نام پژوهشگر: ابوذر رنجبر
ابوذر رنجبر ایوب احمدپور
چکیده: در فقه امامیه و حقوق ایران عقد بیع تملیکی است؛ اما خطر تلف مبیع معین تا زمان تسلیم کالا به عهده ی فروشنده می باشد. این در حالی است که، بعد از عقد بیع مشتری مالک کالاست و بایع در تلف مبیع تقصیری نداشته است. این قاعده در خصوص تلف مبیع بواسطه ی قوه قاهره است و شامل تلف مبیع، توسط بایع، مشتری و شخص ثالث نمی شود. همان طور که قاعده منحصر به تلف کل مبیع است نه جزء آن. این قاعده ناشی از شرط ضمنی طرفین و ماهیت معاوضه می باشد و در سایر عقود معوض جریان دارد. در حقوق انگلیس، لحظه ی انتقال مالکیت، بستگی به تراضی طرفین دارد؛ اما در فرض سکوت، مقتضای عقد بیع، انتقال ملکیت است و خطر تلف مبیع، همزمان با عقد بیع به خریدار منتقل می-شود؛ لکن برای انتقال مالکیت، قرار دادن مبیع در وضعیت قابل تسلیم و تسلم ضرورت دارد. در کنوانسیون بیع بین المللی کالا، همانند حقوق ایران ضمان معاوضی، با تسلیم کالا به خریدار انتقال می یابد. البته تسلیم ممکن است مستقیم یا غیر مستقیم باشد. قرار دادن کالا در وضعیت قابل تسلیم و تسلم، در فرض امتناع مشتری از تحویل کالا، باعث انتقال ضمان می شود. در اینکوترمز 2000و 2010نیز خطر تلف کالا، با تحویل کالا به مشتری، منتقل می شود. دراین دو سند بین المللی، در اصطلاحات سیزده گانه، لحظه ی تحویل کالا به خریدارتعریف شده است. طرفین بیع بین المللی، تحت هر اصطلاحی که اقدام به عقد بیع نمایند؛ لحظه ی تحویل کالا و انتقال ضمان معاوضی معین و مشخص است. واژگان کلیدی: تلف، انفساخ، کنوانسیون وین، اینکوترمز، ضمان معاوضی، تسلیم، قبض