نام پژوهشگر: محدثه قلندری شمامی

نقش گیرنده های گلوتاماترژیک و دوپامینرژیک هسته اکومبنس بر اثرات ضد دردی کانابینوئید ها در هسته قاعده ای جانبی آمیگدال موش بزرگ آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شاهد - دانشکده علوم پایه 1390
  محدثه قلندری شمامی   عباس حق پرست

مقدمه. مطالعات گذشته نشان داده اند که ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال در بی دردی ناشی از کانابینوئید ها نقش دارد. همچنین ثابت شده که هسته اکومبنس و گیرنده های دوپامینرژیک آن نقش بسیار مهمی در تعدیل رفتار های درد در مدل های حیوانی دارند. از طرفی، نشان داده شده است که فیبر های گلوتاماترژیک ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال با هسته اکومبنس ارتباط نورونی دارند. در این مطالعه نقش گیرنده های گلوتاماترژیک و دوپامینرژیک درون هسته اکومبنس بر اثرات بی دردی آگونیست گیرنده کانابینوئیدی تزریق شده در ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال در آزمون های پس کشیدن دم و فرمالین بررسی شده است. روش کار. این مطالعه شامل 296 موش سفید بزرگ آزمایشگاهی نژاد ویستار است. دو کانول به صورت یک طرفه به ترتیب در نواحی قاعده ای جانبی آمیگدال و هسته اکومبنس قرار داده شده اند. برای به دست آوردن منحنی دوز پاسخ اثر بی دردی این دارو دوز های مختلف آگونیست گیرنده کانابینوئیدی، win55,212-2 (µg 5، 10 و 15 در µl 3/0 dmso) در ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال تزریق شدند و سپس حیوانات تحت بررسی با آزمون های مربوط به سنجش درد قرار گرفتند. در چهار گروه جداگانه شامل آنتاگونیست گیرنده nmda،ap5 (µg 2/0، 1 و 5 در µl 5/0 سالین)، آنتاگونیست گیرنده ampa/kainite، cnqx (µg 1/0، 5/0 و 5/2 در µl 5/0 dmso)، آنتاگونیست گیرنده d1 ، sch-233909 (µg 25/0، 1 و 4 در µl 5/0 سالین) و آنتاگونیست گیرنده d2، sulpiride (µg 25/0، 1 و 4 در µl 5/0 dmso) در هسته اکومبنس تزریق می شد و دو دقیقه بعد آگونیست گیرنده کانابینوئیدی 2-win55,212 (?g/side 15) در ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال تزریق شد. برای سنجش رفتار های مربوط به درد، از آزمون فرمالین (تزریق 50 میکرولیتر فرمالین 5/2% در زیر پوست پنجه پای حیوان موش سفید بزرگ آزمایشگاهی) و آزمون پس کشیدن دم استفاده شد. در آزمون فرمالین رفتار های وابسته به درد در طی 60 دقیقه در دو فاز سریع اولیه (0-5 دقیقه) و فاز تأخیری دوم (15-60 دقیقه) مورد بررسی قرار گرفتند. در آزمون پس کشیدن دم رفتار های مربوط به درد دارو ها به وسیله دستگاه پس کشیدن دم ارزیابی می شدند و زمان تأخیر پس کشیدن دم در فواصل 5، 15، 30، 45و 60 دقیقه ای به مدت 60 دقیقه بررسی شد. حیوانات گروه کنترل، حیوان دوز موثر ap5 (?g/side 5)، cnqx (?g/side 5/2)، sch-233909 (?g/side 4) وsulpiride (?g/side 4) را در هسته اکومبنس دریافت کردند و به جایwin55,212-2 در ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال، dmso را دریافت می کردند. نتایج. اثرات بی دردی آگونیست گیرنده کانابینوئیدی در ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال توسط تزریق آنتاگونیست هایd2 و nmda در هسته اکومبنس، در هر دو آزمون به صورت معنی داری کم شدند. تزریق آنتاگونیست های گیرنده های ampaو d1در هسته اکومبنس نمی توانند بی دردی القا شده توسط win55,212-2 را در ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال در مدل درد حاد و نه درد مزمن، تحت تاثیر قرار دهند. تزریق cnqx (?g/side 5/2) به تنهایی در درون هسته اکومبنس سبب ایجاد پردردی در آزمون پس کشیدن دم شد؛ اما در آزمون فرمالین تاثیرمعنی داری در مقایسه با گروه حلال نداشت. تزریق sch-23390 (?g/side 4)، sulpiride (?g/side 4) و ap5 (?g/side 5) به تنهایی، در هسته اکومبنس نتوانستند تاثیری بر رفتار درد حیوان در هر دو آزمون، در مقایسه با گروه حلال ایجاد کنند. بحث و نتیجه گیری.به نظر می رسد که گیرنده هایnmda و d2 موجود در هسته اکومبنس در تعدیل پاسخ های بی دردی کانابینوئید ها در ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال در هر دو مدل درد حاد و مزمن نقش دارند و گیرنده های ampa و d1 موجود در هسته اکومبنس در تنظیم پاسخ های بی دردی کانابینوئید ها در ناحیه قاعده ای جانبی آمیگدال در مدل درد حاد موثر هستند.