نام پژوهشگر: علیرضا قدردان مشهدی
پریسا علیزاده نیا علیرضا قدردان مشهدی
ژیاردیا و کریپتوسپوریدیوم از جمله انگل های تک یاخته ای هستند که توانایی آلوده سازی طیف وسیـعی از مهره داران از جمله پستانداران را دارا می باشند. اگر چه بروز موارد بالینی ناشــی از آلودگی به این دو انگل، در نوع اسب نــادر می باشد اما منابع مختلف بر امکان وقوع بیماری و بروز نشانه های درمانگاهی در دام های آلوده تأکید کرده اند. نشانه های این دو آلودگی عمدتاً به صورت اسهال، سوءجذب و لاغری و بیشتر در دام های جوان جلوه گر می گردد. در تحقیق حاضر فراوانی ژیاردیازیس و کریپتوسپوریدیوزیس در اسبان اهواز بررسی گردیده است. بدین منظور در بهار و تابستان سال 1388 تعداد 100 رأس اسب از 7 باشگاه سوارکاری شهر اهواز مورد نمونه گیری قرار گرفتند. سن اسب های مورد مطالعه از 1 ماه تا 27 سال متفاوت بود. نمونه های مدفوع جهت بررسی وجود ژیاردیا و کریپتوسپوریدیوم به ترتیب با استفاده از تری کروم و ذیل نلسون تعدیل شده رنگ آمیزی گردیدند. در تمامی موارد وضعیت بدنی دام ها و قوام مدفوع آنها ثبت می شد. نتایج با استفاده از آزمون مربع کای و تست فیشر مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج بدست آمده میزان آلودگی به ژیاردیا و کریپتوسپوریدیوم در دام ها باعث بررسی به ترتیب 40 درصد، 18 درصد بوده است. همچنین در 8 درصد موارد وجود آلودگی همزمان به این دو انگل تشخیص داده شد. بررسی های آماری دلالت بر آن دارد که در مورد هر دو انگل هیچ گونه ارتباط معنی داری بین آلودگی با سن، جنس و قوام مدفوع وجود نداشته است.
هانیه مظاهری علیرضا قدردان مشهدی
شرکت و موفقیت اسب در مسابقات ورزشی وابسته به توانایی آن جهت تحمل فشار شدیدی است که در حین مسابقه به دام تحمیل می گردد، این توانایی بیش از همه به ظرفیت سیستم قلبی- عروقی، تنفسی و ماهیچه ای- اسکلتی دام وابسته است، که خود تحت تأثیر ویژگی های ژنتیکی و نحوه ی آماده سازی اسب قرار می گیرد. انتظار آن است که بتوان با ارزیابی شاخص هایی هم چون نشانه های حیاتی، الکتروکاردیوگرام و تغییرات هماتولوژیک پدید آمده در دام پس از فعالیت شدید بدنی، توانایی آن را در تحمل فشار پدید آمده در زمان مسابقه ارزیابی نمود. در مطالعه حاضر وضعیت گلبول های قرمز و شاخص های متفاوت آن و لکوگرام 8 رأس نریان عرب 4 تا 10 ساله در زمان های مختلف قبل و پس از فعالیت شدید بدنی مورد سنجش قرار گرفته است. جهت انجام این کار، یک ساعت قبل (زمان صفر)، بلافاصله (زمان یک)، 3 ساعت (زمان دو) و 24 ساعت (زمان سه) پس از دویدن با حداکثر سرعت در مسیر 1250 متری، خون گیری از اسبان مورد نظر به عمل آمده و نمونه های خون با استفاده از دستگاه شمارش گر خودکار مورد ارزیابی قرار می گرفتند. تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس، درجه حرارت بدن، زمان پر شدن مجدد مویرگی و الکتروکاردیوگرام دام های مورد مطالعه نیز در زمان های صفر و یک ثبت می شدند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرم افزار آماری 16 spss و با بهره گیری از آزمون اندازه گیری تکراری، مدل خطی عمومی،آزمون تی نمونه های مزدوج و تست بن فرونی ارزیابی گردید. نتایج این بررسی نشان داد بیشتر فاکتور های اندازه گیری شده (شامل تعداد گلبول های قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، mcv، تعداد گلبول های سفید، تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس و درجه حرارت) بلافاصله پس از دویدن افزایش معنی داری یافته است. به نظر می رسد که عواملی هم چون استرس ناشی از قرار گرفتن در شرایط مسابقه و تعریق عامل این افزایش باشد. در این بررسی تغییرات پدید آمده در انواع گلبول های سفید، الگوهای متفاوتی را نشان دادند. آریتمی های ثبت شده در چهار رأس از دام های مورد مطالعه، فیزیولوژیک تشخیص داده شد.
محمدرضا شیرازی علیرضا قدردان مشهدی
هدف از این تحقیق تعیین اثر امپرازول خوراکی و پنتوپرازول تزریقی بر جذب ایمونوگلوبولینها در گوسالههای تازه متولد شده که متناسب با برنامه غذایی، شیر یا آغوز خوردهاند، میباشد. مطالعه بر روی 21 رأس گوساله تازه متولد شده شامل 3 گروه شاهد و 4 گروه تیمار انجام گردید. در تمامی گروهها، هر 12 ساعت، گوسالهها شیر یا آغوز دریافت میکردند. در گروههای شاهد به گوسالهها به ترتیب زیر، شیر یا آغوز خورانده میشد: زیرگروه الف)گوسالهها برای 24 ساعت اول پس از تولد، شیر و سپس تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز دریافت میکردند. زیرگروه ب)گوسالهها تا 48 ساعت پس از تولد، شیر و بعد از آن تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز دریافت میکردند. زیرگروه ج)در این زیرگروه گوسالهها بلافاصله پس از تولد تا 72 ساعت پس از زایش، آغوز دریافت میکردند. در گروههای تیمار، گوسالهها به 4 زیرگروه بصورت ذیل تقسیم شدند: زیرگروه الف- امپرازول)در این زیرگروه، به گوسالهها آغوز یا شیر حاوی امپرازول با دوز 8 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم، هر 24 ساعت یکبار خورانده میشد. گوسالهها تا 24 ساعت اول پس از تولد، شیر و بعد از آن تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز دریافت میکردند. زیرگروه ب- امپرازول)در این زیرگروه، گوسالهها آغوز یا شیر حاوی امپرازول با دوز 8 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم، هر 24 ساعت یکبار دریافت میکردند. به گوسالهها برای 48 ساعت، شیر و برای 24 ساعت بعدی، آغوز خورانده میشد. زیرگروه الف- پنتوپرازول)پنتوپرازول بصورت آهسته داخل وریدی با دوز 2 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن بلافاصله پس از تولد و تکرار آن هر 24 ساعت یکبار، تزریق گردید. گوسالهها برای 24 ساعت اول پس از تولد، شیر و سپس تا 72 ساعت پس از تولد، آغوز دریافت میکردند. زیرگروه ب- پنتوپرازول)گوسالهها، پنتوپرازول بصورت آهسته داخل وریدی با دوز 2 میلیگرم به ازاء هر کیلوگرم بلافاصله پس از تولد دریافت میکردند و تزریق دارو هر 24 ساعت یکبار تکرار میشد. گوسالهها برای 48 ساعت اول پس از تولد، شیر و در 24 ساعت بعدی آغوز دریافت میکردند. نمونه خون از ورید وداج و قبل از خوراندن شیر یا آغوز در ساعات صفر، 6، 12 و سپس هر 12 ساعت یکبار تا ساعت 84 پس از تولد اخذ میگردید. سطح ایمونوگلوبولینهای سرم بوسیله آزمایش الایزا تعیین گردید. در مورد igg، بین زیرگروه ج گروه شاهد با سایر زیرگروهها اختلاف معنیدار بود اما امپرازول و پنتوپرازول تأثیری بر جذب igg نداشتند. در igm، بین زیرگروه ج گروه شاهد با سایر زیرگروهها به جز زیر گروه الف گروه شاهد و زیرگروه الف گروه امپرازول اختلاف معنی دار وجود داشت اما داروهای تجویزی تأثیری بر جذب ایمونوگلوبولین m نداشتند. در مورد iga، بین زیرگروه ج گروه شاهد با سایر زیرگروهها اختلاف معنیدار بود و نه تنها امپرازول و پنتوپرازول تأثیری بر جذب iga نداشتند، بلکه زیرگروه الف گروههای تیمار جذب iga را در مقایسه با گروه شاهد مربوطه کاهش نیز دادند. نتیجه این مطالعه نشان داد که دو داروی امپرازول و پنتوپرازول اثری بر افزایش زمان جذب ایمونوگلوبولینها ندارند.
مجید بلوکی مقدم علیرضا قدردان مشهدی
سندرم اسهال یکی از متداول ترین اختلالات گوارشی است که هر ساله موجب بروز خسارات هنگفتی به صنعت دامداری می گردد. باکتری سالمونلا به عنوان یکی از عوامل مهم در بروز اسهال گوساله ها همواره مورد مطالعه قرار گرفته است. در بررسی حاضر که در حدفاصل زمستان 89 و بهار90 در بیست گاوداری شهرستان گرمسار صورت گرفت، در مجموع 50 راس گوساله ی شیرخوار (با سن کمتر از 3ماه ) مبتلا به اسهال، مورد نمونه گیری قرارگرفتند. جداسازی و شناسایی سالمونلا از نمونه های مدفوع، براساس روش های متداول باکتری شناسی انجام گرفت. نتایج بررسی نمونه های به دست آمده از 50 گوساله ی اسهالی مورد مطالعه، نشان می دهد که تنها در یک مورد، سالمونلا در مدفوع اخذ شده، حضور داشته است. کلمات کلیدی: سالمونلا، اسهال، گوساله، گرمسار
محمد شیبانی علیرضا قدردان مشهدی
چکیده سندرم اسهال یکی از متداول ترین اختلالات گوارشی است که هر ساله موجب بروز خسارات هنگفتی به صنعت دامداری می گردد. عوامل تک یاخته ای به عنوان یکی از عوامل مهم در بروز اسهال گوساله ها همواره مورد مطالعه قرار گرفته است. در بررسی حاضر که در حدفاصل زمستان 89 و بهار90 در بیست گاوداری شهرستان گرمسار صورت گرفت، در مجموع 50 راس گوساله ی شیرخوار (با سن کمتر از 3ماه ) مبتلا به اسهال، مورد نمونه گیری قرارگرفتند. جداسازی و شناسایی عوامل تک یاخته ای (کریپتوسپوریدیوم،ژیاردیا و کوکسیدیا) از نمونه های مدفوع، براساس روش های متداول انگل شناسی انجام گرفت. نتایج بررسی نمونه های به دست آمده از 50 گوساله ی اسهالی مورد مطالعه، نشان می دهد که : 8 مورد از نظرکریپتوسپوریدیوم و یک مورد از نظرژیاردیا مثبت بود و هیچ موردی کوکسیدیا مشاهده نشد. کلمات کلیدی: تک یاخته، اسهال، گوساله، گرمسار
میلاد نوروزی علیرضا قدردان مشهدی
التهاب سرخرگ ویروسی اسب (eva) یک بیماری ویروسی واگیر اسب سانان است که بوسیله ی ویروس التهاب سرخرگ اسب (eav) ایجاد می شود. عامل بیماری یک ویروس rnaدار بوده که به خانواده ی آرتری ویریده تعلّق دارد. ویروس التهاب سرخرگ اسب در جمعیت اسبان بسیاری از کشورهای جهان یافت شده و می تواند به خسارت اقتصادی با اهمیتی منجر شود. اگرچه بسیاری از عفونت های ایجاد شده به واسطه ی eav فاقد نشانه بوده یا به شکل تحت بالینی اتّفاق می افتد، امّا گاه همه گیری هایی از بیماری که با نشانه های شبیه به آنفلوآنزا و سقط و پنومونی در اسبان بالغ یا پنوموآنتریت در کرّه های جوان مشخّص می شود، امکان وقوع می یابد. هدف از انجام مطالعه ی حاضر تعیین میزان شیوع آلودگی به eav در اسبان خوزستان بوده است. جهت تحقّق این امر، نمونه های خون 163 رأس اسب، از 7 شهرستان این استان (اهواز، دزفول، شوش، شوشتر، رامهرمز، آبادان و باغملک) در سال 1390 به صورت تصادفی جمع آوری گردید. نمونه های سرم بوسیله ی یک کیت الایزای تجاری (idvet) مورد ارزیابی قرار گرفته، نتایج با بهره بردن از آزمون های مربّع کای، آزمون دقیق فیشر و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که وقوع سرمی آلودگی به eav 7/14% بوده است. همچنین تجزیه و تحلیل های آماری انجام شده نشان داد که بین سن، وضعیت آبستنی و سابقه ی اختلالات تنفسی/ سقط با آلودگی ارتباط معنی داری وجود دارد (05/0> p). ارتباط بین آلودگی با جنس و همچنین (شهر) محل نمونه گیری از نظر آماری معنی دار نبود (05/0<p). نتایج این مطالعه حضور آلودگی به eav در استان خوزستان را تأیید می نماید. بنابراین دامپزشکان می بایست در تشخیص تفریقی بیماری های اسب با نشانه های سقط یا اختلالات تنفسی، التهاب سرخرگ ویروسی را نیز مدّ نظر قرار دهند.
کوکب فرامرزیان علیرضا قدردان مشهدی
پنیرک یا توله گیاهی است خودرو که در مناطق مختلف کشور از جمله خوزستان می روید. وجود مواد مختلف همچون نیترات در پنیرک آن را به عنوان یک گیاه سمی مطرح می سازد. در مطالعه حاضر اثرات دریافت گیاه پنیرک (مالواپارویفلورا) برسلامت گوسفندان مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور 6 رأس گوسفند نر 4تا 6 ماهه انتخاب و پس از عادت یافتن به شرایط محل نگهداری به مدت 20 روز به صورت آزاد تنها با توله تغذیه شدند. گوسفندان روزانه 2 بار مورد معاینه قرار گرفته وهر روز از آنان نمونه ی خون اخذ گردید. در نمونه های خون میزان مت هموگلوبین، آلکالین فسفاتاز (ap)، گاماگلوتامیل ترانسفراز (ggt)، آسپارتات آمینوترانسفراز (ast)، کراتین کیناز (ck)، پروتئین تام، آلبومین، نیتروژن اوره ی خون، کراتینین، بیلی روبین، گلوکز، کلسیم و فسفر با روش اسپکتروفتومتری و سدیم و پتاسیم با روش فلیم فتومتری تعیین گردید. همچنین میزان نیترات، اگزالات و تانن به روش کروماتوگرافی اندازه گیری شد. در پایان اطلاعات بدست آمده با بهره بردن از نرم افزار spss16 و با استفاده از روش lsd مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که اگرچه میزان فعالیت ggt، ast، ck و مقادیر مت هموگلوبین، پروتئین تام، آلبومین، بیلی روبین و سدیم قبل و پس از دریافت پنیرک تغییر معنی داری نداشته اما اختلاف معنی داری در میزان فعالیت ap و مقادیرنیتروژن اوره ی خون، کراتینین، گلوکز، پتاسیم، کلسیم و فسفر در بعضی از روزهای نمونه گیری مشاهده گردیده است. نشانه-های بالینی ثبت شده در طول بررسی تغییرات با اهمیتی را نشان نداده، تنها پشم خواری در گوسفندان مورد مطالعه جلب توجه نمود. در مجموع براساس نشانه های بالینی مشاهده شده و نوع تغییرات پدید آمده در میزان مت هموگلوبین و فاکتورهای بیوشیمیایی مورد ارزیابی به نظر می رسد که دریافت توله به صورت آزاد و در 20 روز بر روی گوسفندان نر جوان تأثیر قابل توجهی نداشته باشد.
مرضیه زینوند لرستانی علیرضا قدردان مشهدی
ویروس نیل غربی از عوامل عفونی منتقل شونده توسط ناقل است که در چرخه ی انتقالی موجود میان پرندگان و حشرات حفظ می شود. بیماری ایجاد شده توسط این عامل در انسان و اسب سانان، معمولا بدون علامت و یا به صورت بیماری با تب خفیف می باشد. با این حال مننگو آنسفالیت و یا آنسفالیت کشنده نیز ممکن است دیده شود. هدف از این مطالعه مشخص ساختن حضور سرمی آلودگی wnv و همچنین ارتباط این عامل با تعیین کننده های محیطی و میزبانی موجود در اسبان استان خوزستان می باشد. طی سال های 1390-1389 نمونه های سرمی به صورت تصادفی از 155 رأس اسب از 7 بخش از استان خوزستان جمع آوری گردید و بوسیله آزمون الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون مربع کای ، آزمون فیشر و رگرسیون لوجستیک تحلیل گردیدند. حضور سرمی آلودگی 3/70 درصد (فاصله اطمینان 95 درصد5/77-1/63) بود. بررسی آماری نشان دهنده این مطلب می باشد که سن، منطقه، وجود آبگیر، نوع بستر، بیرون ماندن از اصطبل در زمان تاریکی هوا و روش کنترل حشرات به طور معنی داری با آلودگی به این ویروس مرتبط است. اما نژاد، جنس، تعداد اسبان دسته، وجود رودخانه و دارا بودن سابقه ابتلاء به بیماری های دیگر ارتباط آماری معنی داری با حضور آلودگی به این ویروس نداشتند. مطالعه حاضر نشان دهنده حضور wnv در استان خوزستان می باشد. با توجه به وضعیت آب و هوایی منطقه و سهولت انتقال بیماری های ایجاد شده بواسطه ناقلین، مد نظر قرار دادن اقدامات کنترلی و پیشگیرانه توسط مسئولین الزامی است
زهرا اسدی کرد علیرضا قدردان مشهدی
مسمومیت با سرب یکی از مشهورترین علل مسمومیت با فلزات در بین دام های اهلی است که درتمامی گروه های سنی اتفاق افتاده و با نشانه های متنوعی همراه می گردد. ضمن آن که جذب مقادیر اندک سرب (کم تر از میزانی که به ایجاد شکل بالینی منجر شود) نیز مطرح بوده، می تواند تغییرات متابولیکی وهم چنین کاهش وزن را به همراه داشته باشد. مسمومیت با سرب به دلیل خوردن تصادفی این فلز، ترکیبات آن یا دریافت علوفه ای که به واسطه شرایط محیطی آلوده به سرب شده اند، اتفاق می افتد. در این مطالعه غلظت خونی سرب در گاوان مناطقی از شهرستان اهواز مورد ارزیابی قرار گرفته است. نمونه گیری در حد فاصل فروردین تا خرداد 1391 و بر روی 100 راس گاو موجود در مناطق روستای جثانیه بزرگ، روستای شیبان، روستای الباجی، کمپلو، روستای گمبوعه بزرگ، کوی گلدشت، روستای دامغه، روستای بهر و محل دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. در هر مورد اطلاعات مربوط به دام نمونه گیری شده و شرایط نگه داری آن ثبت می شد. نمونه های خون هپارینه اخذ گردیده به صورت فریز شده، و در اولین زمان ممکن به آزمایشگاه پیرایه زیست قزوین منتقل شدند. در این محل اندازه گیری سرب با بهره بردن از دستگاه جذب اتمی دارای کوره ی گرافیتی صورت پذیرفت. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون من- وایتنی و آزمون کروسکال والیس مورد تجزیه و تحلیل آماری واقع شد. نتایج این بررسی نشان داد که میانگین و خطای معیار از میانگین نمونه های اخذ شده 46/2±93/39 می باشد. ارزیابی های آماری اختلاف بین دو گروه سنی (دارای دندان شیری و واجد حداقل یک جفت دندان بالغ)، دو جنس و دو نژاد (بومی و دورگ یا اصیل) را معنی دار تشخیص نداد. میزان آلودگی به سرب در دام های دریافت کننده آب تصفیه به طرز معنی داری بیش تر ازگروهی بود که به آب غیرتصفیه دسترسی داشتند. همچنین میزان سرب خون دام های نگه داری شده در دانشکده دامپزشکی بیش تر از سایر مناطق (به استثنای دام های مناطق کمپلو) بود. نتایج این بررسی نشان می دهد که میزان سرب دام های مورد مطالعه در محدوده قابل قبول قرار دارد. ضمن این که نزدیکی به مناطق شهری در مقایسه با سن، جنس، نژاد و منبع آب شرب عاملی با اهمیت تر در افزایش سرب خون به حساب می آید.
سید مهدی میرعبداللهی سمیه بهرامی
پیز پٍلاعو سَ اعثی یکی اس ه نْتزیی تیواری اّی قاتل ا تًقال ت عٍیل ک در اعه ت حغاب هیآیذ. ایی تیواری ت اٍعط د تکیاخت تیلزیا اک یَی یا تاتشیا کاتالی ?کل هیگیزد. در هطال? حاضز وً اًَِّی خ یَ 105 راط اعه هت?لق ت 6 اعهداری هختلف ? زْعتای یشد اس ظًز حض رَ تیلزیا اک یَی ت عٍیل ر ?ٍ اّی ا گًل? اٌعی هلک لَی ه رَد ارسیاتی قزار گزفت ذٌ. وً اًَِّی جوغآ رٍی ?ذ در عزیغتزیی سهای هوکی ت آسهای?گا ا گًل? اٌعی )دا ?ًکذ داهپش?کی دا ?ًگا ? یْذ چوزای ا اَّس( ا تًقال یافت. ج تْ آسهای?ات ا گًل? اٌعی گغتز? خ یًَ ت یْ ?ذ تا هحل لَ گیوغا 10 % رگً آهیشی گزدیذ. آسهای? pcr یًش تز اعاط پزایوز اّیی ک ذّف آی اّ صی 18srrna ت دَ ا جًام پذیزفت.آسه یَ دقیق فی?ز هزتغ کای تزای هقایغ هیشای ?ی عَ آل دَگی در تیی گز اٍُّی هختلف ضًادی، ع یٌ، ج غٌی هحل اّی وً گیزی ه رَد اعتفاد قزار گزفت. آسهای?ات ا گًل? اٌعی تا آ?کار 4%( وّزا ت دَ در حالیک در ر ?ٍ / ?ذی آل دَگی ت تیلزیا اک یَی در 5 ه رَد اس 105 خ یَ تزرعی ?ذ ) 76 pcr ، 22 %( هثثت ثثت گزدیذ. اگزچ تفا تٍ ه? یٌداری تیی د ضًاد )?زب غیز ?زب(، د جظٌ د / 24 ه رَد ) 86 گز ع یٌ )ک چَکتز هغا یٍ 3 عال تشرگتز اس 3 عال( اس ظًز هیشای ?ی عَ آل دَگی ت تیلزیا اک یَی ه?ا ذّ - گًزدیذ اها ایی هیشای در یکی اس اعهداری اّ اختلاف ه? یٌداری تا ت?ذادی اس تا?گا اُّی ه رَد تزرعی دا?ت. ایی حالت هیت اَ ذً ت عًَ هذیزیت حاکن تز تا?گا هزتثط تا?ذ. ت ? اٌَی تًیج اًْیی ایی هطال? حض رَ تیلزیا اک یَی در اعثای یشد را تاییذ هی وًایذ . 2
سجده کمالی مجاوری لنگرودی محمد رحیم حاجی حاجیکلائی
ارزیابی دستگاه قلبی- عروقی و تفریق بین تغییرات عملکردی و پاتولوژیک آن از یکدیگر یکی از مراحل با اهمیت در معاینات بالینی به حساب می آید. از جمله روش های متداول برای ارزیابی دستگاه گردش خون، ثبت فعالیت الکتریکی قلب است. به منظور به کار بردن الکتروکاردیوگرافی جهت تشخیص بی نظمی های ریتم قلب لازم است که پارامترهای استاندارد الکتروکاردیوگرام در بین دام های اهلی و حتی میان نژادهای مختلف دام ها تعیین گردد. در مطالعه حاضر پارامترهای طبیعی الکتروکاردیوگرام و فراوانی آریتمی های فیزیولوژیک در گاومیش خوزستان مورد توجه قرار گرفته است. الکتروکاردیوگرام 100 رأس گاومیش رودخانه ای به ظاهر سالم در شهرهای شوشتر، دزفول، اهواز، سوسنگرد وشادگان در حد فاصل دی ماه 1390 لغایت تیرماه 1391 ثبت گردید. الکتروکاردیوگرافی با استفاده از لید قائده ای- راسی ( با استفاده از الکترود مثبت و منفی اشتقاق اندامی ii) و با بهره بردن از دستگاه الکتروکاردیوگراف تک کاناله فوکودا به انجام رسید. جهت ارزیابی ارتفاع امواجp، q،r ،s ،t ، طول امواج p، qrsوt و فواصل p-r، q-t، r-r و قطعات pr، st و tp نوار قلب ها، اسکن شده و بزرگ نمایی بر روی آنها صورت می گرفت. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار spss و آزمون مربع کای، کولموگروف اسمیرنوف و من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانه± دامنه بین چارکی تعداد ضربان قلب گاومیش ها 10±70 در دقیقه بوده، هیچ اختلاف آماری معنی داری در بین دو جنس و دو گروه سنی مختلف (کمتر و مساوی 5/2 سال و بیشتر از 5/2 سال) وجود نداشته است. بررسی الکتروکاردیوگرام ها نشان داد که امواج p وt به اشکال مثبت ساده، مثبت شکاف دار، دوفازی مثبت- منفی و دوفازی منفی- مثبت و کمپلکس qrs به صورت qs، rs و یا qrs وجود داشته است. موج t به شکل منفی ساده نیز ثبت گردید. در بعضی موارد الگوهای متفاوتی از امواج p، qrs و t در نوار قلب گرفته شده از یک گاومیش مشاهده شد. آزمون های آماری نشان داد که در برخی موارد اختلاف بین دو جنس و دو گروه سنی از نظر وجود الگوهای متفاوت امواج، معنی دار بوده است(05/0p<). در این مطالعه بدون در نظر گرفتن سن و جنس، میانه ± دامنه بین چارکی ارتفاع امواج p، r ،s وt به ترتیب 04/0± 18/0، 40/0± 69/0، 31/0± 97/0 و 25/0± 20/0میلی-ولت و دامنه موج p، qrs و t به ترتیب01/0± 06/0، 01/0± 06/0 و 02/0± 08/0 ثانیه تعیین گردید. در بین دو جنس تنها ارتفاع موج s از لحاظ آماری دارای اختلاف معنی دار بود. همچنین به جز ارتفاع pو rدرسایر موارد، در بین دو گروه سنی اختلاف آماری معنی داری مشاهده شد (05/0p<). میانه ± دامنه بین چارکی فواصل p-r، q-t و r-rو قطعات pr، st وtp در گاومیش ها 03/0± 22/0، 04/0± 36/0، 16/0± 89/0، 02/0±12/0، 05/0± 21/0 و 12/0±30/0 ثانیه تعیین گردید. آزمون های آماری نشان داد که تنها فاصله p-r وq-t و قطعه pr در بین دو جنس و دو گروه سنی دارای تفاوت معنی دار می باشد(05/0p<). در این مطالعه 69 راس از گاومیش ها (69%) دارای حداقل یک نوع آریتمی بودند. بیشترین وقوع آریتمی به پیش آهنگ سرگردان (57%) و کمترین آن به بلوک دهلیزی- بطنی درجه 1 و الکتریکال آلترنانس (هرکدام 2%) تعلق داشت. در برخی موارد، انواع مختلف آریتمی به صورت همزمان مشاهده گردید. وقوع برخی از آریتمی ها در بین دو گروه سنی واجد تفاوت آماری معنی داری بود (05/0p<).
علی غلامی سپهوند آریا رسولی
هدف از انجام این تحقیق، یافته های طبیعی قلب، اندازه ی مهره ای قلب (vhs)، آئورت و سیاهرگ میان خالی خلفی در گوساله های بومی و دورگ سالم می باشد. به نظر نمی رسد تحقیق مشابهی تا کنون در مورد گوساله ها انجام گرفته باشد. این مطالعه روی 34 رأس گوساله از نژادهای بومی (16 رأس) و دو رگ (18 رأس) که بر اساس نتایج حاصل از معاینه بالینی و الکتروکاردیوگرافی و رادیوگرافی قفسه سینه سالم بودند، انجام شد. رادیوگرافی از نماهای جانبی چپ به راست (چپ) و راست به چپ ( راست) با حالت گماری خوابیده به پهلو انجام گرفت. در رادیوگرافهای جانبی راست و چپ طول مهره-های سوم تا ششم سینه ای (t)، مهره های چهارم تا ششم جناغی بر حسب سانتی متر اندازه گیری شد. همچنین اندازه محور بلند، محور کوتاه و مجموع محور بلند و کوتاه قلب، قطر سرخرگ آئورت، سیاهرگ میان خالی خلفی بر حسب سانتی متر تعداد مهره های سینه ای (از 3t به سمت خلف) به دست آمد. میانگین ± انحراف معیار و میزان ارتباط و همبستگی شاخص های ذکر شده با نرم افزار آماری spss محاسبه شد. در تمام موارد میزان ارتباط و همبستگی شاخص های ذکر شده با طول مهره ی چهارم سینه ای معنی دار بوده و بیشتر از طول مهره های چهارم تا ششم جناغی بود. بر اساس آزمون تی زوجی هیچ گونه اختلاف معنی داری بین ابعاد قلب و عروق بزرگ قفسه ی سینه بر حسب سانتی متر و مهره بین دو نمای رادیوگرافی مشاهده نشد (05/0p>). قلب در فضای بین دنده ای 3 تا 5 قرار گرفته و میانگین ± انحراف معیار آن 3/0 ± 1/3 فضای بین دنده ای بود. میانگین ± انحراف معیار اندازه ی مهره ای قلب در هر دو نما در گوساله های نژاد بومی و دو رگ به ترتیب: 3/0±0/9 و 4/0±4/9 مهره و در مجموع دو نژاد (34 رأس) در رادیوگراف های جانبی چپ و راست به ترتیب: 4/0±2/9 و 4/0±3/9 مهره بود. میانگین ± انحراف معیار اندازه ی مهره ای آئورت و سیاهرگ میان خالی خلفی مشابه هم و 1/0±8/0 مهره بود. یافته های این تحقیق نشان داد که اندازه ی مهره ای قلب در گوساله ی سالم از سگ ها کوچکتر ولی از گربه ها بزرگتر است.
علی عباس نیکوند علیرضا قدردان مشهدی
باکتری های کورینه باکتریوم رناله، اشرشیا کولای، پروتئوس و سودوموناس آئروژینوزا از جمله علل شناخته شده عفونت ادراری در گاو می باشند. این باکتری ها نه تنها از مجاری ادراری دام های بیمار، بلکه از دام های به-ظاهر سالم نیز جدا شده اند، این امرنقش عوامل مستعد کننده را که می توانند با توقف و یا کند شدن جریان خروج ادرار زمینه را برای ایجاد عفونت و تغییرات پاتولوژی فراهم آورند، روشن می سازد. در این مطالعه که به منظور بررسی ارتباط بین باکتریولوژی ادرار و هیستوپاتولوژی کلیه و مثانه گاومیش رودخانه ای صورت گرفت، 353 راس گاومیش (143 راس ماده و 210 راس نر) در کشتارگاه اهواز مورد مطالعه قرار گرفتند. بعد از کشتار، نمونه های خون، ادرار، کل مثانه و نمونه هایی از هر دو کلیه، جمع آوری شده و تحت بررسی های تکمیلی (سرولوژی، هیستوپاتولوژی، باکتریولوژی و pcr) قرار گرفتند. نتایج کشت ادرار نشان داد که ادرار 19 راس (38/5%) به باکتری آلوده بوده است و باکتری های جدا شده عبارت بودند از اشرشیاکولای (21%)، استافیلوکوک (6/31%) ، استرپتوکوک (8/15%) ، پروتئوس میرابیلیس (8/15%)، کلبسیلا (3/5%)، یرسینیا اینتروکولیتکا(3/5%) و اکتینومایسس ویسکوسوس همراه با پاستورلا آئروژنز (3/5%). در بررسی های هیستوپاتولوژی مثانه تعداد 1/50 % موارد دارای ضایعه پاتولوژی بود. ضایعه های تشخیص داده شده شامل: التهاب مزمن مثانه (4/14%) و التهاب لنفوپرولیفراتیو مثانه (4/35%) بودند. در بررسی هیستوپاتولوژی کلیه، تعداد 3/36% موارد دارای ضایعه تشخیص داده شدند. فراوان ترین ضایعه نفریت بینابینی (2/27) بود. همچنین در هیستوپاتولوژی 5 راس (4/1%) از گاومیش های تحت بررسی، پیلونفریت مورد شناسایی قرار گرفت. نتایج آزمایش سرمی mat نیز نشان داد که 3/43% دام ها حداقل به یک سروتیپ (هارجو، پومونا، استرالیس، تاراسووی، گریپوتیفوزا، ایکتروهموراژیه، بالوم و کنیکولا) از باکتری لپتوسپیرا آلوده بودند. نتایج آزمایش pcr مشخص ساخت که 2/12% (2/8% در pcr بافت کلیه و 8/4% در pcr ادرار) از گاومیش ها دارای آنتی ژن لپتوسپیرا اینتروگانس در کلیه و یا ادرار بودند. اگرچه باکتری های جدا شده از کشت ادرار بیماریزا می باشند ولی ارتباط معنی داری بین پیلونفریت و التهاب مزمن مثانه با آلودگی باکتریایی ادرار مشاهده نشد. همچنین ارتباط آماری معنی داری بین موارد مثبت mat و نفریت بینابینی، موارد مثبت pcr و نفریت بینابینی و نیز موارد مثبت mat با pcr را تشخیص داده شد (05/0p>).
محسن وفایی سالارپور علیرضا قدردان مشهدی
تیلریوز اسب یک بیماری عفونی عمدتاً ناشی از ¬تیلریا اکوئی است که توسط کنه انتقال می¬یابد. ویژگی¬های بیماری سبب شده است تا آن را تهدیدی جدی برای صنعت اسبداری و جابجایی¬های بین المللی اسب به حساب آورند. هدف از مطالعه حاضر، تعیین حضور dna انگل در جمعیت اسبان استان خوزستان، بوده است. در مجموع 165 نمونه خون از اسبان به ظاهر سالم 24 اصطبل مختلف در هفت شهرستان استان خوزستان، از نظر وجود آلودگی به تیلریا اکوئی با استفاده از 2 روش انگل شناسی و مولکولی مورد ارزیابی قرار گرفتند. از 165 نمونه، با روش انگل شناسی، عفونت تیلریا اکوئی در هیچ موردی تشخیص داده نشد، در حالی که در روش pcr ، 47 نمونه مثبت (48/28%) بدست آمد. در این مطالعه سن، جنس، نوع فعالیت و تماس با سایر دامها به عنوان عوامل خطر عفونت تیلریا اکوئی شناخته نشد. در عین حال تفاوت آلودگی در مکان های جغرافیایی مختلف از نظر آماری معنی¬دار بود. این مطالعه نشان داد که تیلریا اکوئی در اسبان جنوب غربی ایران وجود دارد. با وجود ظاهر سالم اسب¬ها، دامهای حامل می¬توانند این انگل¬ را به کنه¬ها انتقال داده و منبع مستمر بالقوه برای حفظ و اشاعه انگل در جمعیت اسبان باشند.
حسین حسین پور علیرضا غدیری
تورم ضربه ای نگاری و حفره ی صفاق (trp) یک بیماری تک گیر در نشخوارکنندگان می باشد که علت آن سوراخ شدن نگاری بوسیله اجسام خارجی خورده شده می باشد. رادیوگرافی از قفسه سینه و نگاری به عنوان یک روش تشخیصی در موارد مشکوک توصیه می شود. هدف از انجام این تحقیق مقایسه چهار نمای رادیوگرافی برای تشخیص trp در گاو بود. 15 رأس گاو مبتلا به trp و 5 رأس گاو سالم با رادیولوژی مورد ارزیابی قرار گرفتند. رادیوگرافی از نماهای جانبی راست به چپ (rl)، جانبی چپ به راست (lr)، پشتی جانبی راست به شکمی جانبی چپ 50 درجه مایل (drlo) و پشتی جانبی چپ به شکمی جانبی راست 50 درجه مایل (dlro) انجام و نشانی های رادیوگرافی تایید شده در منابع، برای تشخیص trp مورد استفاده قرار گرفت. در 5 رأس گاو سالم علائم رادیوگرافی طبیعی بودند. در 15 رأس گاو trp مثبت، رادیوگرافها در 6 مورد (40 درصد) در نمای جانبی راست به چپ واضحتر از نمای جانبی چپ به راست بود و در یک مورد (7/6 درصد) موقعیت و شکل اجسام در نمای جانبی چپ به راست واضحتر از نمای جانبی راست به چپ بود. این اختلاف از نظر آماری معنی دار بود (05/0p<). براساس یافته های مطالعه حاضر به نظر می رسد نماهای رادیوگرافی rl و drlo برای تشخیص بیماری trp مناسب بوده و نماهای lr و dlro در صورت نیاز تهیه گردد.
علیرضا راکی علی شهریاری
پیروپلاسموز اسب ها، به بیماری حاصل از دو تک¬یاخته خونی، تیلریا اکوئی و بابزیا کابالی، اطلاق می شود که با گزش کنه های آلوده منتقل گردیده و موجب تب، کم¬خونی و زردی مخاطات در اسب¬ها می گردد. این بیماری به عنوان یکی از عوامل چالش برانگیز نقل وانتقال بین¬المللی اسب¬ها شناخته می¬شود و تحت نظارت سازمان جهانی بهداشت حیوانات قرار دارد. زیان اقتصادی ناشی از آن هنگفت است و شامل هزینه های درمان به ویژه در مورد اسب های به شدت آلوده، سقط، کاهش بازده، مرگ و محدودیت در صادرات و شرکت جُستن اسب های آلوده در رویدادهای ورزشی مرتبط با اسب ها می شود. یکی از جنبه های قابل تأمل این بیماری سازوکار وقوع کم خونی است. شناخت بهتر این سازوکار می تواند کمک شایانی در انتخاب شیوه های مناسب تر درمانی و پیشگیرانه بنماید. در این پژوهش شاخص¬های مرتبط با وضعیت اکسیدانی و آنتی اکسیدانی به منظور ارزیابی نقش احتمالی استرس اکسیداتیو در ایجاد کم خونی در پیروپلاسموز ناشی از تیلریا اکوئی در اسب مورد بررسی قرار گرفت. جامعه اسب های موردبررسی در این مطالعه، اسب¬های نژاد اصیل عرب منطقه اهواز و دارای شناسنامه از فدراسیون سوارکاری ایران بودند. نمونه های خون موردنیاز در این مطالعه به دو روش تهیه گردید: 1- نمونه گیری از اسب های دارای نشانه های درمانگاهی مرتبط با پیروپلاسموز (14 رأس) و 2- نمونه گیری از اسب های به ظاهر سالم از چهار اسب داری اهواز (45 رأس). در آزمایشگاه کلینیکال پاتولوژی (دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز) ارزیابی های خون شناسی و انگل شناسی بر روی نمونه ها انجام گرفت. همچنین از آزمون pcr برای بررسی آلودگی نمونه ها به تیلریا اکوئی و بابزیا کابالی استفاده گردید. در صورت یافتن توالی مربوط به بابزیا کابالی در آزمون pcr و یا مشاهده آن یا سایر انگل ها در زمان بررسی گستره¬های خونی، نمونه مذکور از روند مطالعه خارج می گردید. اسب ها بر اساس نشانه های درمانگاهی و نتایج آزمون pcr به سه گروه شاهد، آلوده و بیمار تقسیم بندی شدند. ارزیابی استرس اکسیداتیو با سنجش کربونیل پروتئین ها، مالون¬دی¬آلدهید، گلوتاتیون، فعالیت تام آنتی اکسیدانی، کاتالاز و غلظت فلزات آهن، مس و روی صورت پذیرفت. بررسی آماری نتایج خون¬شناسی و بیوشیمیایی در گروه¬های تعریف شده با استفاده از نسخه شانزدهم نرم افزار spss و آزمون¬های آنالیز واریانس یک¬طرفه یا کروسکال - والیس صورت پذیرفت. مقایسه آماری بین روش های تشخیصی، بررسی میکروسکوپی و pcr، در شناسایی موارد آلودگی با استفاده از آزمون مک¬نمار انجام گرفت و میزان توافق بین دو روش با محاسبه آماره کاپا بررسی گردید. در نمونه¬های اخذشده در این پژوهش تنها تیلریا اکوئی شناسایی شد. همچنین برای نخستین بار وقوع آلودگی به تیلریا اکوئی در منطقه اهواز به روش pcr مورد تأیید قرار گرفت. در بررسی گستره¬های خونی رنگ¬آمیزی شده، تیلریا اکوئی در 28 مورد مشاهده گردید، درحالی که با بهره گیری از آزمون pcr، 35 اسب، آلوده به تک یاخته مذکور تشخیص داده شد که این اختلاف ازنظر آماری معنی دار بود (05/0>p). نتایج خون¬شناسی نشان داد که پیروپلاسموز اسب ها موجب کم¬خونی، افزایش شمار گویچه¬های سفید، نوتروفیل¬ها، منوسیت¬ها و نسبت نوتروفیل به لنفوسیت و کاهش شمار پلاکت¬ها در اسب¬های بیمار می گردد، درحالی که در گروه آلوده به جز یک کم¬خونی خفیف، تفاوت آشکاری با گروه شاهد مشاهده نمی¬شود. همچنین تفاوت های معنی داری بین اسب های آلوده و بیمار در شاخص¬های کربونیل پروتئین¬ها، مالون¬دی¬آلدهید، فعالیت تام آنتی اکسیدانی، کاتالاز، گلوتاتیون گویچه¬های سرخ و عناصر مس و روی با گروه شاهد مشاهده شد (05/0>p). نتایج این پژوهش نشان داد که در پیروپلاسموز اسب¬ها علاوه بر دگرگونی در سیمای خون شناسی، در شاخص های مرتبط با استرس اکسیداتیو نیز تغییراتی پدید می¬آید که می تواند نمایانگر آسیب اکسیداتیو به گویچه های سرخ باشد. از این رو بایسته است با در نظر داشتن نقش استرس و آسیب اکسیداتیو در ایجاد کم¬خونی، راهکارهای درمانی درخوری برای بهبود شرایط و یا رفع آلودگی در اسب¬های آلوده به پیروپلاسموز در نظر گرفته شود.
امیرحسین محمدی داریوش غریبی
استرانگل بوسیله استرپتوکوکوس اکوئی تحت گونه اکوئی ایجاد می¬شود. باکتری بطور بارز قسمت فوقانی دستگاه تنفس و غدد لنفی سر و گردن تک سمیان را در گیر می¬کند. در این تحقیق نمونه¬های سرمی 184 رأس اسب به طور تصادفی از شهرهای اهواز، شوشتر، باغملک، شوش، آبادان، رامهرمز و دزفول جمع¬آوری گردید و بوسیله آزمایش الایزا از نظر پادتن ضد پروتئین m استرپتوکوکوس اکوئی تحت گونه اکوئی مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین 85 سوآب بینی ، به طور تصادفی از اسبان جمع آوری شد و از نظر استرپتوکوکوس اکوئی تحت گونه اکوئی به وسیله روش¬های باکتریولوژیک ارزیابی گردید. شیوع سرمی استرانگل 5/37 درصد (فاصله اطمینان 95% 5/44-5/30) بود. رگرسیون لاجستیک نشان داد شانس آلودگی بین سن بر حسب سال و بیماری 1/1 (فاصله اطمینان 95% 17/1- 04/1) است (001/0>p) و با افزایش 1 سال شانس آلودگی 10% افزایش می¬یابد. فراوانی نسبی عفونت در اسبان نرو ماده 73/32 و 53/39 (05/0<p ) بود و شانس آلودگی جنس ماده 34/1 برابر جنس نر (فاصله اطمینان 95% 61/2- 69/0) بود. شیوع در اسبان دارای سابقه بیماری تنفسی و بدون آن به ترتیب 1/94 و 74/31 درصد بود (001/0>p) و شانس آلودگی اسبان دارای سابقه بیماری تنفسی 42/34 برابر (فاصله اطمینان 95% 37/266- 45/4) اسبان بدون سابقه بیماری تنفسی می¬باشد. شیوع در اهواز، شوشتر، باغملک، شوش، آبادان، رامهرمز و دزفول به ترتیب 3/33، 62/34، 26/5، 23/69، 04/13، 22/22، 75 درصد (001/0>p) بود و موقعیت جغرافیایی 6/29 درصد از نوسانات بیماری را توجیه می¬کند. استرپتوکوکوس اکوئی تحت گونه اکوئی در کشت باکتریایی سوآب¬های بینی جدا نشد. مطالعه حاضر نشان داد که شیوع سرمی استرانگل در استان خوزستان بالا است و باید اقدامات کنترلی و پیشگیرانه مدنظر سیاست گذاران بهداشتی قرار گیرد.
نگار هدایت علی شهریاری
به دلیل نقش ویژه ویتامین a در بافتها و اعضاء مختلف، در شرایط کمبود آن نشانه های بالینی متنوعی مشاهده می گردد. به علاوه در مواردی که کمبود مرزی این ویتامین بدون حضور نشانه های بالینی مشهود مطرح است، کاهش بهروری همچون ناباروری پدید می آید. در مطالعه حاضر تغییرات فصلی بتاکاروتن و ویتامینa سرم و کبد گوسفندان کشتار شده در کشتارگاه اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. در فاصله آبان ماه سال 1392 لغایت تیر ماه سال 1393 مجموعا 360 راس گوسفند نمونه گیری شدند. برای اندازه گیری فاکتورهای فوق از روش اسپکتروفتومتری استفاده گردید. نتایج با استفاده از آزمونt مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. میانگین و اشتباه استاندارد غلظت بتاکاروتن و ویتامینa سرم و کبد به ترتیب5/1± 9/209 , 9/0±98 (میکروگرم در دسی لیتر)و 4/0±8/19, 8 /0±3/32 (میکروگرم در گرم) تعیین گردید. اگرچه غلظت مواد اندازه گیری شده در بین دو گروه سنی مختلف اختلاف آماری معنی دار نداشت اما میزان سرمی و کبدی ویتامینa در بین دو جنس واجد تفاوت آماری با معنایی بود، به نحوی که در مقدار سرمی ویتامین درجنس نر بیشتر از ماده و مقدار کبدی آن در جنس ماده بیشتر از گوسفندان نر تعیین گردید. همچنین غلظت ویتامین aسرم در بین دو فصل اختلاف آماری معنی داری را نشان داد. در فصل گرم مقدار این فاکتور بیشتر از فصل معتدل بود.
مهسا لاری بقال غلامحسین خواجه
در بیماری های پریکارد و برخی از اختلالات عمومی کمیت و کیفیت مایع پریکارد تحت تاثیر قرار گرفته و لذا ارزیابی این مایع می تواند یکی از روش های تشخیصی بیماری های پریکارد باشد. در پایان نامه حاضر برخی از ویژگی های مایع پریکارد طبیعی در گاومیش رودخانه ای خوزستان تعیین گردیده است. نمونه گیری-های این مطالعه در سال 1392 از 60 رأس گاومیش به ظاهر سالم کشتار شده در کشتارگاه اهواز صورت گرفت. در کشتارگاه، اطلاعات مربوط به دام ها (شامل سن و جنس) ثبت شده و پس از ذبح، خونگیری از آنها به عمل می آمد. با باز شدن قفسه سینه، کل مایع پریکارد به وسیله سرنگ تخلیه گردیده، ضمن تعیین حجم مایع، رنگ، شفافیت و وجود یا عدم وجود لخته در آن ارزیابی می شد. سپس مایع پریکارد به سه لوله حاوی سیترات سدیم، edta و فاقد ماده ضد انعقاد انتقال یافته و ph آن تعیین می گردید. در آزمایشگاه، نمونه های حاوی سیترات سدیم (مایع پریکارد و خون) سانتریفیوژ گردیده و بخش فوقانی مایع پریکارد (سانتریفوژ شده) و پلاسمای خون، جمع آوری و تا زمان انجام آزمایشات مورد نظر در دمای 20- درجه سانتیگراد نگهداری می شدند. شمارش تام گلبول های قرمز در نمونه خون حاوی ماده ضد انعقاد edta به وسیله دستگاه شمارش گر سلولی و بررسی تعداد گلبول های سفید در مایع پریکارد و خون به صورت دستی و به روش هموسیتومتری صورت گرفت. به دنبال تهیه گسترش از نمونه ها، درصد سلول های هسته دار آنها نیز مشخص می شد. وزن مخصوص مایع پریکارد با استفاده از رفرکتومتر اندازه گیری گردید. غلظت فیبرینوژن، پروتئین تام و گلوکز مایع پریکارد و خون با بهره بردن از کیت های تجاری اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss نسخه 16 وبا بهره بردن از آزمون های کولموگروف اسمیرنوف، t برای دو نمونه وابسته، ویلکاکسون، مان ویتنی و آنالیز واریانس دو طرفه و همبستگی داده ها با محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و یا اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. در تمامی دام های مورد مطالعه، مایع پریکارد کهربایی رنگ و نیمه شفاف بوده و در صورت جمع آوری در لوله های فاقد ماده ضد انعقاد، به سرعت منعقد می گشتند. همچنین ph این مایع در بیشتر موارد خنثی بود. میانگین و خطای معیار حجم و وزن مخصوص مایع و تعداد گلبول های قرمز و سفید آن به ترتیب 8/17±4/37 سی سی، 0004/0±1021 و106× (003/0±009/0) و103× (16/0±300/3) سلول در میکرولیتر تعیین گردید. انجام آزمون های آماری مشخص نمود که سن و جنس تاثیر معنی داری بر حجم مایع پریکارد و وزن مخصوص آن نداشته (05/0> p) اما تاثیر سن بر تعداد گلبول سفید و جنس بر تعداد گلبول قرمز مایع معنی دار بوده است (05/0< p). همچنین بین تعداد گلبول های قرمز مایع پریکارد و خون و همچنین تعداد گلبول های سفید این دو اختلاف معنی داری مشاهده شد (001/0< p). همبستگی بین تعداد گلبول های قرمز مایع پریکارد و خون مستقیم و بسیار ضعیف (17/0 =rsp) و در مورد تعداد گلبول های سفید آنها مستقیم و ضعیف (28/0=rsp) بود. در شمارش تفریقی، میانگین و خطای معیار درصد نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها و ائوزینوفیل های مایع پریکارد به ترتیب 6/1±2/52 (درصد)، 7/1±1/46 (درصد)، 2/0±3/1 (درصد) و 2/0±8/0 (درصد) تعیین گردید. انجام آزمون های آماری مشخص نمود، اگرچه بین نوتروفیل ها، لنفوسیت ها و مونوسیت های مایع پریکارد و خون اختلاف معنی داری وجود دارد (001/0< p) اما تفاوت درصد ائوزینوفیل ها در این دو معنی دار نمی باشد (05/0> p). همچنین همبستگی بین نوتروفیل ها، لنفوسیت ها، مونوسیت ها و ائوزینوفیل های مایع پریکارد با خون مستقیم و بسیار ضعیف (به ترتیب 04/0 =rsp، 05/0 =rsp، 08/0 = r و11/0 =rsp) بود. اثر سن بر درصد ائوزینوفیل های پریکارد معنی دار (05/0< p) و تاثیرسن و جنسیت بر درصد سایر گلبول-های آن بی معنی تشخیص داده شد (05/0> p). میانگین و خطای معیار غلظت فیبرینوژن، پروتئین تام و گلوکز در مایع پریکارد به ترتیب 2/4±9/146 (میلی گرم در دسی لیتر)، 07/0±05/2 (گرم در دسی لیتر) و 5/3±9/100 (میلی گرم در دسی لیتر) بود. بررسی های آماری نشان داد که اختلاف بین میزان فیبرینوژن، پروتئین تام و گلوکز در مایع پریکارد با خون معنی دار بوده است (001/0< p). همبستگی بین فیبرینوژن مایع پریکارد و خون مستقیم و بسیار ضعیف (15/0= r)، بین پروتئین تام این دو مایع مستقیم و ضعیف (24/0= rsp) و تنها بین گلوکز آنها مستقیم و متوسط (42/0= rsp) تعیین گردید. تاثیرسن و جنس بر فیبرینوژن پریکارد معنی دار (05/0< p) اما بر غلظت گلوکز و پروتئین تام آن معنی دار نبود (05/0<p). به طور خلاصه و بر اساس نتایج بررسی حاضر به نظر می رسد که مایع پریکارد گاومیش رودخانه ای خوزستان، ویژگی هایی شبیه به مایع صفاقی گاو را داشته باشد. همچنین نزدیکی برخی مشخصات آن به ترانسودای اصلاح شده قابل توجه می باشد. این امر می بایست در تحلیل نتایج پاراسنتز مایع پریکارد گاومیش های مشکوک به بیماری های قلبی به ویژه بیماری های پریکارد مد نظر قرار گیرد.
محمد درویش خادم علیرضا قدردان مشهدی
عقرب گزیدگی یکی از مشکلات عمده بهداشت عمومی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه مخصوصاً نواحی گرمسیری و نیمه گرمسیری می باشد. در استان خوزستان عقرب همی اسکورپیوس لپتوروس که عضوی از خانواده همی اسکورپیده است بیش ترین آمار عقرب گزیدگی را به خود اختصاص می دهد. اطلاعات کمی در مورد مکانیسم های پاتوفیزیولوژی سم عقرب در انسان و دام ها وجود دارد، لذا در این مطالعه فعالیت اکسیدانی و آنتی اکسیدانی در سرم و برخی ارگان های حیاتی گوسفندان به دنبال تزریق سم این عقرب، مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه 12 رأس گوسفند در 4 گروه مساوی که 3 گروه a، b و c به ترتیب 01/0، 05/0 و 1/0 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن سم عقرب همی اسکورپیوس لپتوروس و گروه شاهد نیز 1 میلی لیتر سرم فیزیولوژی به صورت زیر جلدی دریافت کردند. در زمان های 30 دقیقه قبل و 5/0، 1، 2، 3، 6، 12، 24، 48 و 72 ساعت پس از تزریق سم اقدام به خون گیری شد و پس از مرگ، نمونه های بافت کبد، کلیه، ریه و قلب اخذ شد. در نمونه های سرمی و بافتی، پارامتر های مالون دی آلدئید (mda)، گلوتاتیون احیاء (g-sh)، پروتئین کربونیل (pco)، دفاع آنتی اکسیدانی تام (tac) و کاتالاز (cat) مورد سنجش قرار گرفت. میزان gsh و tac سرم در گروه های b و c به ترتیب در 6 و 3 ساعت پس از تزریق سم، افزایش معنی داری نسبت به زمان قبل از تزریق نشان دادند (05/0p<) میزان mda و pco سرم در هیچ کدام از گروه ها تفاوت معنی داری نسبت به شاهد نداشت. میزان mda در بافت قلب تغییر معنی داری نداشته اما در کلیه و ریه کاهش و در کبد افزایش معنی دار نسبت به شاهد داشتند (05/0p<). میزان tac فقط در بافت کبد در هر سه گروه افزایش معنی داری داشت (05/0p<). میزان gsh در بافت های کبد و ریه فقط در گروه های b و c افزایش معنی دار داشته است اما در بافت های قلب و کلیه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. میزان catدر بافت کلیه در گروه-های b و c کاهش معنی دار و در بافت قلب در گروه a افزایش معنی دار داشته است. میزان pco در بافت کبد در هر سه گروه و در بافت ریه فقط در گروه a افزایش معنی دار نسبت به گروه شاهد پیدا کرد. در مجموع می توان این گونه نتیجه گیری کرد که سم عقرب مورد مطالعه در گروه a تأثیری روی فاکتورهای استرس سرم نداشته است ولی با توجه به افزایش سطح gsh و tac در گروه های bو c و عدم وجود تغییرات معنی دار در میزان mda و pcoسرم می توان چنین نتیجه گیری کرد که واکنش سیستم دفاع آنتی اکسیدانی جهت خنثی کردن رادیکال های آزاد تولید شده، مانع از بروز آسیب های استرس اکسیداتیو گردیده است. سم عقرب مذکور بیش ترین اثر را روی بافت کبد داشته است که باعث افزایش میزان mda و pco شده است و تقریباً اثری روی بافت قلب نداشته است ولی در بافت های کلیه و ریه با این که میزان آنتی اکسیدان ها تغییر چندانی نداشته اند ولی میزان mda در آن ها به طور معنی داری کاهش پیدا کرده است که احتمالاً مکانیسم دیگری سبب کاهش آن شده است.
مریم رهروانی آریا رسولی
هدف از انجام مطالعه حاضر روشن نمودن عوارض احتمالی ناشی از تزریق سم عقرب همی اسکورپیوس لپتوروس در گوسفند بوده است. بر این اساس در خرداد سال 1392، تعداد 12رأس گوسفند بومی نر با سن حدود شش ماه خریداری و به بیمارستان دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز انتقال یافتند. در روز هشتم پس از خرید دام ها، گوسفندان بصورت تصادفی به چهار گروه (سه گروه به عنوان گروه های درمان و یک گروه به عنوان شاهد پاتولوژی) تقسیم شدند. مقدار تزریق سم در سه گروه a، b و c به ترتیب 01/0، 05/0 و 1/0 میلی گرم پودر خشک سم عقرب همی اسکورپیوس لپتوروس به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن (حل شده در1 میلی لیتر آب مقطر) بود که به طریق زیرجلدی در ناحیه کشاله ران تزریق می گردید. به گروه شاهد پاتولوژی نیز 1 میلی لیتر آب مقطر به همان روش و در همان محل تزریق شد. سی دقیقه قبل ازتزریق سم، الکتروکاردیوگرافی (به روش قاعده ای – رأسی)، معاینه بالینی، خونگیری و نمونه گیری از ادرار روی دام ها انجام می شد. اعمال فوق طبق زمان بندی مشخص، در دقایق و ساعات بعد و تا 72 ساعت پس از تزریق سم تکرار می گشت. ارزیابی نمونه های ادرار به شکل ماکروسکوپی و میکروسکوپی و همچنین با استفاده از نوار کاغذی آزمایش ادرار صورت می گرفت.
بهاره سلیمانی رضا فاطمی طباطبایی
تغییر در عوامل موثر بر فشارخون (شامل برون¬ده قلبی و مقاومت عروقی)گرچه به جز انسان در سایر پستانداران نیز امکان¬پذیر بوده و اندازه¬گیری این معیار سلامت در اسب قدمتی بیش از 100 سال دارد، اما برخلاف طب انسانی، در دامپزشکی اندازه¬گیری فشارخون روشی متداول در معاینه دام¬ها به حساب نمی¬آید. در تحقیق حاضر تلاش گردید تا میزان طبیعی این علامت حیاتی و برخی عوامل موثر بر آن در اسب عرب ایرانی تعیین گردد. این مطالعه روی 50 رأس اسب عرب با سن بیش از 6 ماه و نگهداری شده در سطح یازده واحد اسب داری موجود در شهرستان اهواز صورت گرفت. جهت انجام بررسی پس از حضور در محل اسب داری و قرار دادن اسب در داخل تراوا، به ترتیب مراحل مختلف شامل اخذ سابقه، ثبت علائم حیاتی، اندازه¬¬¬¬گیری ارتفاع جدوگاه و محیط دم، اخذ الکتروکاردیوگرام و ثبت فشارخون انجام می¬گرفت. جهت ثبت فشار خون از روش غیرمستقیم سمعی با بهره بردن از گوشی پزشکی استفاده شد. اندازه¬گیری فشارخون دو بار و به فاصله حداقل دو دقیقه تکرار گردیده و میانگین اعداد به دست آمده به عنوان فشار سیستولیک و دیاستولیک ثبت می¬شد. میانگین و خطای معیار مقدار فشار سیستولیک و دیاستولیک دام¬های مورد بررسی به ترتیب 8/1±123 و 7/1±6/69 میلی¬متر جیوه تعیین گردید. انجام آزمون¬های آماری نشان داد که فشارخون سیستولیک و دیاستولیک با سن، جنسیت، وضعیت آبستنی، تعداد ضربان قلب و شاخص¬های الکتروکاردیوگرام ارتباط معناداری ندارد(05/0p>). در عین حال ارتباط بین ارتفاع جدوگاه و فشار سیستولیک غیر معنی¬دار(05/0p>) و با فشاردیاستولیک مستقیم معنی دار(05/0< p) تشخیص داده شد. با توجه به نتایج حاصل از این بررسی به نظر می-رسد که بتوان اندازه¬گیری فشارخون را در جایگاهی مشابه با ثبت سایر علائم حیاتی در ارزیابی سلامت اسبان، قرارداد.
محمد جواهری کوپایی آریا رسولی
همی اسکورپیوس لپتوروس یکی از خطرناک ترین گونه های بومی عقرب در استان خوزستان می باشد. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه سه پروتکل زمانی متفاوت در درمان عوارض ناشی از تزریق سم عقرب همی-اسکورپیوس لپتوروس به گوسفند بوده است. بدین منظور 16 رأس گوسفند بومی نر به ظاهر سالم به صورت تصادفی به چهار گروه a، b، c و d تقسیم شده و یک صدم میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن از سم این عقرب به طریق زیر جلدی در ناحیه کشاله ران آنها تزریق گردید. اخذ الکتروکاردیوگرام (اشتقاق قائده ای-رأسی)، ثبت علائم بالینی و خون گیری در زمان های 30- دقیقه و1، 6، 12، 24، 48، 96 و 168 ساعت پس از تزریق انجام می گرفت. نمونه ادرار مربوط به زمان های 30- دقیقه و 3 ، 6، 12 و 24 ساعت پس از تزریق سم نیز با استفاده از نوار کاغذی آزمایش ادرار بررسی می شد. در گوسفندان گروه a به دنبال تزریق سم هیچ گونه درمانی صورت نگرفت درحالی که در دام های گروه های b، c و d به ترتیب 1، 24 و 48 ساعت پس از تزریق سم، درمان (تزریق وریدی آنتی ونوم و درمان حمایتی) انجام می شد. بررسی های هماتولوژیک با بهره بردن از دستگاه شمارش گر سلولی دامی و یا به روش دستی و تعیین میزان زمان پروترومبین، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده، فیبرینوژن پلاسما، آلبومین، اوره، کراتینین گلوکز، bun، کلسیم، فسفر، کلر و منیزیم با استفاده از کیت های تجاری صورت می گرفت. مقادیر سدیم و پتاسیم به روش استاندارد نشر شعله ای اندازه گیری شد. دام-ها بلافاصله پس از مرگ مورد کالبدگشایی قرار می گرفتند (4 رأس از گوسفندان گروه a و 2 رأس از گوسفندان گروه d). نتایج با استفاده از آزمون آنالیز واریانس دو طرفه با اندازه گیری تکراری قبل از تزریق سم و بعد از درمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. بررسی های آماری مشخص ساخت که از بین علایم حیاتی، دمای بدن و تعداد ضربان قلب تحت تأثیر معنی دار گروه درمان قرار داشته اند. لنگش، افسردگی و کم اشتهایی تقریباً بلافاصله پس از تزریق سم در تمامی گوسفندان تحت بررسی مشاهده گردید. در تمامی گوسفندان گروه های a، c و d، 12 تا 24 ساعت پس از تزریق سم، هموگلوبینوری آشکار گردید درحالی که در دامهای گروه b هموگلوبینوری دیده نشد. صرف نظر از تاکی کاردی و آریتمی سینوسی سایر حالات غیرعادی الکتروکاردیوگرام عبارت بودند از: پیش آهنگ سرگردان، الکتریکال آلترنانس و ضربان زودرس بطنی. ارزیابی های آماری مشخص نمود که اثر زمان و تاثیر متقابل زمان و گروه درمانی بر تعداد گلبول های قرمز و مقدار هماتوکریت و اثر زمان (به تنهایی) بر مقادیرهموگلوبین وتعداد گلبول های سفید و نوتروفیل ها معنی دار بوده است (05/0>p). دربین فاکتورهای هماتولوژیک، اثر گروه درمانی تنها بر تعداد مونوسیت ها معنی دار تشخیص داده شد (05/0>p). در گوسفندان مورد مطالعه، اثر زمان بر مقدار pt و تعداد پلاکت ها نیز معنی دار بود (05/0>p)، در حالی که این فاکتور اثر معنی داری را بر مقادیر ptt و غلظت فیبرینوژن برجای نگذاشت. در هیچ کدام از چهار فاکتور انعقادی اندازه گیری شده (زمان پروترومبین، زمان ترومبوپلاستین نسبی فعال شده، تعداد پلاکت ها و غلظت فیبرینوژن) تفاوت آماری معناداری بین گروه های مختلف درمانی مشاهده نگردید. تاثیر متقابل زمان و گروه درمانی نیز تنها بر مقدار پلاکت های گوسفندان مورد مطالعه معنی دار بود (05/0>p). هم چنین اثر زمان بر مقادیرمنیزیم، bun و کراتینین، تاثیر گروه درمانی بر میزان سدیم، گلوکز و bun و اثر متقابل زمان و گروه درمانی بر غلظت کراتنین معنی دار تشخیص داده شد. در مجموع نتایج این بررسی ضمن تاکید بر تاثیرات شدید سم عقرب همی اسکورپیوس لپتوروس بر سلامت گوسفندان، مشخص نمود که درمان سریع (1 ساعت پس از گزیدگی) می تواند از بروز بسیاری از حالات غیرعادی ناشی از گزیدگی با این عقرب جلوگیری نماید. همچنین تاخیر در درمان (در حدود 48 ساعت) می تواند باعث مرگ درصد قابل توجهی از قربانیان گردد.
علیرضا راکی حسین نجف زاده ورزی
هدف از این مطالعه، ارزیابی تغییرات سرمی ملاتونین اسب عرب به روش hplc در انقلاب های سال در اهواز می باشد. نمونه های خون وداجی 40 رأس اسب عرب در روزهای انقلاب زمستانه و تابستانه ی سال جمع آوری شد و سرم آن ها به وسیله ی سانتریفوژ جدا گردید. پس از آماده سازی و مشتق سازی سرم ها برای سنجش با دستگاه hplc، نمونه ها به ستون دستگاه hplc تزریق و مقادیر ملاتونین آنها با اندازه گیری مساحت زیر منحنی و بر اساس نمودار معادله ی خط استاندارد ملاتونین تعیین شد. به منظور بررسی آماری، اسب ها با توجه به جنسیت به گروه های سنی کمتر از 2 سال، 5-2 سال، 10-5 سال و بیش از 10 سال در هر فصل تقسیم شدند. نتایج نشان می دهد: 1) اختلاف معنی داری در میانگین غلظت ملاتونین سرمی اسب های گروه کمتر از 2 سال در فصل تابستان و گروه مادیان ها در فصل زمستان وجود دارد (p=0/034). 2) اختلاف معنی داری در میانگین غلظت ملاتونین سرمی اسب های گروه سنی کمتر از 2 سال و 10-5 سال در فصل تابستان وجود دارد (p=0/01). 3) تفاوت معنی داری بین نتایج گروه های دیگر مشاهده نشد (p>0/05). مطالعه ی حاضر نشان داد که فصل سال، غلظت ملاتونین سرم اسبان عرب منطقه اهواز را به شکل معنی داری تحت تأثیر قرار نمی دهد (p>0/05).