نام پژوهشگر: مریم کشاورزی
ملیحه اوشیب نتاج محمد اکبرزاده
جنس lolium شامل گیاهان یکساله و چندساله از غلات متعلق به قبیله poeae می باشد. از این جنس در ایران 6 گونه به شرح زیر وجود دارند: 1- l. perenne l. 2- l. multiflorum lam. 3- l. rigidum gaud. 4- l. temulentum l. 5- l. persicum boiss.& hohen. 6- l. loliaceum ( bory & chaub.) hand.-mazz. اعضای این جنس در تمام نواحی ایران و به خصوص در نواحی شمال و غرب ایران گسترش یافته اند. گونه های این جنس در نواحی معتدل دنیا گسترش زیادی دارند. در این پژوهش 53 جمعیت از گونه های جنس lolium در ایران از نظر مطالعات ریخت شناسی و تشریحی و اکولوژیکی مورد بررسی واقع شد. بررسی های آماری بر روی صفات ریختی با استفاده از نرم افزار spss ver 17 انجام گرفت و با استفاده از صفات کمی و کیفی ریختی میزان قرابت گونه ها نسبت به یکدیگر مشخص گردید. تفکیک گونه های جنس lolium با تجزیه خوشه ای به روش ward ارائه شد و نمودار رسته بندی pca نیز این نتایج را تایید نمود و با استفاده از نتایج مطالعات ریختی کلید شناسایی برای گونه های این جنس در ایران ارائه شده است. با استفاده از نتایج مطالعات تشریحی نیز، کلید شناسایی گونه های جنس lolium در ایران ارائه شد. در بررسی های اکولوژیکی دامنه پراکنش این جنس در استان مازندران مورد بررسی قرار گرفت. برخی از عوامل اکولوژیکی بر روی 9 رویشگاه جنس lolium در استان مازندران مورد ارزیابی واقع شد.
سمانه مسافری مریم کشاورزی
جنس persicaria (l.) miller متعلق به قبیله persicarieae از خانواده polygonaceae شامل گیاهان یکساله و چند ساله در ایران است. اعضای این جنس پراکنش وسیعی به ویژه در نیمکره شمالی دارند. این جنس در ایران شش گونه یکساله دارد: p. hydropiper l., p. minor hudson., p. mitis schrank., p. lapathifolia l., p. orientalis (l.) spach., p. maculosa gray. در این پژوهش 43 واحد جمعیتی از گونه های یکساله persicaria از نظر ریخت شناسی، ساختار تشریحی (برش عرضی پهنک برگ، بشره پشتی برگ و بشره پوشاننده گلپوش)، خصوصیات دانه های گرده، فندقه و الگوهای حاصل از الکتروفورز پروتئین بذر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از بررسی اعضای این قبیله با اعضای قبیله های polygoneae و rumiceae مقایسه شد. با استفاده از نرم افزار spss ver.11.5 و ntsys ver. 2.1 بررسی های آماری اولیه صفات کمّی وکیفی و سپس آنالیزهای آماری چند متغیره انجام گرفت. آنالیز واریانس (anova) برای تعیین وجود اختلاف معنی دار بین جمعیت های گونه های مطالعه شده نسبت به یکدیگر انجام گرفت. با استفاده از تجزیه به عاملها مشخص شد که صفات طول کرک اکرا، طول کرک اکرئولا، تعداد پرچم، شکل گل آذین، درخشش فندقه، عرض فندقه، نسبت طول به عرض فندقه، نسبت طول به عرض غنچه، طول فندقه و عرض غنچه صفات افتراقی محسوب می شوند. بررسی های الگوهای حاصل از الکتروفورز پروتئین ذخیره ای بذر که برای اولین بار در مورد persicaria انجام شد، در جدایی گونه ها و زیر گونه های این جنس موثر شناخته شد. نتایج حاصل از مطالعات ریخت شناسی، ساختار تشریحی، گرده و فندقه موید آنست که persicaria باید به عنوان جنسی مجزا درنظر گرفته شود. یافته های حاصل از این تحقیق به شناسایی persicaria lapathifolia subsp. nodosa برای اولین بار در ایران منجر شد. گونه persicaria minor در برخی نقاط ایران تشکیل اکوتیپ های سازگار با شرایط محلی را داده است.
لیلا آذرنیا مریم کشاورزی
جنس avena l.متعلق به تیره poaceae ، زیر تیره pooideae و طایفه aveneae است. avena یکی از قدیمی ترین غلاتی است که شامل گونه های دیپلویید ، تتراپلویید وهگزاپلویید می باشد. گونه های پلی پلوئید دارای سازش بیشتری نسبت به شرایط محیطی در مقایسه با گونه های دیپلوئید هستند. این سرده از گیاهان یکساله است که به صورت وحشی در مناطق با آب وهوای مدیترانه ای پراکنده شده است. گونه های avena که در فلورایرانیکا برای کشور ایران نام برده شده اند، عبارتند از: a. clauda durieu , a. eriantha durieu , a. wiestii durieu , a. barbata pott ex link , a. fatua l. a. ludoviciana durieu . در این پژوهش 40 واحد جمعیتی از 4 گونه avena در ایران از نظر ریخت شناسی (ماکرو و میکرو) وساختار تشریحی (برش عرضی برگ و ساختمان بشره پشتی برگ) مورد بررسی قرار گرفته اند. در بخش ریخت شناسی صفات کمی وکیفی بخش های رویشی و زایشی مطالعه شد. تحلیل آماری به صورت آنالیز چند متغیره (multivariate ) با استفاده از نرم افزار 5. spss ver. 11 صورت گرفت . تفکیک گونه های این سرده با تجزیه خوشه ای به روش upgma و ward نشان داده شد و نمودار رسته بندی pca نیز این جدایی را تایید نمود. مسایل مربوط به تعیین ارزش صفا ت، قرابت بین تاکسون ها وکلید شناسایی گونه های avena در ایران بررسی شد. ارزش تشخیصی صفات در تفکیک دو گونه a. fatua و a. ludoviciana که با دشواری از یکدیگر جدا می شوند، طی این بررسی مورد بحث قرار گرفت
فاطمه نصرالهی مسعود شیدایی
جنس anchusa از علف های هرز خانواده boraginaceae است که یک گیاه دارویی و اصیل است که از سال ها قبل به نام گل گاوزبان در درمان بیماری ها مورد استفاده قرار می گرفته است. این جنس در ایران دارای 4 گونه می باشد. در این پژوهش که اولین بررسی در خصوص گونه های خودروی anchusa در ایران است، بررسی بیوسیستماتیکی گونه ها با استفاده از مطالعات ریخت شناسی، تشریحی و سیتوژنتیکی با تکیه بر روش های تاکسونومی عددی شامل فنتیک و کلادیستیک انجام شده است. مطالعات ریخت شناسی بر روی 13 جمعیت از 5 تاکسون (4 گونه و 2 واریته) از مناطق مختلف ایران با استفاده از 33 صفت کمّی وکیفی انجام شد. با تجزیه و تحلیل داده های ریختی با نرم افزار spss ver. 16 ارزش صفات در تفکیک گونه ها مورد بررسی واقع شد. نتایج آماری موید آن است که دو عامل بیشترین اثر را در تنوع این جمعیت ها مشخص می سازند که مهم ترین آن ها انداره کاسه، شکل برگ میانی، محل بساک ها، محل پرچم ها، شکل لوله جام، طول جام و قطر قاعده موهای زبر است. بررسی میوزی بر روی 10 جمعیت از 3 گونه و 2 واریته انجام شد. شمارش کروموزومی آن ها و هم چنین تنوع در مراحل پروفازi به صورت گره سینوزیتیکی و پدیده هایی مانند سیتومیکسیس، چسبندگی و پل آنافازی برای اولین بار در ایران گزارش می شوند. به دلیل مشاهده دانه گرده کاهش نیافته، وقوع پدیده سایتومیکسیس و تشکیل تریاد به جای تتراد به عنوان مکانیسم تشکیل دانه گرده 2n در این تاکسون ها پیشنهاد می شود. در این تحقیق هم چنین مطالعات تشریحی در دو بخش برش عرضی ساقه و میوه انجام شد. در بخش برش عرضی ساقه 13 جمعیت از 4 گونه anchusa مورد بررسی قرار گرفتند. صفات ضخامت بشره، ضخامت پوست ساقه، ضخامت پارانشیم نردبانی، ضخامت پارانشیم پوست (بدون بخش نردبانی)، ضخامت استوانه آوندی به بشره، ضخامت ساقه به بشره، پارگی در مغز ساقه، ضخامت استوانه آوندی، ضخامت آبکش درونی، ضخامت ساقه و نسبت ضخامت ساقه به استوانه آوندی اختلاف معنی داری را بین جمعیت ها نشان می دهند. در بررسی بخش مقاطع عرضی فندقچه نیز صفات ضخامت بافت اسکلرانشیمی، تعداد دستجات آوندی، شکل کلی سطح مقطع و حاشیه فندقچه در تمامی گونه ها مورد مطالعه قرار گرفتند. ساختمان تشریحی فندقچه در گونه های مورد بررسی دارای ارزش تشخیصی می باشد.
مهری مهدوی نژاد مسعود شیدایی
silene l.بزرگترین جنس خانواده ی caryophyllaceae دارای حدود 700 گونه است که مرکز اصلی تنوع یابی زیستی آن آسیای جنوب غربی و منطقه ی جنوب بالکان محسوب می شود. این جنس مهمترین تاکسون قبیله ی sileneaeمی باشد که مرزبندی دقیق و تعداد گونه های آن ناشناخته است. این جنس در ایران با 35 گونه انحصاری از مجموع حدود 110 گونه شناخته می شود. این گونه ها به 23 بخش تعلق دارند. در این پژوهش به بررسی 7 گونه از بخش lasiostemones پرداخته می شود تا ضمن بررسی ریز ریخت شناسی بذر و دانه گرده و ساختمان تشریحی برگ و ساقه تنوع این گونه ها مورد ارزیابی واقع شده و روابط بین گونه ها مشخص شود. این بخش در ایران دارای 10 گونه می باشد که در زیستگاههای مختلف به صورت خودرو حضور دارند. در پژوهش حاضر بررسی بیوسیستماتیکی این گونه ها با تکیه بر روش های تاکسونومی عددی انجام شده است. مطالعات ریخت شناسی بذر بر روی 15 جمعیت از 3 گونه، از مناطق مختلف ایران با استفاده از 15 صفت کمّی وکیفی انجام شد. این بررسی ها با استریومیکروسکوپ و میکروسکوپ الکترونی نگاره صورت پذیرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ver 19 صورت گرفت. نتایج آماری موید آن است که صفاتی مانند شکل، طول و عرض بذر و اندازه و تزئینات سلولهای پوششی بذر بیشترین اثر را در تنوع بذر در این جمعیت ها ایجاد می کنند. بررسی دانه های گرده این گیاهان برای اولین بار در ایران انجام می شود. دانه های گرده غالبا کروی، موناد و پلی پانتو پوریت هستند. در این تحقیق همچنین مطالعات تشریحی پهنک در میانه برگ 35 جمعیت از 7 گونه مورد بررسی واقع شد. صفاتی همچون شکل سطح پشتی آوند مرکزی، شکل آوند مرکزی، وجود کرک، ضخامت پوست و پوستک و ضخامت برگ در محل رگبرگ مرکزی اختلاف معنی داری را بین گونه ها نشان دادند.
سیمین کلوتی زهرا ناظم بکایی
جنس صنوبرpopulus l. از خانواده بید (salicaceae) شامل 4 گونه در ایران است. این گیاهان دارای ارزش اقتصادی، زینتی و دارویی هستند. 4 گونه از این جنس که در بخش های مختلف ایران توزیع شده اند در این پروژه مورد بررسی واقع شده اند: populus nigra, p. euphratica, p. alba, p. caspica.. در این پروژه در مجموع 16 واحد جمعیتی از این گونه ها جمع آوری و بررسی شدند. تنوع ریخت شناسی به روش سنتی(در 16 واحد جمعیتی)، تنوع ریخت شناسی به روش هندسی(در 14 واحد جمعیتی) و تنوع ساختار تشریحی برگ(در 12 واحد جمعیتی) مورد توجه قرار گرفت. در بررسی های ریز ریخت شناسی کرک از میکروسکوپ الکترونی و در بررسی ریخت شناسی دانه گرده از میکروسکوپ نوری استفاده شد. در تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار sppss ver. 20 جهت ارزیابی تنوع صفات کیفی و کمّی ریختی و تشریحی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری صفات ریخت شناختی هندسی با نرم افزار آماری morphoj ver.1.02 و past صورت گرفت. ارزیابی روابط بین گونه ها با تجزیه و تحلیل خوشه ای به روش ward نشان دهنده جدایی گونه ها و ارتباط نزدیک بین دو گونه p. alba و p. caspica بود که شباهت ریختی بالایی را نیز نشان می دهند. کرک و ساختار تشریحی برگ در گونه های مورد بررسی، دارای ارزش افتراقی می باشند. جدایی گونه ها در نمودار رسته بندی و تجزیه به عامل ها نیز تایید شد. کلید شناسایی برای گونه های جنس populus در ایران تهیه شد. برای اولین بار تنوع در خصوصیات ریزریخت شناسی کرک، ریخت شناسی سنتی و هندسی و خصوصیات تشریحی برگ گونه های جنس populus در ایران گزارش شد.
ندا عطازاده مسعود شیدایی
silene l. بزرگترین جنس خانواده caryophyllaceae با بیش از 700 گونه با مرکز تنوع یابی در آسیای جنوب غربی و منطقه جنوب بالکان است. این جنس مهم ترین تاکسون قبیله sileneae می باشد که مرزبندی دقیق و تعداد گونه های آن ناشناخته است. بر اساس فلورا ایرانیکا 35 گونه از حدود 110 گونه این جنس انحصاری ایران هستند. بخش auriculatae با 47 گونه دارای 21 گونه انحصاری در ایران است. در این پژوهش به بررسی جمعیت های گونه s. commelinifolia و جمعیت های مشکوک به این گونه که با نامهای s. lucida و s. nurensis شناسایی شده اند و همچنین s. eremicana پرداخته می شود تا ضمن بررسی ریخت شناسی، کاریوتایپ، ساختمان تشریحی برگ و ریز ریخت شناسی بذر، تنوع این جمعیت ها مورد ارزیابی واقع شده و روابط بین جمعیت ها مشخص شود. مطالعات ریخت شناسی با استفاده از 34 صفت کمّی و کیفی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss ver. 20 صورت گرفت. نتایج آماری موید آن است که صفاتی مانند شکل برگ قاعده ای و ساقه ای، شکل کپسول، وضعیت کپسول در کاسه، نسبت پرچم متناوب به اپی پتال، طول و پهنای برگ قاعده ای ، طول و پهنای برگ ساقه ای، طول دمگل آلار و کناری، طول اتصال میله پرچم اپی پتال به ناخنک و طول دندانه کاسه دارای ارزش افتراقی در جدایی جمعیت های 4 گونه هستند. با بررسی کاریوتایپی روی 14 جمعیت، سطوح پلوئیدی 24x=2n=2و 48x=4n=2 برای s. commelinifolia، سطح پلوئیدی 24x=2n=2 برای گونه s. nurensis و سطح پلوئیدی 48x=4n=2 برای s. eremicana و s. lucida بدست آمد. سطح پلوئیدی 48x=4n=2 و حضور b کروموزوم در s. commelinifolia و سطح پلوئیدی 24x=2n=2 برای s. nurensis برای اولین بار گزارش می شود. مطالعات تشریحی پهنک در میانه برگ در 16 جمعیت از s. commelinifolia و جمعیت های مشکوک مورد بررسی واقع شد. صفات وضعیت و شکل رگبرگ مرکزی، شکل دسته آوند مرکزی، وجود کلانشیم، پهنای برگ در رگبرگ اصلی، ضخامت پوست و تراکم کرک اختلاف معنی داری را بین گونه ها نشان دادند. مطالعات ریز ریخت شناسی بذر برای اولین بار بر روی 6 جمعیت از گونه های مورد بررسی با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره صورت گرفت. نتایج آماری موید آن است که صفاتی مانند شکل بذر، طول و عرض بذر و ابعاد و تزئینات سلول های پوششی بذر بیشترین اثر را در تنوع بذر در این جمعیت ها ایجاد می کنند. روابط بین گونه ها ارزیابی شد.
فریبا رییسی للری مریم کشاورزی
جنس prosopis با نام فارسی کهور از زیر گل ابریشم (تیره fabaceae )یک گیاه علوفه ای استکه از سالهای قبل به نام سمر یا کهور مورد استفاده قرار می گرفت. این جنس در ایران دارای 4 گونه می باشد که در زیستگاه های خشک و گرم به صورت خودرو حضور دارد.در این پژوهش بررسی سیستماتیکی این گونه ها با استفاده از مطالعات ریخت شناسی،گرده شناسی،تشریحی و الکتروفورز پروتئین بذر با تکیه بر روش های تاکسونومی عددی انجام شده است.مطالعات ریخت شناسی بر روی 51 جمعیت از 5 تاکسون (4گونه و 2 واریته)از مناطق مختلف ایران با استفاده از 54 صفت کمی و کیفی انجام شد.با تجزیه و تحلیل داده های ریختی با نرم افزار spss ver16 ارزش صفات در تفکیک گونه ها مورد بررسی واقع شد.نتایج آماری موید آن است که سه عامل بیشترین اثر را در تنوع این جمعیت ها مشخص می سازند که مهم ترین آن ها فرم رویشی،نوع گل آذین، قاعده برگچه، شکل نوک خار، نوع خار، وجود، رنک شاخه،وجود کرک درشاخه و برگ و شکل میوه است.بررسی دانه های گرده این گیاهان برای اولین بار در ایران گزارش می شوند. دانه های گرده موناد ، تری یا تتراکلپوریت و جورقطب هستند.دراین تحقیق همچنین مطالعات تشریحی برش عرضی محور برگ انجام شدو صفات شکل کلی برش، قطر کوچک و بزرگ برش عرضی،ضخامت پارانشیم پشتی و شکمی،ضخامت بشره رویی، وجود پارانشیم تانن دار و حلقه اسکلرانشیمی مرکزی و نسبت قطر دسته آوند مرکزی و قیر کلی برش و شکل یاخته های پارانشیم اختلاف معنی داری را بین جمعیت ها نشان دادند.الگوی الکتروفورزی پروتئین دخیره بذر در گونه های مختلف کهور در ایران با یکدیگر متفاوت است. بیشترین شباهت بین دو واریته گونه p.farcta مشاهده می شود.
احترام نجفیان مریم کشاورزی
erodium (geraniaceae) با خواص دارویی شناخته شده در ایران دارای 15 گونه می باشد. در این پژوهش بررسی بیوسیستماتیکی برخی از گونه های بومی erodium با استفاده از مطالعات ریخت شناسی، ریز ریخت شناسی، تشریحی و سیتولوژی با تکیه به روش های تاکسونومی عددی شامل فنتیک و کلادیستیک انجام شده است. مطالعات ریخت شناسی و ریز ریخت شناسی مریکارپ، دانه و بشره بر روی 68 جمعیت از 10 تاکسون (8 گونه و 2 زیرگونه) از مناطق مختلف ایران با استفاده از 96 صفت کمی و کیفی انجام شد. با تجزیه و تحلیل داده های ریخت شناسی و ریز ریخت شناسی با نرم افزار spss ver. 20 ارزش صفات در تفکیک گونه ها مورد بررسی واقع شد. نتایج آماری نشان داد دو عامل بیشترین اثر را در تنوع این جمعیت ها مشخص می سازد که مهم ترین آنها نوع کرک گیاه، شکل برگ، ساده و مرکب بودن برگ ها، شکل انتهای قاچبر، تراکم کرک روی قاچبر، وضعیت سیخک، شکل سیخک، شکل دانه، تزئینات سطح مریکارپ، طول و عرض برگ ها و طول کاسبرگ در مرحله میوه است. شمارش کروموزومی میتوزی در 13 جمعیت از 6 گونه عبارتند از e. cicutarium (2n=36) ciconium(2n=18), e. malacoides (2n=20), e. moschatum (2n=20), e. ، e .neuradifolium (2n=20) و e. oxyrrhynchum(2n=20) . این اولین گزارش از اعداد کروموزومی این گیاهان در ایران می باشد. مطالعات تشریحی به صورت برش عرضی ساقه، دمبرگ، رگبرگ اصلی برگ، مریکارپ و دانه انجام شد. 15 جمعیت از 7 گونه erodium مورد بررسی قرار گرفتند. صفات ضخامت مزوکارپ در مریکارپ، ضخامت پوسته داخلی مریکارپ، ضخامت اسکلرانشیم در مریکارپ، آرایش سطح بیرونی دمبرگ، تزئینات سطح اگزوکارپ، نسبت فیبر به کلانشیم در ساقه، شکل مقطع عرضی ساقه، شکل سطح شکمی رگبرگ اصلی برگ اختلاف معنی داری بین گونه ها نشان می دهند. ساختمان تشریحی در گونه های مورد بررسی دارای ارزش تشخیصی می باشند.
سمیه اسفندانی بزچلویی مریم کشاورزی
جنس l. stellaria یا علف ستاره ای از تیره میخک (caryophyllaceae) شامل گیاهانی علفی، یکساله و چندساله می باشد، این جنس دارای 200-150گونه درسراسر دنیا می باشد. (bittrich, 1993). این جنس در ایران دارای 9 گونه می باشد فلورا ایرانیکا (rechinger, 1988)، در این پژوهش به بررسی گونه های: s. media, s. pallida, s. holostea, s. graminea, s. persica , از sect. stellaria ، گونه s. alsinoides از sect. pseudalsine ، و جنس های نزدیک آن همانند myosoton aquaticm و mesostemma kotschyanum پرداخته می شود. مطالعات ریخت شناسی با استفاده از 56 صفت کمی وکیفی انجام شد. نتایج موید آن است که صفات : عرض دانه، شکل کپسول، اندازه شکاف کپسول، تعداد رگه کاسبرگ، شکل برگ ساقه ای و برگ قاعده ای دارای ارزش افتراقی در جدایی جمعیت های 8 گونه می باشد. مطالعات تشریحی برگ و ساقه بر روی 48 جمعیت از 8 گونه نشان داد که صفات طول دستجات آوندی پهنک، ضخامت بشره فوقانی رگبرگ، ضخامت پارانشیم پوست رگبرگ، عرض دستجات آوندی ساقه و ضخامت پارانشیم پوست ساقه، اختلاف معنی داری را بین گونه ها نشان دادند. مطالعات ریز ریخت شناسی( بذر، کرک، بشره، گرده) با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی انجام شد. بررسی کاریولوژی بر روی 20 جمعیت از 8 گونه سطوح پلوئیدی 2n=4x=40, 2n=4x=42, 2n=4x=44 برای s. media، 2n=2x=22 برای s. pallida، 2n=2x=26 برای s. holostea، 2n=2x=28 برای myosoton aquaticum، 2n=2x=30 برای s. alsinoides بدست آمد که برای اولین بار گزارش می شود. آنالیز فیتوشیمیایی به صورت کیفی، سنجش فنول و فلاونوئید تام کل گیاه و سنجش خاصیت آنتی اکسیدانی بر روی 8 گونه انجام شد. استخراج و شناسایی روتین اولین بار از s. media با روش کروماتوگرافی لایه نازک انجام شد. الگوی الکتروفورزی پروتئین ذخیره ای بذر نیز در گونه های مورد بررسی با یکدیگر متفاوت بودند و تفکیک گونه ها انجام شد.
الهام تقی پور زهرا ناظم بکایی
erodium یا نوک لک لکی سومین جنس بزرگ خانواده ی شمعدانی (geraniceae) می باشد که دارای حدودا 75 گونه ی علفی یکساله یا دو ساله منتشر در تمام قاره ها به جز قطب جنوب است. این جنس در ایران دارای 15گونه می باشد که اکثرا در مناطق گرمسیری رویش می یابند. در این پژوهش بررسی بیوسیستماتیکی این گونه ها با استفاده از مطالعات گرده شناسی و الکتروفورز پروتئین ذخیره ای بذر با تکیه بر روش های تاکسونومی عددی انجام شده است. مطالعات گرده شناسی برای اولین بار در ایران بر روی 8 گونه از مناطق مختلف با استفاده از 14 صفت کمی و کیفی انجام شد. دانه های گرده سه شیار- منفذی (تری کلپوره) ، جور قطب و با تزئینات متفاوت که بیشترین اثر را بر روی جدایی گونه ها داشت، مشاهده شد. الگوی الکتروفورزی پروتئین ذخیره ای بذر نیز در 7 گونه از erodium ایران با یکدیگر متفاوت بودند و تفکیک گونه ها طبق طبقه بندی زیرجنس های schonbeck-temesy (1970)انجام شد. درنهایت با تجزیه وتحلیل داده های ریختی با نرم افزار spss ver.18 ارزش صفات در تفکیک گونه ها مورد بررسی واقع شد. نتایج حاصل از مطالعات گرده شناسی و الکتروفورز پروتئین بذر به صورتی بود که صفات به کاربرده شده منجر به جدایی گونه ها منطبق با طبقه بندی schonbeck-temesy (1970) شد.
زینب پارسانیا زهرا ناظم بکایی
جنس افرا acer از خانواده ( aceraceae یا sapindaceae ) شامل 10 گونه در ایران است. این گیاهان دارای ارزش اقتصـــــادی، زینتی و دارویی هستند. 7 گونه از این جنس که در بخش های مختلف ایـــــران توزیع و یا کاشته شده اند در این پروژه مورد بررسی واقع شـــــده اند: acer velutinum, a.monspessullanum, a.platanoides, a.campestre, a.cappadocicum, a.negundo, a.palmatum. در این پروژه در مجموع 37 واحد جمعیتی از این گونه ها جمع آوری و بررسی شدند. تنوع ریخت شناسی به روش سنتی در37 جمعیت، تنوع ساختار تشریحی برگ در21 جمعیت، تنوع دانه های گرده در 3 گونه، شمارش کروموزمی در یک گونه، بررسی بشره برگ در 4گونه و بررسی نکتاری در 1گونه مورد توجه قرار گرفت. در بررسی های ریز ریخت شناسی صفحه نکتاری و دانه های گرده از میکروسکوپ الکترونی استفاده شد. در تجزیه وتحلیل آماری از نرم افزار spss ver. 20 جهت ارزیابی تنوع صفات کمی وکیفی ریختی، تشریحی و گرده شناسی استفاده شد. ارزیابی روابط بین گونه ها با تجزیه و تحلیل خوشه ای نشان دهنده جدایی گونه ها و ارتباط نزدیک بین گونه های a.platanoides و a.cappadocicum بود که شباهت ریختی بالایی را نیز نشان می دهند. ساختار تشریحی برگ از نظر صفاتی مانند ضخامت رگبرگ اصلی فوقانی، ضخامت بشره تحتانی، ضخامت کلانشیم در سطح تحتانی رگبرگ اصلی و ضخامت بشره فوقانی در محل رگبرگ اصلی دارای بیشترین اثر در تنوع مشاهده شده بودند. اشکال دانه های گرده دارای ارزش افتراقی می باشند. تزئینات دانه های گرده از نوع دوبار مشبک و مخطط بود. شمارش کروموزومی برای گونه a.negundo برای نخستین بار در ایران انجام شد و با یافته های محققان پیشین تطابق داشت. جدایی گونه ها در نمودار رسته بندی و تجزیه به عامل ها نیز تایید شد. برای اولین بار تنوع درخصوصیات گرده شناسی، شمارش کروموزمی، خصوصیات تشریحی و بشره برگ گونه های جنس acer در ایران گزارش شد.
مرجان شکفته لایین مریم کشاورزی
جنس avena از تیره غلات یکی از گیاهان ارزشمند خوراکی و علوفه ای با اهمیت دارویی و اقتصادی فراوان است. گونه های این جنس در زیستگاههای مختلف ایران پراکنده اند. نظر به اهمیت اقتصادی این گیاهان سالهاست بررسی های تاکسونومی و سیستماتیکی در مورد این گیاهان صورت گرفته است. در این پژوهش 53 واحد جمعیتی از 5 گونه از این جنس از نقاط مختلف ایران جمع آوری و بررسی شد. هدف از این مطالعه ارزیابی تنوع تشریحی و ریختی و ریز ریختی بخشهای مختلف گونه های avena در ایران بود. در بررسی ریخت شناسی گندمه به صفات شکل کلی گندمه، وضعیت ناف و کرکپوش سطح گندمه توجه شد. نتایج موید آنست که شکل کلی گندمه و ناف با یکدیگر تفاوت دارند. شکل ناف در گونه های a.barbata وa.ludoviciana بیضوی و در گونه a.wiestii قطره ای و در گونه a.fatua تخم مرغی می باشد. تحلیلهای آماری مشخص ساخت که صفات گندمه در گونه های این جنس در ایران دارای ارزش تفکیکی نیست. بررسی های ریز ریخت شناسی سطح پوشه و برگ این گیاهان در این پژوهش برای نخستین بار در ایران انجام شده است. بررسی های ریز ریخت شناسی بشره پوشه و برگ با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکتورنی نگاره موید آنست که تعداد ردیف های روزنه ای، کرک خاری و شکل سیلیس بین گونه ها و جمعیتها دارای تفاوتهایی است. در بررسی های تشریحی به خصوصیات برشهای عرضی پوشه و مقاطع ساقه توجه شد. در ساختار تشریحی پوشه در صفات کیفی تفاوتهایی مشاهده شد. به طور کلی صفات ساختار تشریحی پوشه برای تمایز و تفکیک گونه ها مناسب و همچنین برای تعیین قرابت مفید می باشد. نتایج این بررسی در باره خصوصیات تشریحی پوشه موید آنست که گونه a.clauda موقعیت مجزایی نسبت به سایر گونه ها دارد که با تقسیمات زیر بخش تطابق دارد. وضعیت گونه های a.fatua و a.ludoviciana با طبقه بندی فرو جنس در فلورا ایرانیکا مطابقت دارد. در برشهای عرضی بررسی شده از ساقه در گونه های مختلف avena مشخص شد که گونه a.clauda از بقیه گونه ها مجزا شده است و گونه های a.barbata وa. wiestii نیز به یکدیگر نزدیک می باشند. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که صفات تشریحی برای تمایز و تفکیک گونه ها مناسب و همچنین برای تعیین قرابت مفید می باشد. شمارش کروموزومی یاخته های منطقه مریستم راس ریشه نشان دهنده سطوح پلوئیدی مختلف در گونه های این جنس در ایران است. عدد کروموزومی پایه در این جنس x = 7 می باشد. در این بررسی اعداد کروموزومی(2n=14) a.wiestii ، a. barbata تتراپلوئید (2n=28)، a. fatua و a. ludovicianaسطح هگزاپلوئید(2n=42)، برای گونه های avena به دست آمد.
زهرا خوشکام ضرغام سپهری زاده
سیکلوتیدها خانواده بزرگی از پپتیدهای گیاهی هستند که در خانواده های گیاهی violaceae، rubiaceae ، cucurbitaceae و fabaceae بیان می شوند. ساختار این پپتیدهای کوچک به طور متوسط از 30 اسیدآمینه تشکیل شده و شامل موتیف گره سیستینی حلقوی (cck) می باشد. باور بر اینست که سیکلوتیدها به واسطه اثرات حشره کشی، نقش مهمی در سیستم دفاعی گیاهان ایفا می کنند. سیکلوتیدها به دلیل فعالیت های زیستی متعدد از جمله ضد ویروس، ضد قارچ، ضد باکتری، ضد کرم، ضد آفات، ضد سرطان و... و نیز ساختار منحصر به فرد خود مورد علاقه ی محققین برای مهندسی پروتئین به منظور کاربردهای دارویی و کشاورزی می باشند. این پپتیدهای حلقوی محصولات ژنی طبیعی بوده و سنتز ریبوزومی دارند. از این رو مطالعه و توالی یابی ساختارهای ژنتیکی این پپتیدها حائز اهمیت است. در این مطالعه شناسایی ژن های سیکلوتیدی از گیاه بنفشه سه رنگ (viola tricolor)، با استفاده از غربالگری cdna و همسانه سازی قطعات به دست آمده، صورت گرفته است. نتایج حاصل از این بخش، شناسایی پیش ساز ژنی سیکلوتیدی جدیدی را در پی داشت که تاکنون شناخته نشده بود. استخراج و خالص سازی نسبی سیکلوتیدها از گیاه مورد مطالعه نیز با استفاده از روش solid phase extraction انجام شده و با روش های برادفورد و tricine-sds page بررسی و تایید گردید. اثرات ضد میکروبی عصاره های تام و سیکلوتیدهای خالص شده نیز به روش انتشار شعاعی از چاهک روی سویه های استاندارد بیماری زا مورد بررسی قرار گرفت و بیشترین تاثیر روی باکتری های گرم منفی مشاهده شد.
فاطمه افشار مسعود شیدایی
جنس کتان ازخانوادهlinaceae شامل 180گونه است ودرنواحی معتدل وتروپیکال جهان می روید.بعضی گونه ها منبع فیبر،دانه های روغنی وعلوفه هستند. linum austriacum l گیاه علفی دارویی شامل ترکیبات ضدسرطان است.44نمونه گیاه از 16جمعیت جغرافیایی از 9استان در ایران انتخاب شدند. برگ های تازه برای مطالعه مولکولی به کار برده شدند.dnaژنومی با استفاده از دستورالعمل ctabاستخراج و4پرایمر issrاستفاده شد. واکنش های ازدیاد به روش pcrانجام شدند.اندازه قطعات توسط لدرمولکولی 100جفت باز تخمین زده شد. پارامترهای تنوع ژنتیکی (درصدپلی مورفیسم اللی،تنوع آللی)درهرجمعیت تعیین شد.آنالیز pcoaبه منظوربررسی معنی دار بودن تفاوت پلی مورفیسم بین جمعیت های مورد مطالعه انجام پذیرفت. تست amovaتفاوت مولکولی معنی دار( p=0.01)را در میان جمعیت های مورد مطالعه آشکار کرد. سطح بالای تنوع ژنتیکی درجمعیت های دارستان وتبریزمشاهده شد. هم چنین آشکار شدکه 57%ازتغییرپذیری ژنتیکی کلی در میان جمعیت های مورد مطالعه و43% درون این جمعیت ها رخ داده است.این نتایج به روشنی حضور سطح بالای تنوع ژنتیکی را درون جمعیت هایlinum austriacum نشان می دهدکه توسط آنالیزgstوتست hickoryتاییدشدند. بحث و جمعیت های جغرافیایی مورد مطالعه ازنظر ژنتیکی از دیگران متمایز هستندوتفاوت زیادی در پارامترهای ژنتیکی دارند. دراین مطالعه ما توانستیم نکاتی را درباره تنوع وتمایزژنتیکی جمعیت های linum austriacumنشان دهیم .هم چنین نتایجی درباره جدایی ناشی از مسافت وجریان ژنی محدودشده در میان این جمعیت ها ارائه شد.
فاطمه پورعبدالله مهوش سیفعلی
چکیده جنس نارون (ulmus) از ulmaceae در ایران شامل 4 گونه می باشد. این گیاهان ارزش اقتصادی و زینتی دارند. گونه های موجود عبارتند از: u. minor، u. glabra، u. pumila و گونه دورگه u. campestrisvar. umberaculifera. در این پژوهش 92 واحد جمعیتی جمع-آوری و بررسی شد. بررسی های ریخت شناسی سنتی براساس صفات کمی برگ و میوه، صفات کیفی برگ، میوه و شاخه، بررسی های تشریحی برش عرضی برگ، اپیدرم پشتی و شکمی برگ، اپیدرم سامارا و کاسبرگ و در نهایت بررسی های ریخت شناسی هندسی براساس دو روش لندمارک و outline برای برگ و فندقه بالدار صورت گرفت.در تمامی موارد ارزیابی صفات با تجزیه و تحلیل آماری چند متغیره با تجزیه خوشه ای به روش ward، تجزیه به عامل ها ورسته بندی صورت گرفت. دو گونه u. minor و u. glabra ارتباط نزدیکی دارند و از طرفی دورگه این دو یعنی گونه u. campestris var. umberaculifera نیز گاه نزدیکی زیادی را با u. minor نشان می دهد که کار شناسایی را مشکل می نماید. کلیه بررسی های فوق برای اولین بار در ایران صورت گرفته است و بررسی بشره فندقه بالدار و ریخت شناسی هندسی نیز برای اولین بار در جهان انجام شده است. به نظر می رسد با توجه به دورگه گیری زیاد، ایجاد پاجوش، چندشکلی برگ و نام های متعدد برای تفکیک و شناسایی این گیاهان بررسی های هم جانبه را می طلبد. بررسی ریخت شناسی هندسی در این پژوهش بهتر توانسته است گونه های فوق را از یکدیگر جدا نماید از سویی در ریخت شناسی سنتی صفات کیفی نسبت به صفات کمّی راه گشا ترند. صفاتی نظیر سطح برگ، شکل رأس برگ، وجود غدد ترشحی در بشره پشتی برگ برای جداسازی مناسب هستند.
مریم بهزادی فر مریم کشاورزی
زیر جنس robertium از جنس geranium (خانواده شمعدانی) واجد گونه هایی است که در نواحی مختلف ایران می رویند. این گیاهان دارای ارزش زینتی، دارویی، مرتعی و علوفه ای هستند. با توجه به اینکه برخی از گونه های این زیر جنس در شکل برگ و گلبرگ شباهت زیادی به یکدیگر دارند، این مسئله تفکیک آن ها را از یکدیگر دچار مشکل می سازد لذا بررسی های ریخت شناسی و ریز ریخت شناسی این گیاهان جهت شناسایی دقیق تر آن ها امری ضروری است. در این بررسی 122 صفت کمّی و کیفی از 6 گونه از این زیرجنس با نام های g. molle, g. pusillum, g. albanum, g. mascatense,g. lucidum و g. purpureum به وسیله ی استریومیکروسکو ی میکروسکوپ نوری ziess و همچنین میکروسکوپ الکترونی sem مدل vega3 انجام گرفت. تجزیه و تحلیل های آماری به کمک نرم افزار spss ver 18 انجام گرفت. با توجه به نتایج به دست آمده صفاتی که ارزش افتراقی بیشتری نسبت به دیگر صفات داشتند مشخص گردیدند. صفاتی از قبیل شکل برگ، شکل گلبرگ، شکل قاچبر، شکل بذر، شکل ریشه، طول پهنک برگ، عرض قاچبر، عرض گلبرگ، تراکم کرک در ساقه، تراکم کرک در سطح رویی برگ، رنتلقی می گردند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان می دهد که صفات مورد بررسی در این پژوهش در شناسایی و تفکیک بهتر گونه های این زیرجنس از یکدیگر بسیار مفید و موثر بوده و دارای ارزش افتراقی می باشند.
کفایت شریفات مریم کشاورزی
چکیده ندارد.
پوراندخت نوروزی مریم کشاورزی
چکیده ندارد.
مریم کشاورزی فرزین هروی
مقدمه و هدف: مفصل تمپورومندیبولار (tmj) نقش مهمی دراعمال جویدن، بلع،تکلم و حتی تنفس دارد. مطالعات نشان داده اندکه دفورمیتی های اسکلتال صورت می تواند منجر به تغییرات استخوانیtmj گردد. تاکنون مطالعه ای در خصوص ارتباط میان اپن بایت قدامی با اختلالات tmj در تصویربرداری cbct صورت نگرفته است. هدف اصلی این مطالعه مقایسه یافته های cbct در دو گروه بیماران مبتلا به اپن بایت قدامی و گروه نرمال بود. مواد و روش کار: 15 بیمار دارای اپن بایت قدامی(3 بیمار مرد و 12 بیمار زن) و و 12 بیمار زن نرمال از نظر دفورمیتی های اسکلتال صورت در مطالعه حاضر شرکت کردند. ازهمه بیماران cbct در موقعیت استاندارد تهیه شد.متغیرهای حضور یا عدم حضور اروژن، flattening، اسکلروز و استئوفیت در کندیل، گلنوئید فوسا و نیز آرتیکولار امیننس، و همچنین شکل سر کندیل در نمای ساژیتال و کرونال و نیز شکل گلنوئید فوسا بررسی شد. از نظر کلینیکی اولین نقطه تماس دندانی بیماران اپن بایت قدامی ثبت و زوایای سفالومتریک انها تعیین شد. تحلیل داده ها با pasw 18 انجام شد. 05/0p-value < معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج: آزمون 2? نشان داد اروژن سر کندیل و آرتیکولار امیننس در بیماران مبتلا به اپن بایت به صورت معناداری بیشتر از افراد نرمال بوده است (05/0p <). در نمای کرونال فراوانی شکل angular کندیل در گروه اپن بایت به صورت معناداری بیشتر از گروه نرمال بود (05/0p-value < ). آزمون t مستقل نشان داد شیب و ارتفاع آرتیکولار امیننس در گروه نرمال به صورت معناداری بیشتر از گروه اپن بایت است (05/0p-value <). اختلاف آماری معنی داری در زاویه sna بین بیماران مبتلا به اپن بایت قدامی دارای اروژن کندیل و فاقد اروژن مشاهده شد(p=0.043). نتیجه گیری: بر مبنای نتایج حاصل از مطالعه حاضر می توا ن بیان نمود که در بیماران مبتلا به اپن بایت قدامی تغییرات استخوانی از نوع اروژن و flattening در tmj وجود دارد. در این بیماران بعضی از زوایای سفالومتریک مانند sna وgonial angle می توانند پیشبینی کننده برخی از تغییرات استخوانی باشند.
مریم آران پور مهوش سیفعلی
چکیده جنس quercus از خانواده (fagaceae) شامل 7 گونه در ایران است. این گیاهان دارای ارزش اقتصادی و دارویی اند. 3 گونه از این جنس در جنگل های زاگرس توزیع شده اند، در این پژوهش مورد بررسی واقع شده اند: lindl. q. brantii، q. libani oliv ، q. infectoria oliv . در این پژوهش در مجموع 17 واحد جمعیتی، از این گونه ها جمع آوری و بررسی شدند. تنوع ریخت شناسی به روش سنتی و با روشهای هندسی و نیز تنوع ریز ریخت شناسی کرک مورد توجه قرار گرفت. در بررسی های ریز ریخت شناسی کرک از میکروسکوپ نوری و الکترونی استفاده شد. در تجزیه و تحلیل آماری از نرم افزار spss ver. 20 و نرم افزار past ver. 2.17 جهت ارزیابی تنوع صفات کیفی و کمّی ریختی استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری صفات ریخت شناسی هندسی با نرم افزار آماری 1.02 morphoj ver. و past صورت گرفت. ارزیابی روابط بین گونه ها با تجزیه و تحلیل خوشه ای به روش ward نشان دهنده جدایی گونه ها و ارتباط نزدیک بین دو گونه q. brantii و q. infectoria بود. ریز ریخت شناسی کرک در گونه های مورد بررسی دارای ارزش افتراقی بود. با استفاده از نرم افزار tps و pastآنالیز های چند متغیره انجام شد و نمودار past و cva بیانگر جدایی گونه ها تا حد 100 درصد بود. از نظر بررسی های ریخت شناسی هندسی نسبت به سنتی در این پژوهش بهتر توانسته است گونه های فوق را از هم جدا کند.
نسترن خرسندیار مریم کشاورزی
جنس achillea (asteraceae ) با 150 گونه در دنیا، واجد گیاهان مهم دارویی و زینتی با نام بومادران است. این جنس در ایران با 19 گونه علفی چند ساله و اغلب معطر شناخته می شود. در این پژوهش گونه های خودروی بومادران شامل: a. wilhelmsii ، a. vermicularis ، a. aucheri، a. tenuifolia، a. eriophora، a. millefolium ، a. nobilis ، a. oxyodonta، a. biebersteiniiو a. filipendulinaبا استفاده از مطالعات ریخت شناسی، ریز ریخت شناسی، تشریحی و بررسی ترکیبات اسانس با تکیه بر روش های تاکسونومیکی عددی مورد بررسی واقع شده اند. در مطالعات ریخت شناسی بخشهای مختلف گیاه از جمله ریخت شناسی فندقه مورد توجه قرار گرفت. این مطالعات بر روی22جمعیت از 3بخش(9گونه) از مناطق مختلف ایران با استفاده از 46صفت کمی وکیفی انجام شد. با تجزیه و تحلیل داده های ریختی با نرم افزار spss ver. 20ارزش صفات در تفکیک گونه ها مورد بررسی واقع شد. نتایج آماری موید آن است که مهمترین صفات جدا کننده در جمعیت های مورد مطالعه خصوصیات برگ قاعده ای و ساقه ای شامل شکل و اندازه، خصوصیات کاهک شامل ابعاد، رنگ و جنس آن و خصوصیات مختلف گریبان می باشد. در مطالعه ریخت شناسی اعضای بخش sect. santolinoidea به خوبی از سایر بخش ها جدا شدند. مطالعه ریخت شناسی فندقه در 6 گونه از بومادران با استفاده از5 صفت کمی و کیفی انجام شد و شکل، طول و عرض و رنگ فندقه دارای ارزش افتراقی شناخته شدند. در بررسی ریز ریخت شناسی خصوصیات دانه های گرده و سطح بذر مورد ارزیابی واقع شدند. مطالعه بذر بر روی 5گونه با استفاده از 6 صفت کمی وکیفی انجام شد. صفاتی چون طول و عرض و شکل نوک و دیواره سلولی سطحی و تزئینات سطح بذر دارای ارزش افتراقی هستند. دانه های گرده در 10 جمعیت از 9 گونه با بررسی 20 صفت کمی و کیفی ارزیابی شدند. صفات افتراقی طول محور قطبی، مزوکلپیوم، آپوکلپیوم و amb (پیرامون دانه گرده در نمای قطبی)، تعداد خار، شکل منافذ، طول محور استوایی، شکل دانه گرده، ضخامت قاعده خار، تزئینات سطحی می باشند. مطالعات تشریحی در دو بخش ساختمان تشریحی ساقه و بررسی بشره پشتی برگ انجام شد. در برش عرضی ساقه10جمعیت از 9 گونه مورد بررسی قرار گرفتند. صفات ضخامت اسکلرانشیم، کلانشیم، بشره، استوانه آوندی، ساقه، مغز، پوست، قاعده کرک، تعداد دستجات آوندی ، تعداد توده های کلانشیمی و صفات نسبی ضخامت مغز به ساقه، ضخامت پوست به ساقه، ضخامت بشره به پوست، ضخامت پوستک به بشره اختلاف معناداری را در بین جمعیت ها نشان دادند. در مطالعه برش عرضی ساقه اعضای بخش sect.filipendulinae به خوبی از سایر بخش ها جدا شدند .در بررسی بشره پشتی برگ ( در10 جمعیت از 9 گونه) صفات مختلف روزنه مشتمل بر طول، عرض، محیط، مساحت، طول و عرض سلول نگهبان، طول کرک، نسبت طول به عرض روزنه و طول به عرض یاخته های نگهبان و طول خار دارای ارزش افتراقی می باشند. خصوصیات دانه گرده، برش عرضی ساقه و بشره قادر به انجام تفکیک مناسبی در سطح زیر گونه a.millefolium. subsp. elbursensis.و a. millefolium. subsp. millefolium. نیز می باشد . به منظور یافتن صفات تشخیصی ترکیب شیمیایی اسانس در گل و برگ سه گونه بررسی شد. ابتدا به روش تقطیر با آب اسانس گیری انجام شد و اجزای اسانس با استفاده از دستگاه gc/ms آنالیز و شناسایی شدند. بررسی حاضر موید آنست که grandisol (%623/24) ، cis-verbenyl acetate (%424/22) ، camphor (%650/9) اجزای غالب اسانس برگ a. wilhelmsii و cis-verbenyl acetate(%857/20)، grandisol(%541/14) ، camphor(%938/11)، ?-pinene (%950/7) ، terpenyl acetate(%693/6)، cis-verbenol(%203/5) اجزای غالب اسانس گل a. wilhelmsii را شامل می شوند. اجزای غالب اسانس برگ a. vermicularis شامل : 1,8-cineol(%306/24)، camphore(%251/21) ، bornyl acetate(%600/7)، و اجزای غالب اسانس گل a. vermicularis شامل : camphore(%107/16)، octane(%099/13)، 1,8-cineol(%146/12)، bornyl acetate(%517/8)، decane(%785/6) می باشد. اجزای غالب اسانس برگ a. millefolium شامل: : di-n-octyl phthalate(%651/45)، ?-eudesmol(%939/4) و اجزای غالب اسانس گل در a. millefolium شامل: 1,8-cineol(%731/5)، aromadendrene oxide ii(%560/5) ، cis-verbenol(%010/5) می باشد. ترکیبات تشکیل دهنده اسانس در گونه های مورد بررسی متفاوت بوده و منجر به جدایی گونه ها شد.
مریم کشاورزی عفت جمالیزاده
خوردگی پدیده ی مخربی است که سازه های فلزی از طریق واکنش های شیمیایی یا الکتروشیمیایی بتدریج نابود میشوند، که این باعث اتلاف مواد، انرژی و سرمایه می شود.در این پژوهش، میزان خوردگی آهن در آب، محلول های سود، نمک طعام و اسید کلریدریک در غلظت های مختلف با استفاده از طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی مورد مطالعه قرار گرفت. میزان خوردگی توسط دستگاه autolab اندازه گیری و آنالیز داده ها به کمک نرم افزار nova انجام گرفت. نتایج حاصل از داده های تجربی نشان می دهد که میزان خوردگی آهن در محلول اسید بسیار بیشتر از محلول های دیگر است، در تمام محلول ها، خوردگی با افزایش غلظت محلول افزایش می یابد. به منظور بررسی رابطه ساختار مولکولی و خواص الکترونی در نحوه جذب یون های مورد مطالعه و مولکول آب بر روی سطح آهن پارامترهای شیمی کوانتومی مورد مطالعه قرار گرفت. برهمکنش بین اتم های فلزی و یونهای محلول در فصل مشترک فلز - محلول با به کارگیری محاسبات شیمی کوانتومی بر اساس نظریه تابعیت چگالی (dft) با استفاده از مدل خوشه، مورد بررسی قرار گرفت که در آن فرض شده جذب گونه های روی سطح فلز بصورت موضعی باشد و برهمکنش ها محدود به اتمهای سطح اندکه درست در زیر گونه جذب شده قرار دارند. به منظور بدست آوردن جهت و بزرگی انتقال بار، تحلیل اوربیتال طبیعی سیستم (nbo) یون - آهن انجام گرفت. در نهایت، مقایسه بین نتایج حاصل از محاسبات نظری و داده های عملی، رابطه واضحی بین میزان خوردگی و نتایج مطالعات شیمی کوانتومی نشان می دهد. کلمات کلیدی: خوردگی، طیف سنجی امپدانس الکتروشیمیایی(eis)، مطالعات شیمی کوانتومی، تحلیل اربیتال طبیعی پیوند
رقیه جهاندیده مریم کشاورزی
چکیده ندارد.
فاطمه ابیوردی مریم کشاورزی
چکیده ندارد.
پریسا طالبان مسعود شیدایی
چکیده ندارد.
رقیه جهاندیده مریم کشاورزی
در این جنس با استفاده از آنالیز فاکتور مشخص شد که صفات بساک، شکل برگ همراه گل آذین، شکل گل آذین، عرض برگ همراه گل آذین، برگ های پایه گل آذین، طول کاسه، طول برگ همراه گل آذین، طول جام، نوع کرک کاسه، طول کرک کاسه و لوله جام صفات افتراقی محسوب می شوند. در بررسی ساختمان تشریحی صفات وجود کلانشیم یک لایه در سطح پشتی یا شکمی و یا هر دو سطح؛ وجود پارانشیم در هر دوسطح و یا فقط یکی از سطوح؛ وجود فیبر در هر دو سطح، سطح پشتی و یا سطح شکمی و یافقدان آن؛ وجود اسکلرانشیم بین چوب و آبکش و یا فقدان آن؛ وجود پارانشیم نردبانی در رگبرگ مرکزی و تعداد سلول های روزنه در واحد سطح از صفات دارای ارزش افتراقی بین گونه ها هستند. بررسی های ریزریخت شناسی نشان داد که دو گونه z. tenuior و z. persica نه تنها از لحاظ ریختی بسیار به هم شبیه هستند بلکه از نظر خصوصیات ریزریخت شناسی نیز بسیار به هم شباهت دارند. تفکیک گونه های این جنس با تجزیه خوشه ای به روش ward نشان داده شد و نمودار رسته بندی pca نیز این جدایی را تایید نمود. مسائل مربوط به تعین ارزش صفات، قرابت بین تاکسون ها و کلید شناسایی گونه های ziziphora در ایران بررسی شد. جنس ziziphora l. شامل گیاهانی یک ساله و چندساله از خانواده نعناع متعلق به زیرخانواده nepetoideae می باشد. این جنس که شامل تقریبا 40 گونه در مدیترانه، منطقه ایران و توران و به ویژه در مزکز آسیاست در ایران شامل 40 گونه می باشد: 1) z.capitat l. 2) z. clinopodioides lam. 3) z. persica bunge 4) z. tenuior l. اعضای این جنس تقریبا در تمام نواحی ایران گسترده اند. در این پژوهش 37 واحد جمعیتی از اعضای گونه های ziziphora از نظر ساختار تشریحی (برش عرضی و ساختمان بشره پشتی)، ریخت شناسی، میکرومورفولوژی و شمارش کروموزومی مورد بررسی قرار گرفته اند. در بخش ریخت شناسی صفات کمی و کیفی بخش های رویشی و زایشی هر جمعیت مطالعه شد. تحلیل آماری به صورت آنالیز چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss ver15. 1. صورت گرفت.
سمیه دیرکوندی مریم کشاورزی
تجزیه آماری به صورت آنالیز چند متغیره) (multivariateبا استفاده از نرم افزارspss: 11 صورت گرفت. در جنس bromus با استفاده از آنالیز فاکتور مشخص شد که صفاتی از قبیل شکل راس پوشه، پوشش سنبله، طرز قرار گرفتن سنبله روی ساقه، عرض پوشه بالایی، عرض پوشینه، طول پوشه پایینی، پوشش غلاف، تعداد رگه در پوشینه، شکل پوشینه، شکل گندمه، عرض پوشینه، پوشش پوشینه، رنگ گندمه، عرض سنبلچه، طول دمگل، طول پوشه بالایی، طول سنبله با سیخک، طول سنبله بدون سیخک، تعداد رگه پوشینک، و طول پوشینک صفات افتراقی محسوب شده و دارای اهمیت فراوانی می باشند. در بررسی ساختمان تشریحی صفاتی مثل تعداد ماکروکرک در سطح شکمی، تعداد دستجات آوندی، تعداد کرک خاردار در سطح شکمی، شکل دیواره سلول بلند، شکل سلول همراه روزنه، تعداد سلول های غلاف آوندی بیرونی، تعداد سلول های غلاف آوندی درونی، تعداد سلول های حبابی و تعداد کرک خاردار در ناحیه بین رگبرگی دارای اهمیت فراوانی هستند. نتایج حاصل از شمارش کروموزومی با نتایجی که در منابع مختلف آمده است مطابقت دارد.کلیه گونه های مورد بررسی دیپلوئید و تنها گونه bromus tomentellus دارای وضعیت پنتاپلوئید بود. جهت تفکیک گونه های bromus لرستان تجزیه خوشه ای (دندروگرام) به روش ward انجام شد و نمودار رسته بندی pca نیز جدایی و تفکیک گونه ها را تایید نمود. این بررسی به تهیه کلید شناسایی برای گونه های bromus در لرستان، تعیین قرابت بین تاکسون ها و همین طور ارزش صفات کمی و کیفی مختلف انجامید.
فاطمه ابراهیم زاده مریم کشاورزی
جنس fumaria l. شامل گیاهانی یکساله متعلق به خانواده fumariaceae می باشد. این جنس در کشور ایران دارای 8 گونه می باشد: f. densiflora dc, f. schleicheri soyer- willement, f. vaillantii loisel, f. indica (hausskn.) pugsley, f. parviflora lam, f. asepala boiss, f. bracteosa pomel, f. officinalis l. اعضای این جنس عمدتاً در اکثر نقاط ایران می رویند. در این پژوهش 41 واحد جمعیتی از گونه های مختلف fumaria در ایران از نظر ریخت شناسی (ماکرو و میکرومورفولوژی)، گرده شناسی، ساختار تشریحی (برش عرضی ریشه و ساقه و ساختمان بشره پشتی دمبرگ)، الکتروفورز پروتئین ذخیره ای بذر، تعیین غلظت و وزن مولکولی پروتئین های ذخیره ای بذر مورد بررسی قرار گرفته اند. در بخش ریخت شناسی صفات کمی و کیفی بخش های زایشی و رویشی و همچنین ریخت شناسی سطح میوه و بذر در هر جمعیت مطالعه شد. تحلیل آماری به صورت آنالیز چند متغیره (multivariate) با استفاده از نرم افزار spss ver 9.1 و ntsys صورت گرفت. تفکیک گونه های این جنس با تجزیه خوشه ای به روش upgma و ward نشان داده شد و نمودار رسته بندی pca و pco نیز این جدایی را تایید نمود. مسائل مربوط به تعیین ارزش صفات، قرابت بین تاکسون ها و کلید شناسایی گونه های fumaria در ایران بررسی شد. نتایج موید آن است که کماکان خصوصیات مورفولوژیکی قسمت های تولیدمثلی از صفات تشخیصی بسیار با ارزش می باشند. برخی پیچیدگی ها بین سه گونه f. indica، f. vaillantii و f. parviflora وجود دارد. به نظر می رسد این سه گونه تشکیل کمپلکس گونه ای را می دهند. روابط گونه f. indica با والدین احتمالی اش مورد بحت قرار گرفت. گونه f. officinalis subsp. officinalis نیز برای اولین بار از ایران گزارش شده است. کلید واژه: شاهتره، گرده شناسی، الکتروفورز پروتئین ذخیره ای بذر
اکرم غلامی زهرا ناظم بکایی
جنس علف هفت بند (polygonum s.l.) از خانواده علف هفت بند شامل 31 گونه در ایران است. این گیاهان یکساله و چند ساله دارای ارزش دارویی، زینتی و علف هرز در دنیا هستند. 6 گونه یکساله از این جنس که در بخشهای مختلف ایران توزیع شده اند در این پروژه مورد بررسی واقع شده اند: polygonum aviculare, p. arenastrum, p. olivascens, p. argyrocoleon, p. patulum و p. polycnemoides. این گیاهان به وفور در زمینهای بایر و زراعی در زیستگاه های متفاوتی در ایران یافت می شوند. به علت دورگه گیری و تنوع پذیری بالای ریختی تشخیص درست گونه ها از یکدیگر کاری بسیار دشوار می باشد. در این پروژه در مجموع 68 واحد جمعیتی از این گونه های یکساله جمع آوری و بررسی شدند. تنوع ریخت شناسی ماکرو و میکرو (در 24 واحد جمعیتی) و تنوع ساختار تشریحی ساقه (در 61 واحد جمعیتی) مورد توجه قرار گرفت. در بررسیهای ریز ریخت شناسی دانه گرده (توسط میکروسکوپ نوری و الکترونی)، بشره سطح گلپوش و برگ و نیز سطح فندقه مورد ارزیابی واقع شدند. تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار آماری spss ver. 11 روی صفات کمی و کیفی ریخت شناختی و تشریحی صورت گرفت. روابط بین گونه ها بحث شد. ارزیابی روابط بین گونه ها با تجزیه خوشه ای به روش ward نشان دهنده ارتباط نزدیک بین دو گونه p. arenastrum و p. aviculare بود که شباهت ریختی بالایی را نیز نشان می دهند. زوج گونه دیگر شامل p. patulum و p. olivascens نیز ارتباط نزدیکی داشتند. تزئینات سطح فندقه و سطح دانه های گرده در گونه های مورد بررسی، دارای ارزش افتراقی می باشد. جدایی نسبی گونه ها در نمودار رسته بندی و تجزیه به عاملها نیز تائید شد. کلید شناسایی برای گونه های یکساله علف هفت بند در ایران تهیه شد. با در نظر گرفتن خصوصیات تشریحی ساقه مشخص شد که این صفات دارای ارزش افتراقی چندانی در گونه های مورد بررسی نیستند. برای اولین بار تنوع در خصوصیات ریز ریخت شناسی سطح دانه های گرده، فندقه و گلپوش برای برخی گونه های یکساله polygonum در ایران گزارش شد.
مریم کشاورزی اکبر مستاجران
مراتع ایران به دلایل مختلف سالهاست مورد فرسایش قرار دارد. به منظور احیا و پوشش دهی مجدد به این سرزمینهای وسیع که از نقطه نظر اقتصادی و اکولوژیکی حیاتی هستند، لازم است به پروسه رشد و مسائل اکوفیزیولوژیکی گیاهان علوفه ای به منظور شناخت رفتار رشد آنها توجه نمود . اطلاعات مربوط به رفتار رشد گیاه می تواند بطور مستقیم یا غیرمستقیم در شبیه سازی رشد با توجه به زمان کاشت به کار رود و سپس برآورد و تخمین ریاضی این ارتباط امکان استفاده از مدلسازی و شبیه سازی را برای ارزیابی پروسه های رشد و تولید گیاه با صرف هزینه و وقت کمتر نسبت به کارهای آزمایشگاهی و مزرعهای فراهم می سازد. در این تحقیق پارامترهای رشد مثل وزن تر و خشک بخشهای مختلف گیاهان، سطح برگ و ریشه، اندیکس سطح برگ و میزان پوشش خاک نسبت به زمان ارزیابی شده همچنین روابط این پارامترها با یکدیگر استخراج گردید اطلاعات فوق الذکر در شبیه سازی کامپیوتری و رشد گیاه بسیار مورد نیاز می باشد. بدین منظور شش گیاه علوفه ای شناخته شده در ایران به شرح زیر انتخاب شدند: -1 یونجه -2 اسپرس -3 فستوکای بلند -4 چاودار کوهی -5 اگروپیرون -6 شبدر سفید . گیاهان در بیست و یکم آوریل سال 1991 در مزرعه تحقیقات کشاورزی استان اصفهان کاشته شدند . طرح آزمایشی اسپلیت پلات با دو تیمار (آبیاری اپتیمم در برابر آبیاری تحت استرس) و سه تکرار بود. پلاتهای با آبیاری اپتیمم به صورت هفتگی آبیاری می شدند و میزان آب در هر بار تقریبا" 39ˆ21 سانتیمتر بود، در حالیکه کرتهای تحت استرس همین مقدار آب را به صورت دو هفته یکبار دریافت می نمودند. به منظور حذف اثر آبیاری بر جوانه زدن، پلاتها بطور یکنواخت تا استقرار گیاهان آبیاری شد. برداشت نمونه و اندازه گیری پارامترهای مختلف به صورت هفتگی از 27 آوریل تا 31 اگوست سال 1991 انجام شد. میزان پوشش خاک در مزرعه و سایر پارامترها مثل سطح برگ و سطح ریشه گیاهان با کمک دستگاه سنجش سطح در آزمایشگاه تعیین شد . بحث و نتایج این تحقیق در دو زمینه مطرح می شود، اول روابط ریاضی بین پارامترهای مختلف و دوم مقایسه و بحث این روابط . مهمترین تاثیر کمبود آب کاهش میزان پوش خاک و وزن خشک کل می باشد. برای مثال واکنش لگومها متفاوت از خانواده پوآسه (poaceae) بود. در لگومها کاهش تعداد دفعات آبیاری روی وزن خشک ریشه و سطح آن اثر نمی گذارد در حالیکه در گیاهان علفی تیره پوآسه، کمبود آب این پارامتر را کاهش می دهد. از آنجائی که در گیاهان علوفه ای تولید وزن خشک بخش هوایی بسیار اهمیت دارد. کاهش آب نمی تواند هیچ اثر مثبتی از این نظر داشته باشد. کاهش آب مقدار پوشش خاک را محدود می کند، لذا در اقدامات احیای مراتع نمی توان تنش آب را به عنوان یک شوک اعمال نمود، زیرا با خطر فرسایش خاک روبرو خواهیم بود. نتایج نشان می دهد که چاودار کوهی بالاترین میزان تولید را دارد و این علوفه خوش خوراک تحت شرائط آبیاری اپتیمم بسیار زودرس می باشد. با کاهش میزان آب در دسترس یونجه بهترین تولید را داشته از سوئی میزان پوشش خاک آن به شدت کاهش می یابد.