نام پژوهشگر: سید مرتضی عظیم زاده
سید مرتضی عظیم زاده محمد احسانی
در دهه های اخیر و در اکثر کشورها، شرکت های جدید، منبع اصلی ایجاد شغل، خلاقیت فن آوری و پیشرفت های همه جانبه هستند. بنابراین، آگاهی از عواملی که در ایجاد این گونه از کسب و کارها نقش دارند؛ می تواند بسیار تعیین کننده باشد. از این رو، این تحقیق با هدف بررسی عوامل موثر بر ایجاد کسب و کارهای کوچک و متوسط ورزشی و ارائه مدل مناسب به انجام رسید. روش این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه تحقیق، در دو بخش تعیین شدند؛ دسته اول، نخبگان دانشگاهی بودند؛ که تعداد 18 نفر از آن ها به صورت هدفمند، به منظور ساخت ابزار تحقیق و تبیین مدل مفهومی تحقیق انتخاب شدند؛ دسته دوم کسب و کارهای کوچک و متوسط ورزشی (smses) بودند (1500 شرکت)؛ که مالکان و/یا مدیران آن ها به عنوان نمونه تحقیق (258 نفر)، انتخاب و به روش تصادفی نمونه گیری شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته (87/0=?)، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی مناسب (ضریب همبستگی پیرسون، تی بک نمونه ای، فریدمن، کلوموگروف اسمیرنف و رگرسیون دو و چند متغیره) با نرم افزار spss16، همچنین، برای آزمون مدل مفهومی تحقیق، از نرم افزار آموس 16 استفاده شد. نتایج نشان داد، عامل فردی با ایجاد smses ارتباط معنادار داشت و توانست 21 درصد از واریانس ایجاد را پیش بینی نماید. عامل محیطی با ایجاد smses ارتباط معنادار داشت و توانست 6 درصد از واریانس ایجاد را پیش بینی نماید. عامل تأمین سرمایه با ایجاد smses ارتباط معنادار (هرچند ضعیف) داشت؛ ولی، نتوانست متغیر ایجاد را پیش بینی نماید. در بررسی این عوامل در قالب مدل مفهومی تحقیق، مشخص شد که عوامل فردی، تأثیر بسیار خوبی و به میزان 73/0 بر ایجاد smses داشت؛ تا جایی که ارتباط دو عامل دیگر (محیط و تأمین سرمایه) را تحت تأثیر قرار داد؛ و به عبارتی این دو عامل با ایجاد کسب و کار ورزشی ارتباط مستقیمی را برقرار نکردند؛ هر چند، عامل محیطی، از طریق عامل فردی و به طور غیر مستقیم، با ضریب تأثیری به میزان 28/0 ایجاد را تحت تأثیر قرار داد. یافته های این تحقیق، بار دیگر به اهمیت عوامل فردی و به ویژه، ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه در توفیق ایجاد کسب و کارهای کوچک و متوسط ورزشی تأکید داشتند.
مهنام آریانا زهرا سادات میرزازاده
مقدمه: یکی از متغیرهایی که علاوه بر بهره هوشی به عنوان ویژگی بالقوه برای رهبران اثربخش مطرح می شود، هوش هیجانی است که یکی از عوامل موفقیت مدیران در رهبری است. با عنایت به ضرورت تحول و بازسازی سازمان ها توسط رهبران و گرایش ها و توجهات روز افزونی که به روابط انسانی در سازمان ها می شود، ضرورت انجام این تحقیق احساس می شود. بنابراین این پژوهش با هدف بررسی رابطه هوش هیجانی با سبک رهبری تحول گرای حوزه مدیریت دانشکده و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های استان خراسان رضوی صورت گرفته است. مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی که به روش پیمایشی انجام شده است،17 نفر مدیر آموزشی و 39 نفر اعضای هیأت علمی دانشکده و گروه های تربیت بدنی دانشگاه های استان خراسان رضوی به روش نمونه گیری کل شمار وارد مطالعه گردیدند. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی سیبریاشرینگ (1996) و پرسشنامه تعدیل یافته ی سبک رهبری باس و آولیو (1997) اخذ شد و با استفاده از نرم افراز spss نسخه 22 و با استفاده از از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون و آزمون کلموگروف اسمیرنوف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: بین هوش هیجانی و سبک رهبری تحول گرا همبستگی مستقیم و معناداری مشاهده شد (r=0/89,p<0/001). همچنین تمام مولفه های هوش هیجانی شامل خودآگاهی، خودتنظیمی، خودانگیختگی، همدلی و مهارت های اجتماعی با سبک رهبری تحول گرا رابطه معنی داری داشتند (0/001>p). نتیجه گیری: رهبرانی با هوش هیجانی بالا قادرند احتیاجات هیجانی پیروان را در یک موقعیت عاطفی درک و با آن ها در این وقایع همدلی کنند. چنین رهبرانی، انتظارات و رفتارهای هیجانی پیروان را مطابق با موقعیت به خوبی مدیریت نموده و عقاید و ادراک مثبت را در آن ها پرورش می دهند. آموزش شناخت هوش هیجانی و مولفه های آن و ایجاد زمینه ای برای تقویت مولفه های هوش هیجانی، روش مکملی جهت ارائه ی سبک رهبری است،که مدیریت بهتری را برای آنان به ارمغان خواهد آورد.
اسما قانع سنگ آتش زهراسادات میرزازاده
هدف این تحقیق، تعیین رابطه سرمایه روانشناختی و میزان سرمایه اجتماعی دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های مشهد بود. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر چگونگی جمع آوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی به شمار می آید که به شکل میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های مشهد (دانشگاه فردوسی، (دانشگاه امام رضا (ع)، دانشگاه پیام نور، دانشگاه آزاد اسلامی) تشکیل دادند که در سال تحصیلی 93-1392 در مقطع کارشناسی و در دو گروه جنسیتی(پسر و دختر) مشغول به تحصیل بودند(درمجموع 1081 نفر). روش نمونه گیری، طبقه ای- تصادفی بود که به صورت تخصیص متناسب صورت گرفت. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندار تعدیل شده بود. در سطح آمار استنباطی، ابتدا توزیع داده ها با استفاده از آزمون شاپیرو ویلک بررسی شد و باتوجه به طبیعی بودن توزیع داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون ،t مستقل استفاده شد. نتایج آزمون های آماری نشان داد: امیدواری با سرمایه اجتماعی دانشجویان رابطه مستقیم و معنی داری داشت (274/0r= و 001/0p=). خوش بینی با سرمایه اجتماعی دانشجویان رابطه مستقیم و معنی داری داشت (248/0r= و 001/0p=). تاب آوری با سرمایه اجتماعی دانشجویان رابطه مستقیم و معنی داری داشت (199/0r= و 001/0p=). و بین سرمایه روانشناختی با سرمایه اجتماعی دانشجویان رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد (262/0r= و 001/0p=). این در حالی است که بین خودکارآمدی و سرمایه اجتماعی دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه های مشهد رابطه معنی داری وجود نداشت(085/0r= و 059/0p=). همچنین نتایج آزمون t مستقل با فرض برابری واریانس ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین سرمایه روانشناختی دانشجویان پسر و دختر وجود دارد که این تفاوت به نفع دانشجویان پسر است(61/6t=و001/0p=). از طرفی نتایج آزمون t مستقل با فرض برابری واریانس ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین سرمایه اجتماعی دانشجویان پسر و دختر وجود دارد که این تفاوت به نفع دانشجویان پسر است(06/9t=و001/0p=). با توجه به نتایج تحقیق به نظر می رسد دانشجویانی که سرمایه روانشناختی بهتری دارند در برقراری ارتباط با دیگران، ایجاد شبکه روابط اجتماعی و حس اعتماد نسبت به بستگان و آشنایان در وضعیت بهتری قرار دارند.