نام پژوهشگر: سمانه اسعدی

بررسی تحولی تفکر فرا انتزاعی و خردمندی از دوره نوجوانی تا سالمندی در شهر اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سمانه اسعدی   حسین مولوی

چکیده هدف این پژوهش، تعیین تحول تفکر فرا انتزاعی و خردمندی از دوره نوجوانی تا سالمندی در شهر اصفهان بود. حجم نمونه از 345 شرکت کننده در 4 گروه سنی 15 تا 18 سال (108 نفر)، 19 تا 29 سال (104 نفر)، 30 تا 45 سال (44 نفر) و 46 سال به بالا (51 نفر) تشکیل شده بود که به روش نمونه گیری خوشه ای، در گروه 15 تا 18 سال از مدارس و در گروه های دیگر با توجه به تقسیم بندی های نواحی شهرداری شهر اصفهان، به صورت تصادفی انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور رسیدن به اهداف مورد نظر از دو طرح همبستگی و علّی- مقایسه ای بهره گرفته شد. ابزار های مورد استفاده در قالب یک دفترچه ی آزمون شامل یک آزمون برای سنجش طراز تحول شناختی عملیات انتزاعی(آزمون استدلال منطقی برنی (1974) lrt)، دو مقیاس برای سنجش تفکر فرا انتزاعی (مقیاس تفکر پیچیده فرا انتزاعی سینات و جانسون (1997) pft و مقیاس باورهای پارادایم اجتماعی کرامر، کالباف و گلدستون (1992) spbi) و دو مقیاس برای سنجش خردمندی (مقیاس سه بعدی خردمندی آردلت (2003) 3d-ws و مقیاس شکل گیری خردمندی براون و گرین (2006) wds) به شرکت کنندگان ارائه شد. پیش از انجام پژوهش کلیه مقیاس ها مورد بررسی و تحلیل معادلات ساختاری قرار گرفت و روایی و پایایی آنها تأیید شد. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از تحلیل واریانس به منظور بررسی تحول سازه های یاد شده در گروه های سنی بدین قرار بودند: در ارتباط با عملیات انتزاعی؛ با کنترل اثر متغیر های جنسیت، رشته دوره دبیرستان و تحصیلات، به طور کلی اثر گروه های سنی بر نمرات عملیات انتزاعی معنی دار نبود؛ تفاوت میانگین های زوج گروهی فقط بین گروه 15 تا 18سال با گروه 19 تا 29 سال معنی دار بود (p=0/01). در ارتباط با تفکر فرا انتزاعی؛ با کنترل اثر تحصیلات اثر گروهای سنی بر نمرات تفکر فرا انتزاعی در مقیاس pft معنی دار به دست آمد (p=0/01). مقایسه های زوجی اثر گروه بر نمرات تفکر فرا انتزاعی در مقیاس pft، بین گرو های سنی 19 تا 29 سال و 46 سال به بالا با گروه 30 تا 45 سال تفاوت معنی داری نشان داد (به ترتیب p=0/04 و p=0/02). همچنین با کنترل اثر متغیر های رشته دوره دبیرستان، تحصیلات و جنسیت به طور کلی اثر گروه بر نمرات مراحل مطلق گرا، نسبی گرا و دیالکتیک در مقیاس spbi معنی دار به دست نیامد. مقایسه های زوجی فقط بین گرو های سنی 15 تا 18 سال و 19 تا 29 سال در مرحله تفکر مطلق گرا تفاوت معنی داری نشان داد (p=0/02). در ارتباط با خردمندی؛ با کنترل اثر تحصیلات، شغل، درآمد و عزیز از دست رفته به طور کلی گروه های سنی اثر معناداری بر نمره کل و نیز نمرات سه بعد شناختی، تأملی، عاطفی و مقیاس 3d-ws نداشتند. نتایج مقایسه های زوجی در نمره کل و نمرات سه بعد مقیاس 3d-ws بین گروه های سنی در بعد عاطفی بین گروه 46 سال به بالا با سه گروه دیگر یعنی 15 تا 18 سال، 19 تا 29 سال و 30 تا 45 سال تفاوت معنی داری نشان داد (به ترتیب p=0/02، p=0/005، p=0/002). همچنین در نمره کل نیز گروه 46 سال به بالا با گروه سنی 30 تا 45 سال متفاوت بود (p=0/02). با کنترل اثر جنسیت، تحصیلات و درآمد به طور کلی گروه اثر معناداری بر نمره کل و نمرات هشت بعد مقیاس wds نداشت. مقایسه های زوجی گروه های سنی در نمره کل و نمرات هشت بعد مقیاس wds در بعد دانش زندگی بین گروه 46 سال به بالا و گروه 30 تا 45 سال تفاوت معنی داری نشان داد (p=0/02). در بعد مهارت های زندگی بین گروه 30 تا 45 سال با دو گروه 19 تا 29 سال (p=0/01) و 46 سال به بالا (p=0/001) تفاوت وجود داشت. همچنین تفاوت معنی داری بین گروه 15 تا 18 سال و 30 تا 45 سال در بعد تمایل به یادگیری مشاهده شد (p=0/04). در نمره کل نیز گروه 46 سال به بالا با گروه قبل از خود یعنی گروه سنی30 تا 45 سال متفاوت بود (p=0/01). نتیجه گیری کلی این که تغییری در عملیات انتزاعی با افزایش سن مشاهده نشد و روندی یکنواخت وجود داشت. در تفکر فرا انتزاعی با مقیاس pft هیچ روند منظم کاهشی یا افزایشی مشاهده نشد. در مرحله مطلق گرای مقیاس spbi روند کاهشی، و در دو مرحله ی نسبی گرا و دیالکتیک روند یکنواخت حاکم بود. در مورد خردمندی نیز ابزارهای یاد شده روند افزایشی یا کاهشی منظمی را نشان ندادند؛ اگرچه در هر دو مقیاس یافته هایی مبنی بر کاهش در گروه آخر مشاهده شد. نتایج این پژوهش بر پایه نظریه های تحول شناختی در دوره بزرگسالی و همچنین نظریه های خردمندی مورد بحث قرار گرفته است. واژه های کلیدی: عملیات انتزاعی، تفکر فرا انتزاعی، خردمندی، تحول

مقایسه تأثیر روش های یادگیری مشارکتی و سخنرانی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی شهر یزد در سال تحصیلی 1392-1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  زهرا رفوگر   سید کاظم علوی لنگرودی

هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش های یادگیری مشارکتی و سخنرانی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی، بود. طرح این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر پایه دوم ابتدایی ناحیه 2 شهر یزد در سال تحصیلی 92-1391 بود و نمونه شامل 32 نفر در قالب دو گروه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه آزمایش به مدت 3 ماه به شیوه مشارکتی و گروه کنترل به شیوه سخنرانی آموزش دیدند.جهت گردآوری اطلاعات، از آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته و آزمون ماتریس های پیشرونده ریون کودکان (1947) استفاده شد. داده های حاصل از پیش آزمون و پس آزمون پیشرفت تحصیلی با آزمون تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان می دهد که گروه مشارکتی از نظر پیشرفت تحصیلی در سطح 05/0 >p دارای تفاوت معنادار با گروه سخنرانی است.

بررسی تاثیر استفاده از راهبرد آموزشی نمودار وی بر گرایش به تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  فاطمه سادات قوامی   مریم کیان

روش¬های آموزشی، در مهارت¬های تحصیلی و شناختی و در نتیجه قابلیت¬های تفکر تأثیر بسزایی دارند. «نمودار وی»، یکی از روش¬های آموزشی مبتنی بر ساختن¬گرایی است و می¬تواند منجر به یادگیری عمیق¬تر و پرورش قوای فکری یادگیرنده شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی بکارگیری راهبرد آموزشی نمودار وی بر گرایش به تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی دانشجویان دانشگاه فرهنگیان شهر اصفهان انجام شد. روش پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش¬آزمون، پس آزمون با گروه کنترل (بدون مداخله) بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان اصفهان (پردیس شهید رجایی) بودند و در سال تحصیلی 1393 – 1392 مشغول به تحصیل می¬بودند. نمونه پژوهش برابر با 40 نفر بود (20 نفر آزمایش، 20 نفر کنترل) که با استفاده از روش نمونه¬گیری تصادفی خوشه¬ای چند مرحله¬ای انتخاب گردید. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی و آزمون پیشرفت تحصیلی بود. جهت سنجش گرایش به تفکر انتقادی از پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس و جهت سنجش پیشرفت تحصیلی از آزمون محقق ساخته استفاده شد. در متغیر گرایش به تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی از دو گروه پیش¬ آزمون به عمل آمد. سپس، گروه آزمایش در هفت جلسه تحت آموزش با بکارگیری راهبرد نمودار وی قرار گرفت و پس از اعمال مداخله آزمایشی، از هر دو گروه پس¬آزمون گرفته شد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد، میانگین تعدیل شده نمرات گرایش به تفکر انتقادی (0001/0p<) و خرده مقیاس¬های آن، یعنی نوآوری، بلوغ فکری و اشتغال ذهنی دانشجویان گروه آزمایش پس از مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش پیدا کرد. همچنین میانگین تعدیل شده نمرات پیشرفت تحصیلی (01/0 p<) دانشجویان گروه آزمایش پس از مداخله نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. نتیجه آنکه با توجه به یافته¬های پژوهش حاضر می¬توان نتیجه گرفت که، بکارگیری راهبرد آموزشی نمودار وی موجب افزایش گرایش به تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان می¬شود. شده است. بنابراین از این روش می¬توان به عنوان یکی از روش¬های مناسب در جهت افزایش گرایش به تفکر انتقادی و پیشرفت تحصیلی در محیط¬های آموزشی استفاده کرد.

بررسی رابطه ی بین بهزیستی روانشناختی، خلاقیت و حضور ذهن در بین دانشجویان کارشناسی دانشگاه یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - پژوهشکده حفاظت صنعتی و محیط زیست 1393
  شادی احمدی   مرتضی امیدیان

این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان بهزیستی روانشناختی، خلاقیت و حضور ذهن در دانشجویان کارشناسی دانشگاه یزد سال تحصیلی 94-1393 انجام شد. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش تعداد 9515 نفر دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه یزد بودند که تعداد 370 نفر با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. در این پژوهش برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وضعیت بهداشت روانی مثبت و منفی امیدیان و علوی لنگرودی (1387)، پنج وجهی حضور ذهن (1390) و خلاقیت کلامی تورنس (1965) استفاده شد. سپس به منظور تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده گردید. نتایج نشان داد بین وضعیت مثبت بهداشت روانی و حضور ذهن رابطه ی مثبت وجود داشت. وضعیت منفی بهداشت روانی و حضور ذهن رابطه ی منفی داشت. ضریب همبستگی بین وضعیت مثبت بهداشت روانی و خلاقیت مثبت بود و بین وضعیت منفی بهداشت روانی و خلاقیت منفی بود. بین خلاقیت و حضور ذهن ضریب همبستگی مثبت بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بهزیستی روانشناختی توسط حضور ذهن و خلاقیت پیش بینی می شود. بنابر یافته های پژوهش، حضور ذهن و خلاقیت متغیرهای پیش بین خوبی برای بهزیستی روانشناختی هستند و به صورت مستقیم بر این متغیر تاثیر دارند.