نام پژوهشگر: جلال زندی

اولویت بندی نواحی کنترل فرسایش خاک با استفاده از تکنیک های rs و gis (مطالعه موردی حوضه آبخیز وازرود، مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  جلال زندی   محمود حبیب نژاد روشن

اولویت بندی، در اجرای پروژه های منابع طبیعی امر بسیار مهم و ضروری می باشد و به تصمیم گیران اجازه خواهد داد تا مناسب ترین استراتژی های مدیریتی و پایدار را در درازمدت اجرا نمایند. وضعیت کنونی فرسایش با یک شاخص نسبی نمی تواند بطور دقیق اولویت نواحی جهت کنترل فرسایش خاک را شناسایی نماید. هدف از این تحقیق شناسایی اولویت های حفاظت با استفاده از یک روش ارزیابی چند معیاره در حوزه آبخیز وازرود مازندران می باشد. روند تغییرات خطر فرسایش نشان دهنده مناطقی است که خطر فرسایش در آن ها در حال ازدیاد بوده و همچنین بعنوان یکی از معیارهای شناسایی اولویت ها می-باشد. در این تحقیق سه نوع اصلی فرسایش آبی در منطقه مورد مطالعه شامل: فرسایش دامنه ای، حرکات توده ای و فرسایش کناری تشخیص داده شد. سپس اقدام به پهنه بندی خطر این فرسایش ها در دو سال متفاوت 2000 و 2010 گردید. پهنه بندی خطر فرسایش های دامنه ای در قالب معادله تلفات خاک اصلاح شده جهانی (rusle) صورت گرفت. در تهیه نقشه حساسیت به زمین لغزش سال های 2000 و 2010 از مدل آماری دو متغییره فاکتورهای وزن دار شده (wf) استفاده گردید. تغییرات مکانی فرسایش کناری در بلندمدت ثابت می ماند، بنابراین، با جداسازی نواحی تحت تأثیر شدت این فرسایش در اطراف رودخانه ها از طریق قابلیت های rs و gis برای سال های 2000 و 2010 نقشه حساسیت آن ها تهیه گردید. با فازی سازی و ترکیب نقشه های حساسیت به فرسایش های دامنه ای، توده ای و کناری سال های 2000 و 2010 نقشه خطر فرسایش آبی سال 2000 و 2010 بدست آمده و به شش ناحیه خطر خیلی-کم، کم، متوسط، شدید، خیلی شدید و فوق العاده شدید تقسیم گردید و روند تغییرات فرسایش آبی خاک با مقایسه نتایج خطر فرسایش بین 2000 و 2010 و ارزیابی های چند معیاره محقق گردید. دو سطح با بالاترین اولویت، مناطق با درجه فرسایش شدید و یا افزایش قابل توجه در فرسایش که در این 10 سال اخیر بوقوع پیوسته را شامل می شود (32/1588 هکتار و 31/11% از کل منطقه مورد مطالعه)، و بعنوان مناطق کنترل فرسایش خاک و اختصاص استراتژی های مدیریتی مناسب در آن پیشنهاد می گردد. دو سطح میانی مناطق با وضعیت فرسایشی پایدار در طول زمان یا تغییرات جزیی را شامل می شوند، و به اقدامات کنترلی کمتری نیازمندند. روش حاضر بسیار دقیق بوده و پتانسیل لازم را برای اجرا و کاربرد در سایر نواحی دارد.

تهیه نقشه پتانسیل وقوع چشمه های آب زیرزمینی با استفاده از روش های آماری (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کوهستانی میرده، کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  سیران زندی   کریم سلیمانی

امروزه شناسایی نواحی با پتانسیل وقوع چشمه های آب زیرزمینی موضوع بسیار مهمی برای برنامه ریزان و تصمیم گیران حوزه مدیریت منابع آب و طراحان آمایش سرزمین شده است. هدف از انجام این تحقیق تهیه نقشه پتانسیل وقوع چشمه های آب زیرزمینی با توسعه مدل های آماری و احتمالاتی نسبت فراوانی (fr)، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و رگرسیون لجستیک (lr) همراه با ارزیابی اعتبار سنجی و مقایسه بین این روش ها می باشد. جهت دستیابی به این اهداف موقعیت مکانی چشمه های حوزه آبخیز کوهستانی میرده استان کردستان با مساحت حدود 381 کیلومترمربع طی عملیات میدانی ثبت گردید، علاوه بر آن یازده عامل تأثیرگذار در وقوع چشمه مشتمل بر: زمین شناسی، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از عناصر ساختاری، تراکم عناصر ساختاری، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه ها، درجه شیب، شکل انحنای شیب، جهت شیب، ظرفیت حمل رسوبات، مقدار شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (ndvi) شناسایی و در ارزیابی پتانسیل وقوع چشمه های آب زیرزمینی مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس بازدیدهای میدانی، پرس و جوهای محلی و آمار شرکت مدیریت منابع آب مختصات مکانی 904 دهنه چشمه در حوزه مورد مطالعه ثبت گردید و جهت تحلیل های بعدی، 304 چشمه به عنوان چشمه های آزمایشی به صورت کاملاً تصادفی جدا شده و 600 چشمه باقیمانده به عنوان چشمه های آموزشی وارد تحلیل ها شدند. لایه های اطلاعاتی مربوطه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از نرم افزار arcgis 10 بصورت پیکسل های با اندازه سلول 25×25 متر تهیه شده و با لایه اطلاعاتی پراکنش چشمه های آموزشی قطع داد شدند. نسبت فراوانی وقوع چشمه ها در هریک از لایه های اطلاعاتی به دست آمد و جهت تحلیل های بعدی وارد نرم افزار arcgis 10 گردید. جهت بکارگیری روش رگرسیون لجستیک، 600 چشمه آموزشی مشاهده ای به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شد و 600 نقطه بصورت تصادفی از کل منطقه تهیه گردید. پس از انجام آنالیزهای رگرسیونی لجستیک گام به گام پیشرو با استفاده از نرم افزار آماری spss 19، هشت فاکتور موثر در وقوع چشمه به دلیل معنی دار بودن از لحاظ آماری انتخاب گردیدند و فاکتورهای درجه شیب، ظرفیت حمل رسوبات (ls) و جهت شیب، حذف شدند. صحت مدل آماری و نقشه پهنه بندی بر اساس آماره هایی از قبیل: -2ll، r2 ناگلکرک، و r2 کوکس و اسنل مورد ارزیابی و تأیید شد. در روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، ماتریس مقایسات زوجی بین معیارها تشکیل داده شد و با میانگین گرفتن از نظرات کارشناسان وزن نهایی لایه های موثر در ارزیابی توان وقوع چشمه آب زیرزمینی و نرخ سازگاری قضاوت ها در هر پرسش نامه با استفاده از نرم افزار expert choice 11 محاسبه گردید. دقت پیش بینی مدل های مختلف مورد استفاده در این مطالعه با استفاده از سطح زیر منحنی roc مورد سنجش قرار گرفت. مقدار سطح زیر این منحنی برای هر سه مدل این واقعیت را آشکار می سازد که روش های بکار گرفته شده در این مطالعه از توانایی بسیار خوبی در پیش بینی نواحی با پتانسیل چشمه آب زیرزمینی برخوردار بوده و روش تحلیل سلسله مراتبی با داشتن سطح زیر منحنی roc برابر با 926/0 همراه با خطای استاندارد 007/0، نسبت به روش های نسبت فراوانی و رگرسیون لجستیک که به ترتیب سطح زیر منحنی roc 911/0 و 905/0 داشته اند، پیشگویی های بهتری داشته است. روش ahp تاکنون در پتانسیل یابی چشمه های آب زیرزمینی استفاده نشده و در این تحقیق برای اولین بار بطور موفقیت آمیزی بکار گرفته شده است. مدل های احتمالاتی و آماری مورد استفاده در این تحقیق در تلفیق با gis جهت پتانسیل یابی نواحی با چشمه های آب زیرزمینی می تواند مورد توجه طراحان و تصمیم گیران طرح های توسعه آب زیرزمینی و آمایش سرزمین واقع گردد.

مقایسه روش های مبتنی بر gis در تهیه نقشه حساسیت به زمین لغزش( مطالعه موردی: حوضه آبخیز دگاگا، کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1392
  زهره رضوانی   کریم سلیمانی

هدف از این مطالعه ارزیابی حساسیت به وقوع زمین لغزش حوزه آبخیز دگاگا واقع در استان کردستان می باشد. که با استفاده از سه روش نسبت فراوانی (fr)، رگرسیون لجستیک (lr) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) و تکنیک های سنجش از دور به انجام رسید. حوزه آبخیز دگاگا حساسیت زیادی به وقوع زمین لغزش داشته و تاکنون خسارات متعددی ایجاد نموده و تهدیدهای آن در آینده ادامه دارد. جهت کاهش خسارات این پدیده، ارزیابی علمی این نواحی حساس به وقوع زمین لغزش ضرورت دارد. موقعیت مکانی زمین لغزش های حوزه آبخیز دگاگا در استان کردستان با مساحت 14075 هکتار طی عملیات میدانی ثبت گردید، علاوه بر آن یازده عامل تأثیرگذار در وقوع زمین لغزش مشتمل بر لایه های: سنگ شناسی، درجه شیب، جهت شیب، شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (ndvi)، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه ها، شکل انحنای دامنه، فاصله از گسل، تراکم گسل ها، فاصله از جاده و ارتفاع از سطح دریا بعنوان عوامل موثر در وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه تشخیص داده شده و برای تهیه نقشه حساسیت به زمین لغزش منطقه مورد مطالعه مورد استفاده قرار گرفتند. بر اساس بازدیدهای میدانی، تفسیر تصاویر ماهواره ای گوگل ارث و پرس و جوهای محلی مختصات مکانی 48 پهنه لغزشی در حوزه مورد مطالعه بصورت پلی گون ثبت گردید و جهت تحلیل های بعدی به اندازه پیکسل های 20×20 متری تبدیل شدند که درمجموع پهنه های لغزشی سطحی برابر با 12259پیکسل از منطقه را شامل می شدند. 4259 پیکسل لغزشی به عنوان زمین لغزش های آزمایشی به صورت کاملاً تصادفی جدا شده و 8000 پیکسل لغزشی باقیمانده به عنوان لغزش های آموزشی وارد تحلیل ها شدند. نسبت فراوانی وقوع زمین لغزش ها در هریک از لایه های اطلاعاتی به-دست آمد. جهت بکارگیری روش رگرسیون لجستیک، 8000 پیکسل زمین لغزش آموزشی مشاهده ای به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شد و 8000 نقطه بصورت تصادفی از کل منطقه تهیه گردید. پس از انجام آنالیزهای رگرسیونی لجستیک گام به گام پیشرو با استفاده از نرم افزار آماری spss 18، هشت فاکتور موثر در وقوع زمین لغزش به دلیل معنی دار بودن از لحاظ آماری انتخاب گردیدند و مابقی حذف شدند. صحت مدل آماری و نقشه پهنه بندی بر اساس آماره هایی از قبیل: -2ll، r2 ناگلکرک، و r2 کوکس و اسنل مورد ارزیابی و تأیید شد. در روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، ماتریس مقایسات زوجی بین معیارها تشکیل داده شد و با میانگین گرفتن از نظرات کارشناسان وزن نهایی لایه های موثر در ارزیابی وقوع زمین لغزش و نرخ سازگاری قضاوت ها در هر پرسش نامه با استفاده از نرم افزار expert choice 11 محاسبه گردید. دقت پیش بینی مدل های مختلف مورد استفاده در این مطالعه با استفاده از سطح زیر منحنی roc مورد سنجش قرار گرفت. مقدار سطح زیر این منحنی برای هر سه مدل این واقعیت را آشکار می سازد که روش های بکار گرفته شده در این مطالعه از توانایی بسیار خوبی در پیش بینی نواحی با پتانسیل زمین لغزش برخوردار بوده و روش نسبت فراوانی با داشتن سطح زیر منحنی roc برابر با 945/0 همراه با خطای استاندارد 003/0، نسبت به روش های تحلیل سلسله مراتبی و رگرسیون لجستیک که به ترتیب سطح زیر منحنی roc 939/0 و 907/0 داشته اند، پیشگویی های بهتری داشته است.

انتخاب مکان های مناسب جهت اجرای طرح تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی با استفاده از آنالیز تصمیم گیری چند معیاره و تکنیک gis مطالعه موردی: (آبخوان دشت دهگلان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  محمد رحیمی   کریم سلیمانی

امروزه مسئله کمبود منابع آب و بخصوص منابع آب زیرزمینی که در مناطق خشک و نیمه خشک منبع اصلی تامین آب هستند از مشکلات پیشروی جوامع انسانی هستند. در ایران که بخش وسیعی از کشور دارای شرایط اقلیمی کم باران است، منبع آب اصلی در بیشتر مناطق از نوع زیرزمینی است که امروزه به علت برداشت بیش از حد با افزایش کسری آبخوان ها مواجه است. دشت دهگلان در استان کردستان نیز ازین قضیه مستثنی نیست، در این مناطق تغذیه مصنوعی از مهم ترین راهکارهای مدیریتی جهت جبران افت آب زیرزمینی است. از سوی دیگر بدلیل کمبود منابع مالی، برنامه ریزی دقیق و علمی برای مبارزه با این معضل و اولویت بندی دشت ها برای استفاده بهینه از منابع مالی محدود امری ضروری است. ازین رو در این پژوهش سعی شده تا با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و سیستم های تصمیم گیری چند معیاره (mcdm)، مناسب ترین عرصه ها برای اجرای طرح تغذیه مصنوعی در دشت دهگلان شناسایی شوند .برای مکان یابی مناطق مناسب اقدام به جمع آوری اطلاعات پایه، بررسی ها و بازدیدهای میدانی، تهیه نقشه ها و جداول اطلاعاتی مورد نیاز به کمک نرم افزارهای gis، envi،super decision شده است، سپس مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (anp) شامل هدف، معیارها و زیرمعیارها طراحی گردید. در مرحله بعد وزن دهی به معیارها بر اساس داده های پرسش نامه ای به روش فرآیند تحلیل شبکه ای و مقایسات زوجی معیارها با ارزش های ارجحیتی یک تا نه و نرخ سازگاری کمتر از 0.1 در محیط نرم افزاریsuper decision انجام پذیرفت. در نهایت با تلفیق معیارهای کمی شیب، نفوذپذیری سطحی، ضخامت آبرفت غیر اشباع، قابلیت انتقال آبرفت، هدایت الکتریکی آبخوان، فاصله از آبراهه و معیارهای کیفی کاربری اراضی و زمین شناسی بر اساس وزن اکتسابی از نرم افزارsuper decision ، نقشه اولویت بندی پتانسیل تغذیه مصنوعی دشت در محیط gis تهیه شد. نتایج نشان داد که از 779.8 کیلومترمربع مساحت آبخوان، حدود 92 کیلومترمربع جهت اجرای طرح های تغذیه مصنوعی کاملا مناسب می باشند. نتایج اعتبارسنجی بین نقشه نشان دهنده مناطق کاملا مناسب جهت تغذیه و عرصه های کنترل، حاکی از دقت 70 درصدی نقشه نهایی پتانسیل تغذیه مصنوعی می باشد.

بررسی تغییرات مکانی کیفیت و کمیت آب زیرزمینی دشت زرند با استفاده از روش های زمین آماری و سامانه اطلاعات جغرافیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  حمیدرضا شهرکی   کریم سلیمانی

مدیریت بهینه ی منابع آبی و حفظ و ارتقای کیفیت آن ها، نیازمند به وجود داده هایی درزمینه ی موقعیت، مقدار و پراکنش عوامل شیمیایی آب در یک منطقه ی جغرافیایی معین می باشد. انتخاب و دقت روش های مناسب پهنه بندی و تهیه ی نقشه ی تغییرات ویژگی های کیفی آب های زیرزمینی بستگی به شرایط منطقه و وجود آمار و داده های کافی در آن دارد که انتخاب صحیح آن ها گامی اساسی و مهم در مدیریت منابع آبی منطقه به شمار می رود. این تحقیق به منظور بررسی تغییرات مکانی و زمانی کیفیت شامل: ph، tds، cl- و ec و عمق آب زیرزمینی دشت زرند واقع در شمال استان کرمان در دوره آماری 82-1381 تا 92-1391 (11 ساله) با استفاده از روش های زمین آمار انجام گردید.