نام پژوهشگر: حسین اصغری ثانی
حسین اصغری ثانی محمد جواد رنجکش
منابع سخت افزاری تا قبل از جنگ سرد، نقش قابل توجهی در مناسبات بین المللی داشتند. همزمان با پایان جنگ سرد (1991)، تحولات تکنولوژیک و انقلاب در عرصه ارتباطات و اطلاعات و همچنین شتاب گرفتن فرآیند جهانی شدن و تحولات در حوزه دیپلماسی و سیاست بین الملل در قرن بیست و یکم، باعث شد تا عناصر جدیدی مانند: رسانه، ورزش، فرهنگ، دیپلماسی عمومی، تکنولوژی، جهانگردی، برندسازی، اینترنت... در روابط بین الملل مطرح شود که تحولی در منابع ساخت قدرت به وجود آورد. ظهور این عناصر جدید، باعث تعریف جدیدی از قدرت شد که اصطلاحاً « قدرت نرم» نامیده شد. قدرت نرم بیشترازآنکه ابزاری برای قدرت های بزرگ باشد؛ به مولفه ای مهم در سیاست کشورهای متوسط و کوچک قرارگرفت تا با استفاده از آن آسیب پذیری خود را در برابر عوامل داخلی و خارجی کمتر کنند. درنتیجه این کشورها از دیپلماسی نیچه استفاده کرده و منابع نرم افزاری خود را در حوزه های مورد نظر خود متمرکز نمودند تا نتایج بهتری کسب کنند. دراین میان، قطر نیز به عنوان یک کشور کوچک و آسیب پذیر با استفاده از ائتلاف با قدرت های بزرگ و دیپلماسی صلح و سازش در منطقه، منابع نرم افزاری خود را در حوزه های میانجی گری، برندسازی، دیپلماسی رسانه ای، دیپلماسی ورزشی و اقتصاد متمرکز نمود. تمرکز منابع در حوزه های فوق باعث ارتقای منزلت ملی این کشور در نظام بین الملل گردید.