسانی، افزایش خواهد یافت. همچنین بر اساس یافته-ها و تحلیل های انجام شده، دلایل عدم موفقیت هر یک از مولفه ها شناسایی و برای اجرای موفق این برنامه ها، راهکارهایی پیشنهاد شد.
پروین رضایی فریبرز درتاج
چکیده ندارد.
عظیمه خاکباز محمدرضا فدایی
چکیده ندارد.
نسیم سعید نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
سلیمان آوری نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
پریسا زارع نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
صدیقه میرزااحمدیان محبوبه عارفی
چکیده ندارد.
زهرا فتاحی نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
زهره اشرف گنجویی نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
زهرا فتاحی نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
خدیجه مرادی نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
فاطمه حاتمی محسن طالب زاده
چکیده ندارد.
مسعود شفاعی بجستانی محبوبه عارفی
چکیده ندارد.
دلیر شاه محمدی عزت الله نادری
چکیده ندارد.
اسماعیل مدبرنژاد نعمت الله موسی پور
چکیده ندارد.
مرضیه ثقفی جمیله علم الهدی
چکیده ندارد.
فائزه دانیالی اسفندیار اسلامی
چکیده ندارد.
هنگامه محمدخانی نعمت الله موسی پور
این پژوهش بمنظور بررسی رابطه بین تیپهای شخصیتی و عملکرد شغلی کارکنان سازمانهای دولتی شهرستان رفسنجان انجام شده است . در این بررسی برای سنجش تیپ شخصیتی از پرسشنامه 90 سوالی آیسنک و برای بخش عملکرد از معیار عوامل عملکردی فرم ارزشیابی کارکنان دولت استفاده شده. نمونه مورد بررسی شامل 200 نفر از کارکنان سازمانهای مورد بررسی بوده که به طور تصادفی انتخاب شده اند. پرسشنامه شخصیتی را هر یک از کارکنان و فرم عوامل عملکردی را سرپرستان هر یک از کارکنان مورد بررسی تکمیل کرده اند. برای تحلیل داده های حاصل، از فراوانی، درصد، آزمون خی دو، آزمون t، آزمون f، آزمون تحلیل واریانس ، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه خطی، آزمون توکی (hsd) و نمودارهای پراکنش همبستگی خطی استفاده شده است . نتایج حاصل نشان می دهد: - بین شاخص برونگرایی و عملکرد در سطح p>0/05 رابطه معنی داری وجود ندارد. - بین سطوح مختلف ، برونگرایی (درونگرا، برونگرا، درونگرا - برونگرا) و عملکرد (بالا و متوسط) در سطح p>0/05 رابطه معنی داری وجود ندارد. بنابراین، فرضیه اول و سوم رد می شود. - بین سایر شاخصهای روانی (روان پریشی، روان نژندی و مقبولیت اجتماعی) و سطوح مختلف آنها با عملکرد و سطوح مختلف آن در سطح p>0/05 رابطه معنی داری وجود ندارد. - بین سن و سابقه خدمت و تحصیلات با شاخصهای روانی برونگرایی، روان پریشی و روان نژندی در سطح p>0/05 رابطه معنی داری وجود ندارد. - بین مقبولیت اجتماعی با سن و سابقه خدمت در سطح p<0/001 رابطه معنی دار و مثبت و بین مقبولیت اجتماعی با تحصیلات در سطح p<0/005 رابطه معنی دار و منفی وجود دارد. - بین جنسیت و شاخصهای روانی (برونگرایی، روان پریشی، روان نژندی و مقبولیت اجتماعی) در سطح p>0/05 رابطه معنی داری وجود ندارد. - از طریق رگرسیون چندگانه خطی به شیوه پله ای معلوم شد تنها عامل پیشگویی کننده عملکرد، میزان تحصیلات می باشد که در سطح p<0/001 بین آنها رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. - بعد از حذف میزان تحصیلات از طریق رگرسیون چندگانه خطی به شیوه پله ای مشخص شد تنها عامل پیشگویی کننده عملکرد، سن می باشد که در سطح p<0/01 بین آنها رابطه معنی دار و منفی وجود دارد. - همچنین با تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آنالیز واریانس یکراهه این نتیجه بدست آمد که نمره عملکرد سازمانها در سطح p<0/001 دارای تفاوت معنی داری است ، ولی بین نمرات شاخصهای روانی (برونگرایی، روان پریشی، روان نژندی و مقبولیت اجتماعی) در سازمانهای مختلف تفاوت معنی داری وجود ندارد.
حمیدرضا معبودیان نعمت الله موسی پور
به منظور بررسی رابطه بین نوع نگرش مدیران به تعارض با سبک مدیریتی مورد استفاده آنان در آموزشگاههای متوسطه این تحقیق صورت پذیرفت . نگرش به تعارض در پنج نوع کاملا مثبت ، مثبت ، بینابین، منفی و کاملا منفی و همچنین سبک مدیریتی مورد استفاده نیز به پنج سبک تشریک مساعی، گذشت ، مصالحه، اجتناب و تسلط تعریف شد، و با استفاده از پرسشنامه ای که به صورت چندگزینه ای طراحی شده بود و بین 75 نفر از مدیران آموزشگاههای متوسطه در شهر کرمان توزیع گردید، داده های لازم جمع آوری شد. در مجموع 62 نفر از مدیران پرسشنامه پاسخ داده اند. تحلیل داده ها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندمتغیره انجام گرفت . داده های بدست آمده نشان می دهد که، بطور کلی در این تحقیق بین نوع نگرش مدیران به تعارض با سبک مدیریتی مورد استفاده آنان رابطه معنی داری در سطح a 0/05 مشاهده شد. نگرش کاملا مثبت به تعارض با سبک مدیریت تشریک مساعی، نگرش مثبت به تعارض با سبک مدیریت گذشت ، نگرش بینابین به تعارض با سبک مدیریت مصالحه، و نگرش منفی به تعارض با سبک مدیریت اجتناب رابطه معنی دار داشته اند. در این تحقیق داده های لازم برای بررسی نگرش کاملا منفی بدست نیامد. بر این اساس پیشنهاد می شود که مسئولین در انتخاب مدیران آموزشگاهها دقت لازم را به عمل بیاورند و با بررسی نگرش نامزدهای پست مدیریت مدارس دریابند که چگونه آنها با تعارض مواجه می شوند. همچنین آموزشهای پیش از خدمت و یا ضمن خدمت مستمر و برنامه ریزی شده برای مدیران در طول سال تحصیلی به منظور بالا بردن آگاهیهای مدیریتی آنها و شیوه های برخورد با مسائل و مشکلات ، با توجه به شرایط زمانی و مکانی توصیه می شود و همچنین مدیران باید به دانش آموزان نیز اجازه اظهارنظر و انتقاد و پیشنهاد بدهند، بخصوص دانش آموزان دوره متوسطه که خصوصیات سنی و روحی خاصی دارند.
غلامرضا ابراهیمی نسب نعمت الله موسی پور
نتایج به دست آمده حاکی از آن است که : 1 - میان تنوع با پیچیدگی رابطه وجود دارد. 2 - میان تنوع با رسمیت رابطه معنی دار وجود ندارد. 3 - میان تنوع با تمرکز رابطه معنی دار وجود ندارد. 4 - میان تجزیه پذیری با پیچیدگی رابطه وجود دارد. 5 - میان تجزیه پذیری با رسمیت رابطه وجود دارد. 6 - میان تجزیه پذیری با تمرکز رابطه وجود دارد. نتایج بدست آمده نشانگر وجود رابطه معنی دار(بجز دو مورد) میان ابعاد تکنولوژی با مولفه های ساختار سازمانی است . این نتیجه باعث افزایش اعتبار و تعمیم نتایج تحقیقات ودوارد و چارلزپرو، که قبلا" در این زمینه انجام شده است ، می شود.
سیما سام پور نعمت الله موسی پور
عرفان مکتب تربیتی است که بر عشق بنا نهاده شده است ، و مانند همه مکاتب تربیتی دارای هدف ، روش و محتوا می باشد. هدف از مکتب عرفان، این است که گستره نگاه انسان به هستی را از هبوط عالم خاک به اوج عرش الهی که منشاء تابش انوار لطف اوست ، رساند. بدین جهت عرفان در طول تاریخ افراد زیادی را آموزش داده است و با تاثیرگذاری بر آنها ، به هدف تربیتی خود رسیده است . طی سالهای گذشته ، تلاش شده است به شکلهای مختلفی از مفاهیم عرفانی در کتابهای درسی استفاده شود تا دانش آموزان با مضامین و مطالب عرفانی و در نهایت با جهان بینی عرفانی آشنا شوند. بر این اساس این سوال مطرح می شود آیا برنامه آموزش عرفان توانسته است بر دانش آموزان دوره متوسطه تاثیر گذارد ، و نگاه آنها را به هستی دگرگون سازد؟ هدف از انجام این پژوهش ، شناسایی نقاط قوت برنامه آموزش عرفان در دوره دبیرستان و دستیابی به راهکارهای مناسب جهت موفقیت این برنامه در دوره متوسطه است .
ثریا پیری نعمت الله موسی پور
این پژوهش به بررسی رابطه بین ویژگیهای شغل با میزان انگیزش کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان می پردازد. که بدین منظور پنج ویژگی از ویژگیهای شغل مورد سنجش قرار گرفته اند که عبارتند از تنوع مهارت ، هویت شغل، استقلال شغل، بازخور شغل، که در قالب پنج فرضیه ارتباط این ویژگیها با انگیزش مطرح شده است . که فرضیات به شرح ذیل است : 1 - بین میزان انگیزش کارکنان و تنوع مهارت رابطه وجود دارد. 2 - بین میزان انگیزش کارکنان و هویت شغل رابطه وجود دارد. 3 - بین میزان انگیزش کارکنان و اهمیت شغل رابطه وجود دارد. 4 - بین میزان انگیزش کارکنان و استقلال شغل رابطه وجود دارد. 5 - بین میزان انگیزش کارکنان و بازخور شغل رابطه وجود دارد. نتیجه حاصل از تحقیق نشان می دهد که فرضیه اول رابطه معنی داری بین تنوع مهارت و انگیزش کارکنان در دانشگاه علوم پزشکی زاهدان وجود دارد. اما در فرضیه دوم رابطه معنی داری بین هویت شغل و انگیزش کارکنان وجود ندارد. فرضیه سوم نیز که به بررسی رابطه بین اهمیت شغل و انگیزش می پردازد، رد شده و نشان می دهد که رابطه معنی داری بین این دو نیست . فرضیه چهارم نیز که به بررسی رابطه بین استقلال شغل و انگیزش کارکنان می پردازد، رد شده و نشان می دهد که رابطه معنی داری بین این دو وجود ندارد. فرضیه پنجم که به بررسی ارتباط بین بازخور شغل و انگیزش کارکنان می پردازد، رد شده و ارتباط معنی داری را بین این دو نشان نمی دهد.
صدیقه طاهری نعمت الله موسی پور
نتایج این پایان نامه نشانگر آنست که 1 - کارکنانی که از دید خودشان و هم از دید مدیر افراد شایسته ای هستند، همبستگی بین رضایت شغلی کارکنان با ادراک آنها از شایستگی خویش مثبت و معنی دار است . 2 - کارکنانی که خود را افراد شایسته قلمداد می کنند ولی مدیر آنها کم لیاقت درک می کند، همبستگی بین نمره رضایت شغلی با ادراک کارکنان از شایستگی خویش مثبت ولی معنی دار نیست . 3 - کارکنانی که خود را افراد شایسته قلمداد نمی کنند ولی مدیر آنها را افرادی شایسته می داند، همبستگی بین نمره رضایت شغلی و ادراک کارکنان از شایستگی خویش منفی و معنی دار است . 4 - کارکنانی که هم خودشان و هم مدیر آنها را افراد شایسته قلمداد نمی کنند ، همبستگی بین نمره رضایت شغلی با ادراک کارکنان از شایستگی خویش مثبت و معنی دار است . براین اساس پیشنهاد می شود به کارکنانی که درک منفی از شایستگی خود دارند این نکات تذکر داده شود که در ازاء هر عیب و نقص به همان اندازه یا بیشتر امتیاز مثبت وجود دارد. دیگر اینکه مدیران سعی کنند که کارکنان را جدای از تجربه ها و نیازهای خود و آنگونه که هستند درک کنند، و حتی الامکان از تحریف ادراک خود جلوگیری کرده و سعی کنند که کارکنان را در شناخت نقاط قوت و رفع نقاط ضعف خود یاری نمایند، و به کمک آموزش افراد را توفیق طلب و دوستدار موفقیت تربیت نمایند.
نسرین حسینی نعمت الله موسی پور
به منظور بررسی رابطه بین وجدان کاری دانش آموزان مقطع متوسطه با عملکرد مدیران و دبیران، این تحقیق صورت پذیرفت . وجدان کاری دانش آموزان در چهار مقوله وظایف نسبت به خویشتن، همکلاسان، مسئولین و مدرسه تعریف شد و با استفاده از پرسشنامه ای که بصورت چندگزینه ای طراحی شده بود و بین سیصد نفر از دانش آموزان سال سوم پانزده دبیرستان در سطح شهرستان رفسنجان توزیع گردید، مورد سنجش قرار گرفت . برای سنجش عملکرد مدیران و دبیران از بخش عوامل عملکردی فرمهای ارزشیابی کارکنان استفادهه شد و مسئول متوسطه اداره آموزش و پرورش درباره مدیر و مدیر درباره معلم براساس این فرم نظر دادند. در مجموع 290 نفر دانش آموز به پرسشنامه پاسخ گفتند و فرم ارزشیابی درباره پانزده نفر از مدیران و 38 نفر از دبیران تکمیل گردید. تحلیل اطلاعات با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون t انجام گرفت . تحلیل داده های بدست آمده نشان می دهد نمره مولفه "توجه به مشکلات دانش آموزان" از سوی دبیر بالاترین میزان همبستگی را با وجدان کاری دانش آموزان بخصوص در دبیرستانهای پسرانه به خود اختصاص داده است . وجدان کاری دانش آموزان دختر بیشتر با عملکرد مدیران و دانش آموزان پسر با عملکردهای دبیران ارتباط داشته است . بطور کلی، در این تحقیق بین عملکرد کلی مدیران با وجدان کاری دانش آموزان رابطه معنی داری در سطح 0/05 مشاهده شد. لازم به ذکر است بین نمره کل عملکرد مدیران مدارس دخترانه با وجدان کاری دانش آموزان ارتباط معنی دار وجود داشته است . براین اساس پیشنهاد می شود آموزشهای ضمن خدمت بخصوص در مورد دبیران که بیشترین ارتباط را با وجدان کاری دانش آموزان دارند جدی تر گرفته شود بخصوص در مورد دادن آگاهی در زمینه خصوصیات دوره نوجوانی دانش آموزان و چگونگی رفتار با دانش آموزان مشکل دار و درک آنها و یافتن استعدادهای فطری آنها و شکوفا نمودن آن استعدادها باید آموزشهایی چه از طریق آموزشهای ضمن خدمت و یا از طریق برنامه های آموزشی رسانه های عمومی داده شود. به مدیران نیز می بایست از راههای گوناگون مانند دوره های آموزشی ضمن خدمت و یا رسانه های عمومی تفهیم شود که انعطاف بیشتری در اجرای قوانین و مقررات داشته و بیشتر به تشویق دانش اموزان بخصوص در دبیرستانهای دخترانه اقدام نمایند.
علی غلامی نعیمی نعمت الله موسی پور
این تحقیق با هدف شناخت دیدگاه دبیران درباره موانع و مشکلات تغییر و نوآفرینی در آموزش و پرورش انجام گرفت در تحقیق 5 فرضیه مطرح شد که از نظر دبیران (-1 مقاومت کردن معلمان -2 کمبود امکانات مالی -3 تمرکز قدرت -4 کمبود نیروی انسانی -5 بی توجهی مدیران به تغییر و نوآفرینی) می توانند به عنوان مانعی برای تغییر و نوآفرینی در آموزش و پرورش محسوب شوند. داده های لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد و پرسشنامه توسط نمونه ای شامل 176 تفر از دبیران دوره متوسطه شهرستان زرند تکمیل شدو برای تخلیل داده ها علاوه بر فراوانی و درصد از آزمون مجذور کای (x2)، آزمون تحلیل واریانس (f) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شده است . نتایج حاصل نشان می دهد که در میان پاسخ دهندگان به ترتیب 75/5 درصد کمبود امکانات مالی، 73/97 درصد کمبود نیروی انسانی متخصص ، 71/35 درصد بی توجهی مدیران، 70/22 درصد مقاومت کردن معلمان، 69/34 درصد تمرکز قدرت را بعنوان موانعی که خیلی زیاد یا زیاد بر تغییر و نوآفرینی در آموزش و پرورش اثر منفی داشته است ، ذکر کرده اند. محاسبات آماری نشان می دهد که کشیدگی توزیع نظرات در همه موارد معنی دار بوده است . در عین حال بررسیها نشان می دهد که از نظر دبیران ترتیب عوامل بدین شرح است : (-1 کمبود امکانات مالی -2 کمبود نیروی انسانی متخصص -3 بی توجهی مدیران -4 مقاومت کردن معلمان -5 تمرکز قدرت) براساس نتایج بدست آمده از این تحقیق، پیشنهاد می شود که: -1 به هنگام تغییر و نوآفرینی در آموزش و پرورش به فراهم کردن امکانات مالی توجه ویژه شود. -2 از آنجا که دبیران همه تصمیمات آموزش و پرورش را با خود به کلاس می برند و یکی از عوامل مهم تغییر و نوآفرینی محسوب می شوند، لازم است قبل از هر گونه تغییر و نوآفرینی، مشکل کمبود)نیروی انسانی متخصص مرتفع گردد. -3 مدیران از آموزشهای لازم برخوردار شوند تا اهمیت توجه به تغییر و نوآفرینی را درک نمایند. -4 چون هر انسانی در برابر هر نوع تغییری مقاومت نشان می دهد، لازم است قبل از هر نوع تغییری، دبیران را از ضرورت در تغییر آگاه سازند. -5 در اداره امور سازمانها، حتی الامکان از عدم تمرکز بهره گرفته شود و اختیارات بیشتری به رده های پایین سازمان داده و مسئولیت به آنان سپرده شود.
مریم ثموری مهاجر نعمت الله موسی پور
این پژوهش به منظور بررسی رابطه ساختار سازمانی با فرهنگ سازمان در سازمانهای دولتی شهر زاهدان با انتخاب شش سازمان انجام شده است . در این بررسی ساختار سازمانی بر اساس سه مولفه ، تمرکز ، رسمیت ، پیچیدگی ، و فرهنگ سازمانی براساس مولفه های خود مختاری فردی و ریسک پذیری ، هدایت ، حمایت مدیریت ، هویت ، تنوع ارتباطات ، برخورد ، میزان یکپارچگی ، میزان تخصیص پاداشها ، کنترل و نظارت تعریف شده است .
حمیده کارگر محمود نکویی مقدم
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین مدیریت تعارض و اثربخشی سازمانی در شرکت مهندسی آب و فاضلاب استان کرمان انجام شده است .
علیرضا احمدی یدالله جوادی
پرخاشگری یکی از عواملی است که باعث اتلاف وقت نیروهای انسانی گردیده و نهایتا زیانهای اقتصادی زیادی را به سازمان وارد می کند . پرخاشگری و اعمال خشونت معمولا نتیجه عدم برقراری ارتباط صحیح بین افراد بوجود می آید. این ناتوانی در برقراری ارتباط صحیح ممکن است در نتیجه سبک و شیوه رفتاری مدیر با زیردست خود حاصل گردد. بنا براین در این پژوهش رفتار پرخاشگری و ارتباط آن با سبکهای رهبری و الگوهای رفتاری مدیران در شرکت ملی صنایع مس ایران مورد بررسی قرار گرفته است .
اشرف قوام آبادی نعمت الله موسی پور
امروزه توسعه ، تحول و پیچیدگی سازمانهای مختلف لزوم ، برخورداری مدیران از توانائیها و مهارتهای خاص مدیریتی را بیش از پیش مطرح نموده است . اصولا کارائی و ثمربخشی سازمانها تا حد قابل ملاحظه ای به نحوه مدیریت مدیر و طبیعتا به ویژگیهای مدیریتی وی بستگی دارد. بنابراین مدیران در هر سطحی از مدیریت و یا هر سازمانی که باشند بایستی به دانش ، بینش و مهارتهای لازم به منظور اداره بهینه سازمانهای خویش مجهز باشند. این تحقیق با عنوان ارزشیابی صلاحیتهای مدیران سازمانهای فرهنگی استان کرمان به منظور ارزشیابی صلاحیتهای مدیران فرهنگی از نظر قابلیتهای عمومی شامل سن ، تجربه مدیریتی و تحصیلات و همچنین مهارتهای مدیریتی شامل مهارت ادراکی ، انسانی و فنی انجام شده است .
مهناز مرتضی پور نعمت الله موسی پور
این پژوهش به منظور بررسی میزان کار کارکنان و عوامل مرتبط با آن در دانشگاههای شهر کرمان ، انجام شده است و به طور خاص در پی آن بوده است تا مشخص سازد: 1 - میزان کار کارکنان در دانشگاههای کرمان چگونه است ، 2 - میزان کار در دانشگاههای شهید باهنر و آزاد اسلامی کرمان چه تفاوت هایی دارد؟ 3 - عوامل مرتبط با میزان کار کارکنان کدامند، 4 - سهم هر یک از عوامل شخصی و سازمانی در تبیین تغییرات میزان کار کارکنان در دانشگاههای مورد بررسی به چه میزان است؟
اسفندیار اسماعیلی نعمت الله موسی پور
براساس نتایج این پژوهش ، فعالیتهای اعضای هیات علمی به سه دسته آموزشی ، پژوهشی و خدماتی تقسیم می شوند. فعالیتهای آموزشی اعضا که به دستیابی به دستاوردهای دیگران منجر می شود به دو شکل کسب دانش و انتقال دانش نمود پیدا می کند . فعالیتهای پژوهشی نیز که به تولید دانش و علوم جدید می انجامد به دو طریق انجام تحقیق و یا تالیفات انجام می شود و فعالیتهای خدماتی که به تدبیر امور و اداره افراد و اشیا مربوط می شوند ، در قالب فعالیتهای اجرایی در درون دانشگاه و فعالیتهای مشاوره ای در نهاد های اجتماعی انجام می گیرند. و در نهایت برای ارزشیابی هر یک از فعالیتهای اعضای هیات علمی هفت اقدام پیشنهاد شده است که به صورت مرحله ای قابل انجام هستند : انتخاب نوع فعالیت ، تعیین ملاکهای ارزشیابی ، تعیین ملاکهای ارزشیابی ، تعیین و مراجعه به منبع اطلاع رسان ، جمع آوری داده ها ، تحلیل داده ها ، تفسیر و معنی دار ساختن یافته ها و تصمیم گیری در باره اعضا هیات علمی و استفاده از نتایج . با توجه به محدودیتهایی که در انجام این پژوهش وجود د اشته است ، پیشنهاد می شود که یافته های این پژوهش از سوی صاحبنظران ، مدیران و کارشناسان امر ارزشیابی فعالیتهای اعضای هیات علمی مورد نقد و بررسی قرار گیرد و در صورت امکان اجرا شود تا اصلاحات لازم در آن بعمل آید.
عبدالحکیم فروتن حمیدرضا علوی
نتایج زیر از پایان نامه بدست آمد: 1 - ساختار سازمانی مدارس شهرستان گنبدکاووس ارگانیک است . 2 - معلمین شهرستان گنبدکاووس ترجیح دادند در سازمانهای با ساختار ارگانیک کار کنند. 3 - بین مدرک تحصیلی معلمین در کارکردن با ساختار سازمانی ارگانیک یا مکانیک رابطه وجود ندارد. 4 - میان جنسیت معلمین و تمایل به کار کردن در سازمانهای دارای مشخصات ارگانیک یا مکانیک رابطه وجود ندارد. 5 - بین سن معلمین و ترجیح دادن کار کردن با هر یک از ابعاد ساختار سازمانی ارگانیک یا مکانیک رابطه وجود ندارد. 6 - بین سابقه کار معلمین و ترجیح در کار کردن با سازمانهای دارای هر یک از ابعاد ارگانیک یا مکانیک رابطه وجود ندارد.
مریم زارع حسین رحمان سرشت
فعالیتهای هر سازمانی تحت تاثیر مجموعه ای از عوامل قرار دارد. شناخت و بررسی این عوامل می تواند کمک موثری به بهبود فعالیتها و تحقق اهداف سازمانی کند. یکی از هدفهای مهم هر سازمان ارتقا کیفیت است و بخصوص در شرایط رقابت ، سازمانها باید ارتقا کیفیت را با افزایش بهره وری مد نظر قرار دهند. بهره وری اهرمی مهم در زندگی انفرادی و اجتماعی محسوب می شود. مفهوم بهره وری در خلال قرون گذشته و به ویژه طی دهه های اخیر تحولات زیادی یافته و در حال حاضر به عنوان یک شاخص که بیانگر سطح زندگی فردی، سازمانی و ملی است مورد توجه همه محققین قرار گرفته است. عوامل متفاوتی در افزایش بهره وری موثر هستند که تعیین و اولویت بندی آنها در هر سازمان گامی اساسی در جهت ارتقا بهره وری است. این تحقیق در پی آنست تا این موضوع را در شرکت برق منطقه ای یزد بررسی کند . بر پایه بررسی پژوهش های انجام شده و نظریه های موجود چهار فرضیه مطرح گردیده است: 1- عوامل اجتماعی در ایجاد بهره وری نسبت به عوامل اقتصادی اولویت دارند. 2- عوامل اجتماعی در ایجاد بهره وری نسبت به عوامل فرهنگی اولویت دارند. 3- عوامل فرهنگی در ایجاد بهره وری نسبت به عوامل فیزیکی اولویت دارند. 4- عوامل فرهنگی در ایجاد بهره وری نسبت به عوامل اقتصادی اولویت دارند.
بهجت الله بهرام نژاد نعمت الله موسی پور
این پژوهش به منظور بررسی چگونگی ارتباط میان معلمان و مدیران شهر کرمان انجام شده است. نتایج بررسی نشان می دهد: 1-بین جنسیت معلمان و برقراری ارتباط مفید و موثر آنها با مدیران رابطه وجود دارد. که در این رابطه مردان در برقراری ارتباط موثر ، بهتر از زنان بودند. 2- مدرک تحصیلی معلمان با برقراری ارتباط مفید و موثر آنها با مدیران رابطه ندارد. 3- بین مقطع کاری معلمان و برقراری ارتباط مفید و موثر آنها با مدیران رابطه وجود دارد. و این رابطه در مقطع ابتدایی برقراری ارتباط مفید و موثر بهتر بوده است. 4-انعطاف پذیری مدیران با متغیرهای جنسیت ، وضعیت تاهل و سابقه کاری آنان رابطه ندارد . ولی با مدک تحصیلی مدیران رابطه دارد.5-میان متغیر نگرش مثبت مدیران و متغیرهای جنسیت ، وضعیت تاهل و سابقه کاری رابطه وجود نداشته ولی بین نگرش مثبت مدیران و مدرک تحصیلی رابطه وجود دارد.
مهناز نوربخش نعمت الله موسی پور
به منظور بررسی عملکرد شوراهای آموزشی و پژوهشی دانشگاه شهید باهنر کرمان در سال تحصیلی 79 -78 ، یازده مولفه عمده فعالیت شورایی شناسایی شد و با استفاده از پرسشنامه ای که سوالهای آن به صورت دو قطبی طراحی شده بودند و براساس یک مقیاس ده نمره ای از اعضای شوراها نظر خواهی شد. برای تهیه فرم اولیه پرسشنامه، فرم ارزشیابی گروه که توسط وایلز و باندی (ترجمه بهرنگی / 1374، ص 29 - 28 ) ارائه شده بود با تجدیدنظر مورد استفاده قرار گرفت بدین ترتیب که پژوهشگر مواردی از آن را حذف و موارد دیگری را جایگزین نمود. محاسبه روایی بااستفاده از روش روایی محتوا انجام شده و روایی پرسشنامه 88/0 محاسبله شد. برای سنجش پایایی پرسشنامه از روش آزمون مجدد استفاده شد و پایایی پرسشنامه با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن 8/0 و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون 85/0 بدست آمد. برای سنجش میزان همخوانی درونی سوالات و مولفه ها، ضریب الفای کرانباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب همخوانی درونی سوالات 92/0 و ضریب همخوانی درونی مولفه ها 89/0 بدست آمد. متغیرهای مورد نظر در این بررسی شامل هدف ها، رهبری، شیوه عمل، تصمیمات، راه حل یابی مسائل گروه، صراحت موضوعات، مشارکت اعضا، اعتماد به یکدیگر، خلاقیت و نوآوری، استفاده مناسب از زمان و ابراز موردنظر بوده اند. در سنجش مقادیر هریک از متغیرها، ارزیابی عضو از وضع شورا ملاک محسوب شده است. در تحلیل داده ها علاوه بر فراوانی، درصد، میانگین، و انحراف معیار، از آزمونهای تحلیل واریانس (i)، توکی (hsd) وکولموگورف - اسمیرنوف (ksz) و فاصله اطمینان، باآزمون تمامی پیش فرض های آنها استفاده شده است و نتایج بدست آمده نشان داد که:- هدف های شوراها روشن، جذاب و هماهنگ با هدفهای اعضا هستند.- در شوراها توزیع رهبری وجود دارد و هریک از افراد، بهنگام ضرورت، می تواند رهبر باشد.- اعضا درباره موضوعات تفکر کرده و تصمیمات همخوان اتخاذ می کنند. -اعضا در تصمیم گیری فعالند، تصمیمات اساسی اتخاذ می شود و از تصمیمات توسط اعضا حمایت می شود.- جزئیات مسائل بدقت بررسی می شود و به علل اساسی بیشتر توجه می شود.- موضوعات روشن هستند و اعضا پیش از حضور در شورا از آنها با اطلاعند. - همه اعضا در بحثها شرکت می کنند و به صحبت همه افراد گوش می دهند. - اعضا به یکدیگر اعتماد دارند و به پاسخهای دیگران احترام می گذارند و از انتقاد نمی هراسند.- اعضا انعطاف پذیر، خلاق و تغییر پذیرند.- برنامه زمانبندی مناسبی وجود دارد و اعضا مراعات وقت قانونی را می کنند. - اعضا نظرات واقعی خود را ابراز می کنندو نظرات ابراز شده مورد احترام دیگران است. براین اساس می توان گفت که شوراهای آموزشی و پژوهشی از وضع مناسبی برخوردارند. پیشنهاد می شود تجربه کنونی جهت استفاده دیگران در شرایط کنونی و آیندگان مدون و کتبی شود. همچنین نظر به اینکه در این پژوهش یازده بعد خاص از فعالیت های شورایی مورد بررسی قرار گرفته مناسب تر خواهد بود که عملکرد شوراهای مختلف از جهات دیگر با روش های دیگر نیز مورد بررسی قرار گیرد. نیز به منظور بهبود و تعالی فعالیت های شورایی در جامعه، عملکرد شوراها در سازمانهای دیگر مورد بررسی قرار گیرد. و نتایج حاصله با یکدیگرمقایسه گردد.
خدارحیم عباسی نعمت الله موسی پور
تحقیق حاضر در پی شناخت نحوه ارزشیابی مدیران ارشد آموزش و پرورش از مدیران فرودست در استان فارس می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی است. این تحقیق به بررسی مسائل و مشکلات اجرای طرح ارزشیابی، عواملی از جمله: جامعیت و نظام بندی ارزشیابی، اعتیار و روایی ارزشیابی، میزان شایستگی ارزشیابان، تاثیر ارزشیابی بر رضایت کارکنان از جو سازمانی مدرسه، میزان مطلوبیت شیوه های معمول ارزشیابی، توجه به اهداف ارزشیابی و منابع جمع آوری اطلاعات پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه 57 سوالی خود ساخته استفاده شده که مولفه های آن به بررسی ابعاد مختلف طرح ارزشیابی پرداخته است. جامعه آماری این تحقق شامل کلیه مدیران ارشد آموزش و پرورش استان فارس که به طور مستقیم و بلافصل به ارزشیابی زیردستان می پردازند. جامعه آماری این پژوهش 54 منطقه و شهرستان استان فارس که دارای ادارات آموزش و پرورش هستند. می باشد. نیمی از این تعداد به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. نمونه گیری در این پژوهش بصورت تصادفی ساده صورت گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه ها اطلاعات جمع آوری شده بوسیله آزمون مجذور کا تحلیل شد و استقلال و انطباق نظرات و کشیدگی آنها مشخص گردید. پس از تجزیه و تحلیل و بررسی نتایج، نتیجه ای که بدست آمد حاکی از این است که از نظر مسئولان ارشد آموزش و پرورش، شایستگی ارزشیابان، تاثیر ارزشیابی در ایجاد رضایت شغلی، توجه به اهداف ارزشیابی، جامعیت و نظام بندی ارزشیابی، اعتبار و روایی طرح ارزشیابی، استفاده از منابع متنوع، مطلوبیت استفاده از شیوه های معمول ارزشیابی، ((تاحدی)) صورت می گیرد.
عباس خدا رحیم نعمت الله موسی پور
تحقیق حاضر در پی شناخت نحوه ارزشیابی مدیران رشد آموزش و پرورش از مدیران فرودست در استان فارس می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی است. این تحقیق به بررسی مسائل و مشکلات اجرای طرح ارزشیابی، عواملی از جمله: جامعیت و نظام بندی ارزشیابی، اعتبار و روایی ارزشیابی، میزان شایستگی ارزشیابان، تاثیر ارزشیابی بر رضایت کارکنان از جو سازمانی مدرسه، میزان مطلوبیت شیوه های معمول ارزشیابی، توجه به اهداف ارزشیابی و منابع جمع آوری اطلاعات پرداخته است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه 57 سئوالی خود ساخته استفاده شده که مولفه های آن به بررسی ابعاد مختلف طرح ارزشیابی پرداخته است. جامعه آماری این تحقق شامل کلیه مدیران ارشد آموزش و پرورش استان فارس که به طور مستقیم و بلافاصله به ارزشیابی زیردستان می پردازند. جامعه آماری این پژوهش 54 منطقه و شهرستان استان فارس که دارای ادارات آموزش و پرورش هستند، می باشد. نیمی از این تعداد به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و اقدام به تکمیل پرسشنامه نمودند. نمونه گیری در این پژوهش بصورت تصادفی ساده صورت گرفت. پس از جمع آوری پرسشنامه های اطلاعات جمع آوری شده بوسیله آزمون مجذور کاری تحلیل شد و استقلال و انطباق نظرات و کشیدگی آنها مشخص گردید. پس از تجزیه و تحلیل و بررسی نتایج، نتیجه ای که بدست آمد حاکی از این است که از نظر مسئولان ارشد آزموش و پرورش، شایستگی ارزشیابان، تاثیر ارزشیابی در ایجاد رضایت شغلی، توجه به اهداف ارزشیابی، جامعیت و نظام بندی ارزشیابی،اعتبار و روایی طرح ارزشیابی، استفاده از منابع متنوع، مطلوبیت استفاده از شیوه های معمول ارزشیابی، تا حدی صورت می گیرد.
مجید بخشی یدالله جوادی
در این تحقیق از روش توصیفی (غیر آزمایشی) استفاده شده است.ابزار اندازه گیری پژوهش حاضر را پرسشنامه تشکیل داده که بین دو گروه از افراد توزیع شده در گروه اول (روسا - معاونین) 85 پرسشنامه توزیع شد که 45 پرسشنامه برگشت داده شد و همین تعداد نمونه مورد بررسی گروه اول را شامل می شد.در گروه دوم ( مدیران - معلمین ) به علت پراکندگی و گستردگی مدارس استان مازندران از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد که مخقق 400 نفر را مورد بررسی قرار داده و تجربه و تعلیل داده از طریق آمار استنباطی و توصیفی بیان شده است.نتایج پژوهش نشان می دهد که آموزش و پرورش استان مازندران به طور کامل نتوانسته برنامه های تمرکز زدایی را در تمام استان به مرحله اجرا درآورد . در زمینه تشویق و ترغیب مردم برای مشارکت و سرمایه گذاری برای فعالیتهای توسعه تعلیم و تربیت منطقه خود، تشویق و ترغیب متمکنین و صاحبان صنایع و اصناف به احداث و اهدای مدارس فعال تر نمودن شوراهای دانش آموزان معلمان ، مدرسه و... فعال تر نمودن مقوله مدرسه محوری ، برگزاری امتحانات با توجه به شرایط اقلیمی هرشهروند و تدوین برنامه سالانه و تقویم درست آموزشی مدارس با توجه به شرایط اقلیمی و جمعیتی فعالیتهای زیادی صورت نگرفته و بایستی با دادن تفویض اختیار به مدیران سطح پایین و همچنین برنامه های آموزشی درست و منطقی راه را برای بسط و توسعه فعالیتهای تمرکز زدایی در استان هرچه بیشتر نماییم.
حاتم علیمرادی رابری نعمت الله موسی پور
این تحقیق به بررسی سلامت سازمانی و عوامل مرتبط با آن در مدارس متوسطه شهرستان بافت پرداخته است. شناخت سلامت سازمانی مدارس می تواند تسهیل کننده امور آموزشی و تربیتی و اداری مدارس و نیز پیش بینی کننده اثربخشی فعالیت های مدارس باشد و باعث اجرا برنامه ها به صورت علمی و کارشناسانه و پرهیز از اعمال غیر مدبرانه گردد. آموزش و پرورش به عنوان ((صنعت رشد)) می تواند توسعه و باروری همه جانبه اجتماع را در تمام سطوح به دنبال داشته باشد. برای توسعه و پیشرفت، چاره ای جز شناخت علمی و دقیق جو و سلامت سازمانی محیط های آموزشی نیست. در این پژوهش سوالات ذیل مورد بررسی قرار رفته اند: 1- وضعیت سلامت سازمانی مدارس متوسطه شهرستان بافت چگونه است؟ 2- چه عواملی مرتبط با سلامت سازمانی می باشند؟ 1-2- آیا سلامت سازمانی مدراس متوسطه با جنسیت، وضعیت تاهل، سنوات خدمت، مدرک و رشته تحصیلی کارکنان آموزشی آنان رابطه دارد؟ در این پژوهش از رش توصیفی استفاده شده است و جامعه آماری در بردارنده 810 نفر دبیر شاغل به خدمت در سال تحصیلی 79-78 بود (520 مرد و 290 زن). نمونه مورد بررسی شامل 141 نفر از دبیران بوده است که اطلاعات لازم را با تکمیل پرسشنامه ای مشتمل بر 50 سوال بسته پاسخ ارائه کردند. این پرسشنامه که پس از بررسی روایی (90/0) و پایانی (97/0) آن مورد استفاده قرار گرفت ده بعد سلامت سازمانی را می سنجید. داده های بدست آمده با استفاده از محاسبه فراوانی، درصد، آزمون تفاوت میانگین ها (t)، تحلیل واریانس (f)، آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، آزمون مجذور خی (x2)، ضریب توافقی پیرسون (c) و ضریب همبستگی کندال تحلیل شدند. در این پژوهش ازحداکثر 200 نمره قابل اکتساب در ابعاد ده گانه سلامت سازمانی نمره مدارس پسرانه 38/134، نمره مدارس دخترانه 24/139 و متوسط نمره یا شاخص سلامتی 21/136 بوده است. با اینکه نمره سلامت سازمانی مدارس دخترانه نسبت به مدارس پسرانه بالاتر است اما تفاوت معنی دار نبوده و محاسبات آماری مبین این است که اغلب مدارس متوسطه پسرانه و دخترانه شهرستان بافت از نظر وضعیت سلامت سازمانی در سطح متوسط قرار داشتند. نتایج آزمون مجذور خی (x2) و ضریب همبستگی کندال نشان داد که میان سلامت سازمانی مدارس متوسطه با جنسیت، وضعیت تاهل، سنوات خدمت، مدرک و رشته تحصیلی کارکنان آموزشی آنان رابطه وجود ندارد.
عصمت رستمی گوهری حمیدرضا علوی
پژوهش حاضر تلاشی است در جهت آگاهی از وضعیت موجود رفتار دینی و عوامل مرتبط با آن در بین دانش آموزان دبیرستانهای دخترانه شهر کرمان، لذا سعی شده تا رفتار دینی دانش آموزان تعیین و نیز برخی عوامل مرتبط با آن شناسایی گردد.