چکیده در نظام آموزش و پرورش، معلم ورزش اگر نقش و جایگاهی مهم تر و برجسته تر از سایر معلمان نداشته باشد، نقش کم اهمیت تر ندارد، بر این اساس تحقیق حاضر با هدف بررسی ارتباط بین سبک تفکر و خلاقیت معلمان ورزش استان کردستان صورت گرفت. متغیر ملاک در این پژوهش خلاقیت و متغیر پیش بین سبک تفکر بود. روش تحقیق از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق معلمان ورزش زن و مرد استان کردستان بودند که تعداد آنها در زمان تحقیق 897 نفر بود .طبق جدول مورگان 268 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های ویژگی های فردی،پرسشنامه استاندارد خلاقیت تورنس و پرسشنامه استاندارد سبک تفکر استرنبرگ و واگنر بود که با اندکی دخل و تصرف ورزشی شده بودند و روائی محتوائی آن ها توسط متخصصین مورد تأیید قرار گرفت. اعتبار درونی پرسشنامه خلاقیت 76% و سبک تفکر 88% بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون ، آزمونt ، تحلیل واریانس و...) استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد که: 6/21 % از معلمان خلاقیت بسیار زیاد ، 4/41 % خلاقیت زیاد ، 6/17 % خلاقیت متوسط ، 7/11% خلاقیت کم و 7/7% خلاقیت بسیار کم بودندکه 0/63% معلمان خلاقیت بالاتر از حد متوسط داشتند. بین میزان خلاقیت معلمان با مدرک تحصیلی مختلف تفاوت معنی داری مشاهده شد و نتایج نشان داد معلمان با مدرک تحصیلی بالا خلاق تر بودند. همچنین تفاوت معنی داری از نظر سبک تفکر آزاداندیش در بین معلمان مشاهده گردید و معلمان با مدرک تحصیلی بالا آزاداندیش تر و به تبع آن خلاق تر بودند. در ابعاد سبک تفکر(بجز اجرائی با آزاداندیش و آزاداندیش با محافظه کار) ارتباط معناداری وجود داشت. بین میزان خلاقیت و ابعاد چهارگانه آن (بسط ، سیالی، ابتکار و انعطاف پذیری) و مولفه های سبک تفکر در مردان و زنان نتایج یکسان بود. بین ابعاد سبک تفکر قانونی، قضائی و آزاداندیش با مولفه های خلاقیت رابطه معناداری وجود داشت. همچنیین از طریق سبک تفکر می توان خلاقیت را پیش بینی کرد( افزایش هر واحد تغییر در ابعاد قانونی و قضائی به ترتیب 32/0 و 36/0 بر میزان خلاقیت افزوده می شد) اما با افزایش هر واحد تغییر در ابعاد اجرائی 41/0- از میزان خلاقیت کاسته می شود. همچنین سبک محافظه کارانه ارتباط معناداری با خلاقیت نداشت.