نام پژوهشگر: نیاز رشیدی

ارزیابی زمین آماری کیفیت منابع آب زیرزمینی دشت میداوو-دالون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم زمین 1391
  نیاز رشیدی   منوچهر چیت سازان

چکیده: .در بررسی هیدروشیمیایی آب زیرزمینی به عنوان یک متغیر ناحیه ای، به دلیل محدودیت های اقتصادی و عملی، فرایند نمونه برداری معمولابه صورت نقطه ای صورت می گیرد که این امر ارزیابی واقعی از تغییرات کیفی آب در سطح منطقه را ارائه نمی دهد. علم زمین آمار با استفاده از همبستگی فضایی بین نقاط نمونه برداری قادر است مقدار متغیر در نقاط فاقد نمونه برداری را تخمین بزند. در این تحقیق به منظور برآوردی بهینه از چگونگی توزیع مکانی غلظت نیترات، فسفات و یون های اصلی و همچنین برخی از شاخص های آبیاری دشت میداوود-دالون از روش های قطعی و زمین آماری استفاده شد. بدین منظور از 17 چاه بهره برداری موجود در دشت در تیر ماه 1390 نمونه برداری صورت گرفت. اندازه گیری میدانی غلظت نیترات و فسفات با استفاده از دستگاه قابل حمل کلریمتر انجام گردید. آنالیز شیمیایی نمونه ها نیز با استفاده از روش کروماتوگرافی یونی در آزمایشگاه تحقیقاتی آب دانشکده علوم زمین دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. سپس آنالیز زمین آماری متغیر های شیمیایی و شاخص های آبیاری با استفاده از برنامه جانبی geostatistical analyst در محیط gis صورت گرفت. برای برآوردی بهینه از متغیر های ناحیه ای، می بایست این متغیر های دارای توزیع نرمال بوده و فاقد روند باشند. نرمال بودن داده ها با استفاده از روش هایی همچون ترسیم هیستوگرام و آزمون کلموگروف-اسمیرنوف به وسیله نرم افزار spss بررسی شد. آنالیز روند هم با استفاده از برنامه geostatistical analyst انجام شد. درون یابی با استفاده از روش های قطعی از قبیل روش وزن دهی عکس فاصله، درونیاب چندجمله ای محلی، درونیاب چند جمله ای کلی و تابع شعاعی و روش های زمین آماری کریجینگ و کوکریجینگ انجام و واریوگرام ها برای تحلیل ساختار فضایی ترسیم شدند. سپس تخمین های مختلف پارامتر های شیمیایی و شاخص های آبیاری با استفاده از آزمون ارزیابی متقابل با همدیگر مقایسه شدند و بهترین مدل های واریوگرام برای هر پارامتر انتخاب شد. جهت برآورد خطای تخمین، نقشه خطای استاندارد تخمین مربوط به هر متغیر ترسیم شد. در نهایت به برای بهینه سازی شبکه پایش کیفی آب زیرزمینی از یک روش پیشنهادی استفاده شد که در آن نقشه آسیب پذیری drastic ( محیط هیدروژئولوژیکی) و نقشه واریانس کریجینگ با هم ترکیب شدند. در مرحله بعد این نقشه با نقشه بافر چاه ها (براساس دامنه موثر) مقایسه شد و در نهایت تعداد بهینه چاه ها مشخص شد.