نام پژوهشگر: احسان پناه بر
احسان پناه بر عزیزالله دباغی ورنوسفادرانی
علم هرمنوتیک به دنبال آن است تا چگونگی وقوع فهم متن وپاسخ پرسش جامع تر چیستی فهم و تفسیر را بررسی کند. در میان تفکرات هرمنوتیکی، آراء هانس گئورگ گادامر و پل ریکور درباره هستی شناسی فهم و کاربرد فهم در جنبه های مختلف زندگی بشری نقاط عطفی در علم هرمنوتیک به شمار می روند. هدف این پژوهش مثال کردن اهمیت آراء هرمنوتیک همچون " تاریخمندی فهم"، " امتزاج افق ها" و " خود-از-طریق-دیگری" در درک بهتر ما از "تاریخمندی ترجمه" است، به عبارت دیگر، درک بهتر این نکته که "تاریخمندی ترجمه" از پیامدهای هرمنوتیک فلسفی و ایده " تاریخمندی فهم" است. به علاوه، مفاهیمی همچون " امتزاج افق ها" و " خود-از-طریق-دیگری" در هرمنوتیک فلسفی می توانند نگاه ما به برخورد های فرهنگی و زبانی میان ملت ها را از طریق ترجمه دگرگون سازند. بنابراین، چهار غزل از اشعار حافظ با سه ترجمه متفاوت از آن ها که سعی شد تا از بافت های تاریخی-اجتماعی متفاوت باشند، انتخاب شد. نتایج نشان داد که تاریخمندی فهم می تواند به تاریخمندی ترجمه منجر شود. به علاوه، به نظر می رسد که کاربرد نظریات هرمنوتیک فلسفی می تواند در رسیدن به مفاهمه میان فرهنگی از طریق ترجمه یاری رساند. بنابراین، در این مطالعه محقق مدل فهم بین فرهنگی را پیشنهاد می کند. سرانجام با استفاده از آراء هرمنوتیک فلسفی، در این مطالعه تعریفی با رویکردی هرمنوتیکی و هستی شناسانه برای ترجمه پیشنهاد شده است که ترجمه راعمل خلق دوباره و امتزاج افق های جهان گذشته در جهان حال می داند، در روشی که روند ترجمه در نوعی گفتگو و مفاهمه دو جهان و سپس توافق بر سر موضوع مورد ترجمه درگیر باشد.