نام پژوهشگر: محمد عزیززاده
آفرین محمودی قرایی جواد خوش نگاه
در مطالعه ی حاضر، 368 صاحب سگ خانگی مراجعه کننده به درمانگاه دانشکده دامپزشکی پرسش نامه هایی را که به منظور جمع آوری اطلاعات در مورد انواع مشکلات رفتاری و عوامل موثر بر رخداد آن ها طراحی شده بود، تکمیل نمودند. عمده ی شرکت کنندگان در این مطالعه (85/6 درصد) وجود حداقل یک مشکل رفتاری در حیوانشان را تأیید کردند. شایع ترین مشکلات رفتاری گزارش شده توسط صاحبان سگ های خانگی در مطالعه ی حاضر عبارتند از "جنب و جوش و فعالیت بیش از حد" (34 درصد) و "ترسیدن و ترسو بودن" (30/2 درصد). جهت بررسی رابطه ی برخی از عوامل موثر احتمالی بر میزان شیوع "مشکلات رفتاری در سگ های خانگی" از آزمون کای مربع استفاده شد و مقادیرp<0/05 معنی دار در نظر گرفته شد؛ میزان بروز رفتارهای پرخاش گری و تهاجم به انسان های غریبه یا سایر سگ ها، دفع ادرار و مدفوع در محل نامناسب و وجود مشکلات عدیده در منزل در سگ های نژاد بزرگ بیشتر است. در مقابل، رفتار ترس و رفتار جنسی نامناسب و دور از ادب در سگ های نژاد کوچک شایع تر از نژاد بزرگ بود. مشکل رفتاری پارس کردن بیش از حد در سگ های ماده بیشتر دیده شد. تأثیر متغیر سن در مطالعه ی ما بسیار بارز بود به گونه ای که در سنین تولگی مشکلات رفتاری کم تری (به ویژه رفتارهای جنسی دور از ادب) نسبت به سنین جوانی و بالغین دیده شد. هم چنین بررسی آماری تأثیر متغیر نحوه ی به دست آوردن حیوان در میزان شیوع مشکلات رفتاری نشان دهنده ی کم تر بودن مشکلات رفتاری در سگ هایی است که از بدو تولد نزد صاحب خود بوده اند. رفتارهای ناخوشایند ترس، مشکلات جنسی و مشکلات عدیده در نگهداری از حیوان در منزل، در سگ هایی که در فضای محدود و با امکان تحرک کم (آپارتمان) زندگی می کردند بیشتر از سگ هایی بود که در فضای باز (باغ، کارخانه و ...) زندگی می کردند.یافته های مطالعه ی ما که برای اولین با در ایران صورت پذیرفته است، ضمن آن که هشداری جدی در لزوم توجه به شیوع فراوان این مشکلات در جمعیت سگ های خانگی است و موید تأثیر عوامل خطر بسیاری در کاهش یا افزایش شدت بروز این مشکلات است.
مهدی باقری محمد رضا امامی
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر ماکروسکوپیک ژل گیاه آلوئه ورا بر التیام زخم تجربی تمام ضخامت پوستی آلوده شده با استافیلوکوکوس آرئوس در سگ انجام گرفت. تحت بیهوشی عمومی دو زخم تمام ضخامت با اندازه 2×2cm2 به صورت قرینه در ناحیه پشت پنج سگ مورد مطالعه که قبلا از لحاظ جراحی آماده شده بودند ایجاد گردید. بلافاصله بعد از ایجاد زخم ها، 1 میلی لیتر مایع کشت استافیلوکوکوس آرئوس، جهت عفونی سازی، بر روی آن ها ریخته شد. زخم های سمت راست در تمامی سگ ها در روزهای 3، 4، 5، 6 ،7، 8، 9، 11، 13، 15، 18، 21 و 24 بعد از ایجاد زخم (مجموعا 13 نوبت) با 1 میلی لیتر از ژل هموژنیزه شده آلوئه ورا تحت درمان قرار گرفتند، در حالی که زخم های سمت چپ هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. در روزهای 0، 3، 5، 7، 9، 11، 13، 15، 18، 21، 24 و 28 تصاویر دیجیتال از زخم های تست و کنترل تهیه شد. عکس های حاصل با نرم افزار scion image مورد بررسی قرار گرفتند و بعد از تحلیل داده ها توسط نرم افزار spss با وجود یک اختلاف مثبت بین گروه کنترل و آزمایش، نتایج معنی دار نبود. یافته های این مطالعه نشان می دهد که درمان زخم های عفونی تمام ضخامت، با ژل گیاه آلوئه ورا نمی تواند سرعت التیام زخم در سگ را از نظر شاخص های ماکروسکوپیک بهبود بخشد.
سلیمان جعفری نژاد داور شاهسونی
سیانید از سموم مهلکی است که بواسطه ی دفع نامناسب فاضلاب های صنعتی می تواند وارد محیط زیست شده و موجب تلفات سنگینی شود. بدلیل روشهای دفع معمول، محیط زیست آبزیان نیز می تواند تحت تاثیر قرار گرفته و مرگ دسته جمعی ماهیان را در پی داشته باشد. هدف از این تحقیق بررسی هیستوپاتولوژیک مسمومیت مزمن با سیانید در بافتهای آبشش، کبد، کلیه و مغز بوده است. برای انجام این بررسی، تعداد 75 ماهی کپور یک اندازه (10+-60 گرم) در سه گروه قرار گرفتند که گروه 1 به عنوان گروه کنترل، گروه 2 با دوز 0.2 mg/lit و گروه 3 با دوز 0.4 mg/lit با تعداد ماهی یکسان تعیین شدند. در مقایسه ی شاخص های آبششی، گروه 1 (کنترل) و 2 مشخص شد، میزان نکروز اپی تلیوم در گروه 2 به شکل معنی داری بیشتر از گروه 1 بوده است (p<0.05) و در سایر شاخص ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد. در مقایسه ی گروه 3 با گروه 1 و 2، در سایر شاخص ها، گروه 3 بطور معنی داری بیشتر از گروه 1 و 2 بود(p<0.05) . در مقایسه ی شاخص های کبدی و کلیوی گروه 1 و 2، در سایر شاخص ها، گروه 2 بطور معنی داری بیشتر از گروه 1 بود (p<0.05). در مقایسه ی گروه 2 و 3 نیز در سایر شاخص ها، گروه 3 بطور معنی داری بیشتر از گروه 2 بود (p<0.05).در مقایسه ی شاخص های مغزی، در سایر موارد، بجز تغییرات ایسکمیک سلول های عصبی، گروه 2 بطور معنی داری بیشتر از گروه 1بود (p<0.05). در سایر شاخص های مغزی، گروه 3 بطور معنی داری بیشتر از گروه1و 2 بود (p<0.05). نتایج حاضر، نشان می دهد که افزایش دوز سیانید با ایجاد ضایعات بافتی ارتباط مستقیم دارد و بیانگر کاهش کارایی بافت ها در اثر مسمومیت با سیانید می باشد.
نفیسه کیوانی راد سید علیرضا تقوی رضوی زاده
تب کیو یک بیماری مشترک بین انسان و دام است که بوسیله ی باکتری کوکسیلا بورنتی ایجاد می شود. از حیوانات اهلی، گاو، گوسفند و بز بعنوان مخازن اصلی بروز این بیماری در انسان مطرح می باشند. این مطالعه جهت بررسی شیوع سرمی بیماری در جمعیت گوسفند و بز استان خراسان رضوی انجام شد. تعداد 255 رأس گوسفند از 29 گله از 12 شهرستان و 205 رأس بز از 25 گله از 11 شهرستان در استان خراسان رضوی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. نمونه ی سرم خون این دامها از نظر وجود آنتی بادی علیه باکتری کوکسیلا برونتی توسط کیت الیزای تب کیو ساخت شرکت idexx سوییس موردآزمایش قرار گرفت. شیوع سرمی در گوسفند %5/36 (95%ci: 30.6 - 42.4% ) و در بز %8/29 (95%ci: 23.8 - 36.2% ) بود. در تمامی شهرستان های مورد بررسی وجود آلودگی، هم در گوسفندان و هم در بزها مشخص شد. شیوع سرمی در شهرستان های مختلف در گوسفند و در بز به ترتیب در دامنه ای بین %7/72-5/4 و %1/57-7/6 بود. در 26 89.6%; 95%ci: 78.6 – 100%)) گله ی گوسفند مورد بررسی و در 22 (78.5%; 95% ci: 63.5-93.5% ) گله ی بز مورد بررسی، حداقل یک نمونه مثبت یافت شد. در مدل رگرسیون لاجستیک در هر دو گونه، سن دام ها و شهرستان نمونه گیری ارتباط معنی داری را با شیوع سرمی بیماری تب کیو نشان دادند (p<0.05 ). بین دو گونه از لحاظ آلودگی به عامل بیماری تب کیو، تفاوت معنی داری وجود نداشت (0.147 p=). نتایج این مطالعه شیوع سرمی نسبتاً بالا در جمعیت گوسفند و بز در این منطقه از کشور را نشان داد. با توجه به پتانسیل عامل در ایجاد بیماری در انسان، توجه به این بیماری و انجام مطالعات بیشتر اپیدمیولوژیک در دام و انسان (بویژه افراد در معرض خطر) ضروری به نظر می رسد.
هدا وارسته مقدم صابری غلامعلی کلیدری
پژوهش حاضر جهت بررسی میزان و علل تلفات در گله های گوشتی مشمول پرداخت غرامت بیمه در شهرستان مشهد صورت گرفت. مطالعه ی حاضر را می توان به عنوان اولین مطالعه ی اپیدمیولوژیک طراحی شده جهت ارزیابی تلفات ناشی از بیماری های شایع و علل پیش زمینه ی رخداد این بیماری ها در واحدهای بیمه شده در استان خراسان رضوی دانست. رشد روز افزون جمعیت انسانی و به تبع آن نیاز به منابع پروتئینی سالم، ارزان و در دسترس، افراد مختلف را بر آن داشت تا به صنعت پرورش طیور روی آورند. از طرفی افزایش جمعیت طیور باعث گسترش بیماری-های منجر به تلفات شدید می گردد. در این میان ساختمان، تجهیزات، تغذیه، رعایت بهداشت و به طور کلی مدیریت صحیح پرورش نقش مهمی در جلوگیری از این خسارات اقتصادی دارد. در مطالعه حاضر پرونده های واحدهای مرغداری تحت پوشش صندوق بیمه کشاورزی که در طی سال 1389 دچار خسارات و تلفات شده اند مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. فرم هایی به صورت پرسشنامه طراحی شد تا اطلاعات مربوط به میزان تلفات، علت آن و وضعیت کلی محیطی و مدیریتی هر واحد در آن ثبت گردد. تعداد 178 پرونده از 4 منطقه ی شهرستان مشهد شامل مشهد، طوس، طرقبه شاندیز و حافظ جمع آوری گردید سپس اطلاعات طبقه بندی شد و مورد تجزیه تحلیل آماری قرار گرفت. متغیرهای استفاده شده در این مطالعه، که پس از طبقه بندی اطلاعات وارد نرم افزار آماری شدند، شامل داشتن یا نداشتن پروانه، حصارکشی، حوضچه ی ضدعفونی، امکانات قرنطینه، کوره ی لاشه سوز، انبار دان غیرقابل نفوذ به پرندگان و جوندگان، سالن غیرقابل نفوذ به پرندگان و جوندگان، برق اضطراری فعال، کارت ثبت مشخصات، تهویه مناسب، مجوز جوجه ریزی، وضعیت mg، وضعیت تراکم، ممنوعیت کاری، انجام واکسیناسیون، نژاد، مکان و فصل بودند. متوسط میزان تلفات در گله های مشمول پرداخت غرامت بیمه 5/23% (9/25% - 1/21 % : cl 95%) بود. نتایج مطالعه نشان داد که وجود حوضچه ی ضدعفونی در معبر ورودی باعث تأثیر معنی داری در کاهش تلفات می گردد (p<0/05). هم چنین ارزیابی تلفات در فصول مختلف نشان داد که میزان تلفات در فصول تابستان و پاییز 4/10% و 2/7% بیش تر از زمستان بود p<0/05)). نتایج به دست آمده نشان داد که از بین 178 پرونده، در 119 پرونده (8/66%) بیماری آنفلوانزا و در 88 پرونده (4/49%) بیماری نیوکاسل علت تلفات منجر به پرداخت خسارت بیمه محسوب می شوند. نتایج مطالعه ی حاضر و مطالعات مشابه در سایر نقاط کشور نشان می دهد که کنترل عوامل محیطی نامساعد و مدیریت صحیح به عنوان بخشی از برنامه امنیت زیستی نقش بسزایی در پیش گیری از رخداد بیماری های منجر به تلفات در واحدهای مرغداری دارد.
بهناز نوروزی محمد عزیززاده
ویروس مایدی-ویزنا و ویروس تورم مفصل- التهاب مغز بزی در حال حاضر به عنوان لنتی ویروس های نشخوارکنندگان کوچک شناخته می شوند. هر دو ویروس سبب ایجاد بیماری های مزمن در دام می گردند. در گوسفند، عمدتا ویروس مایدی-ویزنا موجب بیماری به همین نام می گردد. گوسفند و بز تنها مخازن شناخته شده برای این بیماری ویروسی هستند. این پژوهش اولین مطالعه جهت بررسی شیوع سرمی بیماری در جمعیت گوسفند استان خراسان رضوی می باشد. تعداد 220 رأس گوسفند از 30 گله از 12 شهرستان در استان خراسان رضوی به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. نمونه ی سرم خون این دام ها از نظر وجود آنتی بادی علیه ویروس مایدی-ویزنا/تورم مفصل-التهاب مغز بزی مورد آزمایش قرار گرفت. شیوع سرمی در گوسفند %5/34 (%7/40-%3/28:ci %95 ) بود. در تمامی شهرستان های مورد بررسی وجود آلودگی، در گوسفندان در دامنه ای بین 7/6 تا 2/72 درصد مشخص شد. در 26 گله ی (%8/98-4/74: ci %95؛ %6/86) مورد بررسی، حداقل یک نمونه سرمی مثبت یافت شد. در مدل رگرسیون لوجستیک، فقط سن دام ها ارتباط معنی داری را با شیوع سرمی بیماری مایدی-ویزنا نشان داد (p<0.05 ). با توجه به مسائلی چون مشکل بودن تشخیص درمانگاهی و سیر مزمن بیماری، عدم وجود واکسن و درمان موثر و خسارات اقتصادی هنگفتی که این بیماری ایجاد می کند، انجام مطالعات اپیدمیولوژیک بیشتر و ارائه راهکارهای پیشگیری و کنترل بیماری ضروری به نظر می رسد. نتایج این مطالعه، آلودگی نسبتاً بالا به لنتی ویروس های نشخوارکنندگان کوچک را در جمعیت گوسفندان این منطقه از کشور را نشان داد.
مژده برزن مهرناز راد
ظهور و افزایش روزافزون مقاومت نسبت به شمار زیادی از عوامل ضد میکربی مانند فلوروکینولون ها درمان عفونت های ناشی از سویه های اشریشیا کلی را پیچیده نموده است. این مسئله به ویژه در برخی از کشورها جدی و نگران کننده است. یافته های اخیر نشان می دهد که میان خصوصیات فنوتیپی مختلف سویه های اشریشیا کلی مانند مقاومت به کینولون ها و خصوصیات ژنوتیپی مانند وجود گروه های فیلوژنتیکی مختلف و عوامل حدت ارتباط وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه بررسی ارتباط بین مقاومت به کینولون و فلوروکینولون ها و گروه های فیلوژنتیکی جدایه های اشریشیا کلی با منشأ انسان و دام است. در این مطالعه تعداد 120 جدایه اشریشیا کلی با منشأ انسان(40جدایه مربوط به عفونت ادراری)و دام(40 جدایه با منشأ گوساله های سالم و40 جدایه با منشأ گوساله های اسهالی) مورد بررسی قرار گرفتند. ابتدا مقاومت فنوتیپی جدایه ها نسبت به کینولون (نالیدیکسیک اسید) و فلوروکینولون ها ها (سیپروفلوکساسین و انروفلوکساسین) تعیین و سپس گروه فیلوژنتیکی هر یک از جدایه ها با روش multiplex pcr مشخص گردید. نتایج حاصل مورد آنالیز آماری قرار گرفت. تفاوت معنی داری در مقاومت به نالیدیکسیک اسید در بین جدایه های با منشأ انسان و دام در گروه فیلوژنتیکی a وجود داشت. در گوساله های سالم درصد بالاتری از سویه های مربوط به این گروه فیلوژنتیکی به نالیدیکسیک اسید مقاوم بودند(034/0p=). تفاوت معنی داری در مقاومت به سیپروفلوکساسین در جدایه های با منشأ انسان و دام در گروه فیلوژنتیکی b1 وجود داشت. در جدایه های انسانی در مقایسه با جدایه های گوساله های سالم درصد بالاتری در گروه فیلوژنتیکیb1 به سیپروفلوکساسین مقاوم بودند(028/0p=). مقاومت دارویی در سویه های اشریشیا کلی می تواند با زمینه فیلوژنتیکی و پروفایل حدت مرتبط باشد. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه جهت بررسی این ارتباط در جدایه های اشریشیا کلی با منشأ مختلف ضرورت دارد.
هدی حیرانی سعید خانزادی
سالمونلا دیر زمانی است که به عنوان یک باکتری بیماریزای انسانی مهم با منشاء غذایی شناخته شده است. با وجودی که سالمونلا در کلیه انواع مواد غذایی یافت می شود، بیشترین عفونت سالمونلایی در انسان ناشی از محصولات گوشت و مرغ است. در این مطالعه اثر اشعه مایکروویو و اسید های آلی بر بقاء سالمونلا تیفی موریوم تلقیح شده به پاچین های مرغ مورد بررسی قرار گرفت. نمونه های پاچین خریداری شده طی 2-1 ساعت در کنار یخ به آزمایشگاه منتقل شدند. در ابتدا پاچین ها ضدعفونی شده و سپس برای زدودن مواد باقیمانده با آب مقطر استریل شست وشو داده شدند. در این مطالعه تعداد 200 نمونه در 5 گروه قرار داده شدند. پس از تلقیح بوسیله سوسپانسیون باکتری، 4 گروه توسط اسید های آلی ( اسید استیک و اسید لاکتیک) با غلظت های مختلف (5/2 و 5%) و اشعه مایکروویو ( برای صفر، 10، 20، 30، 40، 50، 60 و 70 ثانیه) و گروه دیگر بوسیله آب مقطر به عنوان گروه کنترل تیمار شدند. پس از تیمار، کلیه نمونه ها با استفاده از روش شستشو شمارش شدند. آنالیز آماری نشان داد که در گروه کنترل و کلیه تیمار های اسید، میانگین لگاریتم شمارش باکتری با افزایش مدت زمان قرار گرفتن در مایکروویو کاهش می یابد. مقایسه میانگین تعداد باکتری بین نمونه های کنترل و نمونه های تیمار شده با اسید استیک و اسید لاکتیک در زمان صفر مایکروویو گذاری نشان داد که تیمار با اسید ها باعث کاهش لگاریتم تعداد باکتری در مقایسه با گروه کنترل می شود (p<0.001). همچنین لگاریتم تعداد باکتری در پاچین هایی که با اسید لاکتیک تیمار شده بودند به طور معنی داری کمتر از نمونه های تیمار شده با اسید استیک بود (p<0.001). آنالیز رگرسیون نشان داد که کلیه متغیر های مستقل ( نوع اسید، غلظت اسید و زمان قرار دادن در مایکروویو) تاثیر معنی داری برروی متغیر وابسته (لگاریتم تعداد باکتری) دارد. به طور متوسط لگاریتم تعداد باکتری در پاچین های تیمار شده با اسید لاکتیک 7/1 لگاریتم کمتر از گروه کنترل بود (p<0.001). همچنین آنالیز رگرسیون نشان داد که وقتی غلظت اسید و زمان قرار گرفتن در مایکروویو به میزان یک واحد افزایش می یابد، میانگین تعداد باکتری به ترتیب به میزان 622/0 و 071/0 لگاریتم کاهش می یابد (p<0.001).
شهرزاد شفیق محمد عزیززاده
چکیده ارزیابی اولتراسونوگرافی پروستات و بیضهها در سگهای به ظاهر سالم بالینی نژاد تریر به کوشش: شهرزاد شفیق غده پروستات، تنها غده ضمیمه جنسی و تکامل یافته در سگ است. بیماری های پروستات یکی از مشکلات شایع در سگهای نر مسن عقیم نشده میباشد. در اکثر بیماریهای پروستات، اندازه پروستات بزرگ می شود. همچنین اندازه پروستات بسته به سن، نژاد سگ، سابقه بیماری و وضعیت عقیم بودن یا نبودن حیوان میتواند متغیر باشد. هدف این مطالعه به دست آوردن مقادیر طبیعی اندازه پروستات و بیضهها در سگ های تریر عقیم نشده و به ظاهر سالم بوده است. بدین منظور،22 قلاده سگ تریر بالغ سالم پس از معاینه بالینی و ارزیابی رادیوگرافی (نمای جانبی و شکمی- پشتی) مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از کوتاه کردن موهای ناحیه خلف شکم و استفاده از ژل اولتراسونوگرافی در 2 نمای ساژیتال و عرضی از طریق سطح شکم، غده پروستات مورد ارزیابی اولتراسونوگرافی قرار گرفت. در نمای ساژیتال، طول و ارتفاع و در نمای عرضی، عرض و ارتفاع پروستات اندازه گیری شد. ارتفاع پروستات در نمای عرضی در 3 قسمت (لوب راست، لوب چپ و مدین رافه) اندازه گیری شد. اولتراسونوگرافی بیضه ها در 3 نمای ساژیتال، عرضی و دورسال انجام شد. در ادامه، طول، ارتفاع و عرض هر دو بیضه اندازه گیری شدند. همچنین فاصله بین ? استخوان ایلیوم در محدوده پروستات، در رادیوگراف های نمای شکمی- پشتی، اندازه گیری شد. میانگین، انحراف معیار، حدود اطمینان ??%، مینیمم و ماکزیمم اندازههای پروستات و بیضه گزارش گردید. رابطه فاصله بین دو استخوان ایلیوم، وزن و سن با اندازه های پروستات و رابطه سن و وزن با اندازههای بیضه با استفاده از روش رگرسیون خطی بررسی شدند. رابطه اندازههای پروستات با اندازههای بیضه نیز به وسیله روش پیرسون کرلیشن مورد ارزیابی قرار گرفت. از این مقادیر و شاخص ها می توان به عنوان اندازه های طبیعی پروستات و بیضه های سگ های تریر برای تشخیص بزرگ شدگی پروستات استفاده کرد.
مهری خاکسار بجستانی علی میرشاهی
27 کبوتر (10قطعه ماده و 17 قطعه نر) پس از ارزیابی بالینی و رادیوگرافی (در نماهای شکمی-پشتی و جانبی) برای این مطالعه انتخاب شدند. در رادیوگراف های شکمی-پشتی بدست آمده، مقادیر نرمال عرض قلب، عرض قفسه ی سینه، فاصله ی بین دنده ای 3 تا 4 در دو سمت بدن پرنده، عریضترین قسمت استخوان سینساکروم، عرض استخوانهای کوراکوئید چپ و راست، فاصله ی دو استخوان ترقوه، فاصلهی قلب و قفسه سینه در عریضترین قسمت قلب در دو سمت چپ و راست بدن پرنده و فاصلهی بین دو سر استخوان ران اندازهگیری شدند. همچنین نسبت اندازهی عرض قلب به شاخصهای مذکور محاسبه شد. رابطه هر یک از شاخص های آناتومیک، با عرض قلب توسط آزمون رگرسیون خطی ارزیابی گردید. جنس و وزن در تمام مدلهای رگرسیون وارد شد. با استفاده از روش backward stepwise متغیر هایی که رابطه معنی داری با عرض قلب نداشتند یکی یکی از مدل حذف شدند تا تمام متغیر های باقیمانده در مدل با p<0.05 با متغیر وابسته مورد مطالعه (عرض قلب) رابطه داشته باشند. نتایج بدست آمده، نشان داد که اندازه ی عرض قلب، تنها با اندازه ی عرض قفسه ی سینه، عرض استخوان سینساکروم، فاصله دو ترقوه، و فاصلهی دو سر استخوان ران دارای ارتباط مثبت و معنیداری است. در مدل رگرسیون که رابطه عرض قفسه ی سینه و عرض استخوان سینساکروم را با عرض قلب نشان دادند، هیچ یک از متغیرهای وزن و جنس با عرض قلب رابطه نداشتند و از مدل حذف شدند. اما در مدل رگرسیون که رابطه فاصله دو ترقوه، و فاصلهی دو سر استخوان ران را با عرض قلب نشان دادند متغیر جنس رابطه معنی داری با عرض قلب نشان داد و در مدل باقی ماند
نوشین اسدیان علی میرشاهی
چکیده ارزیابی مقدماتی شاخصهای رادیولوژی و الکتروکاردیوگرافی طبیعی قلب خرگوش به کوشش: نوشین اسدیان خرگوش را میتوان یکی از محبوبترین حیوانات خانگی در سراسر دنیا دانست به طوریکه در کشورهای انگلستان و ایالات متحدهی آمریکا، بعد از سگ و گربه، سومین پستاندار خانگی پرطرفدار و محبوب به حساب میآید. بیماریهای تنفسی و قلبی-عروقی از جمله بیماریهای مهم خرگوش هستند. یکی از شاخصههای کلیدی این دو دسته از بیماریها، تغییر در اندازهی قلب است. هدف از انجام مطالعهی حاضر، تعیین شاخصهای طبیعی رادیولوژی و الکتروکاردیوگرافی قلب خرگوش بود. بدین منظور، 18 سر خرگوش خانگی بالغ (7 سر ماده و 11 سر نر) پس از تأیید سلامت بالینی، برای این مطالعه انتخاب شدند. ابتدا الکتروکاردیوگرام به روش استاندارد و در 6 اشتقاق i، ii،iii ، avr، avl و avf تهیه شد و آمپلیتود و طول مدت زمان امواج p، qrs وt و محور طبیعی قلب اندازهگیری شد. سپس از هر سر خرگوش، دو عدد رادیوگراف در نماهای استاندارد پشتی-شکمی و جانبی اخذ شد و مقادیر vertebral heart scale، عرض قلب بر اساس فضای بین دندهای در نمای جانبی، عرض و طول قلب بر اساس فضای بین دندهای 4 و 5 در نمای پشتی-شکمی، عرض قلب، بر اساس محل بیشترین عرض آن در قفسهی سینه در نمای پشتی-شکمی، طول قلب بر اساس محل بیشترین عرض قلب در قفسهی سینه در نمای پشتی-شکمی اندازهگیری شدند. رابطهی وزن و جنس خرگوشها، با شاخصهای رادیولوژی قلب توسط آزمون رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که محور بلند قلب و vhs به صورت معنی داری در نرها بیشتر از مادههاست (p<0.05). همچنین رابطهی بین شاخصهای الکتروکاردیوگرافی با وزن و جنس و رابطهی بین شاخصهای الکتروکاردیوگرافی و شاخصهای رادیولوژی نیز مورد بررسی قرار گرفت که هیچ کدام رابطهی معنی داری را نشان ندادند. مقادیر و نسبتهای به دست آمده در مطالعهی مقدماتی حاضر میتوانند به عنوان مبنایی اولیه برای مطالعات جامع تعیین مقادیر طبیعی شاخصهای رادیوگرافی و الکتروکاردیوگرافی قلب خرگوشها مورد استفاده قرار گیرند. کلمات کلیدی: اندازه طبیعی قلب، رادیولوژی، الکتروکاردیوگرافی، خرگوش
ارسلان کلامی جواد خوش نگاه
آمارها نشان دهندهی میزان زیاد شیوع مشکلات رفتاری در سگهای خانگی ایران است. بر اساس مطالعات گذشته شایعترین مشکلات رفتاری گزارش شده در سگهای خانگی ارجاع شده به بیمارستان دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد به ترتیب عبارتند از: جنب و جوش و فعالیت بیش از حد، پرخاشگری، حمله و تهاجم به انسانها، تخریب و به هم ریختن محیط ، ادرار و مدفوع کردن در محل نامناسب، پرخاشگری و حمله و تهاجم به سگهای دیگر و ترسو بودن. مطالعهی پایلوت حاضر با هدف اندازهگیری مقادیر سرمی شاخصههای کارکرد تیروئید (شامل t4 تام، t4 آزاد، t3 تام، t3 آزاد و tsh) در سگهای تریر مبتلا به 6 مشکل رفتاری شایع (فوق الذکر) و مقایسهی آنها با مقادیر سرمی شاخصههای کارکرد تیروئید در سگهای تریر فاقد هر نوع مشکل رفتاری انجام گرفت. بدین منظور با استفاده از یک پرسشنامهی استاندارد که توسط صاحبان سگ ها تکمیل شد، تعداد 18 قلاده سگ تریر مبتلا به حداقل یکی از 6 مشکل رفتاری شایع (فوق الذکر) و 14 قلاده سگ تریر فاقد هر نوع مشکل رفتاری انتخاب شدند. سپس مقادیر سرمی شاخصههای کارکرد تیروئید در سرم این حیوانات با استفاده از روش الایزا اندازه گیری شد. نتایج مطالعهی حاضر نشان دهندهی عدم وجود تفاوت معنی دار بین سطح سرمی شاخصههای کارکرد تیروئید در سگهای تریر مبتلا به مشکلات رفتاری و سگهای تریر فاقد مشکل رفتاری بود. انجام مطالعات تکمیلی با اندازهگیری آنتیبادیهای آنتی تیروئید و نیز آزمون تحریک tsh به منظور ارزیابی مجدد نتایج مطالعهی حاضر ضروریست. کلمات کلیدی: مشکلات رفتاری، سگ، t4 تام، t4 آزاد، t3 تام، t3 آزاد، tsh
سهیلا شیرخانی بهروز فتحی
مارگزیدگی یکی از مشکلات بهداشت عمومی در سطح جهان بویژه در مناطق روستایی است. سالانه بیش از سه میلیون مارگزیدگی در سراسر جهان رخ می دهد. مار جعفری (اکیس کاریناتوس) و گونه های مختلف آن مسئول بیشترین مرگ و میر نسبت به سایر مارها هستند. این مار یکی از خطرناکترین مارهای زهری در آسیای مرکزی و برخی مناطق آفریقا و بویژه در هند است. زهر این مار دارای اثرات هموتوکسیک بوده و با تهاجم به سیستم گردش خون سبب تغییرات شدید هموستاتیک از جمله تخریب دیواره ی عروق و خونریزی عمومیمی شود و بدین وسیله باعث مرگ قربانی می گردد. تحقیقات اخیر نشان داده است که برخی گیاهان می توانند اثر کشنده ی زهر بعضی از مارها را خنثی کنند. گیاه اسپند (پگانوم هارمالا) دارای خصوصیات فارماکولوژیکی بالقوه ای است و علی رغم مصرف گسترده ی آن در موارد مختلف، در مورد اثر ضد زهر مار جعفری ایران این گیاه تاکنون گزارشی منتشر نشده است و مطالعه ی حاضر نخستین گزارش در مورد توانایی اسپند در خنثی کردن نسبی اثر زهر این مار می باشد. جهت انجام این مطالعه 54 سر موش به وزن 5±30 گرم به نه گروه (a , b1, b2, c1, c2, d1, d2, e1, e2) با 5 پروتکل کاری تقسیم شدند. در گروه کنترل (پروتکل a) زهر با دوز mg/kg 10 به روش داخل صفاقی به موش ها تزریق شد که تمامی آن ها به طور میانگین پس از 80 دقیقه مردند. در گروه های b1 و b2، (پروتکل b)، عصاره ی گیاه در دوزهای مختلف ( mg/kg 15 و mg/kg 30) بلافاصله پس از تزریق زهر (همزمان با تزریق زهر) با دوز mg/kg 10 به موش ها تجویز گردید. در گروه های c1 و c2، (پروتکل c)، عصاره (با دوزهای mg/kg 15 و mg/kg 30)، 15 دقیقه پس از تزریق زهر (با دوز mg/kg 10 ) و در گروه های d1 وd2، (پروتکل d)، عصاره و زهر پس از محاسبه دوز (دوزهای مشابه با پروتکل c)، به مدت 30 دقیقه قبل از تزریق انکوبه و سپس به موش ها تزریق گردید. در دو گروه e1 و e2 نیز (پروتکل e)، فقط عصاره ی گیاه با دوز mg/kg 15 و mg/kg 30 به موش ها تزریق شد و زمان تزریق تا مرگ در تمام گروه ها ثبت گردید. میانگین زمان تا مرگ در گروه های b1 و b2 به ترتیب 232 و 235 دقیقه و در گروه های c1 و c2به ترتیب 246 و 220 دقیقه و در دو گروه d1 و d2به ترتیب 211 و 195 دقیقه ثبت گردید. نتایج نشان داد که تجویز تک دوز از عصاره ی گیاه اسپند در هر دو دوز mg/kg 15 و mg/kg 30زمان بروز مرگ را در هر سه پروتکل bو cو d به میزان معناداری در مقایسه با گروه کنترل به تاخیر می اندازد (p<0.001 ). قابل ذکر است که تمامی موش های دو گروه e1 و e2زنده ماندند.
فروزان روشن روان محمد عزیززاده
در سال های اخیر به دلیل افزایش تعداد گربه ها، تعداد موارد ارجاعی گربه ها به دلیل مشکلات رفتاری بیشتر شده است. در تعریف، مشکلات رفتاری به معنی بروز هر رفتاری از جانب حیوان که بسته به نظر صاحب، ناخوشایند، دردسر آفرین و غیر قابل تحمل باشد، است. در مطالعه ی حاضر، با استفاده از پرسش نامهی استاندارد مشکلات رفتاری گربه ها، میزان شیوع و عوامل خطر مشکلات رفتاری گربه های مراجعه کرده به تعدادی از کلینیک های دامپزشکی شهر مشهد تعیین شد. داده های مطالعه بر اساس 403 پرسش نامه ی تکمیل شده توسط صاحبین گربه ها در خصوص عوامل مختلف مربوط به 12 مشکل رفتاری گربه ها (شامل: «حمله و تهاجم به گربه ها»، «حمله و تهاجم به سگ ها»، «حمله و تهاجم به انسان های آشنا»، «حمله و تهاجم به انسان های غریبه»، «دفع ادرار در مکان نامناسب»، «دفع مدفوع در مکان نامناسب»، «اضطراب، وسواس و تکرار زیاد بعضی رفتارها»، «سر و صدای بیش از حد و آزاردهنده»، «ترسیدن»، «چنگ انداختن و تخریش مبلمان، فرش و سایر وسایل مشابه»، «فعالیت و جنب و جوش بیش از حد و بدون آرام و قرار»، «رفتار و حرکات جنسی نامناسب») به دست آمد. اکثر پرسش شوندگان (297 نفر، 73/7 درصد) بیان داشتند که گربه ی آن ها حداقل دچار یکی از مشکلات رفتاری است. شایع ترین مشکلات رفتاری گزارش شده توسط صاحبین گربه ها عبارتند از: چنگ انداختن و تخریش مبلمان، فرش و سایر وسایل مشابه (145 قلاده، 36 درصد)، ترسیدن (134 قلاده، 33/3 درصد)، حمله و تهاجم به گربه ها (79 قلاده، 19/6 درصد)، دفع ادرار در مکان نامناسب (60 قلاده، 14/9 درصد)، فعالیت و جنب و جوش بیش از حد و بدون آرام و قرار (59 قلاده، 14/9 درصد) و سر و صدای بیش از حد و آزاردهنده (47 قلاده، 11/7 درصد). گربه های خریداری شده از فروشگاه پت/ مرکز نگهداری حیوانات بی سرپرست، به طور معنی داری ترسوتر از گربه هایی که از بدو تولد نزد صاحبانشان بوده اند (0/018=p)، یا گربه هایی که از صاحب قبلی خریداری شده بودند (0/012=p) بودند.گربه های نژاد پرشین دارای مشکلات رفتاری بیشتری بودند به ویژه دفع ادرار در مکان نامناسب (0/008=p) و چنگ انداختن و تخریش مبلمان، فرش و سایر وسایل مشابه (0/04=p). رفتار و حرکات جنسی نامناسب (0/014=p) و دفع ادرار در مکان نامناسب (0/0001 p<) درگربه های نر در قیاس با ماده ها بیشتر دیده شد. مشکلات رفتاری حمله و تهاجم به انسان های آشنا47 0/0=p و سر و صدای بیش از حد و آزاردهنده (0/029=p) در توله های با سن کمتر از 6 ماه، کم تر مشاهده شد. همچنین، در سنین زیر 6 ماه، مشکلات رفتاری اضطراب، وسواس و تکرار زیاد بعضی رفتارها (0/036=p) و جنب و جوش بیش از حد و بدون آرام و قرار (0/001=p) بیشتر مشاهده شد. گربه های خاکستری رنگ در قیاس با گربه های یک دست سفید، رفتارهای دفع ادرار در مکان نامناسب (0/034=p) و ترسیدن (00/043=p) را به میزان بیشتر و رفتار حمله و تهاجم به گربه ها (0/04=p) را کم تر نشان دادند. ارزیابی عوامل خطر رخداد مشکلات رفتاری گربه ها می تواند در جهت ارایه ی توصیه های علمی به صاحبین گربه ها و بهبود زندگی گربه ها در ایران کمک کننده باشد.
فهیمه محمدی محمد عزیززاده
لنگش تظاهر بالینی طیف وسیعی از بیماری¬هاست که در مجموع 43 علت و بیش از 80 خطر بالقوه برای آن مشخص شده است. به اعتقاد بسیاری از صاحب¬نظران، لنگش از لحاظ وارد نمودن خسارات اقتصادی پس از ناباروری و ورم پستان در رده¬ی سوم قرار دارد. خسارات اقتصادی لنگش عمدتاً به علت عوارض ناشی از آن و نه به واسطه¬ی هزینه¬ی درمان لنگش به دامدار تحمیل می¬شود. حذف، خروج گاو از گله به دلیل فروش، کشتار و یا مرگ است. اصطلاح حذف به تمام گاوهایی که گله را ترک می¬کنند بدون در نظر گرفتن مقصد یا شرایط آن¬ها در هنگام خروج از گله اشاره می¬کند. شناخت مهم¬ترین دلایلی که موجب می¬شود گاوها در طول سال گله را ترک کنند، ابزار مهمی برای تعیین و شناسایی مشکلات و ضعف مدیریتی می¬باشد. جهت انجام این مطالعه کلیه¬ی زایمان¬هایی که در بازه¬ی زمانی مرداد ماه 1389 تا مرداد ماه 1390 در مدت 12 ماه رخ داده بود استخراج شد. مجموعاً 1461 رأس دام وارد مطالعه شد. کلیه¬ی این دام¬ها تا زایمان بعدی یا حذف (در مورد گاوهایی که قبل از زایمان بعدی از گله خارج شدند) مورد پیگیری قرار گرفتند. برای هر دام، فصل زایش، شکم زایش، متوسط تولید شیر در 90 روز ابتدای شیرواری، وضعیت ابتلا به لنگش (ابتلا یا عدم ابتلا)، نوع جراحت و انگشت یا انگشتان درگیر ثبت شد. ابتدا رابطه¬ی هریک از متغیرهای مستقل مورد مطالعه (شکم زایش، میزان تولید شیر، فصل زایش و وضعیت لنگش) با حذف (متغیر وابسته) توسط تست chi-square مورد ارزیابی قرار گرفت. متغیرهایی که در این آنالیز تک متغیره با p<0.2 با حذف رابطه نشان دادند وارد مدل رگرسیون لوجستیک (آنالیز چند متغیره) شدند. رابطه نوع جراحات منجر به لنگش با حذف توسط آزمون کای مربع (chi-square test) و تست دقیق فیشر (fischer exact test) مورد ارزیابی قرار گرفت. از مجموع 1461 رأس گاو شیری مورد مطالعه، 286 رأس (6/19%) در فاصله زایش تا زایمان بعدی یا حذف، حداقل یک بار مبتلا به لنگش شدند. همچنین 398 رأس گاو (2/27%) در این فاصله حذف شدند. میزان حذف در گاوهای مبتلا به لنگش 1/31% (89 رأس از 286 رأس گاو) و در گاوهایی که در این دوره به لنگش مبتلا نشدند 3/26% (309 رأس از 1175 رأس گاو) بود. با این وجود در آنالیز رگرسیون لوجستیک، ابتلا به لنگش و فصل زایش رابطه معنی¬داری با میزان حذف نداشتند و تنها شکم زایش و میزان تولید شیر 90 روز اول پس از زایش رابطه معنی¬داری با حذف نشان دادند به¬طوری¬که افزایش تولید شیر به¬طور معنی¬داری شانس حذف را کاهش داد و افزایش شکم زایش سبب افزایش معنی¬دار شانس حذف شد (p≤0.001). بررسی رابطه نوع جراحات منجر به لنگش با حذف نشان داد که میزان حذف در دام¬هایی که به زخم پاشنه مبتلا شده بودند به طور معنی¬داری بیشتر از آن¬هایی بود که به این عارضه مبتلا نشده بودند. سایر جراحات اثر معنی¬داری بر حذف نشان ندادند. با وجود گزارش¬های متعدد جهانی در مورد نقش لنگش در حذف گاو شیری عدم ایفای نقش در مطالعه¬ی حاضر، ممکن است حاصل وجود برنامه¬ی مراقبت از سم بسیار جدی در طول دوره طولانی در این گاوداری باشد.
فاطمه آقاکشمیری نیما فرزانه
اسهال گوساله ها رایج ترین بیماری گله های شیری ایران است. جهت ارزیابی آثار اسهال گوساله ها بر عملکرد تولیدی و تولیدمثلی ناشی از آن رکوردهای 700 راس گاو شیری (350 راس دارای سابقه اسهال طی اولین ماه زندگی آن ها و 350 راس بدون این تاریخچه) که در گله از بدو تولد حضور داشته اند بدست آمدند. برای هر گاو فصل تولد، وزن تولد (زیر 35، بین 35 تا 40، بین 40 تا 45 و بیشتر از 45 کیلوگرم)، وضعیت تولد (نرمال، سخت زایی ملایم و سخت زایی شدید)، وضعیت ابتلا به بیماریها طی اولین ماه زندگی آن ها (اسهال، پنومونی و سایر بیماری ها)، وضعیت ابتلا به بیماریها در فاصله اولین ماه تولد تا اولین زایش، فاصله بین تولد تا اولین تلقیح (روز)، فاصله تولد تا گیرایی (روز)، فاصله بین تولد تا اولین زایش (روز)، وضعیت زایمان (نرمال، سقط، سخت زایی خفیف و سخت زایی شدید) و میزان تولید شیر 305 روزه در اولین دوره شیرواری ثبت گردیدند. مدل خطرات متناسب کاکس نشان داد که گاوهای با سابقه اسهال در اولین ماه زندگی خود، دارای فاصله تولد تا گیرایی بیشتری هستند [hazard ratio: 0.85 (95% ci: 0.73 –0.99)] و همچنین فاصله تولد تا اولین زایمان [hazard ratio: 0.84 (95% ci: 0.72 –0.98)] بیشتری نسبت به آن هایی که به اسهال مبتلا نشده بودند داشتند .(p<0.04)همچنین گاوهایی که در تابستان متولد شده بودند و آن هایی که سخت زایی داشتند فاصله تولد تا گیرایی و فاصله تولد تا اولین زایمان کوتاهتری به ترتیب، نسبت به آن هایی که در بهار متولد شده بودند و نیز آن هایی که بصورت نرمال به دنیا آمده بودند، داشتند .(p<0.05) ارزیابی فاکتورهایی که میزان تولید شیر را در اولین دوره شیرواری تحت تاثیر قرار می دهند با استفاده ازgeneral linear model نشان داد که گاوهایی که با وزن کم (کمتر از 35 کیلوگرم) متولد می شوند، بطور معنی دار در اولین دوره شیرواری خود میزان شیر 305 روزه کمتری نسبت به آن هایی که با وزن 40 تا 45 کیلوگرم و بیشتر از 45 کیلوگرم متولد شده بودند، تولید می کنند(p<0.05). این یافته ها نشان دادند که وقوع اسهال گوساله ها و برخی شاخص های فردی تلیسه ها می توانند عملکرد تولیدمثلی متعاقب آن و نیز تولید در اولین شیرواری گاوهای شیری را تحت تاثیر قرار دهند که به لحاظ اقتصادی بسیار با اهمیت است.
سپیده حاتمی محمد عزیززاده
جهت ارزیابی کمی آثار بیماری های لوکوز گاوی، رینوتراکئیت عفونی گاوی، یون و نئواسپوروزیس بر عملکرد تولیدی، تولید مثلی و نرخ حذف در یک گله گاو شیری صنعتی مطالعه حاضر طراحی و اجرا شد. در زمان تست در گله 638 رأس گاو شیری حضور داشتند که نتیجه تست برای آن ها مشخص بود و وارد مطالعه شدند. برای هر گاو سن دام، شکم زایش، وضعیت زایمان (طبیعی، سخت زایی یا مرده زایی و سقط) و تاریخ زایش برای اولین زایمان پس از تست ثبت شد. هر رأس گاو برای مدت 21 ماه از زمان تست پیگیری شده، فاصله اولین زایمان پس از تست تا اولین تلقیح و تا تلقیح منجر به آبستنی (روز)، تعداد تلقیح به ازای آبستنی، وضعیت ابتلا به سقط، جذب جنین، جابجایی شیردان به چپ و راست، متریت، اندومتریت، ورم پستان، لنگش، اسیدوز، جفت ماندگی و کتوز پس از اولین زایمان پس از تست و میزان تولید شیر استاندارد 305 روزه در اولین دوره شیرواری پس از تست ثبت گردید. همچنین میانگین فاصله زایش هایی که دام از ابتدای زندگی داشته است بازیابی شد. مدل خطرات متناسب کاکس نشان داد که گاوهای مثبت سرولوژیک رینوتراکئیت دارای فاصله زایمان تا گیرایی زیادتر (hazard ratio: 0.65) و همچنین فاصله گوساله زایی (hazard ratio: 0.69) بیشتری نسبت به منفی ها بودند (p<0.01). همچنین گاوهای مثبت سرولوژیک لوکوز گاو فاصله گوساله زایی بیشتری (hazard ratio 0.75) نسبت به منفی ها داشتند (p<0.01). ارزیابی فاکتورهای موثر بر میزان تولید شیر در اولین دوره شیرواری پس از تست با استفاده از general linear model نشان داد که گاوهای مثبت سرولوژیک یون بطور معنی دار در اولین دوره شیرواری خود میزان شیر 305 روزه کمتری (2500 کیلوگرم) نسبت به منفی ها، تولید می کنند (p<0.05). ارزیابی فاکتورهای موثر بر نرخ حذف با استفاده از logistic regression test نشان داد که گاوهای مثبت در تست سرولوژیک بیماری های لوکوز گاو، رینوتراکئیت عفونی گاو، یون و نئواسپوروزیس به ترتیب 1.51، 1.61، 3.06و 1.65 برابر از شانس حذف بیشتری نسبت به منفی ها برخوردار بودند (p<0.05). مشخص شد که احتمال تست سرمی مثبت درهر یک از این چهار بیماری می تواند عملکرد تولیدمثلی پس ازآن، تولید شیر و نرخ حذف راتحت تأثیر قراردهد.
ایمان رجبی علیرضا تقوی زاده
اهمیت ورم پستان به عنوان پرهزینه ترین بیماری در صنعت گاو شیری بر کسی پوشیده نیست. ورم پستان در کنار بیماریهای تولید، لنگش و احتمالاً برخی از بیماری های شایع مانند لوکوز و یون در شمار مهمترین و زیانبارترین بیماری ها میباشد. پر واضح است که بهداشت پستان و تاثیر ان روی میزان رخداد ورم پستان امری بسیار مهم در گله های گاو شیری تلقی می شود. این مطالعه در چهار گله مشتمل بر 1096 راس گاو شیری نژاد هولشتاین در اطراف مشهد انجام شد. دراین مطالعه پس از امتیازدهی بهداشتی به شش ناحیه از بدن گاو، از هر کارتیه تست cmt گرفته شد و از موارد مثبت جهت کشت شیر نمونه گیری صورت گرفت. ارتباط امتیاز بهداشتی نواحی مختلف بدن با میزان سلول های سوماتیک شیر نیز بررسی شد. تمامی این مراحل طی دو فصل کم باران و پر باران تکرار شد. نتایج نشان داد که تمیزترین گاوها از نظر امتیاز بهداشتی در فصول کم باران و در مقابل گاوهایی با امتیاز بهداشتی بالاتر در فصول پرباران دیده می شود . از 491 کارتیه نیز نمونهی شیر جمع آوری شد، که کشت 191 نمونه مثبت شد و 97/54 درصد موارد مربوط به پاتوژن های ایجاد کننده ی ورم پستان واگیر و 22/27 درصد موارد نیز مربوط به پاتوژن های ایجاد کننده ی ورم پستان محیطی بودند. هم چنین مشخص شد امتیاز بهداشتی پستان با میزان جداسازی باکتری محیطی از شیر ارتباط دارد به این صورت که شانس جداسازی باکتری های محیطی در گاوهایی با امتیاز بهداشتی پستان برابر با چهار، بیشتر از آنهایی است که امتیاز بهداشتی پستانشان یک بود. در ضمن مشخص شد که بهداشت انتهای کارتیه ها و سایر نقاط بدن تاثیر معنی داری بر میزان سلول های سوماتیک ندارد.
مسعود قائم مقامی بابک خرمیان طوسی
به دلیل ضررهای اقتصادی ناشی از بیماریهای غدد پستانی در نشخوارکنندگان، تشخیص سریع و دقیق این بیماری ها اهمیت زیادی دارد. اولتراسونوگرافی توانایی بررسی ساختارهای مختلف غدد پستانی شامل سرپستانک، پارانشیم و عقده های لنفاوی فوق پستانی را دارا می باشد. این مطالعه در گله ی شیری بزهای سانن واقع در ایستگاه دامپروری دانشگاه فردوسی مشهد بر روی 30 راس بز انجام شد. برای انجام اولتراسونوگرافی از پروب خطی با فرکانس 5/7 و 10 مگاهرتز استفاده شد. از هر کارتیه به صورت استریل نمونه ی شیر جهت کشت باکتریایی و شمارش سلول های سوماتیک اخذ گردید. پس از کشت، کارتیه های واجد ورم پستان درمان شده و مجددا بعد از یک ماه نمونه گیری و اولتراسونوگرافی انجام شد. برای اولتراسونوگرافی سرپستانک از روش حمام آب گرم و برای اولتراسونوگرافی پارانشیم و عقده های لنفاوی فوق پستانی از روش تماس مستقیم استفاده شد. آنالیز تصاویر با استفاده از نرم افزار image j 1.47v انجام شد؛ طول، ارتفاع، مساحت و اکوژنیسیته عقده های لنفاوی و هم چنین قطر دیواره سرپستانک اندازه گیری گردید. در موارد واجد ورم پستان، اولتراسونوگرافی یک ماه بعد از درمان تکرار شد. داده های به دست آمده توسط نرم افزار spss آنالیز شدند. نتایج بررسی نشان داد که اندازه ی عقده های لنفاوی با ورم پستان و تعداد scc رابطه ی معنی داری ندارد. ولی با افزایش سن، اندازه ی عقده ها افزایش می یابد. هم چنین نتایج نشان دادند هیچ گونه تفاوت معنی داری بین اندازه ی عقده های لنفاوی قبل و بعد از درمان ورم پستان وجود ندارد. از لحاظ اکوژنیسته عقده لنفاوی، بین کارتیه ی مبتلا به ورم پستان و کارتیه ی سالم و هم چنین قبل و بعد از درمان تفاوت معنی داری مشاهده نشد. احتمالا عواملی از جمله تعداد کم موارد ورم پستان، نوع ورم پستان (تحت بالینی و بالینی) و یا فاصله ی زمانی بین انجام اولتراسونوگرافی تا آلوده شدن کارتیه ها به ورم پستان، می توانند موثر باشد.
احمد محسنیان سعید خانزادی
اشریشیا کلیo157:h7 از مهمترین پاتوژن های انسانی بوده و عامل ایجاد عفونت های غذایی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی اثر اسیداستیک،edta، نیتریت به صورت تکی و ترکیبی بر رشد اشریشیاکلی o157:h7 انجام شد. برای هر حالت سه تکرار در نظر گرفته شد. روند تغییرات لگاریتم تعداد باکتری در گروههای مختلف در دوره 7 روزه توسط آزمون آماری repeated measure anova مورد تجزیه و تحلیل اماری قرار گرفت و مقایسه 2 تایی گروهها توسط تستbonferroniانجام شد. میانگین تعداد باکتری در دوره 7 روزه بین تیمارها تفاوت معنی داری داشت . (p<0.001)در تمام تیمارها از روز صفر به هفت میزان لگاریتم باکتری کاهش می یابد. در بین مواد به کار برده شده به صورت جداگانه، اسید استیک اثر مهارکنندگی قوی تری نسبت به نیتریت وedta داشت و نیز میانگین لگاریتم تعداد باکتری در دوره 7 روزه در تیمار نیتریت+ اسیداستیک+edta به صورت معنی داری کمتر از تمام گروهها بود (p?0.005).
فریده پورافضل عبدالله جمشیدی
سالمونلا یکی از عوامل اصلی ایجاد بیماری از طریق غذا در سراسر جهان است. مواد غذایی با منشا حیوانی مانند گوشت قرمز، ماکیان، تخم مرغ و شیر خام از متداول ترین مواد غذایی هستند که در رخداد عفونت های سالمونلایی نقش دارند. در طی دهه اخیر مطالعات زیادی به منظور ارزیابی اثر مهاری ترکیبات ارگانیک بر رشد باکتری ها انجام شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر نایسین، edta و اسید لاکتیک بر وضعیت رشد باکتری سالمونلای تلقیح شده به قطعات مرغ می باشد. به این منظور 48 قطعه سینه مرغ با وزن تقریبی 50 گرم در 8 گروه تقسیم شد. همه نمونه ها با سوسپانسیون حاوی 106 باکتری در هر میلی لیتر تلقیح شدند. سپس یک گروه با اسپری آب مقطر به عنوان کنترل و سایر گروه ها با اسپری اسید لاکتیک 2%، نایسینµg/ml 200، µg/ml 1000edta به تنهایی و در حالت های دوتایی و سه تایی مورد تیمار قرار گرفتند. تمام نمونه ها در یخچال قرار گرفتند. شمارش باکتری در گروه کنترل و تیمار ها در روز های 0، 3و 7 پس از یخچال گذاری انجام شد. نتایج با استفاده از آزمون آماری repeated measure anova مورد ارزیابی قرار گرفت. میانگین لگاریتم تعداد باکتری در دوره 7 روزه در تمام گروه ها به جز گروه edta به صورت معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (p?0.001). مطالعه حاضر نشان داد بیشترین اثر مهار کنندگی مربوط به گروه اسید و حالت های ترکیبی آن است. اگر چه ترکیب نایسین همراه با edta دارای اثر مهاری قابل توجه است و حدودlog 3/2 در تعداد باکتری نسبت به گروه کنترل کاهش دارد (p?0.003)، نایسین و edta به تنهایی فاقد اثر معنی دار می باشند(p > 0.05). نتایج این مطالعه نشانگر تاثیر مناسب اسید لاکتیک و ترکیبات دوتایی و سه تایی نایسین وedta با یکدیگر و با اسید بر مهار رشد باکتری سالمونلا تایفی موریوم است.
مهدیه سادات محسن زاده جمشید رزم یار
اگرچه برای تشخیص و مانیتورینگ بیماری ها در پرندگان آنالیز بیوشیمیایی لازم می باشد، ولی به دلیل حجم کم نمونه خونی که از پرندگان جهت آنالیز به دست می آید تشخیص آزمایشگاهی محدود شده است. در نتیجه روش مناسبی که نیاز به حجم کمی از خون دارد باید به کار گرفته شود. در این تحقیق تعداد30 قطعه کبوتربا سن بالای شش ماه با میانگین وزن 350 گرم(50± گرم) پس از ارزیابی بالینی و خون شناسی و اطمینان از سلامت آن ها انتخاب شدند. به منظور اندازه گیری میزان گلوکز خون با یک گلوکومتر تجاری و مقایسه ی نتایج حاصل از آن با یک روش استاندارد در شرایط نرمال، هیپوگلیسمی و هیپرگلیسمی، دو تجربه طراحی شد. در تجربه ی اول برای ایجاد شرایط نرمال، 30 قطعه کبوتر (columba livia domestica)یک شب ناشتا قرار داده شدند و روز بعد نمونه های خون از ورید بالی آن هابه دست آمد. میزان گلوکز خون توسط یک گلوکومتر استاندارد تجاری (accu-chek active) در یک قطره خون اندازه گیری شد و باقی مانده ی نمونه ها به منظور اندازه گیری هماتوکریت، شمارش تعداد کل گلبول های قرمز و جدا کردن پلاسما داخل لوله های هپارینه ریخته شد. اندازه گیری هماتوکریت و شمارش تعداد گلبول های قرمز به روش دستی و سنجش میزان گلوکز پلاسما توسط دستگاه اتوآنالایزر (biotecnica, targa 3000)صورت گرفت. تجربه ی دوم در دو گروه 15 تایی در شرایط هیپوگلیسمی و هیپرگلیسمی انجام شد. برای ایجاد شرایط هیپوگلیسمی، انسولین رگولار (1.5 واحد به هر کبوتر) به یک گروه ناشتا و برای ایجاد شرایط هیپرگلیسمی، محلول گلوکز (70 میلی گرم به ازای 100 گرم وزن بدن کبوتر) به گروه دیگر تزریق داخل وریدی شد. بعد از اخذ نمونه های خون،مشابه تجربه یک سنجش میزان گلوکز خون کامل و پلاسما، تعیین هماتوکریت و شمارش تعداد کل گلبول های قرمز انجام شد. اگرچه نتایج خام گلوکومتر در شرایط نرمال، هیپوگلیسمی و هیپرگلیسمی کم تر از مقادیر حاصل از دستگاه اتوآنالایزر بود، ولی مقادیر حاصل از دو روش توسط آنالیز رگرسیون خطینشان داد که رابطه قوی بین نتایج گلوکومتر و اتوآنالایزر در سه شرایط وجود دارد (شرایط نرمال: 0.018=p؛ 0.43=r، شرایط هیپوگلیسمی: 0.001>p؛ 0.95=r، شرایط هیپرگلیسمی: 0.001>p؛ 0.81=r). به دنبال بررسی توسط آزمون رگرسیون خطی، فرمول های زیر جهت همخوانی نتایج گلوکومتر با نتایج دستگاه اتوآنالایزر در شرایط ذکر شده محاسبه گردید: مقدار گلوکز سنجش شده با اتوآنالایزر در شرایط نرمال= 225.7 + (0.401×نتایج گلوکومتر) مقدار گلوکز سنجش شده با اتوآنالایزر در شرایط هیپوگلیسمی= 3.423 + (1.278×نتایج گلوکومتر) مقدار گلوکز سنجش شده با اتوآنالایزر در شرایط هیپرگلیسمی= -18.184 + (1.433×نتایج گلوکومتر) نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که ما می توانیم میزان گلوکز خون واقعی و صحیح کبوترها را با استفاده از نتایج گلوکومتر و فرمول های به دست آمده از رگرسیون با دقت بالایی پیش بینی کنیم.
فرزانه عربی دلوئی عبدالله جمشیدی
لیستریا مونوسایتوژنز باکتری گرم مثبت، هوازی تا بی هوازی اختیاری و میله ای شکل است که باعث بیماری لیستریوزیس در انسان و حیوانات می شود. لیستریا مونوسایتوژنز یکی از مهم ترین پاتوژن های غذا زاد محسوب می گردد. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات بازدارندگی تیمول، نایسین و اسید لاکتیک به تنهایی و بصورت ترکیب با یکدیگر بر باکتری لیستریا مونوسایتوژنز تلقیح شده به قطعات مرغ در غلظت های پایین تر از حداقل غلظت مهارکنندگی می باشد. به این منظور 48 نمونه در 8 گروه برای بررسی اثر تیمول با غلظت mg/ml04/0، نایسین/ml g? 6، اسید لاکتیک 2% و حالت های ترکیبی آن ها طی دوره ی هفت روزه نگهداری در یخچال مورد آزمایش قرار گرفت. تعداد باکتری ها در روزهای صفر، سه و هفت شمارش گردید. نتایج با استفاده از آزمون آماری repeated measure anova مورد ارزیابی قرار گرفت. میانگین تعداد باکتری در دوره 7 روزه بین گروه ها تفاوت معنی داری داشت (p<0.001). میانگین لگاریتم تعداد باکتری در دوره 7 روزه در تمام گروه ها به جز نایسین به صورت معنی داری کمتر از گروه کنترل بود. مطالعه ی حاضر نشان داد بیشترین اثر مهارکنندگی به ترتیب مربوط به گروه اسید لاکتیک و ترکیب دوتایی (نایسین+اسید) و گروه ترکیب سه تایی (نایسین+اسید لاکتیک+تیمول) بود. نایسین به تنهایی اثر معنی داری در کاهش جمعیت باکتری نسبت به گروه کنترل نداشت و کمترین اثر را نسبت به گروه اسید لاکتیک و گروه تیمول داشت. تیمول به تنهایی اثر کمتری نسبت به حالت های ترکیبی با اسید و اثر بیشتری نسبت به حالت ترکیبی با نایسین از خود نشان داد. نتایج این مطالعه نشانگر تاثیر مناسب اسید لاکتیک و ترکیبات دوتایی آن با نایسین و تیمول و ترکیب سه تایی نایسین، تیمول و اسید لاکتیک بر مهار رشد باکتری لیستریا مونوسایتوژنز است.
ریحانه موسوی سعید خانزادی
چکیده بررسی اثر اسیدلاکتیک و اسانس زنیان بر روی رشد باکتری سالمونلا تایفی موریوم تلقیح شده به گوشت شتر سالمونلا یکی از پاتوژن های اصلی در ایجاد مسمومیت های غذایی است. گوشت قرمز، ماکیان و تخم مرغ از رایج ترین مواد غذایی در ایجاد عفونت های سالمونلایی است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر اسید لاکتیک و اسانس زنیان بر روی رشد سالمونلا تایفی-موریوم تلقیح شده به گوشت شتر می باشد. برای این منظور، قطعات گوشت با وزن تقریبی ?? گرم، در? گروه مختلف تقسیم بندی شد و پس از تلقیح cfu/ml ??? باکتری به قطعات گوشت، یک گروه به عنوان کنترل با آب مقطر استریل و سایر گروه ها با اسید لاکتیک ? و ?? و اسانس زنیان با غلظت ??/? و ?/? ?، به تنهایی و در ترکیب با هم مورد تیمار قرار گرفت. سپس شمارش باکتری در تمام گروه ها در روز های? (بلافاصله پس از تلقیح)، ? و ? (پس از یخچال گذاری) انجام شد. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد میانگین لگاریتم تعداد باکتری در دوره ? روزه، در همه گروه ها کمتر از گروه کنترل است و بیشترین اثر مهار کنندگی با احتساب غلظت مواد، به ترتیب، مربوط به گروه ترکیبی اسید و اسانس، اسید و سپس اسانس می باشد. در مجموع با توجه به نتایج، این گونه به نظر می رسد که با انجام مطالعات بیشتر می توان از اسید لاکتیک به تنهایی و در ترکیب با اسانس زنیان به عنوان نگهدارنده مواد غذایی و به منظور جلوگیری از رشد سالمونلا تایفی موریوم استفاده کرد. واژه های کلیدی: اسید لاکتیک، زنیان، سالمونلا تایفی موریوم، گوشت شتر