نام پژوهشگر: حسن قربانی قوژدی
فاطمه مهقانی مهدی برادران فیروزآبادی
از جمله راهکارهایی که گیاهان به منظور کاهش اثرات منفی ناشی از تنش به کار میگیرند تجمع ترکیبات آلی سازگار میباشد. تنظیم اسمزی از اعمال مهمی است که این ترکیبات به هنگام تنش انجام میدهند. ساکارز یکی از انواع این ترکیبات است که در شرایط تنش تجمع مییابد که میتواند به عنوان یک محافظ اسمزی عمل نماید. به جهت بررسی محلولپاشی ساکارز بر برخی خصوصیات مورفولوژیک و فیزیولوژیک لوبیا چشم بلبلی (vigna sinensis l.) تحت شرایط کم آبیاری آزمایشی مزرعهای در سال 1390 به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی در 3 تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا شد. فاکتور اصلی تنش کم آبیاری شامل سه سطح 8، 12 و 16 روز آبیاری به ترتیب به عنوان عدم تنش، تنش ملایم و تنش شدید بود. فاکتورهای فرعی شامل 3 سطح محلولپاشی ساکارز در غلظتهای 15، 30 و 45 گرم بر لیتر و زمان محلولپاشی (مرحله رشد رویشی و پرشدن دانه) بودند. اولین و دومین محلول پاشی به ترتیب 36 و 56 روز پس از کاشت انجام شد. نتایج نشان داد افزایش فواصل آبیاری موجب کاهش وزن خشک غلاف، شاخص سطح برگ، تعداد غلاف در بوته، عملکرد، محتوای آب نسبی و عملکرد پروتئین و افزایش قطر ساقه، پایداری غشای پلاسمایی و قندهای محلول برگ گردید. اثر متقابل تنش و غلظت ساکارز بر کلیه صفات مورد مطالعه به جزء قطر ساقه، وزن هزار دانه، تعداد دانه در غلاف، فسفر دانه و پروتئین دانه معنیدار بود. بیشترین میزان وزن خشک برگ (56/136 گرم در متر مربع) و شاخص سطح برگ با میانگین معادل (68/1) از شرایط عدم تنش و محلولپاشی با غلظت 30 گرم بر لیتر ساکارز به دست آمد. بیشترین عملکرد (24/0 کیلوگرم در متر مربع) از ترکیب تیماری عدم تنش و غلظت 45 گرم بر لیتر ساکارز حاصل شد. از دلایل افزایش مشاهده شده در عملکرد در این ترکیب تیماری افزایش تعداد غلاف در بوته بود. افزایش فواصل آبیاری موجب افزایش میزان قند های محلول برگ شد. به طوری که گیاهانی که با فواصل 12 و 16 روز آبیاری نسبت به گیاهان آبیاری شده در 8 روز افزایش 74/55 و 45/77 درصدی نشان دادند. غلظتهای ساکارز بر درصد پروتئین دانه معنی دار بود. از محلولپاشی با غلظت 45 گرم بر لیتر ساکارز بیشترین درصد پروتئین دانه حاصل شد که نسبت به غلظت های 30 و 15 گرم بر لیتر 39/0 و 52/1 درصد بیشتر بود. در نهایت بررسی ترکیبات تیماری مختلف نشان داد که محلولپاشی با غلظت 45 گرم بر لیتر ساکارز در شرایط عدم تنش و تنش شدید در اکثر صفات عملکرد بهتری داشت.
اصغر عرب اسدی محمدرضا عامریان
چکیده: به منظور بهینه سازی شرایط کشت بافت گیاه دارویی سرخارگل، این تحقیق در قالب چند آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملاً تصادفی انجام گرفت. در آزمایش اوّل اثر غلظتهای مختلف هورمونهای سیتوکنینی شامل 6-بنزیل آمینو پورین (bap) و تیدیازرون (tdz) و کینتین (kin) به تنهایی یا در ترکیب با غلظتهای مختلف هورمونهای اکسینی شامل نفتالین استیک اسید (naa) یا ایندول بوتریک اسید (iba) بر کالوسزایی در محیط کشت پایه ms مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد بیشترین مقدار کالوس (100%) در ترکیب های هورمونی حاوی tdz و iba است. در آزمایش دوّم اثر دو میلیگرم در لیتر هورمون bap بر شاخهزایی کالوسهای دو ریزنمونه برگ و دمبرگ مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش بیشترین شاخهزایی (%92/85) در محیط ms حاوی ترکیبهای هورمونی bap و naa در ریزنمونه برگ مشاهده گردید. در آزمایش سوّم اثر غلظتهای مختلف هورمونهای bap وtdz به تنهایی یا در ترکیب با غلظتهای مختلف هورمون naa در شاخهزایی ریزنمونه برگ مورد بررسی قرار گرفت که محیط کشت ms حاوی دو میلیگرم در لیتر bap و 0/1 میلیگرم در لیتر naa بیشترین شاخهزایی (85%) را داشت. درآزمایش چهارم گیاهچههای بدست آمده از ترکیب هورمونی دو میلیگرم در لیتر bap و 0/1naa به محیط ms دارای غلظتهای مختلف هورمونهای naa و iba منتقل شدند که بیشترین تعداد ریشه در هر ریزنمونه (8/16) در محیط-های حاوی 0/5 میلیگرم در لیتر هورمون naa حاصل شد. کلمات کلیدی: سرخارگل، کالوسزایی، شاخهزایی، ریشهزایی، تنظیم کننده های رشد گیاهی
فهیمه براتی رشوانلو مهدی فراوانی
چکیده: در کشور ایران حدود 2500 گونه گیاه دارویی و معطر وجود دارد که 1730 گونه آن منحصرا" بومی ایران می باشد. روند رو به رشد مصرف گیاهان دارویی به عنوان مواد اولیه تولید داروهای گیاهی بدون توسعه روش¬های مناسب کاشت و مدیریت صحیح، انقراض گونه های گیاهی و تخریب طبیعت را در بر خواهد داشت. کشاورزی ارگانیک مدیریت تولید مناسب است که باعث تقویت و توسعه سلامت اکوسیستم های زیستی، چرخه های زیستی و فعالیت بیولوژیکی خاک می شود. عدم وجود یا ناکافی بودن مطالعات انجام شده در رابطه با ارزیابی منابع مختلف کودی بر روی گیاه دارویی بالنگو، لزوم انجام این مطالعه را مشخص می سازد. آزمایشی در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 3 تکرار و 9 تیمار بر روی توده بومی مشهد بصورت مزرعه ای در مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی خراسان رضوی در سال 1391 اجرا شد. تیمارهای آزمایش عبارت بودند از: تلفیقی از سه سطح کود آلی (ورمی کمپوست، کود مرغی و شاهد) و سه سطح کود شیمیایی نیتروژنه (0، 50 و 100 کیلوگرم در هکتار). صفات اندازه گیری شده در این آزمایش شامل شاخص های کمی (ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی در بوته، مساحت تاج پوشش، عملکرد دانه، وزن هزار دانه، عملکرد بیولوژیک در واحد سطح، شاخص برداشت) و شاخص های کیفی (مقدار موسیلاژ، میزان تورم و درصد روغن) بود. نتایج نشان دهنده برتری کود های آلی نسبت به کودهای شیمیایی در بسیاری از صفات اندازه گیری شده بود. مقدار موسیلاژ، فاکتور تورم و درصد روغن تحت اثر تیمار ورمی کمپوست به حداکثر مقدار خود در این آزمایش رسید. ترکیب تیماری کود مرغی و 100 کیلوگرم نیتروژن در هکتار بیشترین تاثیر را در افزایش ارتفاع بوته، عملکرد بیولوژیک در واحد سطح داشتند.کودهای آلی بر اکثر صفات به جز میزان تورم، مساحت تاج پوشش، عملکرد دانه، وزن هزار دانه و تعداد شاخه فرعی افزایش معنی داری ایجاد کرده است. به نظر می رسد مصرف کودهای آلی در تولید گیاهان دارویی می تواند جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی باشد. کلمات کلیدی: کود آلی، محیط زیست، بالنگو
محمدرضا مظفری محمد آبادی محمدرضا عامریان
مصرف نهاده های شیمیایی در اراضی کشاورزی باعث ایجاد آلودگیهای زیست محیطی شده که از جمله مهمترین آنها آلودگی آب و خاک می باشد که در نتیجه آن سلامت انسان نیز در معرض خطر قرار می گیرد. به همین منظور طرحی جهت بررسی اثر ورمی کمپوست، قارچ میکوریزا و کود فسفات زیستی بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه دارویی بابونه آلمانی در سال 1390 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی شاهرود اجرا گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی با 3 تکرار بود. تیمار های مورد آزمایش شامل ورمی کمپوست در 3 سطح صفر، پنج و ده تن در هکتار، قارچ میکوریزا در دو سطح تلقیح و عدم تلقیح و کود فسفات زیستی در دو سطح کاربرد و عدم کاربرد بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تیمار های مورد بررسی بر صفات تعداد شاخه اصلی، ارتفاع گیاه، وزن خشک بوته، درصدکلونیزاسیون، کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید، درصد اسانس و اجزای اسانس معنی دار بودند. نتایج مقایسه میانگین ها نشان داد که تیمار (10 تن ورمی کمپوست تلقیح میکوریزا و کاربرد فسفات زیستی) بر صفات تعداد شاخه اصلی، ارتفاع گیاه، وزن خشک بوته، درصدکلونیزاسیون، کلروفیل a، کلروفیل b، کارتنوئید، درصد اسانس و اجزای اسانس بیشترین تاثیر را در بین تیمار های مورد بررسی داشتند وکمترین آن مربوط به شاهد بود. اثر متقابل تیمار ها در کامازولن نیز ، مهمترین ترکیب تشکیل دهنده اسانس معنی دار شد. با توجه به نتایج، کود های بیولوژیک می توانند جایگزین بخش عمده ای از کود های شیمیایی در زراعت گیاه دارویی بابونه آلمانی شده و گامی در جهت کشاورزی پایدار و حفظ محیط زیست برداشته شود.
وحید علی نژاد حسن مکاریان
با توجه به خاصیت آنتی اکسیدانی مواد موجود در آویشن کوهی این گونه استنباط می شود که شاید بتوان با اعمال عصاره این گیاه روی گیاهان زراعی تأثیر مثبتی بر جوانه¬زنی و رشد و نمو آنها به دست آورد. به همین منظور آزمایشی روی گیاه لوبیا چشم بلبلی در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود در سال 1392 اجرا شد. تیمارهای آزمایش شامل پیش تیمار بذری با عصاره آویشن کوهی در پنج سطح (عدم پیش تیمار بذر، پیش تیمار بذر با عصاره 10 درصد آویشن به مدت 10 و 20 ساعت و پیش تیمار بذر با عصاره 20 درصد آویشن به مدت 10 و 20 ساعت) به عنوان فاکتور اول و محلول پاشی با عصاره آویشن کوهی در سه سطح (محلول پاشی با آب خالص، محلول پاشی با عصاره 10 درصد و محلول پاشی با عصاره 20 درصد آویشن کوهی) به عنوان فاکتور دوم بودند که در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار قرار گرفتند. پیش تیمار بذرها قبل از کاشت و محلول پاشی در یک مرحله و حدوداً 30 روز پس از کاشت انجام شد. نتایج نشان داد پیش تیمار بذر با عصاره آویشن کوهی موجب افزایش اکثر صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک از جمله وزن خشک برگ، دمبرگ، ساقه، قطر ساقه، شاخص سطح برگ، تعداد غلاف در بوته، محتوای نسبی آب برگ و درصد پروتئین دانه گردید. همچنین افزایش در مدت زمان پیش تیمار به طور معمول سبب افزایش در صفات مورد بررسی گردید. به طوری که مدت زمان 20 ساعت خیس خوردگی بذر نسبت به 10 ساعت و همچنین عدم پیش تیمار بذر بالاترین میزان را در بسیاری از صفات اندازه گیری شده ایجاد کرد. محلول پاشی با عصاره آویشن کوهی نیز موجب افزایش در اغلب صفات مورد بررسی از قبیل وزن خشک غلاف، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی، تعداد شاخه فرعی فرعی، شاخص سطح برگ، پایداری غشای پلاسمایی برگ و پروتئین دانه گردید. در بین ترکیبات تیماری حاصل از پیش تیمار بذر و محلول پاشی با عصاره آویشن کوهی، محلول پاشی عصاره 10 درصد آویشن کوهی همراه با پیش تیمار بذر در عصاره 10 و 20 درصد به مدت 20 ساعت توانست تأثیرگذارترین ترکیب تیماری در جهت افزایش بسیاری از صفات اندازه¬گیری شده باشد.
علی حسن زاده مصطفی حیدری
به منظور مطالعه اثر کوددهی نیتروژن (از منبع اوره) و محلول پاشی عنصر بور (از منبع بوریک اسید) بر خصوصیات کمی و کیفی گیاه خربزه تلخ، آزمایشی به صورت فاکتوریل، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در تابستان سال 1392 در دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود انجام شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل سه سطح نیتروژن: 75، 150 و 225 کیلوگرم در هکتار به عنوان عامل اول و چهار سطح بور (0، 1، 2 و 3 در هزار) به عنوان عامل دوم لحاظ شد. نتایج نشان داد تیمار 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن موجب بهبود رشد رویشی و زایشی گیاه نسبت به تیمار 75 کیلوگرم شد. تیمار 150 کیلوگرم در هکتار منجر به افزایش معنی دار گل دهی، تعداد بذر، رشد ساقه ها، وزن خشک و عملکرد، کلروفیل برگ، آنزیم نیترات ردوکتاز و عناصر نیتروژن، پتاسیم و فسفر در گیاه کارلا شد. اما با افزایش نیتروژن به میزان 225 کیلوگرم در اکثر ویژگی های مورد بررسی، تفاوت معنی داری نسبت به تیمار 150 کیلوگرم مشاهده نشد و یا حتی اثرات منفی داشت. نتایج حاصله نشان داد محلول پاشی اسیدبوریک نیز تاثیر معنی داری بر اکثر ویژگی های مورد مطالعه داشت و به خصوص تیمار دو در هزار موجب بهبود ویژگی های رویشی و زایشی گیاهان نسبت به تیمارهای دیگر شد، اما با افزایش غلظت محلولپاشی به میزان سه در هزار باعث اثرات منفی شد که احتمالا به دلیل اثر سمیت بور بود. همچنین مشخص شد اثر متقابل سطح دوم نیتروژن و سطح سوم بور (دو در هزار) بیشترین اثر را در وزن هزار دانه، طول ساقه های فرعی، عملکرد، نیترات برگ و فسفر میوه دارد.
هادی قاسمی مهدی رضائی
مصرف نهاده های شیمیایی در اراضی کشاورزی موجب معضلات زیست محیطی عدیده ای در آلودگی منابع آب، افت کیفیت محصولات کشاورزی و کاهش میزان حاصل خیزی خاک می گردد. این عوامل سبب شده است که برای تأمین نیاز غذایی گیاهان به سمت کودهای غیرشیمیایی گرایش بیشتری وجود داشته باشد. با توجه به آلودگی-های زیست محیطی و آثار مخرب کودهای شیمیایی، لزوم استفاده از کودهای آلی وکودهای زیستی اجتناب ناپذیر است. اسید هیومیک یک محصول تجاری شامل عناصر غذایی فراوانی است که موجب بهبود حاصلخیزی خاک و افزایش قابلیت دسترسی عناصر غذایی به گیاهان شده و در نتیجه بر رشد و عملکرد آن ها تاثیر می گذارد. کود بیولوژیک بیوآزوسپریلیوم یکی از بهترین کودهای بیولوژیک تأمین کننده نیازهای طبیعی گیاهان زراعی، سبزی و صیفی و درختان میوه است. جهت بررسی تاثیر اسید هیومیک، کود زیستی بیوآزوسپریلیوم و نیترات پتاسیم بر گل مریم آزمایشی در سال 1391 به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شاهرود انجام شد. فاکتورهای مورد بررسی شامل کود شیمیایی نیترات پتاسیم در سه سطح (0، 100 و 150 کیلوگرم در هکتار)، کود زیستی بیوآزوسپریلیوم (مصرف و عدم مصرف) وکود آلی اسید هیومیک (0، 5/2 و 5 کیلوگرم در هکتار) بود. نتایج این آزمایش نشان داد که اسید هیومیک موجب افزایش قطر گلچه و درصد کلروفیل می شود.کاربرد نیترات پتاسیم موجب افزایش تعداد روز از ساقه تا برداشت گل و کاهش درصد کلروفیل شد. مصرف آزوسپریلیوم موجب کاهش تعداد روز تا به ساقه رفتن، قطر پیاز اصلی و کاهش طول سنبله گردید. قطر ساقه و تعداد سوخک با مصرف آزوسپریلیوم افزایش معنی داری پیدا کرد. نتایج نشان داد کاربرد 5/2 کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک، بیشترین قطر پیاز را به خود اختصاص می دهد. کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار نیترات پتاسیم موجب افزایش طول سنبله گردید. بیشترین میزان وزن پیاز اصلی مربوط به ترکیب تیماری عدم مصرف آزوسپریلیوم همزمان با کاربرد 5/2 کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک بود. در بین اثرات متقابل سه جانبه عامل-ها ترکیب تیماری 100 کیلوگرم نیترات پتاسیم به همراه کاربرد 5/2 کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک و همزمان با مصرف آزوسپریلیوم بیشترین تعداد سوخک را به خود اختصاص داد. بیشترین میزان پتاسیم برگ در گیاهانی دیده شد که 5/2 کیلوگرم در هکتار از اسید هیومیک را همزمان با مصرف آزوسپریلیوم دریافت کرده بودند. در این آزمایش استفاده همزمان از 100 کیلوگرم در هکتار نیترات پتاسیم و 5/2 کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک، میزان فسفر برگ را افزایش داد. کاربرد 100 کیلوگرم در هکتار نیترات پتاسیم در 5/2 کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک در مصرف آزوسپریلیوم سبب افزایش معنی دار نیتروژن برگ شد. کاربرد 150 کیلوگرم در هکتار نیترات پتاسیم به همراه 5 کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک و مصرف آزوسپریلیوم، بالاترین درصد گلدهی را به خود اختصاص داد.
الهام فراحی حسن خوش قلب
به منظور بررسی اثر باکتری اگروباکتریوم رایزوژنز و هورمون های اکسینی ایندول بوتریک اسید و نفتالین استیک اسید روی ریشه زایی قلمه های سخت ریشه زای سرخدار، آزمایشی گلخانه ای روی قلمه های این گیاه انجام شد. تیمارها شامل استرین های a4 ,lb9402 ,c58c2 و هورمون های اکسینی نفتالین استیک اسید و ایندول بوتریک اسید بود. نتایج این پژوهش نشان داد استرین های a4 و lb9402 و تیمار هورمونی ایندول بوتریک اسید تاثیر معنی داری در درصد ریشه زایی و درصد کالوس زایی کل و تعداد ریشه و تعداد ریشه های فرعی قلمه ها داشتند. استرین های اگروباکتریوم رایزوژنز در حضور هورمون ایندول بوتریک اسید و نفتالین استیک اسید به صورت جداگانه باعث افزایش در درصد ریشه زایی و درصد کالوس زایی کل و تعداد ریشه و متوسط طول ریشه و بلندی ارتفاع ریشه شدند. در اثرات سه گانه (استرین های اگروباکتریوم رایزوژنز و هورمون های نفتالین استیک اسید و ایندول بوتریک اسید) تنها در درصد ریشه زایی و درصد کالوس زایی کل افزایش معنی داری مشاهده گردید. بیشترین درصد ریشه زایی به میزان 66/90% و درصد کالوس زایی از تیمار استرین a4 در حضور هر دو هورمون ایندول بوتریک اسید و نفتالین استیک اسید به دست آمد. استرین lb9402 نیز در حضور غلظت های مذکور دو هورمون ایندول بوتریک اسید و نفتالین استیک اسید با درصد ریشه زایی 5/87% و درصد کالوس زایی بالایی تاثیر چشمگیری روی ریشه زایی و کالوس زایی قلمه ها نشان داد.
المیرا قنبرپور دیلمی مهدی رضایی
یکی از مشکلات اصلی کشت و کار انار (punica granatum) در کشور عارضه ترک خوردگی آن در هنگام رسیدن میوه است لذا به منظور بررسی تأثیر هیومیک اسید، کلسیم و بُر، کائولین و دور آبیاری بر میزان ترک خوردگی و نیز برخی صفات کمی و کیفی میوه انار آزمایشی به صورت آزمایش مرکب اسپلیت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در دو سال متوالی در منطقه سمنان و بر روی رقم پوست سفید درجزین اجرا گردید. هر کرت آزمایشی شامل دو درخت بود. تیمارهای آزمایشی (عوامل فرعی) شامل کائولین شش درصد، کلسیم و بُر (سه درصد کلسیم + یک درصد بُر)، هیومیک اسید در دو سطح (دو و پنج در هزار) بود و تنظیم دور آبیاری به عنوان عامل اصلی دو هفته قبل از اعمال اولین تیمار آغاز شد. محلول پاشی برگی طی سه مرحله پس از تمام گل (مرحله فندقی شدن) بر روی درختان اعمال شد. استفاده از کائولین شش درصد و هیومیک اسید پنج در هزار در افزایش میزان مجموع مواد جامد محلول و نسبت قند به اسید آب میوه موثر بودند. از مطالب فوق می توان چنین نتیجه گرفت کاربرد این مواد علاوه بر کاهش خسارت ترک خوردگی،می توانند کیفیت و بازارپسندی میوه را نیز افزایش دهند.