نام پژوهشگر: فرهاد مردوخی

هماهنگی تطبیق-پذیر سرویس های وب در سازمانهای مجازی فدرالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده برق و کامپیوتر 1391
  فرهاد مردوخی   کامران زمانی فر

سازمانهای مجازی که به صورت همکاریهای بین سازمانی و بر مبنای سیسم های سرویس گرا شکل می گیرند، به منظور کنترل تغییرات محیطی و نیازهای کاربر، نیاز مبرمی به سیستم های تطبیق-پذیر و پویا دارند. برای یک سیستم سرویس گرای تطبیق-پذیر که به صورت ترکیبی از سرویس های وب تعریف می شود، ضروری است که از یک مدل هماهنگی تطبیق-پذیر نیز بهره گیرد. مدل هماهنگی بین سرویس ها در سازمانهای مجازی مورد اشاره با عنوان کروگرافی سرویس ها، در سالهای اخیر بسیار مورد توجه بوده است. این توجه بیشتر به کامل بودن مدل برای شرح کروگرافی معطوف بوده است و به موضوع تطبیق-پذیری آنها بسیار محدود و آن هم موردی پرداخته شده است. این چالش، مسئله این پژوهش می باشد و البته به منظور حصول هدف، تغییرات را در سطح نیازهای کیفی کاربران محدود نموده و همچنین ساختار سازمان مجازی را به صورت فدرالی فرض نموده است. راهکار این پژوهش دو جهت کلی را در بر می گیرد: ابتدا مدلی ارائه شود که دارای ساختار ذاتا پویا باشد و سپس مکانیزم هایی تطبیق-پدیری روی مدل تعریف گردند. مدل کروگرافی پیشنهادی، مبتنی بر ماشین حالت سلسله مراتبی آگاه به خط-مشی ها است که به صورت چند لایه ای، توزیع شده، رخدادگرا با پشتیبانی از معنا و خط-مشی ها می باشد با این هدف که بتواند اصل " جداسازی مفاهیم از هم در سیستم های نرم افزاری" را به خوبی رعایت نماید و ساختار پویایی را به صورت ذاتی به مدل بدهد. مکانیزم های تطبیق-پذیری نیز در دو سطح طراحی و اجرای کروگرافی ارائه شده اند. در سطح طراحی سعی شده است زبان موجود ws-cdl توسعه یابد تا بتواند استفاده مجدد از الگوهای کروگرافی را پشتیبانی نماید و در سطح اجرا نیز از فرآیندی با عنوان تجزیه کننده ویژگی های کیفی استفاده شده است که قادر است نیازهای کیفی جدید را به مجموعه ای از محدودیت های کیفی محلی تجزیه نماید که رفتار سرویس های شرکت کننده در کروگرافی را مطابق با خواسته های کاربر کنترل نمایند. به منظور پشتیبانی از مدل کروگرافی، یک محیط یکپارچه با عنوان موتور کروگرافی ایجاد شده است است که امکان می دهد کروگرافی سرویس ها روی یک بستر توزیع شده مبتنی بر سیستم های چندعاملی طراحی و اجرا شود. هر عامل در این سیستم، متولی تنظیم رفتار یک طرف کروگرافی است که بر اساس مدل ماشین حالت پیشنهادی عمل می نماید. به منظور ارزیابی مدل و الگوریتم های پیشنهادی، دو رویه کلی دنبال گردید: در رویه اول نمونه های مختلف از یک کروگرافی با درجه های مختلف پیچیدگی روی موتور کروگرافی اجرا گردیدند و از اطلاعات کیفی وب سرویس های واقعی موجود در یک مجموعه داده ای معروف استفاده گردید. در رویه دوم، قابلیت های مدل و موتور کروگرافی برای پوشش نیازهای توصیف و تطبیق-پذیری کروگرافی به صورت جدول مقایسه ای با کارهای دیگر مقایسه گردیدند. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی نه تنها می تواند نیازهای کروگرافی سرویس ها را پوشش دهد، بلکه قابلیت های تطبیق-پذیری نیز دارد و بعلاوه سرعت اجرای قابل قبولی دارد. همچنین فرآیند تجزیه ویژگی های کیفی نیز دارای بهینگی بالای 95 درصد بوده و پیچیدگی آن نیز مستقل از تعداد سرویس های وب می باشد که به مفهوم مقیاس پذیری بالا است.

ارائه الگوریتمی برای زمانبندی جریان کار در محاسبات ابری مبتنی بر پیش بینی کیفیت سرویس ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی کامپیوتر 1393
  سیدحسین جلیلیان   محمدرضا حیدری نژاد

محاسبات ابری اخیراً به عنوان یک الگو برای میزبانی و تحویل سرویس ها بر روی اینترنت مطرح شده است. یک مسئله مهم در محاسبات ابری، زمان بندی جریان کار است. زمان بندی مناسب می تواند باعث بهبود کارایی سرورها و پردازنده ها در انجام کارها شود. برای استفاده بهینه از توان عملیاتی سرویس دهنده های موجود در محیط ابر روش های متعدد زمان بندی ارائه شده است. با وجود تنوع زیاد این روش ها در استفاده بهینه از منابع و زمان، اما در این الگوریتم ها توجه چندانی به وضعیت و سابقه استفاده از منابع نشده است. یعنی اینکه یک منبع در گذشته چه مقدار از کارهایی را که به آن ها تخصیص داده شده با موفقیت انجام داده و در انجام چه تعداد از کارها با شکست مواجه شده است. در این پایان¬نامه تلاش شده است با در نظر گرفتن استفاده منابع در گذشته و محاسبه قابلیت اطمینان هر منبع، توزیع بار مناسبی صورت گیرد. در روش جدید از ایده پیش بینی وضعیت سرویس دهنده بهره گرفته شده است. این پیش بینی شامل تخمین میزان شکست و سرعت انجام پردازش است. برای ارزیابی راهکار پیشنهادی، برنامه نویسی انجام شده و نتایج با نمونه های 50، 100و200 کار ارزیابی شده است. بررسی ما نشان می¬دهد که الگوریتم پیشنهادی به لحاظ زمان بندی و تعداد شکست ها نسبت به راهکارهای مشابه عملکرد بهتری دارد.

تحلیل و شناسایی بدافزارها با استفاده از داده کاوی و مهندسی معکوس
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده مهندسی کامپیوتر 1394
  سعید غلامی   علی حنانی

تحلیل و شناسایی بدافزارها با استفاده از داده کاوی و مهندسی معکوس

انتخاب بهترین استراتژی تطبیق پذیری سرویسها بر حسب فاکتورهای کیفی چند لایه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده فنی و مهندسی 1394
  قاسم مجید   فرهاد مردوخی

سیستم های سرویس بنیان (sbs ها) ساختار لایه ای پیچیده ای دارند که در آن برنام? کاربردی سرویس بنیان (sba) درون ترکیبی از خدمات متفاوت تعبیه شده است که بر روی زیرساخت اجرا می شوند. عملکرد برنام? کاربردی سرویس بنیان بستگی به ایجاد توافق سطح سرویسی (sla) دارد. sla قراردادی دو طرفه میان فراهم آورند? سرویس و مشتری است که ویژگی های غیر کاربردی خدمات شبکه ای را شرح می دهد. تمام اجزاء ترکیبی سرویس ناهمگن بوده و در طول زمان تغییر می کند که محرک کنترل نسبتاٌ تطبیقی می باشد. بنابراین، کنترل و تطبیق خدمات شبکه اهمیت ویژه ای به منظور تضمین کیفیت سرویس (qos)تعریف شده در قرارداد (یعنیsla) دارد. تطبیق، هنگامی که بافت اجرایی ناهمگن و پویای چنین سیستم های پیچیده ای را در رنظر بگیریم، مستقیم نیست. تطبیق باید از لایه های مختلف سرویس را حفاظت کند. در حالی که چندین رویکرد مرتبط، مسائل مختلف در سطوح خاصی از سیستم را مد نظر قرار می دهند، تصویب مجزای تطبیقات منجر می شود تا از تأثیر کلی بر روی تمام لایه های sbs به دور باشند. محاسبه نرم هنگام رخ دادن مشکلات بالا، یک گزین? متناوب است و پارامترهای کاهنده و راه حل های غیر دقیقی برای وظایف محاسباتی پیچیده فراهم می آورد. اعمال رویکرد محاسب? نرم برای تعیین کردن تشریح qos و سنجش پارامترهای کیفیت به منظور محاسب? qos کلی، مفید است. روش های استنباطی هنگامی مورد استفاده قرار می گیرند که رابط? درونداد- برونداد را بتوان در قالب قواعد اگر - سپس بیان نمود. منطق فازی در این مقوله استفاده می شود و رفتار سیستم را با استفاده از قواعد اگر - سپس شرح می دهد. به طور کلی، منطق فازی درمیان روش های دیگر خصوصاٌ در پرداختن به عدم قطعیت و استفاده از پارامترهای غیرصریح مناسب است. با این حال، پیچیدگی منطق فازی با فازی سازی دروندادهای پیچیده به دنبال تعریف عضویت عملکردها شروع شده و سپس با فازی سازی مجدد مقادیر فازی به مقادیر پیچیده پایان می پذیرد. تمام این پیچیدگی ما را در این پژوهش به الگلوریتم شکل گیری قاعد? فازی می رساند. ما راه حلی کامل، انعطاف پذیر و قابل گسترش برای تطبیق میان لایه ای sbs ها برپای? الگوریتم شکل گیری قاعد? فازی با استفاده از داده های تاریخی ارائه می دهیم. راه حل پیشنهادی پیچیدگی رویکردهای فازی بنیان پیشین را با گزینش مناسب ترین راهبرد سازگاری با استفاده از داده های تاریخی به حداقل می رساند. شکل گیری قاعد? فازی ترکیبی به عنوان فراگیرند? قاعد? فازی با چهار نوع norm (min/max norm, product norm, ?in/max nor norm, yager norm ) مورد استفاده قرار گرفت. سیستم را در پایگاه knime تعبیه می کنیم و آن را در حالت های متفاوت می آزماییم. نتایج تجربی همگی نشان می دهند که رویکرد پیشنهادی برای گزینش راهبرد تطبیق sba ها مناسب است، نتایج چهار نوع norm پذیرفتنی است اما min/max norm و ?ukasiewicz norm بهترین ها هستند