نام پژوهشگر: محمدمهدی اخویان
محمدمهدی اخویان علی اصغر شیرازی
پژوهش حاضر در پی مطالعه خاستگاه دیوار نگاره های اسلامی شمال ایران است .از این رو از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی به شیوه ی کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است ، تا با اثبات شش فرضیه به دنبال پاسخ به پرسش های تحقیق در طول تاریخ ایران خاصه دوره ی قاجار که بیشترین دیوار نگاره های اسلامی از آن دوران در شمال ایران به جای مانده است باشد. این پژوهش با در نظر داشتن دیدگاه جامعه شناسی هنر (فرهنگ) و جامعه شناسی هنر (معرفت) به این نتیجه می رسد که دیوار نگاره های اسلامی محصول منش زیبا یی شناسانه ی هنرمند و موقعیت وی در میدان تولید هنر مردمی و دینی است .این آثار به سبب عرض ارادت به خاندان پیامبر اسلام (ص) و همچنین بازپیرایی و زیباسازی مکان مقدس انجام گرفته است .از سوی دیگر دیوار نگاره های دینی در مراسم مذهبی قبل از اسلام در ایران استفاده می شده و بعد از اسلام این سنت به عنوان دیوار نگاره های اسلامی و عاشورایی در شمال ایران تداوم داشته، و در طول تاریخ متغّیرهای اجتماعی در بسط و گسترش آن موثر بوده است .
منا ایمان پناه محمدمهدی اخویان
هنر جدید معاصر با تمام جنبش¬های گوناگونش از دل تحولات مدرنیسم متولد شد. تکنولوژی، از مظاهر اصلی مدرنیسم، سال¬ها به عنوان جزئی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره¬ی ما به شمار می¬آید و هنرمندان جوان به عنوان بیشترین استفاده کنندگان از این تکنولوژی جدید، ناخودآگاه تحت تاثیر آن قرار گرفته و نتیجه¬ی این تاثیرات را در آثار هنری خود بروز می دهند. تحقیق پیش رو سعی دارد تا تاثیر تکنولوژی را بر نقاشان دهه¬ی 80 ایران بررسی نماید. به منظور بررسی این موضوع از شیوه¬ی کتابخانه¬ای استفاده شده است. همچنین به جهت تحلیل بهتر، نقاشی¬های خلق شده در بین سال¬های 1380 تا 1389 مورد بررسی قرار گرفته¬اند. بدلیل بحث-های روز افزون جهانی شدن و دوجهانی در اینترنت بخصوص در رسانه¬های اجتماعی، در ادامه به بررسی اثر این مفاهیم بر روی آثار هنری پرداخته خواهد شد. با توجه به اینکه تا کنون فعالیت پژوهشی بر این موضوع صورت نگرفته و اغلب به تکنولوژی به عنوان ابزاری جدید برای هنر نگریسته شده است، در این پژوهش سعی شده تا حد امکان، تاثیر تکنولوژی بر نگرش و جهانبینی هنرمند مورد بررسی قرار گرفته و چگونگی امکان بروز آن در آثار نقاشی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
سمیرا پهلوانی رضا صمیم
در این تحقیق بر اساس فرآیند شکل گیری انسان به مثابه سوژه در ساختار اجتماعی، و ورودش به وضعیت سوژه بودگی، تلاش داشتیم به این پرسش اصلی پاسخ گوییم که آیا تحلیل نقاشی دختران آسیب دیده اجتماعی می تواند فرآیند سوژه بودگی آنها را توصیف کند؟ برای رسیدن به پاسخ این پرسش، ابتدا وضعیت شکل گیری سوژه ها را از طریق تحلیل نشانه شناسی نقاشی ها آغاز نموده ایم و در کنار آن به بررسی سرگذشت و بیوگرافی آنها پرداخته ایم. در حقیقت در این پژوهش ابتدا روش نشانه شناسی را برای تحلیل آثار هنری به کار گرفته ایم و سپس از روش مطالعه موردی کیفی جهت مطالعه بر روی دختران آسیب دیده اجتماعی بهره برده ایم. هنر، با توجه به آنکه محصول کنش خلاقه هنرمند به مثابه سوژه است عرصه ای با اهمیت برای این منظور به حساب می آید. دختران آسیب دیده اجتماعی ای که به کنش خلاقه در هنر می پردازند با توجه به آنکه از یک سو محرومیت هایی مضاعف را در زندگی تجربه کرده اند و از سوی دیگر به مدد کار خلاقه تلاش می کنند از هویت برساخت شده شان بگریزند موارد مناسبی برای تحقیق در مورد سوژگی اند. تحلیل نشانه شناسانه نقاشی های موردهایی که برای مطالعه برگزیده شده بودند نشان داد که آنها خود را در سه سطح به مثابه سوژه بر می سازند.