نام پژوهشگر: امیر قاسمی مقدم
امیر قاسمی مقدم عامر نیک پور
امروزه با گسترش شهرنشینی و ایجاد شرایط خاص زندگی نیازمند نگاه ویژه به مقوله فضای امن شهری می باشد تا بتواند ابعاد گوناگون احساس امنیت را درک و به کشف عوامل تاثیر گذار در آن بپردازد. یکی از عوامل موثر در امنیت شهر، فضاها و مکان های شهری می باشد. ‹‹فضای شهری صحنه ای است که کنش ها و فعالیت های عمومی زندگی شهری در آنها به وقوع می پیوندد.›› (ایرانمنش، 1382، 45). شهر و فضاهای مختلف و چند گونه آن ظرفی برای فعالیت ها و رفتارهای ساکنین آن هستند sharma.k.l, 2003, 86)? 86). حال ایجاد ناهماهنگی میان فعالیتها، جمعیت و فضا باعث ایجاد ناامنی شهری و جرایم می گردد. ‹‹بنابراین شناخت فضاها و عوامل موثر در کاهش امنیت و برهم خوردن نظم شهری از نکات بسیار مهمی است که طراحان و برنامه ریزان شهری در مدیریت شهری باید به آنها توجه ویژه ای داشته باشند.›› (بیات، 1387، 86). در این میان مهمترین نظریه ای که مطرح شده است نظریه ای معروف به "پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی" است..نظریه ی cped بر این ادعا استوار است که می توان با "طراحی مناسب وکاربردی موثر از محیط از ارتکاب جرم پیشگیری کرده وعلاوه بر بهبود کیفیت محیط زندگی بر ترس ناشی از جرم نیز غلبه کرد " ( p54،2000، .(crowe این نظریه تمرکز و هدف خود را بر"محیط ساخته شده" وجرایم مرتبط به آن قرار می دهد .به عبارت دیگر اگر محیط به نحوی طراحی شود که بتواند موجب بهبود نظارت افراد شده، تعلق ساکنان را به قلمرو خود بالا برده و تصویری مثبت از فضا ایجاد کند فرصت های مجرمانه کاهش خواهد یافت ومجرمان از ارتکاب جرم باز خواهند ماند (p328،2005،cozens and et.al ( لیکن با توجه به اهمیت این موضوع، بررسی افتراقات فضایی در محله های شهری و میزان شکل گیری فرهنگ جرم زا و عوامل موثر در آن توسط گروههای مرتبط با این امر همچون مدیران شهری،برنامه ریزان، طراحان شهری،معماران، نیروهای امنیتی، پژوهشگران، نهادهای مردمی و از این قبیل ضروری می نماید. لذا مساله شناخت افترقات فضایی در و تاثیر آن در شکل گیری فرهنگ جرم زا و ارائه راهکارهایی در جهت کاهش و حذف این عوامل، نگارنده را به تحقیق در این زمینه، در محله های مرفه و غیر مرفه شهر بابلسر به عنوان یکی از شهرهای استان مازندران ترغیب نموده است. سوالات تحقیق: سوال اصلی: - افتراقات فضایی چه تاثیری بر روی شکل گیری فرهنگ جرم زا در محله های مرفه و غیر مرفه شهری دارد ؟ سوالات فرعی: - چه تفاوتی میان محله های شهری در برخورداری از میزان دسترسی به خدمات شهری بیشتر و تاثیر آن در کاهش شکل گیری فرهنگ جرم زا وجود دارد ؟ - مولفه های اجتماعی چه تاثیری بر روی شکل گیری فرهنگ جرم زا شهروندان، در محله های مرفه و غیر مرفه شهری دارد ؟ سابقه و انجام ضرورت تحقیق : در مورد تاثیر محیط و فضاهای جغرافیایی بر روی جرایم با استفاده از روش های علمی برای اولین بار در نیمه اول قرن نوزدهم به وسیله کتله و گری مطالعاتی صورت گرفته است که در آن به رابطه بین شرایط اجتماعی و سکونتی افراد با میزان جرم پرداخته شده است. ”کتله“ فیزیکدان و منجم بلژیکی به کمک اعداد و ارقام همبستگی و ارتباط محیط جغرافیایی و جرم را نشان داد. به اعتقاد وی جرایم ارتکابی در یک جامعه و نوسانات متناوب آن مانند یک تابع ریاضی وابسته به تغییرات شرایط اقتصادی و اجتماعی زمان و مکان است. تحقیقات ”کتله“ مورد توجه بسیاری از اندیشمندان کشورهای مختلف جهان از جمله ایتالیا، فرانسه وآلمان قرار گرفت و همین امر موجب بروز جنبشهای علمی جدید و از جمله ایجاد رشته جدیدی در زمینه آمار جنایی به نام ”کتلتیسم“ شد. تأثیر و اهمیت مطالعات و بررسی های ”کتله“ در زمینه جغرافیای جرم به حدی بود که در برخی منابع ”کتله“ را پدر آمار جنایی و از جمله پایه گذاران مکتب جغرافیای جنایت معرفی نموده اند و گفته می شود تحقیقات او باعث شده است تا جرم به عنوان یک پدیده اجتماعی تابع دو متغیر زمان و مکان شناخته شود (کی نیا،1373،469). تقریباٌ همزمان با ”کتله“، ”گری“ به مطالعه در زمینه جغرافیای جرم پرداخت. وی در سال 1833 در پنج ناحیه فرانسه به بررسی رابطه میان فقر، تراکم جمعیت و تعلیم و تربیت و انواع جرایم پرداخت. از دیگر کسانی که با الهام از مطالعات و نگرش ”کتله“ به بررسی جرم و شرایط محیطی پرداخته است ”انریکو فری“ است. وی معتقد بود جرم نتیجه عوامل پیچیده و قاطع سرشت انسانی و محیط جغرافیایی (اعم از محیط طبیعی و انسانی) است (همان:474). در واقع از دهه 1960 به بعد، علاقه فزاینده ای نسبت به مطالعه نقش محیط در بزهکاری و در نقطه مقابل تأثیر شرایط محیطی در پیشگیری جرم شکل گرفت. ”جین جاکوبز“ از جمله پیشروان این ایده بود وی در اثر معروف خود تحت عنوان ”مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکا“ که در سال 1961 انتشار یافت بحث مهم نوع طراحی شهرها و تأثیر آن در کاهش بزهکاری و همچنین مراقبت های طبیعی و معمولی مردم در پیشگیری از بزهکاری را مطرح نمود. اهداف تحقیق : هدف اصلی این تحقیق بررسی شناخت تاثیرات افتراقات فضایی بر روی شکل گیری فرهنگ جرم زا در محله های مرفه و غیر مرفه شهر بابلسر می باشد و در این راستا اهداف فرعی تحقیق عبارتند از : - بررسی رابطه بین افزایش میزان دسترسی به خدمات شهری در محله های شهری و کاهش فرهنگ ارتکاب جرم - بررسی رابطه بین مولفه های اجتماعی و تمایل به فرهنگ ارتکاب جرم کاربردهای تحقیق : این تحقیق با ارائه مجموعه برخی از مولفه های کالبدی- محیطی و اجتماعی تاثیر گذار بر شکل گیری فرهنگ جرم زا ، خصوصیات فضای امن محله های شهری را برای محله شهری معرفی می کند. که بدین صورت کارشناسان برنامه ریزی شهری، طراحان و شهرسازان شهرها بویژه کارشناسان شهرداری بابلسر با استفاده از این خصوصیات بتوانند در ایجاد فضای امن شهری موفق باشند. مراجع استفاده کننده از نتیجه پایان نامه : ماحصل این تحقیق را میتوان در سازمانها وطرح های مختلفی بکاربرد ازجمله آن میتوان به استانداری ، سازمان مسکن وشهرسازی ،فرمانداری ،نیروی انتظامی، شهرداری، سازمان گردشگری و میراث فرهنگی و... اشاره کرد. روش انجام تحقیق: روش تحقیق در این مطالعه، به لحاظ هدف کاربردی است و به روش شناسی از نوع توصیفی- تحلیلی است که در آن ضمن توصیف وضع موجود محله مورد نظر ، مجموعه متغییرهای تحقیق مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این رابطه از جمله مولفه های این تحقیق عباتند از: غنای بصری، کیفیت سکونت، میزان روشنائی، برابری دسترسی به خدمات، پاکیزگی محیط محله ای، فضای کالبدی، میزان تشخیص( نماد)، تعلق مکانی، امنیت محله ای، مشارکت و... روش و ابزار گردآوری اطلاعات : روش کتابخانه ای و اسنادی . از منابع مستند فارسی و انگلیسی روشهای میدانی به منظور مطالعه و شناخت وضعیت ساختار های کالبدی محیطی محله های مرفه و غیر مرفه شهر بابلسر مورد بازدید محلی و برداشت میدانی قرار می گیرد . .فیش برداری: جهت تهیه، ثبت و ضبط اطلاعات و مطالعات پژوهش، از کتاب و پایان نامه و مجلات علمی و پژوهشی استفاده شده است. پرسشنامه : به منظور کسب اطلاعات لازم از وضعیت مولفه های کالبدی- محیطی و اجتماعی در محله های مرفه و غیر مرفه شهر بابلسر ، از پرسش نامه هایی که در مورد مولفه های مد نظر طرح می گردد و توسط ساکنین محله های مورد نظر تکمیل می شود، استفاده می گردد. پایایی پرسشنامه تنظیم شده تحقیق بین 270 نفراز ساکنین محله های مرفه (110) و محله های غیر مرفه(160) تقسیم و پس از جمع آوری، نتایج بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ضریب آلفای کرونباخ آن محاسبه که برابر با 881 .0 برآورد شده است، که کمیت این عدد نشان دهنده پایایی مطلوب پرسشنامه تلقی می گردد. جامعه آماری و تعداد نمونه : جامعه آماری تحقیق شامل، سرپرست خانوارهای ساکن ، ساکنین، کارشناسان و مسئولین در سطح چهار محله بابلسر شهر بابلسر به نمایندگی کل محلات شهر بوده است . بطوریکه برای تعیین محله های مرفه و غیر مرفه 40 عدد پرسشنامه به همین منظور بین کارشناسان شهرداری، استادان و دانشجویان دانشگاه مازندران و ساکنین شهر بابلسر توزیع گردید. میانگین امتیازی بر طبق امتیاز 1 تا 5 در دو جدول مجزا محله مرفه و غیر مرفه پنج رتبه ای برای تعیین محلات تعیین گردید در نتیجه دو محله نخست وزیری و شهرک دانشگاه به عنوان نماینده محلات مرفه و دو محله بی بی سرروزه و قائمیه(میخ کلا) به عنوان نماینده محلات غیرمرفه شهر بابلسر از میان 22 محله موجود بابلسر ، برای نمونه موردی این تحقیق انتخاب شده اند. در این تحقیق برای برآورد حجم جامعه مورد مطالعه از فرمول کوچران استفاده شده است.
امیر قاسمی مقدم نادر مختارانی
روسازی نفوذپذیر یکی از روشهای مدیریت رواناب شهری است که علاوه بر کاهش احتمال سیلاب شهری به بهبود کیفیت رواناب کمک شایانی می کند. در استفاده از سنگدانه های مصرفی در لایه های روسازی علاوه بر مسائل اقتصادی، مسائل زیست محیطی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. هدف از انجام این پژوهش بدست آوردن درصد حذف فسفات، فلز مس و روی، ذرات جامدکل، ذرات جامد معلق و cod توسط سنگدانههای سیلیسی، سنگ آهکی و سرباره ای است. بدین منظور تعدادی آزمایش بر روی سنگدانه های مذکور با عبور رواناب از آن ها انجام شد. همچنین جهت توصیف چگونگی جذب و حذف آلاینده ها توسط جاذب ها (سنگدانه ها) بررسی-هایی در خصوص ایزوترم ها و سینتیک های واکنش صورت گرفت. نتایج حاصل از این تحقیق در مقیاس آزمایشگاهی نشان داد که لایه های اساس و فیلتر روسازی نفوذپذیر، به صورت موثری میزان تمام آلاینده های رواناب را با درصد حذف بالایی کاهش می دهد. در مقایسه سه سنگدانه استفاده شده در لایه های اساس و فیلتر جهت حذف cod رواناب، مصالح سرباره ای نسبت به دو سنگدانه دیگر عملکرد بهتری داشتند. کاهش cod در زمان 3 ساعت پس از آزمایش برای سرباره 55، سیلیس 30 و سنگ-آهک 53% بود. روند کاهش غلظت فسفات رواناب سنتزی در طی عبور از لایههای اساس و فیلتر نشان داد بیشترین حذف آن توسط سنگدانه ها به ترتیب با مصالح سرباره، سنگ آهک و سیلیس انجام می پذیرد. در تمام آزمایش ها بیشترین و کمترین درصد حذف ذرات معلق و ذرات جامد کل به ترتیب به سرباره و سیلیس اختصاص داشت. سنگدانه های استفاده شده در لایه اساس و فیلتر قادر به حذف فلزات سنگین مس و روی به مقدار قابل توجهی بودند که بیشترین حذف این دو فلز سنگین توسط مصالح سربارهای صورت پذیرفت. با توجه به پرازش ایزوترم ها، ایزوترم لانگمیر برای مدل کردن داده ها اندکی مطلوب تر از ایزوترم فرندلیچ بود. بررسی سینتیک شبه درجه دوم نشان داد نسبت به سینتیک شبه درجه اول، در اکثر موارد جذب مواد آلی (حذف cod) و فسفر از این مدل بهتر تبعیت می کند.