نام پژوهشگر: هیبت اله کمالی

نشانه شناسی حق و باطل در نهج البلاغه از دیدگاه گریماس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  هیبت اله کمالی   علی باقر طاهری نیا

تاریخ مویّد این حقیقت است که بشر بر اساس جهان بینی خود، رویدادهای پیرامون خود را به حق و باطل تقسیم کرده است . انسان به اقتضای حکمت خداوند، موجودی بالفطره حق گراست و باید با گرایش ذاتی به عدالت، راه خویش را به سوی حق از میان راه های باطل بیابد . لذا خداوند او را به قدرت تعقّل مجهّز نموده تا بتواند راه بندگی معبود را تا سرمنزل مقصود بپیماید وگام نخست، شناخت حق و باطل است . انسان در مسیر تکاملی خود، همواره باید بر سر دوراهی حق و باطل بایستد و هر لحظه دست به انتخاب بزند به همین منظور، شناخت حق و باطل از ضروری ترین معارف بشری است. و از آنجا که نهج البلاغه، بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالاترین کتاب رهایی بخش بشر بعد از قرآن کریم است به بررسی مصداقهای حق و باطل در 9 خطبه ی آن پرداخته ایم ( خطبه ی 1، 3، 27، 83، 91، 109، 125، 160، 192 ) و این امر را با توجّه به الگوی یکی از نشانه شناسان فرانسوی به نام آلژریداس ژولین گریماس در قالب مربّع نشانه شناسی او مورد بررسی قرار داده ایم . شش نقش اصلی یا به تعبیر گریماس، کنشگر در این مهمّ، بازنمائی شده اند که عبارتند از : فرستنده، پذیرنده، فاعل، هدف، یاری گر و بازدارنده . بر اساس الگوی گریماس، در خطبه های مورد نظر این نکات به چشم می خورد : 1 – فاعل دراکثرموارد،امیرالمومنین (ع) است. 2– پذیرنده « ذی نفع » در اکثر موارد مردم کوفه می باشد و به بیانی دیگر می توان بشریّت را به عنوان ذی نفع در نظر گرفت و شخص خاصّی مورد نظر نیست 3 – دراکثرخطابه ها، کنشگر بازدارنده یا یاری دهنده ای وجود ندارد .