نام پژوهشگر: عاطفه خلیلی
عاطفه خلیلی فرزاد اسکندری
در این پایان نامه گزینش متغیر با رهیافت بسامدی و با رهیافت بیزی با استفاده از تابع های تاوان مورد بررسی قرار می گیرد. هم چنین گزینش متغیر برای مدل خطی تعمیم یافته براساس خانواده ی نمایی با روش بیزی در حضور تابع های تاوان به عنوان کاری جدید ارائه می شود.
عاطفه خلیلی محسن آیتی
این پژوهش، با هدف شناسایی نیازهای آموزشی دانشجویان با استعداد درخشان و اولویت بندی نیازهای آنان انجام پذیرفته است. روش پژوهش، پیمایشی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان استعداد درخشان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه بیرجند بود. که از این تعداد 281 نفر دانشجوی دختر و 188 نفر دانشجوی پسر در مقطع کارشناسی با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. میزان آلفا برای سوالات نمونه اساتید، بخش اول (وضعیت موجود) برابر 75/0 و برای سوالات بخش دوم پرسشنامه (وضعیت مطلوب) برابر 83/0، تعیین شد و میزان آلفا برای سوالات نمونه دانشجویان، بخش اول (وضعیت موجود) برابر 83/0، و برای سوالات بخش دوم (وضعیت مطلوب) برابر 86/0 به دست آمد. این نتایج بیانگر این است که پرسشنامه از پایایی درونی قابل قبولی برخوردار بود و سوالات پژوهش با استفاده از آزمون t تک گروهی و مستقل مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور پایایی و روایی پرسشنامه از تحلیل آماری اکتشافی و تاییدی هم استفاده گردید که شاخص های gfit، tli و cfi بیشتر از 90/0 و مقدار rmsea 4./. به دست آمد. و این بیانگر این است که تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی پرسشنامه نیازسنجی آموزشی دانشجویان استعداد درخشان از برازش لازم برخوردار است. نتایج پژوهش نشان دهنده فهرستی از نیازهای آموزشی که شامل دوره هایی برای توسعه خلاقیت، دوره های آموزشی برای آمادگی ورود به دوره کارشناسی ارشد، دوره هایی برای آموزش و تقویت مهارت های ارتباطی (برقراری ارتباط موثر با دیگران)، دوره هایی برای مهارت های مدیریتی، دوره های آموزش عملی برای ورود به بازار کار، آموزش خودآگاهی (آگاهی از نقاط قوت و ضعف و به دست آوردن تصویر واقع بینانه از خود) و دوره های آموزشی برای تقویت اعتماد به نفس به ترتیب اولویت است. همچنین نتایج نشان داد بین میزان نیازهای آموزشی از دیدگاه دانشجویان و اساتید در اکثر مولفه ها تفاوت معناداری وجود دارد و این نشانگر آن است که دانشجویان و اساتید در مورد نیازهای آموزشی به طور کلی توافق نظر ندارند.