نام پژوهشگر: الهام کرمی
الهام کرمی مهدی اکبرنژاد
حیات بشر بر اساس حرکت و کار بنا نهاده شده است و این امر مهم ریشه در فطرت وجودی انسان دارد ؛ خداوند در قرآن کریم آیات متعددی نازل نموده که هدایتگر بشر به سوی این امر فطری می باشند . از پیامبر اکرم (ص) و ائمه معصوم (ع) نیز که راهنمایان حقیقی بشر به سوی کمال بعد از کلام وحی هستند ؛ سخنان گهر باری در این زمینه روایت شده است ؛ که نشان دهنده اهمیت این موضوع می باشد . ما در این رساله به بررسی ابعاد مختلف کار و تلاشگری و روشهای گسترش آن بر مبنای قرآن کریم و احادیث مختلفی که در این زمینه وجود دارد ؛ پرداخته ایم . این رساله مشتمل بر سه فصل است که در فصل اول آن به کلیات پرداخته ایم . در فصل دوم به مطالعه فرهنگ کار و نگرش اسلام به بیکاری با زیر شاخه هایی همچون جایگاه فرهنگ کار در اسلام ، ارزش و اهمیت کار در قرآن و روایات ، عوامل کم کاری و ... و در فصل سوم به تقسیم بندی کار و راههای گسترش آن یا زیر شاخه هایی همچون انواع کار ، کارهای شایسته و ناشایست، آثار آنان و روشهای گسترش فرهنگ کار و ... پرداخته ایم. این رساله به روش توصیفی –تحلیلی با استفاده از ابزار کتابخانه ای انجام گرفته است . امید است که بتوان از آن به عنوان راهنمایی برای گسترش فرهنگ کار و تلاشگری در میان افراد جامعه از آن استفاده نمود و مثمر ثمر واقع شود .
الهام کرمی منوچهر توانگر
چکیده دراین پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش میدانی به بررسی رابطه ی متغیر جنسیت و به کارگیری عوامل زبانی شاخص عدم قدرتمندی گفتار پرداخته شود. همچنین تاثیر عوامل اجتماعی همچون سن و تحصیلات در به کارگیری چنین عواملی توسط هریک از افراد دو جنس مورد مطالعه قرارگرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که زنان در کل بیش از مردان از عوامل زبانی شاخص عدم قدرتمندی بهره گرفته اند. همچنین کاربرد این عوامل زبانی توسط افراد دارای تحصیلات پایین بیش از افراد دارای تحصیلات بالا می باشد. افراد سن بالا نیز بیش از افراد سن پایین از این عوامل بهره گرفته اند. از میان سه عامل مورد بررسی جنسیت بیش از دیگر عوامل در به کارگیری عوامل زبانی مورد بررسی تاثیرگذار بوده است و بعد از این عامل، عامل تحصیلات و سپس عامل سن تاثیر گذار می باشند. کلیدواژه ها : عوامل شاخص عدم قدرتمندی گفتار، جنسیت ، تحصیلات، سن .
الهام کرمی عبدالعلی کرمشاهی
اجرای طرح های انتقال آب از حوضه های مجاور به منظور جبران کمبود آب و حفظ کیفیت منابع آب و خاک و مقابله با عواقب زیست محیطی، نظیر شور شدن و بیابان زایی یک منطقه از راهکارهای مدیریتی رایج در دنیاست. هدف از این پژوهش ارزیابی روند بیابانی شدن دشت عباس دهلران در استان ایلام ناشی از انتقال آب کرخه به منطقه مذکور می باشد. در این تحقیق مشاهده گردید با توجه به فقدان آب سطحی منطقه ی دشت عباس ایلام و استفاده ی بی رویه از منابع زیرزمینی دشت فوق، سطح آب دشت مذکور دچار نقصان شدید گردیده به طوری که میانگین افت سالانه آبخوان در طول سال های 64 تا 84 برابر 26/0 متر و با کسری مخزن 1/2 میلیون مترمکعب در سال بوده است که به منظور رفع این نقیصه موضوع سامانه انتقال آب از سد کرخه به دشت عباس به عنوان مطلوب ترین گزینه ممکن مطالعه و اجرا گردیده است. برای این منظور به بررسی وضعیت کمّی آب زیرزمینی منطقه با انجام مطالعات هیدروژئولوژیکی و بیلان شامل تهیه نقشه ی تغییرات تراز آب زیرزمینی قبل از آغاز بهره برداری از شبکه آبیاری و زهکشی (سال های 64 تا 84) و بعد از بهره برداری از شبکه (سال های 84 تا 91)، نقشه ی هم عمق سال آبی 91- 90، تهیه هیدروگراف واحد درازمدت سال های آبی (65-64 تا 91-90 ) و... به منظور ارزیابی نوسانات سطح آب زیرزمینی پرداخته شده و خیز سالانه از اسفند 84 تا پایان سال 91-90 معادل 13/1 متر برآورد گردید. مطالعات هیدروژئوشیمیایی شامل تهیه کموگراف واحد دشت و تهیه نمودارهای ویلکاکس و شولر نیز برای بررسی وضعیت کیفی آب سطحی و زیرزمینی منطقه و با استفاده از نرم افزار های arc gis و excel و ... انجام شد. سپس به منظور بررسی تغییرات کاربری اراضی ناشی از اجرای طرح انتقال آب و با استفاده از سامانه های rs و gis نسبت به تهیه نقشه های کاربری اراضی در پریودهای زمانی 1379، 1386 و 1392 مبادرت گردید. نتایج حاصل از محاسبه سطوح اراضی با کاربری های مختلف در سه دوره زمانی بررسی شده نشان می دهد که علاوه بر تشکیل کاربری های جدید مانند نیزارها (مناطق زه دار) و توسعه کاربری مسکونی، وسعت اراضی کشاورزی نیز بعد از اجرای طرح روند افزایشی داشته است. در مرحله بعد ضمن برداشت نمونه های خاک، پارامترهای شیمیایی نمونه ها از قبیل ec، ph و ماده آلی و ... در محل های اجرای طرح و مناطق شاهد در آزمایشگاه تعیین گردید. نتایج پژوهش نشان داد که انتقال آب کرخه به دشت عباس به دلیل عدم اجرای شبکه های فرعی 3 و 4 آبیاری و زهکشی، بالا بودن حجم آب برگشتی کشاورزی ناشی از آبیاری غرقابی و عدم توسعه ی کافی بهره برداری از آب زیرزمینی موجب تخریب کیفیت شیمیایی خاک در مناطق زه دار و در سطوح اراضی غرقابی و تشکیل نوارهایی با پوشش نیزار و به طور کلی موجب بیابان زایی در محدوده مورد مطالعه شده است.
الهام کرمی بیژن عبدالهی
هدف اصلی از این پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی نشانگان و مولفه های رفتاری موثر اساتید دانشگاه در شکل گیری تفکر انتقادی دانشجویان می باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش آمیخته (ابتدا کیفی بعد کمی) است و از لحاظ هدف نیز در حیطه پژوهش های کاربردی محسوب می شود. روش های آماری مورد استفاده با توجه به ماهیت مطالعه، آزمون خی دو و تحلیل عاملی تأییدی و اکتشافی بودند. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه خوارزمی که در نیمسال اول 92-93 مشغول به تحصیل بودند و تعداد آنها 4826 نفر (3515 زن و 1311مرد) بود، تشکیل دادند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش در بخش کمی، تصادفی طبقه ای و در بخش کیفی گلوله برفی بود. فرایند اجرایی پژوهش بدین گونه بود که ابتدا با 16نفر از اعضای هیئت علمی و دانشجویان دکتری مصاحبه صورت گرفت سپس با استفاده از اطلاعاتی که بدست آمد 7 مولفه و 28 نشانگر رفتاری مشخص شد. این مولفه ها عبارتند از: مهارت های تدریس یا روش های تدریس استاد، فعالیت های آموزشی و پژوهشی استاد، مهارت های ارتباطی یا رفتارهای کلاسی استاد، ویژگیهای فردی استاد، رفتارهای خارج از کلاس استاد، محیط آموزشی یا فضای کلاسی، روحیه گشادگی و مددرسانی علمی استاد. سپس با استفاده از نشانگرهای بدست آمده، پرسشنامه مورد نظر ساخته شد و در بین دانشجویان کارشناسی به اجرا در آمد. کلید واژه: شناسایی، اعتبارسنجی، نشانگان، مولفه ها، اساتید، تفکرانتقادی.
الهام کرمی حجت اله محمدی
انگور در استان کهگیلویه و بویراحمد از نظر سطح زیر کشت پس از گردو و سیب جایگاه سوم را به خود اختصاص داده است. شهرستان دنا قطب تولید انگور این استان محسوب می شود و بخش عمده ی باغ های این شهرستان در شهر سی سخت واقع شده اند. یکی از مهمترین عوامل کاهنده ی کیفیت و کمیت انگور در جهان، کشور و این استان کرم خوشه خوار انگور، lobesia botrana (denis & schiffermüller 1775) می باشد. لارو این آفت با تغذیه ی مستقیم، تنیدن تار، آلوده کردن حبه ها به فضولات و انتشار بیماری های قارچی به محصولات خسارت می زند. علیرغم چندین بار مبارزه شیمیایی در منطقه، به خاطر عدم آگاهی لازم از زمان دقیق مبارزه ی شیمیایی، باز خسارت چشمگیر می باشد. بنابراین بررسی روند تغییرات جمعیت آفت به کمک تله ی فرمونی و سپس تلفیق یافته های حاصل از چنین مطالعاتی با روز-درجه ی موثر در رشد و نمو آفت می تواند ما را در تخمین زمان درست مبارزه ی شیمیایی کمک کند. از همین رو در سه منطقه از سی سخت (اردوگاه، بندان و تل وولی) در دو سال پیاپی (1391 و 1392) از آغاز فروردین تا زمان ناپدید شدن جمعیت شب پره های بالغ، تله های فرمونی در ارتفاع 5/1 متری از سطح زمین در تاج درختان انگور نصب شدند. تله ها هر 15 روز یک بار تعویض و هر 5 روز یک بار بازدید می شدند? و شب پره های به دام افتاده در آن ها یادداشت می گردید. کمینه و بیشینه ی دمای شبانه روزی سی سخت طی این دو سال از اداره ی کل هواشناسی یاسوج گردآوری و برای تمام روز های سال میانگین دماهای کمینه و بیشینه محاسبه شد. سپس با روش یک سینوسی روز-درجه ی موثر در رشد و نمو کرم خوشه خوار انگور برای تمام روز های سال محاسبه گردید. با تلفیق نتایج تعداد نسل آفت، دوره ی ظهور و دینامیسم جمعیت حشرات کامل در هر نسل و بهترین زمان سمپاشی علیه آفت در منطقه تخمین زده شد. نتایج حاصله از این پژوهش برای دو سال به طور جداگانه و تلفیقی در زیر آمده است. سال نخست: آفت سه نسل داشت. اولین شب پره ها در دهه ی دوم فروردین در دامنه ی 41-29 روز-درجه به دام افتادند. ظهور حشرات کامل در سه نسل متوالی به ترتیب از اواسط فروردین تا اواسط دهه ی سوم خرداد، اواخر خرداد تا اواخر دهه ی اول مرداد و از اواسط مرداد تا اوایل مهر بود. دمای موثر در این بازه های زمانی به ترتیب 575-29، 1235-575، 1992-1315 روز-درجه بود. همچنین اوج پرواز در سه نسل به ترتیب اواخر اردیبهشت، نیمه ی اول تیر و اواخر مرداد رخ داد. دمای موثر در این زمان ها به ترتیب 256، 807، 1505 روز-درجه محاسبه گردید. سال دوم: آفت سه نسل داشت. اولین شب پره ها در دهه ی اول فروردین در دامنه ی 66- 49 روز-درجه به دام افتادند. ظهور حشرات کامل در سه نسل متوالی به ترتیب از نیمه ی دهه ی اول فروردین تا دهه ی سوم خرداد، اواخر خرداد تا اواخر دهه ی اول مرداد و از اواسط مرداد تا اوایل مهر بود. دمای موثر در این بازه های زمانی به ترتیب 561-49، 1261-561 و 2008-1338 روز-درجه بود. اوج پرواز در نسل اول به دلیل بارندگی شدید تخمین زده نشد، اما در دو نسل بعدی به ترتیب اوایل تیر و اوایل شهریور بود که دمای موثر در این زمان ها به ترتیب 739 و 1597 روز-درجه محاسبه گردید. همان طور که از یافته های دو سال بر می آید، نتایج هم خوانی بالایی داشتند؛ به طوری که آفت در هر دو سال سه نسل داشت و دوره ی ظهور و اوج پرواز حشرات کامل در نسل های مشابه و دمای موثر محاسبه شده برای این رخداد ها در دو سال بسیار به هم نزدیک بود. بنابر نتایج و اوج های پرواز به دست آمده، زمان مناسب جهت مبارزه با سه نسل این آفت به ترتیب اوایل خرداد، نیمه ی دوم تیر و نیمه ی اول شهریور می باشد.