نام پژوهشگر: زهرا پوردست
زهرا پوردست فرهاد قاسمی
وجود معمای امنیت و پایداری آن، کشورها را متوجه رژیم های امنیتی نموده است. اما سیستم بین الملل، دارای ویژگی هایی است که این ویژگی ها تأثیر مستقیمی بر شکل گیری، کارآمدی و ناکارآمدی چنین رژیم های امنیتی خواهد داشت. در این میان، چرخه ی سیستمی قدرت، یکی از مهم ترین ویژگی های سیستم جهانی و منطقه ای است که تأثیر مستقیمی، بر موضوع مذکور دارد.لازم به ذکر است، که انواع چرخه های قدرت، سبب شکل گیری محیط های استراتژیک متفاوتی خواهند شد. این محیط ها، می تواند عامل تسهیل کننده یا مانع چنین رژیم هایی باشد. در این میان، سیستم منطقه ای خاورمیانه نیز از چنین موضوعی مستثنی نیست. به همین علت، پرسش اساسی طرح می شود که چرخه ی مذکور در سطح جهانی ومنطقه ای وتلاقی آنها با یکدیگر چه تأثیری بر شکل گیری، کارآمدی یا ناکارآمدی رژیم منطقه ای کنترل تسلیحات وخلع سلاح، به عنوان یکی از الگو های رژیم امنیتی خواهد داشت؟ به همین منظور، این پژوهش، ضمن توجه به چرخه ی قدرت، به بررسی پیامد های آن در خصوص رژیم کنترل تسلیحات و خلع سلاح در منطقه می پردازد وبر این باور است که به دلیل اینکه محیط خاورمیانه، با نوعی بی ثباتی استراتژیک روبرو است، زمینه های شکل گیری چنین رژیمی مهیا نمی باشد. یکی از مهم ترین موضوعات استراتژیک درعرصه روابط بین المللی کشورها وحوزه ی امنیت بین الملل، موضوع کنترل تسلیحات وخلع سلاح می باشد. تصوررایج و ابتدایی براین است که حذف ابزارهای درگیری وتعارض ویاکنترل آن ها، می تواند سبب ساز حذف جنگ و برخورد بین کشورها ودرنتیجه افزایش سطح همکاری وصلح پایدارگردد. این تصوریا فرض در قالب برخی ازدیدگاه ها ونظریه های روابط بین الملل، مانند آرمانگرایی نیز خود را آشکار ساخته و در قالب ایجاد سازمان های جهانی و منطقه ای واقتدار بخشیدن به آن ها و برترساختن آن ها در روابط بین الملل ویا امضاء معاهدات متفاوت نمایان گردیده است . علاوه بر آن تلاش های متعددی را نیزدرسطح بین المللی به دنبال داشته است. (درموردساختارگسترش تسلیحات رجوع شود:(bracken,2003:399-413 برای نمونه و دراین راستا اعلامیه 1868سن پترزبورگ با محوریت روسیه، شاید اولین گام درراستای شکل بخشیدن به یک رژیم خلع سلاح جهانی بود.در سال های 1899و1907درکنفرانس لاهه نیزاین تلاش ها مشاهده می گردد، در پروتکل 1925 ژنوتعهدات جهانی ممنوعیت استفاده ازسلاحهای خاص (شیمیایی) مورد توافق گرفت. درمنشورسازمان ملل متحد نیز، به این موضوع پرداخته شده است ودرماده11و26 و مسئله ی خلع سلاح اشاره می نماید. معاهده قطب جنوب (1959) مربوط به منع فعالیت نظامی درقطب جنوب، معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای (1963) مربوط به منع آزمایش سلاح های هسته ای درجو، ماوراءجو وزیر آب معاهده (npt، (1968سالت 1و2 مربوط به محدود نمودن سلاح های استراتژیک بین آمریکا وشوروی،کنفرانس امنیت وهمکاری دراروپا (1975)،کنفرانس عالی ژنو(1985) بین آمریکا وشوروی، معاهده نیروهای هسته ای میان برد میان آمریکا و شوروی(1987) نیز به این موضوع پرداخته اند. به طورکلی، با پیدایش سلاح هسته ای وکاربردآن ها در برخی از مناطق جهان، تلاش برای ایجاد رژیم های امنیتی درحوزه تسلیحات به ویژه تسلیحات کشتار جمعی شدت بیشتری یافت. معاهده منع جامع آزمایشهای هسته ای (1963) و در نهایت معاهده عدم اشاعه ی سلاح های هسته ای در سال 1968از جمله مهم ترین تلاش های جهانی بوده است. با گسترش سلاح های هسته ای وعدم موفقیت کشورها درمهار گسترش آن ها درسطح جهانی، تلاش ها در عرصه روابط بین الملل به گستره محدودتری از کنترل تسلیحات معطوف گردید. دراین میان، کنترل تسلیحات درسطح منطقه ای وتلاش برای شکل دادن به ر ژیم های منطقه ای کنترل تسلیحات ، در دستورکار برخی از مناطق جهان قرارگرفت تا ازاین طریق، ازگسترش سلاح های هسته ای بادیگر سلاح های کشتار جمعی جلوگیری به عمل آورده وبه نقطه ای ازصلح وثبات دست یافت. از این رو برخی ازپیمان های منطقه ای شکل گرفت ومفهومی تحت عنوان منطقه ی عاری ازسلاح های هسته ای به عرصه ادبیات روابط بین-الملل اضافه شد. براساس ماده 6 (npt) تمام هم پیمان ها متعهد میشوند، مذاکراتی را به منظور توقف تولید سلاح های هسته ای وهمچنین خلع سلاح های هسته ای و انعقاد پیمانی جهت خلع سلاح کامل وعام با مقررات دقیق وموثر با حسن نیت و در اسرع وقت آغاز کنند. ماده7 نیز تلاش های منطقه ای را دراین خصوص به رسمیت شناخته است. براساس ماده 7هیچ نکته ای دراین پیمان ، ناقض حق دولت هایی نخواهد بود که به منظورحصول اطمینان از عدم وجود سلاح های هسته ای در قلمروخود وارد پیمان های منطقه ای شده اند. درعرصه عمل نیز مناطق مختلفی اقدام به امضای معاهده مناطق عاری از سلاح های هسته ای کرده اند.ازجمله منطقه آسیای مرکزی و براساس پیمان 8دسامبر2006که با امضاءوتصویب توسط ازبکستان وقرقیزستان پایه گذاری شد.درمنطقه آفریقا و براساس معاهده پلین- دابا سال1996کشورهای آفریقایی متعهد به ایجادمنطقه عاری ازسلاح های هسته ای شده اند.درمنطقه جنوب شرقی آسیاپیمان بانکوک دردسامبر1995،توسط ده کشوردرسال 1985،در اروتونگای جزایر کوک به امضاء رسید.در منطقه آمریکای لاتین وحوزه دریای کارائیب هم طرح های متعددی مطرح شده است. در مورد خاورمیانه نیز مسئله کنترل و ایجاد منطقه عاری از سلاح های هسته ای در کنفرانس بازنگری در npt در سال 1995 مطرح گردید یا در قطعنامه 19 دسامبر 2003 مجمع عمومی a/res/58/68) ) نیز مجدداً مورد تاکید قرار گرفت و همچنین طرح کنفرانس خاورمیانه عاری از سلاح های کشتار جمعی نیز ارائه گردیده است.به این ترتیب تلاش برای کنترل تسلیحات چه درسطح جهانی وچه درسطح منطقه ای وایجادرژیم های مرتبط به آن ازهمان ابتدا به عنوان یکی از دلمشغولی های کشورها مطرح بوده وتلاش های متعددی نیزدراین راستا صورت گرفته است.اماعلیرغم تلاش های صورت گرفته موضوع کنترل تسلیحات وخلع سلاح موفقیت چندانی نداشته است. چراکه شکل گیری رژیم های کنترل تسلیحات بر مجموعه ای ازپیش زمینه های نظری و عملی استواراست که تکامل وکارآمدی رژیم ها بر آن مبتنی است.ازجمله مهم ترین متغیر تاثیر گذار بر شکل گیری رژیم کنترل تسلیحات وخلع سلاح، متغیر چرخه سیستمی قدرت در عرصه منطقه ای و جهانی و همچنین تلاقی آنها در نقطه تعادلی خاصی از مرحله حیات سیستم بین المللی است.در این میان شکل گیری رژیم های کنترلی به ویژه در مناطق خاص مانند خاورمیانه شدیداً از این متغیر متاثر می باشد.به همین سبب این پژوهش برمحوریت این موضوع شکل می گیرد.